مجلس ایران؛ دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 21 تیرماه 1360 با عزل رئیس جمهور قبلی برگزار شد. این انتخابات در حالی برگزار شد که تنها 10 ماه از شروع حمله عراق به ایران گذشته بود. ناآرامی در کشور، اوضاع اقتصادی آشفته، فعالیت گروهک منافقین و ترور مهره های انقلاب شرایط دشواری را به وجود آورده بود. اما این شرایط مانع از رخداد حماسه بزرگ و انتخاب فرد اصلح نشد.
عزل بنی صدر:
بنی صدر که در انتخابات دوره اول ریاست جمهوری پیروز شده بود هر روز چهره واقعی خود را بهتر نشان می داد و از جبهه پیروان خط امام و حضرت امام فاصله می گرفت. با شروع حمله سراسری رژیم بعث عراق به ایران بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا در نحوه مواجهه با این تجاوز نیز از سرکوب نیروهای اسلام خواه غفلت نمی کرد. بی اعتنایی به توصیه های نظامی نهادهای انقلابی مثل سپاه، به بهانه کم تجربگی آنان و جلوگیری از ارسال تجهیزات و مهمات نظامی به رزمندگان موجب سقوط خرمشهر و شهادت هزاران نفر از رزمندگان و مردم کشور شد. پخش تصاویر اجتماع طرفداران بنی صدر که در آن رفتارهایی مثل اهانت به امام و شخصیت های برجسته دینی مثل شهید بهشتی و پاره کردن تصویر امام مشاهده می شد با عکس العمل وفاداران امام مواجه شد. صبح روز اول خرداد مرحوم حاج سید احمد خمینی در تماس با سران جریان خط امام پیشنهاد تامل برانگیزی را مطرح کرد. او از آنان خواست که نهادهای انقلابی تبریک پیروزی عملیات روز قبل را به جای بنی صدر به امام به عنوان فرمانده کل قوا بدهند. بعد از آن بود که نمایندگان مجلس رای بر عدم کفایت وی دادند و امام حکم عزل بنی صدر را صادر کرد. بسیاری از جوانان و مردم از این موضوع خوشحال شدند و اظهار خرسندی کردند اما منافقین با تیغ موکت بری و سلاح سرد به جان مردمی افتادند که شادمان از عزل بنی صدر به خیابان ها آمده بودند. از 30 خرداد موج ترورهای گسترده منافقین در نقاط مختلف کشور آغاز شد. در این حملات تروریستی هزاران تن از مردم و مسئولین به شهادت رسیدند و سازمان منافقین رسما با پخش اعلامیه وارد فاز مسلحانه شد. با این اتفاق امام هم که تلاش می کرد با آن ها مدارا کند دیدگاهش تغییر کرد.
پس از عزل بنیصدر، بر اساس اصول 130 و 131 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شورای موقت ریاست جمهوری تشكیل شد. این شورا وظایف و مسئولیتهای ریاست جمهوری را موقتاً تا انتخاب رئیس جمهور جدید بر عهده گرفت. اولین جلسه شورا، سه شنبه دوم تیر ماه 1360 با شركت محمدعلی رجایی (نخست وزیر(، آیت الله بهشتی (رئیس دیوانعالی كشور) و هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس شورای اسلامی) تشكیل شد. در این جلسه در خصوص اداره كشور و وظایف شورا بر اساس قانون اساسی بحث و تصمیم گیری شد. طبق تصمیم شورا مسؤولیت تعیین سرپرستی و مراجعات دفتر ریاست جمهوری به عهده محمد علی رجایی گذاشته شد. همچنین مقرر شد كه مصوبات مجلس به امضای رجایی رسیده و ابلاغ شود. دوم مرداد ماه نیز به عنوان روز انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری تعیین شد.
در همین ایام یعنی در 7 تیرماه، جلسه حزب جمهوری برگزار شد. موضوع جلسه به انتخاب رئيسجمهور بعد از بنیصدر اختصاص داشت. بهشتی به یکباره از سخن ایستاد. سکوتی کوتاه و بعد با نگاهی معنادار خطاب به حاضرین گفت: «بچه ها بوي بهشت مي آيد. آيا شما هم اين بو را استشمام مي كنيد؟» دیگر فرصتی برای پاسخ دادن باقی نماند. صدای انفجار همه جا را پر کرد و ساختمان حزب جمهوری بر سر انقلاب فرو ریخت و بهشتی را از یارانش جدا کرد.
سخنان امام به مناسبت شهادت شهید بهشتی درحافظه تاریخ ماند: "تهمتهاى ناگوار به ايشان مىزدند! از آقاى بهشتى اينها مىخواستند موجود ستمكار ديكتاتور معرفى كنند... بر خلاف آنچه اين بىانصافها در سرتاسر كشور تبليغ كردند و "مرگ بر بهشتى" گفتند، من او را يك فرد متعهد، مجتهد، متعهد، متدين، علاقه مند به ملت، علاقهمند به اسلام و به درد بخور براى جامعه خودمان مىدانستم."
ترور آیتالله خامنه ای پرده دیگری از التهاب آفرینی منافقین بود که روز قبل از انفجار حزب جمهوری اتفاق افتاد. هاشمی فضا را این گونه تشریح می کند:
"ساعت هشتونیم صبح با آقایان محمد رضا مهدویکنی، اکبر پرورش، رجایی و موسوی اردبیلی خدمت امام رسیدیم. امام متأثر بودند و ما را دلداری دادند. رئیس دیوان عالی کشور و دادستان را تعیین کردند و از ما خواستند زودتر کابینه را ترمیم و مجلس را فعال کنیم که کارها عادی باشد. قرار شد آقای رجایی برای ریاست جمهوری کاندیدا شود. من پیشنهاد کردم دولت بماند و آقای خامنهای کاندیدای ریاست جمهوری شوند. امام صلاح ندانستند و معتقد بودند روحانی نباشد، بهتر است. البته وضع جسمی آقای خامنهای در اثر سوء قصد هم مانع دیگری بود."
احزاب و چهره های حاضر:
مجموعا 71 نفر برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام كردند كه شورای نگهبان از بین آنها صلاحیت چهار نفر یعنی عباس شیبانی، علی اكبر پرورش، حبیب الله عسگراولادی و محمدعلی رجایی را تأیید كرد.
محمدعلی رجایی: در سال 1312 در قزوین متولد شد. در چهارسالگی پدر خود را از دست داد و دوران كودكی را با مشكلات اجتماعی و مالی ناشی از آن سپری كرد. بعد از كودتای 28 مرداد سال 1332 از نیروی هوایی تصفیه و همزمان موفق به اخذ دیپلم شد. پس از مدتی معلمی در بیجار به دانشسرای عالی راه یافت و موفق به اخذ لیسانس شد و به دبیری روی آورد. در این سالها با دكتر سحابی آشنا شد و در دبیرستان كمال به تدریس مشغول گردید. در اردیبهشت ماه سال 1345 بازداشت و پس از پنجاه روز از زندان آزاد و در آذر ماه سال 1353 نیز مجددا دستگیر و تا آبان ماه سال 1357 در زندان به سر برد. در سایه مبارزات مردم مسلمان از زندان آزاد شد. وقتی شاه از ایران فرار کرد رجایی به عضویت «کمیته استقبال» درآمد، و در کنار دیگر مبارزان مهیای ورود امام شد. پس از گذشت چند ماهی از انقلاب رجایی ابتدا به کفالت وزارت و سپس به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد. در 2 فروردین ماه ۱۳۵۹ با یک میلیون و دویست و نه هزار و دوازده رأی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافت. بنی صدر که برای یافتن نخست وزیر دچار مشکل شده بود و گزینه های او مورد حمایت مجلس قرار نمی گرفت در نهايت مجبور شد که از ميان هيئت پنج نفرهاي از نمايندگان مجلس، فردي به عنوان نخست وزير معرفي گردد. از اين رو پس از بررسيهاي طولاني و پس از حذف دو نفر از آنان به دليل حزبي بودن، نظر هيئت سه نفره به اتفاق آرا بر اين قرار گرفت که شهيد رجايي شايستگي تصدي توان مسؤوليت خطير نخست وزيري را دارد. روز یکشنبه ۱۹ مرداد نامهی بنی صدر بر معرفی رجایی به عنوان نخست وزیر قرائت شد و فردای آن روز مجلس با ۱۵۳ رأی موافق و ۲۴ رأی مخالف و ۱۹ رأی ممتنع به رجایی رأی اعتماد داد.
از همان اولین روزهای نخست وزیری میان او و بنی صدر اختلاف وجود داشت و بنی صدر با وزرای پیشنهادی رجایی موافقت نمی کرد به همین دلیل کابینه ای که رجایی به مجلس معرفی کرد بدون وزیر امور خارجه و بازرگانی و اقتصاد بود. اما او با معرفی کابینه ای جوان و متشکل از کادرهای رشد یافته در دوران حاکمیت انقلاب اسلامی نوید تحول در صحنه مدیریت کشور را می داد. این جهش مدیریتی جدید بر دلواپسی مشترک همه گروه های چپ گرا و راست گرا و نگرانی آنان از موفقیت خط امام در مرحله جدید می افزود. با عزل بنی صدر رجایی کاندیدای ریاست جمهوری شد. با شروع زمان مجاز تبلیغات انتخاباتی، احزاب، جمعیتها، گروهها و كلا نیروهای خط امام(ره) یكپارچه و با تمام امكانات به حمایت از رجایی پرداختند. به زودی دامنه این تبلیغات و حمایتها به حدی گسترش یافت كه پیشاپیش حدس زده میشد كه در مرحله اول انتخابات با اكثریت بالایی برگزیده شود. از جمله حامیان رجایی میتوان به حزب جمهوری اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جامعه اسلامی دانشگاهیان، خانه كارگر، سازمان فجر اسلام، دفتر تحكیم وحدت، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان، نهضت زنان مسلمان و دهها نهاد انقلابی، انجمن و گروه دیگر اشاره كرد. رجایی مایل نبود در انتخابات به شیوه مرسوم تبلیغات کند و از تبلیغات و بریز و بپاشهای انتخاباتی پرهیز کرد. تنها برنامه ای که رجایی در مدت مجاز تبلیغات نامزدهای انتخاباتی در آن شرکت کرد، یک برنامه تلویزیونی بود که بايد نامزدهای مورد تأييد شورای نگهبان از آن طریق برنامه ها و دیدگاه های خود را به مردم اعلام می کردند. رجایی در این برنامه طی سخنانی خود را یک مقلد امام معرفی کرد.
نتایج انتخابات:
دومین انتخابات ریاست جمهوری در دوم مرداد 1360 برگزار گردید. و نتایج انتخابات به شرح جدول زیر بود:
اسامی نامزدها |
آراء كسب شده |
نسبت به كل آراء |
محمدعلی رجایی |
050/770/12 |
87/87% |
عباس شیبانی |
498/658 |
53/4% |
علی اكبر پرورش |
646/389 |
68/2% |
حبیب الله عسگراولادی |
457/249 |
71/1% |
آرای باطله |
175/465 |
13/3% |
جمع |
826/532/14 |
100% |
مهمترین نكته در نتایج انتخابات این دوره، افزایش مجموع آرای نفر اول بود. در شرایطی كه بسیاری از جریانهای لیبرال و التقاطی با ابراز بیمیلی صحنه انتخابات را ترك كرده بودند و تهدیدات امنیتی مانعی جهت برگزاری سالم انتخابات به نظر میآمد، حضور گستردهتر و انتخاب قاطع رییس جمهور، وزن اجتماعی این گروهها را نمایان ساخت. در تاریخ 6 مرداد ماه با اعلام نتایج، مشخص شد كه رجایی 050/770/12 رأی كسب كرده است كه این آمار بیانگر افزایش شمار رأی دهندگان و همچنین برتری 2 میلیونی رجایی در برابر آرای كسب شده از سوی بنیصدر بود.
روز یازدهم مرداد ماه همزمان با عید سعید فطر در حسینیه جماران، امام خمینی(ره) حكم ریاست جمهوری رجایی را تنفیذ كرد. پس از تنفیذ حكم، رجایی نیز طی یك سخنرانی به دیدگاههای خود اشاره كرد و تأكید كرد كه در پاسخ به رأی قاطع و اعتماد بالای مردم به وی كه در واقع رأی به اسلام است، در جهت جامه عمل پوشاندن به خواستهای اسلامی و انقلابی مردم و ایجاد یك جامعه اسلامی، تمام تلاش خود را به كار خواهد گرفت و نخستوزیر را نیز از بین مطمئنترین و با سابقهترین عناصر انقلابی انتخاب خواهد كرد.
مفتاح انتخاباتی:
شرایط سخت و دشوار نمی تواند مردم ایران را از حضور در انتخابات منصرف کند. حتی در بدترین شرایط با وجود جنگ با دشمن خارجی می توان با حضور در انتخابات و انتخاب فرد اصلح مسیر کشور را به فرد کاردان و ماهری سپرد.
شهید رجایی در انتخابات توانست با تکیه بر نیروی مردمی به پیروزی دست یابد. وی اعتقادی به نحوه انتخابات مرسوم در جامعه نداشت و دست به چنین كاری نزد. او میگفت: «من معتقدم كه این گونه تبلیغاتی كه برای كاندیداها میشود، تبلیغات ناشی از نظام سرمایهداری است» و آرزو داشت كه روزی فرا برسد كه تبلیغات انتخاباتی نیز مردمی بشود. مدل تبلیغات و منش او بعدها مورد تقلید قرار گرفت و بسیاری از روسای جمهوری تلاش کردند خود را شبیه او سازند.
خیانت رئیس جمهور اول موجب نشد که مردم از نظام نا امید شوند و در انتخابات شرکت نکنند.
منابع:
نیمه پنهان (رازهای دهه شصت)، مرتضی صفارهرندی؛ دفتر پژوهش های موسسه کیهان
سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی:
http://www.irdc.ir/fa/content/15428/default.aspx
عبور از بحران – خاطرات هاشمی رفسنجانی - ص 153
نظرات مخاطبان 0 1
۱۳۹۲-۰۳-۱۲ ۰۹:۴۱افضل 0 0