علي لاريجاني ١٠ آذر ٩٣ بهصورت غیررسمی خبر تأسیس حزب از سوي خود و حاميانش در مجلس را تأیید كرد. او كه در برنامه زنده «نگاه يك» و در گفتوگوی تلويزيوني حاضرشده بود در پاسخ به اين سؤال كه آيا شما قصد راهاندازی حزب سياسي داريد، گفت: «تشكيل حزب كار خوبي است و بعضاً دوستاني كه با من در اين زمينه صحبت میکنند آنها را تشويق به اين امر میکنم. من خودم هنوز به اين نتيجه نرسیدهام كه میتوانم حزب تشكيل دهم، شايد هم مقداري تنبلي است اما عقيده دارم اگر واقعاً احساس كنم وجود من میتواند كمكي به حزب كند حتماً اين كار را میکنم و بعضي از دوستان كه با من صحبت میکنند من تشویقشان میکنم كه كار حزبي را پيگيري كنند و احزاب قوي در كشور به وجود بياورند.»
پسازاین موضعگیری، اعضای فراکسیون رهروان، تهیه و تدوین مرامنامه حزب را در دستور کار قرار دادند تا هرچه زودتر درخواست رسمی خود را برای دریافت مجوز به کمیسیون ماده ده احزاب ارسال کنند.
جبهه پیروان خط امام رهبری بهعنوان یکی از تشکلهای همسو و نزدیک با علی لاریجانی شناخته میشود ازاینرو در گفتگویی با محسن کوهکن نایبرئیس این جبهه به تشریح فعالیت یاران علی لاریجانی در قالب حزب رهروان ولایت پرداختیم.
وی که در بهارستان سابقه همکاری با علی لاریجانی را دارد در این گفتگو ضمن استقبال از فعالیت نزدیکان لاریجانی در قالب حزب رهروان، گفت: ما ارزیابی مثبتی از فعالیت حزبی این دوستان داریم البته نباید اینگونه برداشت شود که این حزب، حزبی فراگیر در جریان اصولگرا خواهد شد.
کوهکن همچنین به حمایت مشروط جبهه متبوعش از حزب رهروان اشاره کرد و گفت: این حزب باید مشی اصولگرایانه خود را رسماً و بهصراحت اعلام کند اگر بنا باشد اصلاحطلبان در این حزب قرار بگیرند باعث فاصله افتادن بین ما میشوند.
نایبرئیس جبهه پیروان درعینحال خواستار تشکیل حزب توسط چهرههای شاخص اصولگرا همچون قالیباف، رضایی و ولایتی شد و با بیان اینکه اگر در انتخابات ریاست جمهوری کاندیداهای اصولگرا در ساختار حزبی قرار میگرفتند بهتر میتوانستند به جمعبندی دست یابند، اظهار داشت: باید این چهرهها و افراد را در ساختار حزبی و تشکیلاتی حفظ کنیم.
وی در بخش دیگری از این گفتگو به استراتژی جبهه متبوعش در قبال دولت یازدهم پرداخت و با بیان اینکه ما مواضع خود را شفاف و صریح بیان میکنیم از ارسال نامه محرمانه، انتقادی و صریح تشکل متبوعش به حجتالاسلام حسن روحانی خبر داد
گفتگوی «نماینده» با محسن کوهکن نایبرئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری را در ادامه میخوانید:
نماینده: حزب منتسب به علی لاریجانی در حال تهیه و تنظیم مرامنامه است، نقشآفرینی این تشکل را در عرصه سیاسی چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به اینکه پیشازاین گفته بودید هیئت مؤسس و پایهگذاران حزب مشخص نشدهاند اما هماکنون این قضیه مشخصشده است ازاینرو چه نظری نسبت به این حزب و پایهگذاران آن دارید؟
کوهکن: اولاً باید بگویم آقای لاریجانی حزبی تشکیل نداده و اگر هم دوستان رهروان ولایت دنبال دریافت مجوز حزب از سوی وزارت کشور هستند و میخواهند حزبی تشکیل دهند نمیتوان گفت آن حزب منتسب به لاریجانی است، طبیعی ست بگویم حزبی که میخواهد از لاریجانی حمایت کند، به خاطر اینکه شخص آقای لاریجانی در مصاحبهای رسماً اعلام کرد به دنبال تشکیل حزب نیست به همین جهت کاربرد حزب آقای لاریجانی صحیح نیست البته اگر خود او تائید میکرد میتوانستیم اینگونه سخن بگویم اما خود او منکر شده و میگوید دنبال تشکیل حزب نیستم.
به اعتقاد بنده اگر این حزب تشکیل شود موردحمایت لاریجانی قرار میگیرد اما بهدوراز انصاف است که حزب را منتسب به لاریجانی کنیم چون خود وی این موضوع را تکذیب کرده است البته اگر تکذیب نمیکرد و یا رهروان ولایت میگفتند با حمایت لاریجانی میخواهیم این حزب را تشکیل دهیم میتوانستیم تحلیل دیگری ارائه دهیم اما آنچه مسلم و مسجل است اینکه به هر میزان فعالیتهای مختلف اصولگرایی متشکل شود و در قالب فرآیند خرد جمعی کار کنند نسبت به آن ارزیابی مثبت داریم و معتقد نیستیم همه سلایق اصولگرا حتماً باید زیر یک چتر فعالیت کنند، حال این چتر جبهه پیروان خط امام و رهبری، جبهه پایداری و یا بقیه سلایق اصولگرا باشند لذا اگر کسی به معنی واقعی کلمه اصولگرا باشد هیچ مانع و مشکلی برای فعالیت حزبی ندارد، حتی اگر سلیقه او متفاوت با دیگر اصولگرایان باشد.
نماینده: آقای کوهکن، رئیس فراکسیون رهروان ولایت در گفتگویی خبر داده بود: «لاریجانی برای نوشتن مرامنامه به فراکسیون رهروان مأموریت داده است»، بنابراین فراکسیون نظر مثبت را برای تشکیل حزب از او دریافت کرده و لاریجانی هم مأموریتی را به تعدادی از اعضای فراکسیون داده است بنابراین حزب رهروان را میتوان کاملاً همسو و حتی منتسب به لاریجانی دانست.
کوهکن: باید این سؤال را از خود آنها مطرح کنید، آنچه من شنیدم این بود که لاریجانی گفته شخصاً به دنبال تشکیل حزب نیستم و حزبی را دنبال نمیکند حال اگر دوستی صحبتی کرده و مأموریتی گرفته بحث دیگری است و این را باید از خود آنان بپرسید.
به فرض اینکه این مطلب هم درست باشد و آقای لاریجانی مأموریتی را به اعضای فراکسیون رهروان داده باشد تا بروند هیئت مؤسس تشکیل دهند و اساسنامه و مرامنامهای را برای حزب بنویسند تا بدینوسیله از کمیسیون ماده ده احزاب مجوز دریافت کنند باز در کلان ارزیابی مثبتی داریم، البته در همینجا باید به یک نکته پرداخت و آن اینکه ما یک موقع میخواهیم ببینیم آیا در شرایط فعلی، فعالیت حزبی خوب است یا نه؟ که دراینباره ارزیابی مثبتی ارائه میدهیم اما آیا این حزب (حزب رهروان) همان حزب فراگیر خواهد بود که میخواهد همه شامل آن قرار گیرند؟ قطعاً اینطور نیست و فکر نکنم خود دوستان (اعضای فراکسیون) همچنین نظری داشته باشند بنابراین حتی اگر مأموریتی به جلالی و دوستان دیگر برای تهیه اساسنامه و مرامنامه حزب دادهشده باشد تا این حزب را تشکیل دهند بااینحال قطعاً این حزب، حزب فراگیر نخواهد بود و نمیتواند همه سلایق اصولگرا را هم پوشش دهد.
اما در کل نسبت به تشکیل این حزب ارزیابی مثبتی داریم و این را حق مسلم آنها (اعضای فراکسیون) میدانیم که فعالیت حزبی داشته باشند و قطعاً و یقیناً منافع این کار (تشکیل حزب) بسیار، بسیار بیشتر است.
** واکنش جبهه پیروان به حضور و عضویت اصلاحطلبان در حزب رهروان/ مشی اصولگرایی در پیش نگیرند بین ما فاصله ایجاد میشود
نماینده: در فراکسیون رهروان، نمایندگان اصلاحطلب مجلس هم حضور دارند، آیا این حزب میتواند همه اعضای خود حتی اصلاحطلبان را جذب کند؟
کوهکن: این موضوع بستگی به اساسنامه و مرامنامه حزب دارد، اگر در اساسنامه و مرامنامه با صراحت تصریح کنند «مشی، مشی اصولگرایانه است» طبیعی است اگر فردی خود را اصلاحطلب بداند دیگر عضو حزب نخواهد شد اما این موضوع هم منافاتی با عضویت نمایندگان معتدل اصلاحات در فراکسیون رهروان ندارد یعنی میتوانند در فراکسیون این مجموعه باشند اما در حزب نباشد. مشخصاً تشکیل حزب بدین معنی نیست که اختیار فراکسیون را حزب به دست بگیرد، این موضوع را باید در دو مقوله جداگانه دید.
اما اگر اساسنامه و مرامنامه حزب مبهم نوشته شود و در آن اشارهای به «مشی اصولگرایانه» خود نکنند قطعاً خود ما منتقد آنها خواهیم شد و نگاه اولیه مثبت را دیگر نخواهیم داشت. البته اگر دوستان اصلاحطلب هم عضو این حزب شوند آنها خطا نکردهاند بلکه مؤسسین حزب مشی را برای این حزب انتخاب کردند و به عبارتی در اساسنامه و مرامنامه بهنوعی برخورد کردند تا اصلاحطلبان هم صلاح میبینند با حفظ نگاه سیاسی اصلاحطلبانه در حزب رهروان حضور پیدا کنند، بنده با شناختی که از دوستان در فراکسیون رهروان دارم احتمال زیاد میدهم در مشی حزب به اصولگرایی خود اشاره خواهند کرد در غیر این صورت حتماً بقیه سلایق اصولگرا با آنها فاصله خواهد گرفت و حتی طیفهای معتدل در جریان اصولگرا همچون جبهه پیروان دیگر نگاه مثبتی به آنها نخواهند داشت و نگاه و تحلیل اعضای جبهه هم همینگونه خواهد بود.
البته این پیشبینی خیلی ضعیف است و احتمال آنهم بسیار کم است که حزب رهروان در اساسنامه خود به مشی اصولگرایانه نپردازد، اگر تصریح بر این نکته مهم نکند طبیعی است بسیاری از ارادتمندان به آقای لاریجانی که ما هم جزو آنها هستیم بینمان فاصله خواهد افتاد، با شناختی که از آقایان در فراکسیون پیدا کردم بعید بدانیم برخلاف این مشی اقدام کنند.
** باهنر میگوید تکثر احزاب، وحدت در انتخابات را مشکل و سخت میکند
نماینده: نظر آقای باهنر در قبال تشکیل حزب رهروان چیست؟ برخی از شنیدهها در راهروی بهارستان حاکی از مخالف رئیس جبهه پیروان با تشکیل حزب رهروان است و اینکه شخص باهنر تمایل دارد اصولگرایان بهویژه نیروهای همسو و همفکر با علی لاریجانی در عرصه سیاسی کشور تحت عنوان جبهه پیروان فعالیت کنند.
کوهکن: آقای باهنر نگاه کلان به جریان اصولگرایی دارد ازاینرو در انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام نکرد درحالیکه ستاد تشکیل شد و ما هم فعال بودیم، حتی خود وی چند سفر استانی انجام داد اما درنهایت در مشی خرد جمعی بهجایی رسید که ثبتنام نکرد فلذا آقای باهنر قبل از اینکه به فکر جامعه اسلامی مهندسین که دبیر کل آن است و یا جبهه پیروان خط امام و رهبری که پس از درگذشت مرحوم عسگراولادی بهاتفاق آراء و با اجماع رأی رئیس جبهه شد باشد به فکر کلان جریان اصولگرایی است، قطعاً هر چیزی بگوید از این موضع و از این نگاه وارد میشود البته او خود باید استدلالهایش را بیان کند و توضیح دهد اما فکر میکنم اگر جمعی از این دوستان در فراکسیون رهروان حزبی تشکیل دهند و درنهایت با اعلام مشی، مرامنامه و اساسنامه، حزب نتواند آن فراگیری را داشته باشد که همه اعضای اصولگرای فراکسیون را در دل خود جا دهد قطعاً در این یک سالی که از عمر مجلس مانده باید منتظر یکسری اقدامات و چالشها بود، از آنطرف هم اگر بهنوعی اساسنامه و مرامنامه حزب را بنویسند که بتواند صد درصد نیروهای فراکسیون را در خود جا دهد بهصورت طبیعی با دیگر سلایق اصولگرایی اختلاف پیدا میکنند و این نه به صلاح و مصلحت کل جریان اصولگرایی است و نه به صلاح و مصلحت خود آقایان است به همین جهت باهنر وقتی نظری میدهد همه جوانب امر را نگاه میکند و بر این اساس نظر میدهد.
وی نگاهی بلندمدت بهکل جریان اصولگرایی دارد ازاینرو معتقد است تا جایی که میشود سلایق مختلف، فعالیت حزبی و تشکیلاتی داشته باشند اما تکثر بیشازحد آنها باعث میشود همراهی احزاب در زمان انتخابات مشکل شود و بیشازحد وقت بگیرد، شاید نظر باهنر ناظر به این مسئله باشد، اگر چیز دیگری غیرازاین است خود وی (باهنر) باید بگوید من برداشتم را بیان کردم.
** تشکیل حزب رهروان به جبهه پیروان آسیبی وارد نمیکند/ به لاریجانی ارادت دارم اما از او انتقاد هم میکنیم
نماینده: شما نایبرئیس جبهه پیروان هستید، این جبهه نسبت خود را با حزب رهروان چگونه تعریف میکند؟
کوهکن: جبهه پیروان هیچگاه به دنبال انحصارطلبی نبوده و نیست یعنی نمیگوید سلایق مختلف فعالیت نکنند یا همه فعالیت در چارچوب جبهه قرار گیرند حتی با سلایق دیگر به دنبال تعامل و همکاری بوده و هستیم و در مورد این حزب (حزب رهروان) فعلاً در جبهه بحثی نکردیم اما استنباطم این است: جبهه پیروان احساس نمیکند لیدری دارد به نام آقای لاریجانی و اگر لاریجانی حزب دیگری تشکیل دهد به جبهه پیروان آسیب وارد میشود. البته همیشه به آقای لاریجانی و دیدگاههای او احترام گذاشتهایم و درعینحال در جاهایی هم انتقاد داشتیم و انتقادها را مطرح کردیم اما مشی کلی، تائید و حمایت بوده است.
نماینده: قبول دارید حزب رهروان باید روشن کند که میخواهد در حرکت کلی و وحدت اصولگرایان حرکت کند؟
کوهکن: میتوانند در اساسنامه و یا مرامنامه به مواردی اشاره کنند، یعنی اینکه برای ما وحدت و اتحاد مهم است اینکه ما میگوییم باید مشی اصولگرایانه خود را اعلام کنند به خاطر همین است که در مشی اصولگرایانه، اتحاد و وحدت بهعنوان یک اصل در نظر گرفته میشود و این اصل همواره در همگرایی با دیگران اصولگرایان باید در نظر گرفته شود.
** ارسال نامه محرمانه و انتقادی جبهه پیروان به روحانی
نماینده: کاظم جلالی در مصاحبهای با روزنامه شرق گفته بود: ما با دولت روحانی در مشی اعتدالگرایی مشترک هستیم، آیا حزب نزدیک به علی لاریجانی در پازل حمایت از دولت قرار خواهد کرد؟
کوهکن: اعتدال روش است، ما هم در جبهه پیروان سعی کردهایم از این روش استفاده کنیم. به اعتقاد بنده معتدلتر از حجتالاسلام حسن روحانی، مرحوم عسگراولادی بود ازاینرو اگر بخواهیم مصداق بارزی از اعتدالگرایی در روش، منش و برخورد را نام ببریم باید از مرحوم عسگراولادی نام برده شود. فکر میکنم برند اعتدال قبل از اینکه مال آقای روحانی باشد مال آقای عسگراولادی بود و هیچکس هم نمیتواند منکر آن شود.
به یاد دارم در زمان حیات ایشان در جلساتی که در تهران یا قم برگزار میشد بعضی از دوستان نسبت به وی انتقاد میکردند و او با اخلاقی که داشت پاسخ میداد و میگفت: مینشینیم باهم بحث میکنیم اگر اثبات کنید من حرفم را پس خواهم گرفت لذا مشی جبهه از همان ابتدا مشی اعتدالگرایی بود اما در روشها با دولت اختلافنظرهایی داریم و جبهه پیروان از ناظر تشکلهایی است که در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی یکی، دو نامه تحلیلی، مفصل، محرمانه و منتقدانه خطاب به وی نوشته و ارسال کرده است اما هیچوقت آن را رسانهای نکرد به خاطر اینکه مشی این جبهه حمایت بوده اما نه حمایت بیچونوچرا بلکه با شناختی که دارد به این شکل و با این رویه با دولت برخورد میکند.
نماینده: لاریجانی در آخرین مصاحبه خود از حرب فراگیر همچون حزب جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب دفاع کرد، با توجه به نگاه وی و حتی باهنر نسبت به تشکیل حزب فراگیر بهتر نیست بهجای تشکیل احزاب جدید، حزبی فراگیر تشکیل شود؟ و اینکه تشکیل حزب همسو با لاریجانی با نگاه وی مبنی بر شکلگیری حزب فراگیر مغایرت دارد.
کوهکن: معتقد هستم نیروهای غیر تشکیلاتی جریان اصولگرا عمدتاً به حزب فراگیر، منسجم و قوی اعتقادی ندارند، لایههایی از اصولگرایی است که مخالف این قضیه است اگرچه خودشان کار تشکیلاتی هم میکنند بنابراین فکر میکنم اگر در جریان اصولگرا سلایق مختلف که بهصورت فردی، غیر حزبی، غیر تشکیلاتی فعالیت میکنند با مشی اصولگرایانه شکل داده شوند و همان افراد غیر تشکیلاتی چند تشکل در عرض هم تشکیل دهند کار و فعالیت تشکیلاتی را تمرین میکنند و منافع آن را میبینند، در این صورت این آمادگی را پیدا میکنند در یک زمانی، مجموعه این تشکلهای اصولگرا به سمت تشکیل حزب واحد بروند.
حزب واحدی که نمیخواهیم درباره آن ایده آلی فکر کنیم و بگوییم صد درصد را پوشش دهد بلکه بتواند بالای ۸۵ درصد را پوشش دهد، ضمن اینکه هیچکس و فردی در جریان اصولگرا وجود ندارد که بگوید من علم را به دست میگیریم، این حزب فراگیر را شکل میدهم و همه در آن حزب تجمع کنند. به هر جهت آزادی اندیشه و آزادمردی در جریان اصولگرایی است. ازاینرو میبینیم بسیاری از افراد در تحلیلها فقط روی منفی سکه را میدیدند و نمیخواهم اسم آنها را ببرم، سه، چهار شخصیتی محترمی که در جریان اصولگرا تعریف میشوند و در انتخابات ریاست جمهوری هم وارد شدند، وقتی نگاه میکنید می بنید به سمتوسوی اجماع نرفتند، اگر این افراد در یک فرآیند منسجم قرار گیرند بهصورت طبیعی خروجی خرد جمعی برای آن مجموعه این خواهد شد «نکات مثبت آنها بهاضافه نقاط مثبت دیگران کمک میکند حزب، قدرتمند و با برنامه شود» و نکات منفی نیز با نظارت حزبی نشان داده نمیشود اما تا زمانی که در جریان اصولگرایی در قالب تشکیلات و حزب فعالیت نکنند این اتفاقات خواهد افتاد.
** انتقاد از ائتلاف اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری
نماینده: در زمان انتخابات ریاست جمهوری این سازوکار طراحی شد اما نتیجهای گرفته نشد، اصولگرایان دو ائتلاف تشکیل داده بودند، ائتلاف پنجگانه و ائتلاف سهگانه یا همان ائتلاف پیشرفت، نامزدهای جبهه پیروان بهعنوان تشکل اصولگرا هم در ائتلاف پنجگانه حضور داشتند امام نتیجهای اتخاذ نشد، درصورتیکه کار تشکیلاتی صورت گرفت.
کوهکن: بله در دوران انتخابات ریاست جمهوری دو الگوی تصمیمگیری در جریان اصولگرا اعمال شد اول: الگوی تن دادن به خرد جمعی بود که بنده معتقدم در این الگو با همه فراز و نشیبها پنجنفری که باهم کار را شروع کردند در آخر هیچکدام درصحنه انتخابات باقی نماندند، این یعنی تن دادن به خرد جمعی اما در جریان سلیقهای سه برادر بزرگوار کار را باهم شروع کردند و هر سه نفر هم ثبتنام کردند اگرچه در ابتدای کار بهنوعی صحبت میکردند که احساس میشد قطعاً خروجی سه نفر یک نفر است چون سه نفر تصمیم میگرفتند و هیچکس کاری نداشت اما این اتفاق نیفتاد و سه نفر ثبتنام کردند و در روزهای آخر یک بزرگوار از این سه نفر انصراف داد لذا درنتیجه گیری میتوان جمعبندی کرد که در فرآیند نیمه حزبی و تن دادن به خرد جمعی از پنج کاندیدا اصولگرا هیچکدام در صحنه نیامدند اما در فرآیند غیر حزبی سه فرد بزرگوار اصولگرا ثبتنام کردند دو نفر آنها ماندند و یک نفر در روزهای آخر انصراف داد.
به اعتقاد بنده فعالیتهای سیاسی برای اشخاص حقیقی اصولگرا در ساختار حزبی شکل پیدا میکند و این اشتباه است که از این شخصیتهای عزیز و بزرگوار گلوگاهی درست کنیم و همه تخمه مرغها، آبرو و حیثیت را در خورجین آنها بگذاریم. تجربهای به دست آوردیم و در همین تجربه بهدستآمده انتقاداتی هم به این عزیزان وارد است که من باز نمیخواهم اسم آنها را بیاورم اما اگر در فرآیند تشکیلاتی و حزبی کار را پیش میبردند این اتفاقات نمیافتاد.
نمونهای دیگر را اشاره میکنم، در دور اول انتخابات ریاست جمهوری جلالالدین فارسی کاندیدای حزب جمهوری بود یعنی حزب از او خواست در انتخابات کاندیدا شود اما وقتی شبههای وارد شد به احترام و پایبندی به قانون اساسی کاندیدای خود را تغییر داد بنابراین میتوان گفت تصمیمگیریها در فرآیند حزبی تصمیمات معقولانه و با نگاهی جامع خواهد بود پس باید شخصیتها را در فرآیند مجموعه حزبی حفظ کنیم چرا که این موضوع باعث میشود تا با تعاریف و حمایتهای زیاد از آنها از جلوی پشتبام نیفتیم همچنین ایراد و اشکالات آنها هم بزرگ نمیشود ازاینرو معتقدم بسیاری از این آقایان باید در ساختار حزب وارد شوند تا حزب از فکر آنها بهرهمند شود و بهصورت قدرتمند وارد شود.
**رضایی، قالیباف و ولایتی حزب تشکیل دهند
نماینده: یعنی معتقد هستید چهرههای اصولگرا حزب تشکیل دهند؟
کوهکن: بله چراکه اشکالات آنها در فرآیند جمعی گفته میشود ازاینرو به اعتقاد بنده قالیباف؛ رضایی و ولایتی هم باید حزب تشکیل دهند اگر چنین اتفاقی بیفتد آقایان هم به مصالح کشور و هم به اتحاد، انسجام و همگرایی بیتفاوت نخواهند بود. شما اصلاً آقایان لاریجانی، قالیباف، ولایتی، باهنر و قالیباف (جمع پنجنفره را مجسم کنید) خودشان بخواهند بنشینند تصمیم بگیرند بدون شک از این جمع هیچوقت دود سفیدی بلند نمیشود به یاد دارم در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب تصمیم گرفته شد آقایان بنشینند و به نتیجه برسند اما این سه بزرگوار در سال ۹۲ خودشان تصمیم گرفتند و دیدیم در این جمع هم دود سفیدی بلند نشد.
اما اگر این پنج نفر، پنج حزب اصولگرا بودند و بنا بود به تصمیمی برسند در فرآیند حزبی راحت به جمعبندی میرسیدند، من میگویم اگر افراد و شخصیتها با خرد جمعی کار کنند این موضوع در میانمدت و درازمدت به نفعشان تمام خواهد شد. شما به دولت نهم و دهم نگاه کنید! اگر فعالیت اصولگرایان نبود و اگر ایستادگی این جریان نبود تا احمدینژاد شهردار و مقدمات او برای انتخابات ریاست جمهوری فراهم شود هیچگاه رئیسجمهور نمیشد اما دوستان بسیار نزدیک که همین افراد به اسم دوستان نزدیک و صمیمی کار را خراب کردند، آمدند و گفتند جریان اصولگرایی مطرح نبود، شخص احمدینژاد مطرح بود یعنی بهاندازهای به شخص اصالت میدهند و بالا میبردند که این اهمیت بیشازحد به ضرر او تمام خواهد شد.
بنده بر این باورم شخصیتها را میتوانیم در فرایند حزبی و با شناسنامه حفظ کنیم و از آنها بهره ببریم.