نماینده؛
شناسنامه:
نام کتاب: ماه به روایت آه/ نویسنده: ابوالفضل زرویی نصرآباد/ انتشارات: کتاب نیستان/ چاپ دوم ۱۳۹۱ / ۱۸۹ صفحه/ قیمت: ۸۸۰۰ تومان
پیش درآمد:
«ماه به روایت آه» عنوان جدیدترین اثر ابوالفضل زرویی است که با قلمی متفاوت از این نویسنده طنزپرداز منتشر شده است. این کتاب به عنوان نخستین اثری به شمار می رود که زندگی حضرت ابالفضل العباس (ع) را از بدو تولد تا شهادت بدون بزرگنمایی و اغراق بیان می کند. زرویی در این کتاب، داستان را از زبان دوازده راوی بیان می کند و در هر بخش مخاطب را با قسمتی از شخصیت و بزرگی آن حضرت در زمان های مختلف زندگی ایشان آشنا می سازد.
خود زروئی درباره کتاب می گوید: «تالیف و انتشار این کتاب را وامدار سید مهدی شجاعی هستم؛ طرح و سوژه کتاب و پیشنهاد نوشتن آن توسط او به من ارائه شد. ابتدا نیز قرار بود کتاب با موضوع زندگی یکی دیگر از شخصیتهای صدر اسلام نوشته شود، استنادات برای آن نیز جمع شد و پژوهشهای نخستین نیز برای آن انجام شد، اما در آستانه تالیف و به خاطر مسائلی که در کار پیش آمد به پیشنهاد شجاعی موضوع کتاب به زندگی حضرت ابوالفضل (ع) تغییر یافت. در این کتاب سعی کردم حساسیت خودم را روی ثبت و روایت صرف واقعیت و پرهیز از غلو در آن به کار بندم. شاید با خواندن این داستان اینگونه برداشت شود که من روایت خاصی در قصهپردازی داشتهام و به عرصهای وارد شدهام که مربوط به من نبوده است، ولی همه سعی من این بود که قصه را سالم روایت کنم.»
این نویسنده و شاعر شناخته شده کشورمان درباره پردازش قصه نیز می گوید: «در مورد شخصیتهای تاریخی ما غالبا روایتمان را به گونهای انجام میدهیم که تاثیرگذارترین واقعه پیرامون آنها منشاء ثبت زندگی آنها میشود و این موضوع درباره حاضران در واقعه کربلا هم صادق است و تنها زندگی آنها در روز عاشورا بوده که مورد توجه ما بوده است، اما درباره گذشته و زندگی آنها معمولا خبری در آثار ما نیست. در مورد شخصیت حضرت ابوالفضل (ع) جدا از مظلومیتی که ایشان در زمان شهادت داشتهاند، در زمان حیات و حتی پس از شهادت نیز مظلوم واقع شدهاند و به همین جهت درباره زندگانی ایشان کمتر متنی نوشته شده است و اگر هم نوشته شده غلوآمیز است و بدون اندیشه تاریخی. من ولی سعی کردم زوایای پنهان زندگی ایشان را بیرون بکشم و در این کتاب روایت کنم. کتاب من سر سوزنی دروغ و خیال و نکات غیرمتقن و نامعتبر در خود ندارد. آنچه درباره شخصیت حضرت ابوالفضل (ع) در آن خوانده میشود، همگی معتبر و متقن و به استناد منابع تایید شده بوده است و حتی اگر روایتی در چند منبع نامعتبر ذکر شده بود از حضورش در کتاب صرف نظر کردهام.»
درآمد:
کتاب ماه به روایت آه از زبان مسلم بن عقیل، ام البنین، عبدالله بن ابی محل، کزمان، لبابه، زینب (س)، زید بازرگان، شبث بن ربعی، ام کلثوم، امام حسین (ع)، سرجون و عبیدالله بن عباس روایت شده است که کودکی، ازدواج، خانواده و اوصاف مادر حضرت را به خوبی و روشنی بازگو می کنند. این کتاب برخلاف کتاب «سقای آب و ادب» نوشته سید مهدی شجاعی که بیشتر بر واقعه عاشورا و شهادت حضرت عباس متمرکز است بیشتر بر نحوه زندگی و روابط ایشان معطوف است که با وجود جذابیت برای مخاطبان تا پیش از این کمتر به آنها پرداخته شده بود.
به عنوان مثال در فصل لبابه (همسر حضرت) نویسنده شباهت هایی را بین عباس عموی پیامبر و حضرت ابوالفضل بیان می کند که در نوع خود جالب است و یا در بخش عبدالله بن ابی محل روابط کمتر شنیده شده ای از رابطه قومی حضرت ابوالفضل با شمر بن ذی الجوشن ارائه می دهد و نمونه های دیگر که در جای جای کتاب قابل مشاهده است. از نکات مثبت این کتاب که دلیل متفاوت بودن این اثر می باشد،ذکر تاریخ های شمسی رخدادها است که حاصل تلاش نویسنده در جمع آوری و مطالعه تاریخی بیش از ۶۰ منبع می باشد.
همچنین،استفاده از آیات قرآنی و ساختار ادبی محکم باعث جذابیت و خواندنی شدن کتاب شده است. علاوه بر معرفی شخصیت حضرت عباس، نویسنده شخصیت بزرگ و آسمانی حضرت ام البنیین (مادر حضرت عباس (ع)) را در جای جای کتاب به خوبی نشان داده است و در آغاز کتاب این نوشته را از جانب مادرشان به ام البنیین تقدیم کرده است.
«کجاست برادرم؟ کجاست یاورم؟ کجاست عباس؟
امروز پیش از همه، اجازه نبرد خواستی. گفتم: عباسم! اذا مضیت تفرق عسکری ... اگر از دستم بروی، سپاهم از هم میگسلد.
نورچشمم علیاکبر، یادگار برادرم قاسم، تمام یاران، برادران، برادرزادگان و خواهرزادگانمان را پیش از تو فرستادم. عزیزترینم! تا تو بودی امید و رغبت و انگیزه حیات هم بود ...
آنگاه که همه رفتند با چشمانی اشکبار و لحنی ملتمسانه آمدی که: «مولای من! به خدا که جگرم از داغ رفتگان میسوزد و زندگی را بیاینان خوش نمیدارم. آقای غریب و بیکسم، بگذار بجنگم!»
بگذارم بجنگی؟ تو آخرین امید و عزیزترین کس حسینی. تو ماه خاندان بنیهاشمی. تو جگربند و تکیهگاه منی. اگر گزندی به وجود نازنینت برسد چه؟ اگر زنان و اطفال خیمهگاه خبردار شوند که به تو چشم زخمی رسیده، بند دل و رشته امیدشان پاره میشود ... نه برادرم، نه امیدم، نه ... جنگ نه، اما کودکان تشنهاند. اگر میتوانی، تنها قدری آب ...
آه، آه، آه ... عباسم! آیا در خوابی که امید بیداریت را داشته باشم؟ بر من دشوار است که تو را به زمین تفته غرقه به خون بنگرم.
الان انکسر ظهری و قلت حیلتی و شمت بی عدوی.
حال، کمرم شکست و رشته تدبیرم گسست و دشمنم به زبان شماتت در بست ...»
جمع بندی:
با وجود آثار زیادی که درباره واقعه عاشورا و شخصیت های بزرگ آن نوشته شده است، اما فقط تعداد کمی از آنها می توانند مانند این کتاب خواننده را وادار به تامل کردن راجع به بزرگی شخصیت این انسان های آسمانی بکند. با خواندن ماه به روایت آه یک قدم به مولایمان باب الحوائج نزدیک شویم.
نظر شما