شناسهٔ خبر: 40056 - سرویس سایر حوزه‌ها
نسخه قابل چاپ

چه کسی دارد امام را از خانه اش بیرون میکند؟ (۳)

عادی سازی تخریب و توهین به امام (ره)

روزنامه های دوم خرداد 1 چرا مسئولان موسسه در قبال توهینهای مکرر به حضرت امام در نشریات زنجیره ای اصلاحات هیچ سخنی ابراز نمی کردند؟

نماینده - محمدعلی الفت پور؛

اشاره: آقای حاج حسن آقا خمینی ... یک خوابی دیده بودند ... حدود دو ماه قبل، بعضی از بزرگان اطلاع دارند، ایشان گفتند که من خواب دیدم امام (ره) به من فرمودند که؛ حسن! من را دارند از این خانه بیرون می کنند. [سید حسن خمینی] گفتم: آقا چه کسی شما را از این خانه بیرون می کند؟ بازخواب دیدم دوباره که امام (ره) فرمودند: حسن! من را دارند از این خانه بیرون می کنند! تا سه مرتبه من این خواب را دیدم ...

 

این چند سطر بخش‌هایی از آخرین حرف های «آیت الله توسلی» قبل از فوت در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

 

این نوشتار در پی آن است که زوایای جدیدی از اتفاقات، رویکردها و منش مسئولین موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) را بازنمایی کند. برای اینکه خوانندگان بتوانند صادقانه درباره آنچه در این بیست و پنج سال بر موسسه رفته است قضاوت کنند ناچاریم کارنامه ای از عملکرد موسسه را در پیش دیدگان آنها بگشاییم.

 

 

وقتی موسسه جای شاکی و متهم را در ماجرای کنفرانس برلین عوض میکند

کنفرانس برلینکنفرانسی در برلین با عنوان «ایران پس از انتخابات [مجلس ششم]» برگزار شد که برخی از عناصر شاخص اصلاح طلب و طیف موسوم به روشن فکر دینی در آن حضور داشتند. اما در حاشیه آن کنفرانس اتفاق مهمی رخ داد. آن اتفاق مهم مصاحبه اکبر گنجی با نشریه آلمانی «تاکس سایتونگ» بود. این نشریه، مصاحبه مزبور را با تیتر «عاقبت [امام] خمینی در موزه تاریخ است»، منتشر نموده بود.

 

اما همه این کارها، به دلیل آشنایی مردم با افکار این طیف (که در روزنامه های آنان در داخل کشور هم منتشر می­شد)، نمی­توانست از فشار افکار عمومی بر طیف اصلاحات و «سفیران» آن بکاهد. لذا در اینجا بود که پرده­ای دیگر نمایان شد و آن ورود تمام قد مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام به صحنه برای دفاع از گنجی و تطهیر او بود.

 

 این مؤسسه در تاریخ ۷۹/۱/۲۹ نامه­ای به روزنامه کیهان نوشت و طی آن به افشاگری کیهان راجع به سخنان گنجی اعتراض نمود.

 

تنظیم کنندگان این نامه چنین جلوه داده بودند که گنجی مطالب آن مصاحبه را تکذیب کرده است و لذا چاپ آن مصاحبه در کیهان کار درستی نبوده است. این در حالی بود که گنجی فقط تیتر مصاحبه را تکذیب کرده بود.

 

تنظیم کنندگان این نامه در ادامه به جای محکوم کردن «اهانت به مقدسات» توسط «سفیر اصلاحات»، افشای اهانت به مقدسات را موجب «حریم شکنی» دانسته و نوشته بودند: «نخستین اثر این گونه نقل­ها و افشاگری­ها شکستن حریم های مورد احترام جامعه اسلامی و عادی ساختن خلاف گویی ها و اهانت به مقدسات است.»

 

جالب آنکه مسئولان این مؤسسه که به جای عمل به وظیفه قانونی شان در محکوم کردن این سخنان و یا حتی پی­گیری قضایی این سخنان، افشا کنندگان آن را (که تنها به وظیفه خود عمل کرده بودند) محکوم کرده و در عوض، وظیفه قانونی خود را از آنها مطالبه نموده بودند: «انتظار داریم در نقل قول هایی از این دست دقت بیشتری نموده و به جای ترویج و اشاعه عین اظهارات توهین آمیز مراتب را از طریق مجاری و مراجع قانونی پی­گیری نمایید.»

 

 

تخریب چهره امام در دوران اصلاحات که هیچ گاه جواب داده نشد

این چنین موضع گیری هایی از طرف این مؤسسه در حالی صورت می پذیرفت که مسئولان آن در قبال توهین های مکرر به حضرت امام در نشریات زنجیره ای اصلاحات هیچ سخنی ابراز نمی­کردند.

 

«انقلاب اسلامی، متأثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام آنها هم یکسان خواهد بود.» (عباس عبدی، هفته نامه راه نو، شهریور ۷۷)؛

«بعد از انقلاب، شاه مستبد، رفت ولی استبداد همچنان باقی است، تازه رنگ شرعی هم به خود گرفته است.» (ابراهیم یزدی، هفته نامه آبان، فروردین ۷۸)؛

«دشمنی تمام دنیا با ما، انبوه مشکلات اقتصادی جوانان، بی پولی و بی کاری، ثمره سال ها شعار تند و تو خالی و پیش پا افتاده دوران انقلاب است.» (الهه اقراریان، فرزانه ناطقی نژاد، زینب نوحی، هفته نامه پیام هاجر، ۲۵/۸/۷۸، صفحه ۴)؛

«پس از انقلاب نیز، آمریت کهنه دوره شاهنشاهی باقی مانده و افراد کم سواد، سر کار آمده اند و کهنه پرستی همچنان رواج دارد.» (مجید شریف، هفته نامه آبان، ۱۳/۹/۷۸، صفحه ۷)؛

«حکومت روحانیان، عامل عقب ماندگی جامعه است همچنان که اروپا در قرون وسطی به خاطر حکومت روحانیان دچار خرافه پرستی و مذمت کار شده بود.» (علیرضا دست افشان، روزنامه خرداد، تیر ۷۸)؛

«جریان کسروی و حکمی زاده قمی، اصلاح طلب بودند و امام و شهید نواب صفوی، خشونت گرا و در مقابل جریان اصلاح طلب قرار می گیرند.» (سهراب بهداد، روزنامه نشاط، اسفند ۷۷)؛

«امام، نهضت آزادی را چون فرزندان خویش می دانست و بحث خودی و غیر خودی را مطرح نکرد و همه گروه ها را به طور نسبی تأیید می کرد.» (مجتبی لطفی، روزنامه خرداد، مهر ۷۸)؛

«اعدام منافقین در پایان جنگ، مستند شرعی نداشت.» (فرج الله الهی، هفته نامه آوا، ۴/۸/۷۸، صفحه ۶)؛

«دخالت در سیاست از حقوق شهروندی است و امام خمینی هم نمی تواند کسی را از این کار منع کند. نامه ۶/۱ امام در صحیفه نور نیامده و نظر امام محسوب نمی شود.» (عمادالدین باقی، هفته نامه پیام هاجر، اسفند ۷۷)؛

«عزل آقای منتظری اشتباه بود و هم اکنون صحت همه ایرادات ایشان، برای همه روشن شده است.» (رضا علیجانی؛، آزادی یا توطئه، صفحه ۷۹ به نقل از مجله ایران فردا)

 

این مطالب، همه در نشریات زنجیره­ای در همان وقت منتشر شده بود ولی این مؤسسه هیچ موضع گیری کوچک و حتی تلویحی هم در محکومیت توهین به امام ننموده بود. 

برچسب‌ها:

نظر شما