به گزارش نماینده در جلسه علنی ۲۶ مرداد ۱۳۶۰ که بحث رای اعتماد نمایندگان مجلس به کابینه معرفی شده از سوی شهید آیت الله باهنر مطرح بود آیت الله خلخالی با آیت الله مهدوی کنی وزیر کشور معرفی شده از سوی نخست وزیر مخالفت می کند.
روز پیش از آن نیز تعدادی از نمایندگان که اکثرا نیز در خط امام قرار داشتند و بر اساس القائات صورت گرفته از سوی دشمنان با آیت الله مهدوی کنی مخالفت می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای که در آن ایام تازه از بیمارستان مرخص شده و به عنوان نماینده در مجلس شورای اسلامی حضور داشت طی سخنانی به شدت از آیت الله مهدوی کنی در برابر مخالفان حمایت می کنند .
بازخوانی این سخنرانی تاریخی به نقل از مشروح مذاکرات مجلس خالی از لطف نیست .
بسم الله الرحمن الرحیم
«و من اظلم ممن کتم شهاده عنده من الله.» چه کسی ظالمتر و ستمکارتر است از آنکه شهادتی را که در نزد او هست، کتمان کند و به جای خود آن شهادت را ادا نکند. بنده برای اینکه مشمول این آیه نباشم وقت گرفتم با این حال ضعف تا مطالبی را درباره این کابینه عرض کنم و من به این کابینه عزیز و شریف با قوت قلب، و با اطمینان کامل رای اعتماد خواهم داد.
قبل از آنکه درباره برخی از اعضای این کابینه وارد صحبت بشوم دو سه نکته کوتاه را در کلیات باید عرض کنم. نکته اول این است که یکی از برادران مخالف سخنی راجع به یکی از اعضای بلندپایه این حکومت و دولت در انتقاد میگفت. به آن برادر گفتم از این شخص بهتر چه کسی را سراغ دارید؟ آن برادر که قلب من مالامال از محبت او است در پاسخ سخنی گفت که آن سخن مورد پسند من نیست. گفت ما فعلا خراب میکنیم، ما اعتراضی را میگوئیم. بروند و بگردند و خوبش را پیدا کنند. حرف من به این برادر و به این برادران این است که این سخن غریبهها است و نه سخن خودمانی ها این سخن کسانی نیست که فکر میکنند، انقلاب و دولت و کل رژیم متعلق به آنها است. اگر صالح ترین و یا صالحتر سراغ دارید معرفی کنید کسی نیست که پس بزند.
در شرایط و اوضاع و احوال ما با این همه مشکل با این همه ضعف های تحمیل شده بر ما آن چه امروز در پیش روی ما است بهترین است. نکته دوم این است کسانی که در کار اجرائی وارد نبودهاند آسان انتقاد میکنند. آسان نقطه ضعف ها را به رخ می کشند. اما آن که در کار اجرائی وارد بوده و مشکلات کار اجرائی را دیده منصفانهتر و معتدلتر و ملایمتر چوب انتقاد را به خاطر نقطه ضعفهای غالباً اجتنابناپذیر برگرده مسئول مظلوم فرود می آورد. بسیاری از برادران که انتقاد کردهاند و همواره میکنند دستشان به کار اجرائی بند نشده است. اگر می شد و مشکلات را لمس میکردند این قدر نقطه ضعف های کوچک به نظرشان بزرگ جلوه نمیکرد.
نکته سوم این است که وجود یک عنصر یا عناصر ناصالح در یک ارگان دلیل عدم صلاحیت مدیر آن ارگان نیست. در این جا باید به جای آن مدیر بود تا فهمید و دانست که آیا این عنصر را می شد برداریم؟ میتوانستیم برداریم. اصلا از وجود او خبر داشتیم. خبر نداشتن از وجود یک عنصر ناصالح دریک ارگان بزرگ گناه نیست. آن هم در شرایط ما، که ما پس از دوران یک مغزشوئی دراز مدت فرهنگی و فکری یک انقلاب را به وجود آوردهایم و این انقلاب در آن روزی پیروز شد که ما هیچ کادرسازی لازم را نکرده بودیم. یک وزیر با حداکثر ده نفر، بیست نفر، یا پنجاه نفر یک تیم همکار وارد یک وزارت خانهای می شود. شما بعد از شش ماه کار شبانهروزی گریبان این وزیر را می گیرید که آقا چرا فلان کس در فلان گوشه این مملکت از این وزارتخانه ناباب بود. این منصفانه نیست شما کارهای کرده او را مطالعه کنید. نکردهها بسیار است.
امام عزیز بزرگوار ما که از نوع مردم معمولی این زمان بسی فراتر است، فرمودند من باید متاسف باشم که نمیشناختم که نمیدانستم. شما چه اعتراضی دارید به فلان وزیری که فلان عضو دستگاه خودش را نمیشناخته و نمیدانسته یا اگر میدانسته امکان تبدیل او برایش نبوده، نداشته. دستش بند بوده است. ما خودمان در کار اجرائی بودهایم و این مشکلات را لمس کردهایم و دیدهایم . این است که این اشکالهای کوچک را هرگز بزرگ نمیکنیم.
بعداز توجه به این چند نکته میپردازیم به بعضی از چهرههای این کابینه. چون همه را با این وضعی که من دارم حرف می زنم نه وقت خواهد بود که بگویم و نه حال من اجازه می دهد. و شروع می کنم از فرد برجسته این کابینه و وزنه و آبروی این کابینه و کابینه قبل و چهره درخشنده همیشه در سنگر زجرکشیده کتک خورده این انقلاب یعنی آیه الله مهدوی کنی که دیروز به ایشان شدیداً جفا شد، و جفا از سوی دوستان می شد.
دشمنان خیلی حرف ها ممکن است بگویند. آقای مهدوی کنی هرگز نگفتهاند من صلاحیت ندارم. ما هم معتقد نیستیم که ایشان صلاحیت ندارند. شما وزارت کشور را از اول انقلاب تا امروز مطالعه کنید. وزارت کشوری که تحویل ایشان شد با وزارت کشوری که امروز هست، مطالعه کنید. ژاندارمری امروز را با ژاندارمری دوران شاه و رژیم گذشته مقایسه کنید. امروز شما یک ژاندارمری دارید که فاتح قله چغالوند یکی از عناصر او است. رزمندگان شهید جبهههای آبادان و خونین شهر و بسیاری از جبهههای غرب عناصر آن ژاندارمری هستند. این ژاندارمری چه موقع به وجود آمد؟ این را شما از کجا به میراث گرفته بودید؟ چه کسی به شما داد؟ چرا این را نمیبینید؟ شما چرا ضعف های شهربانی را میبینید و قوتهای او را نمیبینید؟ شهربانی شما ساخته و پرداخته یک فرهنگ غلط استعماری خائن بوده است.
آن عناصر در طول مدت دوسالو نیم بعد از انقلاب تبدیل شدهاند به عناصری که در جبهه جنگ میجنگند. و در داخل شهرها با همه بیاعتمادیها و بیاعتنائیها و ظلمها و بیانصافیها گاهی جانفشانی میکنند. من در کرمانشاه یک شهربانی فعال دیدم. من در سنندج یک رئیس شهربانی شایسته و بزرگوار دیدم. من در بسیاری از شهرهای ایران شهربانی هائی دیدم که پا به پای برادران پاسدار کمیته و پاسدار جانفشانی می کنند. چرا این قسمت را نمیگوئید؟
به قول یکی از برادران عزیزمان در یک صحبتی می گفت یک لیوان نصفه را می شود گفت نصف این لیوان پر است و می شود گفت نصفش خالی است شما چرا آن نصف پر را نمیبینید؟ چرا آن چه شده و آن چه انجام گرفته است نمیبینید؟ امروز شما در سطح کشور از استاندارهای متعهد و مکتبی و مومن و مردمی برخوردارید. چرا این را نمیبینید؟ اینها را چه کسی به وجود آورد؟ مهدوی کنی به وجود آورد.
مهدوی کنی در راس یک وزارت خانهای قرار گرفته است که همان طوری که برادر عزیزم آقای دکتر هادی گفتند و من خیلی از ایشان متشکرم که بهترین و شیواترین و مستدلترین مطالب را ایشان بیان کردند و خیلی از حرف های مرا ایشان گفتند. در راس یک وزارت خانهای ایشان قرار گرفته است با آن همه بار سنگینی آوارگان جنگی، مهاجرین و مسائل دیگر و دارد اداره می شود و می گردد. این وزارت کشور را آقای مهدوی دارد اداره میکند.
بلی ایشان از روز اولی که در شورای انقلاب، ما خودمان وظیفه وزارت کشور را به ایشان محول کردیم. بعد از برادر عزیزمان جناب آقای هاشمی رفسنجانی که ایشان میخواستند کاندیدای مجلس بشوند و ما با اصرار به آقای مهدوی کنی درحقیقت می شود گفت تحمیل کردیم. از آن روز تا امروز ایشان می گوید مرا از روی این کار بردارید بردارید را همه ما میگوئیم. بنده خودم بارها گفتهام بنده را از روی این مسوولیت ها بردارید و بگذارید من بروم قم یا مشهد درسم را بگویم، بروم کارم را بکنم . بروم کتابم را بنویسم . کار اصلی ما آن است این خیلی روشن است . اما فشار مسوولیت و نیاز جامعه این مرد فقیه عالم مجتهد ، عادل کاردان قاطع و با تدبیر را وادار کرده که یک وزارت خانه ای را اداره کند شما چه اعتراضی به او دارید ؟ چه ایرادی به او دارید ؟ شما جلو بیفتید ببینیم چه کار می کنید؟ کدام یک از وزرای کشور قبل از ایشان کسانی که علی الظاهر آن مجلس سفید و چهره متواضع و افتاده ایشان را ندارند ، کدام توانستند بهتر از ایشان یا حتی مثل ایشان وزارت کشور را اداره کنند؟ خیر ، آقای مهدوی بسیار وزیر کشور خوبی است و اگر دراین کابینه باشند وزن این کابینه اند آبرو و افتخار این کابینه هستند . و اگر من به جای برادر عزیزمان آقای باهنر بودم همین اصرار را می کردم که ایشان را نگهدارید . بلی یک وزیر کشور شایسته خوب انتخاب کنید بعد با تاسف این پست را که ایشان می خواهند از آن استعفا بدهند از ایشان بگیرید و به آن وزیر کشور بدهید . نه به این معنا که شما بایستید اینجا و از شخصیت یک چنین شخص عظیم و عزیز و شایسته ای اینطور انتقاد کنید [برادری نوشته اند به حسن جریانات انتخابات مراحل مختلف مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری اشاره کنید] بلی این هم یک نکته مهم دیگر است . الان یک سال وخرده ای است که ایشان وزیر کشورند. چندین انتخابات در زمان ایشان با بهترین وجه انجام گرفته است شما چرا این ها را نمی بینید ؟ چرا صلاحیت ها و مقدورات و قابلیت های ارزنده این شخصیت عزیز را نمی بینید . الحمدالله به قول آقای دکتر هادی ایشان نیستند و زبانمان باز است که در غیاب ایشان هر چه می خواهیم از ایشان تعریف کنیم .
نظر شما