در آستانه انتخابات مجلس دوم شورای اسلامی، گروهکهای ضد انقلاب و معاند بهدلیل رد صلاحیت نامزدهای خود از سوی شورای نگهبان یک بازی جدید را آغاز کردند، در مجلس اول بهدلیل عدم حضور شورای نگهبان در روند برگزاری انتخابات اعضای گروهکهای ضد انقلاب و معاند حضور چشمگیری داشتند، در این راستا اعتبارنامه برخی از منتخبین بهدلیل افشای اسنادی در رابطه با ساواکی بودن و ارتباط آنان با آمریکا رد شد و از سوی دیگر گروهی نیز توانستند اعتبارنامه گرفته و در طول فعالیت خود بههمراهی با «ابوالحسن بنیصدر» نخستین رئیسجمهور پرداخته و برای نظام اسلامی چالشهای بزرگی ایجاد کنند. اوایل آبان 1362 نهضت آزادی بیانیهای منتشر کرد که در آن از مردم خواسته شده بود که در سمیناری تحت عنوان آزادی انتخابات، شرکت کنند.
پرروها از انتخابات آزاد صحبت میکنند!
در همان زمان «میرحسین موسوی» بهعنوان نخستوزیر در مصاحبه با خبرنگاران به تشکیل کمیته «آزادی انتخابات» واکنش نشان داد و از آن بهعنوان پررویی یاد کرد. میرحسین موسوی در پاسخ به این سؤال که «در اواخر سال جاری انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار میشود. از هم اکنون دشمنان خارجی انقلاب اسلامی و همچنین جریانات انحرافی از داخل کشور سعی در مخدوش جلوه دادن این انتخابات دارند. تحلیل شما نسبت به این مسائل چیست و بهطورکلی انتخابات آینده مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟» اظهار داشت: «بنده بهعنوان نخستوزیر، یقین دارم مردم از انتخابات چون همیشه استقبال خواهند کرد و دولت موظف است که شرایط اجرایی لازم را برای برگزاری هرچه بهتر این انتخابات بهعمل آورد.»
وی در ادامه گفت: «مسئله لیبرالها روشن است؛ آنها چون یقین پیدا کردهاند که مردم بدانها رأی نخواهند داد برای آمریکا غذا تهیه میکنند، ولی بنده به حضرات اطمینان میدهم که آنها جرأت کنند رأی خود را خواهند داشت و ما آن را به مردم اعلام خواهیم کرد و اگر واقعاً مردم به آنها رأی دادند، ما به این رأی احترام خواهیم گذاشت.»
نخستوزیر وقت ادامه داد: «در عین حال بنده این اخطار را مجبور هستم بکنم که شعار تأمین آزادی برای انتخابات نمیتواند در هنگامه جنگ بهعنوان وسیلهای جهت تضعیف جبههها بهکار گرفته شود و واقعاً بنده از این همه پررویی متعجبم!»(1)
حیلههای یک جریان شکست خورده!
آیتالله «هاشمی رفسنجانی» رئیس وقت مجلس شورای اسلامی نیز در اظهاراتی اقدام نهضت آزادی برای برگزاری میتینگ «آزادی انتخابات» را حیلههای یک جریان شکست خورده نامیده و میگوید: «یک جریانی که یک جریان مختومی (شکستخورده و پایانیافته) است در نهضت آزادی بهخاطر سوابق دولت موقت، بهخاطر چیزهای دیگر، میآید یک حیلههایی میزند که روح ما اصلاً با آن حیلهها سازگار نیست. آنها مثلاً در انتخابات فکر میکنند رأی کافی ندارند. حالا اگر وارد انتخابات بشوند بهطور عادی شکست میخورند. میآیند یک حیلهای میزنند که با این حیله همهچیز را خراب کنند.»
وی ادامه میدهد: «مدتی پیش آقای بازرگان اینجوری گفتند که مثلاً یکجوری در حرفهایشان صحبت میکردند که آزادی نیست... بعد حالا همین انتخابات که مثلاً 6 ماه یا 4 ماه دیگر که باید تبلیغات شروع شود، چیزی اعلام میکنند بهنام «سمینار تأمین آزادی انتخابات...» اینها همه حساب شده است، یعنی آدم اینجوری درمیافتد آنهم با یک حکومت... تأمین آزادی یعنی یکجا آزادی نیست و اینها میخواهند آزادی را تأمین کنند، خود این کار مفهوم مخالف دارد. خوب وزارت کشور اجازه نمیدهد، آنها آن طرف قضیه را میگیرند.»(2)
مخالفت «وزیر کشور» با سمینار نهضت آزادی
حجتالاسلام «علی اکبر ناطق نوری» وزیر کشور دولت میرحسین موسوی نیز نسبت به برگزاری بدون مجوز این میتینگ سیاسی که تحت عنوان سمینار میخواست برگزار شود، اخطار داد ولی «هاشم صباغیان» ادعا کرد طبق قانون اساسی ما نیازی به اجازه نداریم!
دولت وقت نیز در پاسخ بهادعای نهضت آزادی اعلام کرد وزارت کشور نمیتواند با برگزاری چنین میتینگی موافقت کند و به این علت برگزاری چنین میتینگی، ممنوع است. وزیر کشور دولت «میرحسین موسوی» در پاسخ به این سؤال که چرا به میتینگ «نهضت آزادی» مجوز داده نشده است، میگوید: «ما احتمال میدادیم که در این میتینگی که آنها برگزار میکنند، امت حزبالله بریزند و از آن طرف یک عده زیر چتر آنها جمع شده و درگیری ایجاد شود و چیزهایی شبیه جریانات بنیصدر و 30 خرداد منافقین پیش آید و مسائل اصلی کشور تحتالشعاع قرار گیرد، نتیجتاً ما به آنها اجازۀ برگزاری میتینگ را ندادیم و طبق قانون هم اجازه داشتیم با برگزاری میتینگ آنها موافقت نکنیم.»
ناطق نوری به ارتباط برگزاری این میتینگ با خارج از کشور اشاره کرده و میگوید: «جالب اینجاست که میبینید رادیوهای بیگانه شروع به تبلیغات بر ضد جمهوری اسلامی مینمایند و میگویند که در ایران حتی به اندازه تشکیل یک سمینار هم آزادی نیست. باید در آینده مشخص شود که چه ارتباطی بین این حادثه آفرینی و خبردار شدن رادیوهای بیگانه وجود دارد. بههرحال نهضت آزادی بهنحوی میخواهد خود را مطرح کند که حیثیت از دست رفتهاش را بهدست آورد و این هم بهدلیل بیداری ملت کاری نشدنی است. همانطور که رئیس مجلس و نخستوزیر فرمودند، هدف آنها از اینگونه حادثه آفرینی، خوراک درست کردن برای رادیوهای بیگانه است و چون احتمال میدهند که در آینده انتخاب نشوند، با اعلامیههاشان از همین الان انتخابات را زیر علامت سؤال ببرند.»(3)
پاسخ نهضت آزادی به دولت!
نهضت آزادی نیز به سخنان وزیر کشور که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده بود طی نامهای پاسخ داد. در این نامه بهشدت از نخستوزیر وقت – میرحسین موسوی – انتقاد شده و آمده بود: «ما علاقهمندیم که بهجای پخش اطلاعیه بتوانیم سمینارها و جلسات خود را در روزنامهها اعلام کنیم و برای خود و مدعوین مشکلاتی مانند آنچه پیش آمد، فراهم نسازیم، ولی روزنامههای کثیرالانتشار که متعلق به بنیاد مستضعفان بوده و تحت نظارت نخستوزیر در امور بنیاد اداره میشوند، حتی حاضر نیستند با اخذ بهاء، آگهیهای تسلیت و کلاسهای سیاسی-عقیدتی نهضت آزادی ایران را بهاطلاع مردم برسانند. اگر حاکمیت برخلاف قانون همۀ درها را بر روی حزبی قانونی چون نهضت آزادی ببندد، آیا چارهای جز پخش اطلاعیه آن هم در سطح محدود میماند؟»(4)
جمعه، روز برگزاری برنامه بود. روزی که «ابراهیم یزدی، صباغیان و توسلی» سخنرانان اصلی سمینار در ساختمان نهضت حضور یافتند تا به قول خودشان مردم را از لغو شدن برنامه مطلع کنند. پلاکاردی از دیوار نهضت آویزان شد که بر روی آن نوشته شده بود: «با کمال تأسف بهعلت عدم موافقت وزارت کشور سمینار تأمین آزادی انتخابات برگزار نمیشود. نهضت آزادی ایران»
جمعیتی در مخالفت با نهضت آزادی گرداگرد ساختمان نهضت حلقه زدند و در نهایت به ساختمان هجوم بردند، نهضت آزادی مدعی شد این هجوم با هماهنگی و در حضور نیروهای امنیتی صورت پذیرفته؛ اتهامی که هیچگاه وزارت کشور نپذیرفت. ماجرا البته بههمینجا هم ختم نشد. صباغیان که برای تشریح واقعه بهعنوان سخنران پیش از دستور پشت تریبون مجلس قرار گرفته بود، مورد هجمه برخی نمایندگان قرار گرفت.
فحشهای رکیک هادی غفاری در صحن علنی!
صباغیان درگیریها را اینگونه تشریح میکند: «مشت محکمی از طرف آقای اسدینیا به گردنم خورد و بقیۀ نمایندگان... روی سرم ریختند و مشت و لگد بود که نثارم میشد... دیدم آقای معینفر بر روی زمین افتاده بود؛ صورتش ورم کرده و آثار ضرب زیادی در پای چشمش دیده میشد و آقای هادی غفاری فحشهای بسیار رکیک و زننده و ناموسی نثار ما میکرد. بالاخره با دخالت آقایان انصاریراد، احمد ناطق نوری، زائری، عزتالله سحابی از حمله نمایندگان که عبارت از آقایان اسدینیا، عابدینزاده، هادی غفاری، الله بهداشتی، عزتالله دهقان و... بود، جلوگیری نموده و آقای معینفر و مرا از مجلس بیرون بردند. در همین موقع که از سالن مجلس خارج میشدیم، کسی از پشت سر با کف دست محکم به سرم کوبید؛ برگشتم دیدم آقای هادی غفاری است...»
معینفر داستان حملات هادی غفاری را اینگونه واگویه میکند: «حضار جلسه ملاحظه کردند که حدود 10 نفر از نمایندگان محترم بر سر آقای صباغیان ریختند و با ضربات مشت و لگد ما را مضروب و مصدوم کردند. خصوصاً حضرت حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای هادی غفاری با خارج ساختن کفش از پای خود و کوفتنهای مرتب بر سر و صورت و بدن اینجانب گوی سبقت را از دیگران ربودند. ایشان همچنین فحشهای عرضی و ناموسی زن، مادر و خواهر نثار من کردند که مستوجب حد است.»
و این داستان البته در شعر فخرالدین حجازی هم آمده است: «معینفر مقاوم چو پیلان مست/ به این سوی و آن سوی میبرد دست/ که ناگاه غفاری خشمگین/ برآورد دستانش از آستین/ بزد مشت بر کله چاق تن/ که خون از سرش گشت فواره زن»(5)
در این روایت تاریخی نکات قابل تأمل فراوانی وجود دارد که به دو مورد از آن میپردازیم:
- در انتخابات مجلس دوم شورای نگهبان بنا به وظیفۀ قانونی خود بر روند برگزاری انتخابات نظارت کرد، عدم احراز صلاحیت نامزدهای جریان معارض با انقلاب از جمله اعضای نهضت آزادی در این راستا صورت گرفت و این جریان به روند قانونی با این عنوان که انتخابات آزاد نیست، اعتراض کرد. این اعتراض در حالی صورت میگرفت که در انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی از میان ۱۵۹۲ نفر نامزد انتخابات تنها صلاحیت ۲۶۶ نفر از داوطلبین احراز نشد که درصد رد صلاحیت شدهها ۱۶٫۷۱ درصد ثبتنام کنندگان بود. از تعداد ۱۳۲۶ نفر نامزد تأیید صلاحیت شده نیز 115 نفر اعلام انصراف کردند(6) و این خود نشان میدهد که تعداد بسیار اندکی بهدلایل قانونی رد صلاحیت شده و ادعای آزاد نبودن انتخابات ادعای غرض ورزانهای بود.
- نکتۀ مهم دیگر آنکه رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، نخستوزیر وقت و همچنین وزیر کشور دولت نخست میرحسین موسوی ادعاهای نهضت آزادی دربارۀ آزاد نبودن انتخابات را بازی سیاسی جریان شکست خورده میخواندند که چون به شکست خود اطمینان داشتند پیش از برگزاری انتخابات برای پس از انتخابات و برهه پس از انتخابات بهدنبال دلیل میگشتند، این مشی در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری از سوی نخستوزیر دهۀ شصت و حامیان وی در پیش گرفته شد، آنان در این برهه و پیش از برگزاری انتخابات «کمیته صیانت از آرا» را تشکیل دادند که نشان از برنامهریزی گسترده آنان برای پس از انتخابات داشت که در این مجال فرصت پرداختن بدان نیست.
پینوشتها
- کیهان، ۸ آبان ۱۳۶۲
- هاشمی رفسنجانی: «سخنرانیهای سال 1362، دفتر نشر معارف انقلاب، صص 491-492
- چه شد که ناطق نوری از اعدام اعضای نهضت آزادی به دیانت آنان رسید؟، وبسایت نماینده، 28 بهمن 1392
- سیدروح الله امینآبادی، دیگی که برای میرحسین نجوشید، کیهان، 23 اسفند 1388
- معینفر: هادی غفاری با کفش بر سرم میکوبید، تاریخ ایرانی، 30 دی 1393 و رجانیوز، 2 شهریور 1388
- مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، تاریخ انقلاب اسلامی(8) مجلس شورای اسلامی(1) ؛ دورههای اول و دوم و سوم، صفحه 159
نظر شما