شناسهٔ خبر: 57074 - سرویس تاریخ
نسخه قابل چاپ

با شهر آشوب های ۸۸ بیشتر آشنا شویم ؟ -2

از نمرات ناپلئونی در دانشکده الهیات تا سقوط در چاهی که اطرافیان برای شیخ بی سواد کندند

فتنه 88

۵سال گذشت ! به همین سادگی ...و چه تلح بود زمانی که حماسه ماندگار و ۴۰ میلیونی مردم پیش پای هوای و هوس عده ای دل به بیگانه داده قربانی شد و انتخاباتی که می توانست حلال بسیاری از مشکلات شود با فتنه از پیش طراحی شده به معظلی بدل گشت ...معظلی که اگر نبود وجود رهبر عزیز انقلاب امروز ایران بدل به اوکراین و دیگر قربانیان انقلاب های رنگین شده بود . سخن را کوتاه کنیم  فتنه در شبانگاه ۲۲ خرداد و با سخنان از پيش نوشته شده ميرحسين موسوي فاز عملي خود را به صورت جدي شروع كرد و در روز قدس، ۱۳ آبان، ۱۶ آذر و عاشورا با هدايت اصحاب فتنه بر جسارت خود افزود.حماسه به يادماندني و تاريخي ۹ دي فتنه گران را در اغما فرو برده و يوم الله ۲۲ بهمن سرنوشت مختوم مرگ خفت بار را براي آن رقم زد.
دوران شاگردان مكتب ماكياولي ديگر به سر رسيده است و اين مكتب انبيا است كه با عزت به راه خود تا رسيدن به قله كمال در حكومت منجي آخرالزمان مهدي موعود(عج) ادامه مي دهد.

سایت نماینده تلاش دارد تا از امروز و به مناسبت پنجمین سالگرد انتخابات حماسی ۲۲ خرداد به معرفی اصحاب و رجال تاثیر گذار فتنه بپردازد به این امید که گامی هر چند کوچک در راه مقابله با تلاش های صورت گرفته در به فراموشی سپردن جنایت ها و خیانت های اصحاب فتنه برداشته باشد ...

مهدی کروبی ۱۴مهر سال ۱۳۱۶در خانواده ای مذهبی و انقلاب به دنیا آمد . ملا احمد پدرش از مبارزان باسابقه منطقه به شمار می آمد . ملا احمد کروبی به گفته مبارزان علیه رژیم پهلوی سر نترسی داشت و ملاحظه هیچ امری را نمی کرد .

وی با شرکت در امتحانات متفرقه دیپلم ادبی و پس از آن«تصدیق مدرسی» را دریافت کرده وبه موازات تحصيل علوم ديني، فراگيري علوم جديد را نیز شروع می کند و آن را تا مقطع اخذ دانشنامه ليسانس در رشته الهيات و فلسفه از دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران ادامه می دهد .

درباره تحصیلات دانشگاهی کروبی توجه به یک نکته جالب به نظر می رسد .

هر چند وی از مبارزان پیش از انقلاب بوده و این خود تاخیر در اخذ مدرک لیسانس را توجیه می کند ولی در این میان دشمنان دیروز کروبی و دوستان امروزش دو نظر کاملا متفاوت را درباره تحصیلات وی ارائه کرده اند.

علیرضا نوری زاده چند سال پیش از آن که فتنه سال ۸۸با محوریت شخصیت هایی چون کروبی رخ دهد مدعی شده بود کروبی پس از سه بار رد شدن در درس تفسیر قرآن در دانشکده الهیات و نمره ناپلئونی گرفتن در تمام واحدهای فقهی لیسانس الهیات اخذ کرده است .  [۱]

این جاسوس خارج نشین این بار و با نگاهی ماکیاولیستی به مواضع جدید کروبی معتقد است اعتراضات کروبی را بایستی از منظر یک عالم و مرجع دینی مورد توجه قرار داد !

نوری زاده بعدها طی تحلیلی درباره نامه کروبی به هاشمی رفسنجانی از کروبی به عنوان یکی از ارکان نظام و رجل دینی نام برد که صاحب لباس دینی و عبا و عمامه است .[۲]

به هر حال ۸سال طول می کشد تا کروبی از دانشکده الهیات لیسانس بگیرد . وی در این زمینه می گوید « به دلیل دستگیری های مکرر و نیز زندگی مخفی در برخی سال های فاصله۱۳۴۳ تا ۱۳۵۱ و نیز به خاطر تأثیر در ارائه پایان نامه اخذ لیسانس حدود ۸ سال به طول انجامید»[۳]

با ورود به حوزه علمیه قم وی از محضر علمايي چون حضرات آیات مشكيني، ستوده، حسيني مازندراني، مصطفي خميني، محمد موحدي لنكراني، سلطاني، حسینعلی منتظري، حايري يزدي و امام خميني استفاده می کند .

سال ها بعد اطرافیان کروبی اجازه نامه هایی را منتشر می کنند که نشان می دهد وی دارای اجتهاد متجزی بوده[۴] و حتی عده ای کروبی را با عنوان حوزوی «آیت الله» خطاب قرار داده و شاید هم با همین سابقه است که وی طی سال های گذشته به برخی طلاب علوم دینی در شهرستان ها شهریه داده و بر روی پاکت شهریه  از عنوان " حضرت ایت الله العظمی کروبی " استفاده کرده است!

مبارزات علیه رژیم ستمشاهی   

اگر ساعتی پای سخنان مهدی کروبی بنشینید متوجه خواهید شد که وی بیشتر از این که امروز خود را به رخ دیگران بکشد علاقه ای شدید دارد از سوابق انقلابی خود سخن بگوید و نشان دهد که دارای سابقه ای روشن است و دیگران این سابقه را مورد توجه قرار نداده و ارزش های وی مغفول مانده است .

در این بخش نیم نگاهی به سوابق مبارزاتی شیخ اصلاحات می اندازیم .

وی در سال های ابتدایی انقلاب طی مصاحبه های متعدد به مبارزات خود پرداخته و تقریبا روزشماری از این مبارزات را ارائه می کند .

کروبی در مصاحبه با کیهان می گوید «سال ۴۲ و پس از دستگیری امام در روزهای بعد از ۱۵خرداد به هنگام رفت و آمد بین قم و تهران به جرم حمل اعلامیه امام دستگیر شدم و ۵۰روز در زندان شهربانی تهران بودم . رمضان همان سال به کاشان رفتم و در آنجا بازداشت شدم اما پس از مدتی در تهران مرا آزاد کردند . پس از دستگیری امام در پایان سال ۴۳در رابطه با کاپیتولاسیون و نامه هایی که در قم تنظیم و توزیع شد مدت ۲۰روز در زندان قزل قلعه بودم .

سال ۴۵در رابطه با بازداشت فقیه عالیقدر آیت الله منتظری اقدام به جمع آوری امضا و تماس با علما کردم و به این جرم تحت تعقیب قرار گرفتم . مدتی متواری بودم و در یک مسافرت قاچاقی به عراق ۳یا ۴ماه در آن کشور اقامت کردم ولی نتوانستم تحمل کنم از این مسافرت نامه هایی با خود آوردم و دربازگشت بازداشت شدم و برای ۶ماه مرا به گنبدکاووس تبعید کردند . از آنجا که بازگشتم در رابطه با توزیع و پخش نامه سرگشاده امام خمینی به هویدا گرفتار شدم . در آن سال ما را به قزل قلعه بردند . تا آن زمان در زندان ها تنها برخورد توهین آمیز بود اما اینبار به وسیله کمالی – منوچهری مورد ضرب و شتم قرار گرفتم به طوریکه تا مدت ها چرک از گوشم می آمد و دو دندانم شکست و به ۶ماه زندان محکوم شدم که سه ماه آن در سلول قزل قلعه و سه ماه در زندان قصر به پایان رسید .

سال ۴۹در رابطه با شهادت آیت الله سعیدی و رحلت آیت الله حکیم و مسئله تاکید برای مرجعیت امام دوباره تحت تعقیب قرار گرفتم و ۳ماه با اسم مستعار در جنوبی ترین محلات تهران در مدرسه ای تدریس می کردم .

اواسط سال ۵۰به شمیران آمدم و از طرف آقای طالقانی بوسیله آقای معادیخواه در مسجد صاحب الامر خیابان حکمت فعال شدم و امام جماعت آنجا بودم .در کنار این فعالیت ها دانشگاه هم می رفتم و دوره دانشگاه من ۷سال طول کشید . سال ۵۳در رابطه با جلسات و نشریات مبارزین و کمک به خانواده های زندانی بازداشت شدم. آن سال برای کمیته مشترک رژیم شاه مدفون حادترین سالها بود ، حدود ۳ماه در کمیته بودم و بعد به زندان قصر رفتم . دادگاه بدوی و تجدید نظر مرا به ۵سال زندان محکوم کردند . تا اواخر سال ۵۵مرا چند بار به کمیته بردند تا اینکه به اتفاق مرحوم شهید عراقی آزاد شدیم . قبل از پیروزی انقلاب قسمت اعظم مسئولیت پول هایی که برای اعتصابات نفت و گرفتاری های مردم جمع آوری می شد با من بود به طوریکه زمان بازگشت امام ۲میلیون تومان پول نزد من باقی بود . از همین جهت مسئولیت کمیته امداد امام و بنیاد شهید به من واگذار شد »

جشن سپاس !

در سال های پایانی رژیم پهلوی روزنامه ها تصاویری را منتشر کردند که در آن تعدادی از مبارزان تازه آزاد شده از زندان در یک مراسم ویژه از شاه بابت آزادی خود قدردانی کرده اند .

در ميان اين جمع ، چهره ی محي الدين انواري و مهدي كروبي مشخص بود. البته برخي اين اقدام را يك كار سياسي براي رهايي يافتن از زندان و ادامه همكاري با نيروهاي انقلابي دانستند و در برخي اظهارات ديگر آمده است كه اين جمع ، در يك عمل  انجام شده قرار گرفتند بدین ترتیب که  رژيم در يك حركت تبليغي ،آنان را دور هم جمع كرده بود و بدون اينكه زندانيان از ماهيت اين اقدام تبليغي باخبر باشند بعدها در مطبوعات ديدند كه حضور اين جمع را به عنوان شركت در مراسم ساواك قلمداد كرده اند .

بعدها با جدی شدن این شبهه که کروبی برای رهایی از زندان رژیم ستمشاهی از شاه تشکر کرده است حزب اعتماد ملی را بر آن می دارد که از دبیر کل خود دفاع کند .

اعتماد ملی با اشاره به سوابق مدیریتی و مبارزاتی مهدی کروبی مدعی می شود : در تلاش های ریاکارانه و مزدورانه خود از سر استیصال و درماندگی برای ضربه زدن به حرکات انسان دوستانه و مدبرانه شیخ اصلاحات مجبور شدند به وقایع تحریف شده رژیم دیکتاتوری منحوس شاهنشاهی نیز متوسل شوند و به دروغ چیزی را به ایشان نسبت دهند که حتی آنان که کمترین اطلاعی از آن وقایع دارند باور نخواهند کرد تا چه رسد به امثال آقایانی نظیر آیت الله انواری و جناب آقای عسگراولادی و آقای ابوالفضل حیدری که به همراه شهید بزرگوار عراقی و سایر سران موتلفه که زندانی بودند و در آن مراسم نمایشی حضور داشتند، لذا پیشنهاد می شود آقایان برای اطلاع دقیق بروند و از این سه نفر بزرگواری که هنوز در قید حیات هستند سوال کنند تا بدانند چه کسانی از شاه طلب عفو می کردند و چه کسانی تا آخرین لحظه بر مواضع خود تاکید می ورزیدند . [۵]

این پاسخ نیز نتوانست ابهامات را برطرف سازد و  موضوع طلب عفو و بخشش کروبی  از شاه به عنوان نقطه تاریک و مبهمی در کارنامه وی به ثبت رسیده است.

این امر که در خاطرات برخی از مبارزان قبل از انقلاب نیز با آب و تاب از آن یاد شده، می تواند راهگشای خوبی برای تبیین آینده سیاسی برخی افرادی باشد که بعد از انقلاب به مرور دچار زاویه با خط امام و انقلاب شدند.

آیت الله منتظری در مورد جشن سپاس می گوید«در مورد شکل گیری جشن سپاس هم اینکه آن آقایان شرکت کننده در جشن هم با ما مشورت کنند که برویم یا نه!، نه این نبود. ما هم فهمیدیم که از آقایان دعوت کرده اند و بردند، و آنجا برنامه انجام شد، اما اینکه بگویید آنها بی اطلاع بودند،]نه[ خب ما هم بی اطلاع بودیم، پس چرا به ما نگفتند که بیایید آنجا؟!  »[۶]

حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان نیز در باره مراسم سپاس اینگونه می گوید که «در این مراسم که از تلویزیون پخش شد و به جلسه سپاس معروف شد، دیدیم که هریک از آنها مدالی بر سینه هایشان زده بود و دوربین مخصوصا روی بعضی های زوم می کرد، روی چهره های معروف. بعد آنها یک صدا اعلام«سپاس» از شاه کردند... این امر برای بچه ها در زندان خیلی گران تمام شد، برایشان خیلی سنگین بود که ببینند برخی چنین تقاضایی از شاه کرده اند. به ویژه اینکه در میانشان چهره های سرشناس و مبارزی وجود داشتند، کسانی که بیش از ۱۰ سال زندان را در شرایط طاقت فرسا تحمل کرده بودند.آقایان که در جلسه سپاس شرکت کرده بودند، یکی از دلایل را حضور  موثر خود در بیرون از زندان معرفی می کردند، می گفتند: ما در زندان آموخته هایی داریم که می تواند از انحراف بقیه جلوگیری کند. این عده از دوستان می گفتند: ضرورت دارد ما در بیرون باشیم و از انحرافی که پدید آمده جلوگیری کنیم و کسانی را که توهم درست و اسلامی بودن مبانی سازمان در ذهنشان وجود دارد را نجات دهیم، ما اسناد بسیار روشنی در اختیار داریم و واقعیات درون زندان را هم برای آنها شرح می دهیم »[۷]

بهزاد نبوی علت و بازتاب جشن سپاس را چنین تحلیل و روایت کرده است:

«در این باره بعضی هاشان گفتند که: مانفهمیده افتادیم در این دام. یک دفعه ما را بردند به یک سالن،  دیدیم یکی نشسته صحبت می کند و... بعضیها نیز تحلیلشان این بود که باید بیرون رفت، یکی از آنها می گفت: سه روز قبلش هم آمدند و گفتند: آقا این کار را بکنیم، ما گفتیم راضی نیستیم و بعد یک چنین آدم هوشیاری را وقتی به آنجا می بردند، می تواند داد و بیداد کند و از آنجا بیرون بیاید. مجاهدین خلق در باره آنها این جور می گفتند که اینها آب از دهانشان راه افتاده بود که بیایند بیرون. دیگر اوضاع خیلی داغ شده بود. باور کنید بدترین روز زندگی من بود. همین جوری خیس عرق شده بودم، همین طور که جزء ناظرین و شنوندگان نشسته بودم عرق از همه جایم سرازیر شده بود. مجاهدین خوشحال!، اصلا نفسم در نمی آمد، نمی توانستم از وسط جمع بیرون بیایم، بحث که تمام شد رفتم یکی از توالتها، پرده را کشیدم و شروع کردم زارزار گریه کردن»[۸]

به هر دلیل کروبی خود تا کنون در این باره سخنی نگفته و به شبهات پاسخی نداده است .

فعالیت های مهدی کروبی پس از انقلاب

 سرپرستی بنیاد شهید انقلاب اسلامی در بدو تاسیس، مسئولیت کمیته امداد امام خمینی تا تاسیس بنیاد شهید، عضویت در شورای مرکزی کمیته امداد، نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره های اول از لرستان، دوم، سوم، ششم از تهران، نائب رئیس در دوره دوم و اوایل دوره سوم، ریاست مجلس شورای اسلامی در دوره های سوم و ششم، سرپرستی حجاج ایرانی در مراسم حج از سوی امام خمینی از سال۱۳۶۴-۷۰، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تا سال ۶۷، عضو موسس و دبیر مجمع روحانیون مبارز تهران از بدو تاسیس تا سال ۸۴، مسئولیت اموال مجهول المالک و اموال متعلق به رهبری از سوی امام خمینی، عضو  شورای بازنگری قانون اساسی از سوی امام، معاونت پژوهشی و معاونت رشد و سازندگی نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش از جمله فعالیت های کروبی پس از انقلاب محسوب می شود .

جعبه سیاه بنیاد شهید در زمان کروبی

۲۲اسفند ماه سال ۱۳۵۸کروبی به سمت سرپرست بنياد شهيد انقلاب اسلامي منصوب می شود و تا ۶مرداد ماه سال ۱۳۷۱ در این مسئولیت باقی می ماند .  انتقادات فراوانی به مدیریت مهدی کروبی در بنیاد شهید تاکنون وارد شده است .

مفاسد مالی و اقتصادی فراوان در زمان مدیریت کروبی بر بنیاد شهید[۹] ، ورود زنان با وضعیت زننده به این نهاد[۱۰] ، زندانی و شکنجه همسران و خانواده شهدا در زندان های مخفی [۱۱]از جمله اتهاماتی است که کروبی تا کنون به آنها پاسخی نداده است .

همسر شهید پالیزوانی می گوید « کروبی زود هم عصباني مي شدند كه يك بار به گوش همكار من زدند و بعد برايش از دفتر كروبي سكه فرستادند. همكارم مسئول فرهنگي چيذر بودند. گويا آقاي كروبي رفته بودند براي بازديد كه اين همكار من گله‌اي مي‌كند و آقاي كروبي هم ناراحت مي‌شود و يك سيلي به او مي‌زدند. ظاهرا اين اتفاق براي يكي از همسران شهدا هم بوجود آمده بود»[۱۲]

تشکیل مجمع روحانیون مبارز

با سرکوب شدید قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، به این موضوع پی برده شد که علت شکست، عدم وجود تشکیلاتی منسجم بوده است. در سال ۱۳۵۶ به تاکید امام خمینی و با حمایت از شهید مطهری، نخستین هسته  جامعه روحانیت شکل گرفت. برنامهریزی راهپیماییها، سخنرانی در مساجد، تهیه  شعارها، و هماهنگی و سازماندهی مبارزه ضد حکومت پهلوی عمدتاً برعهده  جامعه روحانیت مبارز بود. اساسنامه جامعه روحانیت مبارز در سال ۱۳۵۷ تدوین شد. در آذر ۱۳۵۸ به توصیه امام خمینی اساسنامه جدیدی تنظیم و بسیاری از بندهای اساسنامه پیشین حذف شد و نام آن به «جامعه روحانیت مبارز تهران» تغییر یافت. آخرین تغییر در اساسنامه مربوط به ۲۹ مرداد ۱۳۷۵ بود که نام جامعه به «جامعه روحانیت مبارز استان تهران» تغییر یافت.

جامعه روحانیت مبارز همواره در طی سال های پس از پیروزی انقلاب با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جمعیت موتلفه اسلامی در اکثر زمینه ها همسو و از موضع پدری نسبت به گروه های سیاسی همفکر دیگر برخوردار بوده و این همسویی تا مدتی ادامه داشت تا آنکه برخی از اختلاف نظرها بر سر مسائل روز اقتصادی و سیاسی سبب شد تا جامعه روحانیت مبارز در فروردین ۱۳۶۷ با موافقت امام خمینی دچار انشعاب گردد.

  تحولات و مقتضیات نظام جمهوری اسلامی موجب ظهور  دیدگاههای مختلفی در عرصه مدیریت اجرایی كشور شد و به دلیل اختلاف سلیقه درونی بین اعضای برجسته جامعه روحانیت، این نهاد نیز از تاثیر اختلاف سلیقه ها و دیدگاهها مصون نماند و این فرآیند نهایتاً در سال ۱۳۶۶ منتهی به انشعاب جامعه روحانیت مبارز تهران شد، و مجمعی بنام «مجمع روحانیون مبارز» از جامعه روحانیت منشعب گردید.

سرانجام مجمع روحانیون

  پس از كسب اكثریت كرسی های تهران در مجلس سوم، مهدی كروبی به عنوان رئیس مجلس برگزیده شد و مجمع روحانیون که نگرش چپ داشتند بر مجلس حاكم شدند. حكومت جناح چپ بر مجلس تنها به مدت یك دوره دوام آورد و قبول قطعنامه و پذیرش آتش بس، توقف جنگ و آغاز دوران سازندگی، رحلت امام خمینی، انجام اصلاحات در قانون اساسی، و اعطای اختیارات گسترده به رئیس جمهور و حذف پست نخست وزیری، شرایط را دگرگون كرد. با رحلت امام ،آیت الله خامنه ای رهبری جامعه اسلامی را بر عهده گرفت .

  با تغییر اوضاع سیاسی كشور و انتقاداتی كه به مدیریت جناح چپ در مجلس سوم شده بود و همچنین به علت عدم تطبیق جناح چپ با شرایط موجود به ویژه نحوه تنظیم رابطه و اطاعت از ولایت فقیه و مخالفت با برنامه توسعه اقتصادی، محبوبیت جناح چپ و مجمع روحانیون مبارز نزد مردم پایین آمد؛ در این شرایط انتخابات چهارمین دوره مجلس شواری اسلامی آغاز شد و همان فرصت تبلیغاتی كه در دوره سوم برای جناح چپ به وجود آمده بود این بار نصیب جناح راست و جامعه روحانیت مبارز شد.

بعد از اتتخاب هاشمي رفسنجاني به عنوان رييس جمهور، دوره ی مير حسين موسوي و سياستهاي دولت او به پايان رسيد. نيروهاي چپ مجلس نيز احساس كردند كه با شرايط جديدی  مواجه اند و  در عين حال ترديدهايي نيز براي شركت در چهارمين دوره انتخابات داشتند. به خصوص اينكه مسئله ی  نظارت استصوابي نيز مطرح شد و عدهاي از نيروهاي چپ رد صلاحيت شدند.

از همان آ‎غاز مشخص بود كه در اين دوره، شماری از هواداران جريان چپ در جريان بررسي صلاحيت شوراي نگهبان و هيأتهاي اجرايي و نظارت، از گردونه ی رقابت باز ميمانند. بنا بر برخي گزارشها، پس از ثبت نام داوطلبان در اسفند سال ۱۳۷۰، خبر رسيد كه ۴۱ نفر از نامزدها رد صلاحيت شدند كه قريب به اتفاق آنها از بين نيروهاي طيف چپ بودند. مجمع روحانيون و گروههاي همسو تصميم گرفتند در انتخابات شركت نكنند، اما بعدها بنا به توصيه رهبري، با انتشار بيانيه اي عزم خود را براي حضور در انتخاب اعلام و عنوان كردند كه تنها به خاطر رهبري در اين عرصه شركت ميكنند.   

به رغم اين اتفاقات مجمع روحانيون مبارز در انتخابات شركت كرد و با توجه به اينكه با روي كار آمدن كابينه هاشمي رفسنجاني جامعه ايران منتظر تحقق شرايط جديد بود و حضور نمايندگان منتسب به جريان چپ را در مجلس شوراي اسلامي با توجه به انتقاداتي كه به عملكرد هاشمي داشتند مانعي براي پيگيري سياستهاي اقتصادي رييس جمهور تشخيص داده بود و از سوي ديگر جريان رقيب تبليغات منفي عليه نيروهاي مجمع روحانيون مبارز آغاز كرده و حتي در برخي از محافل و مجالس شايعاتي از قبيل ولخرجيهاي كروبي در جريان برگزاري مراسم عروسي براي فرزندش مطرح شده بود ، وي و ديگر دوستانش در انتخابات چهارمين دوره مجلس شوراي اسلامي توفيقي براي كسب آرا بدست نياورند.

بعد از شكست در انتخابات ، كروبي مدتي به عنوان توليت آستانه حضرت عبدالعظيم حسني فعاليت كرد. البته از اين پس مجمع روحانيون مبارز در انزواي سياسي فرو رفت و در انتخابات نامزدهاي پيشنهادي خود را معرفي نميكرد و تنها روزنامه سلام به عنوان ارگان اين تشكل فعاليت مطبوعاتي داشت و برخي مواقع سخنان مهدي كروبي را به عنوان دبير كل مجمع روحانيون مبارز انعكاس ميداد.

رئیس سومین دوره مجلس شورای اسلامی نه تنها به مجلس راه نیافت حتی رتبه سی و هفتم را در بین نامزدهای تهران به خود اختصاص داد، تعدادی از كاندیداهای مجمع روحانیون از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند و تمامی كاندیداهای جامعه روحانیت به مجلس راه یافتند. از این زمان مجمع روحانیون مبارز حاشیه نشینی را انتخاب و تا سال ۱۳۷۴ هیچ گونه فعالیتی نداشت.

 در مهر ماه ۱۳۷۴ چند ماه قبل از برگزاری انتخابات دوره پنجم مجلس شورای اسلامی، مجمع بعد از حدود پنج سال توقف، فعالیت خود را از سر گرفت

ولی، به خاطر رد صلاحیت تعدادی از  كاندیداهای خود، دوباره صحنه انتخابات را ترك و در مورد حوزه انتخابیه تهران لیستی ارائه نکرد. سیر نزولی فعالیت جناح چپ و مجمع روحانیون ادامه داشت تا آنكه زمان انتخابات ریاست جمهوری دوره هفتم فرا رسید. در انتخابات ریاست جمهوری دوره هفتم پس از آنكه سید محمد خاتمی از اعضای شورای مركزی مجمع به عنوان كاندیداتوری انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری از طرف جناح چپ و در رأس آن از طرف مجمع معرفی و در حقیقت با این معرفی، مجمع وارد مرحله جدیدی از فعالیتسیاسی خود شد و به دوره طولانی (هشت ساله) انزوای سیاسی پایان داد.

در آستانه ی برگزاري انتخابات هفتمين دوره رياست جمهوري، اين حزب دست به تقلايي تازه زد و با تلاش پيگر خود سيد محمد خاتمي را راضي به شركت در انتخابات كرد.

  در انتخابات مجلس ششم نیز با توجه به تغییر جو سیاسی و عدم رد صلاحیت كاندیداها، این گروه در تهران و شهرستانها كاندیدا معرفی کرد  و تا حدود زیادی نیز توانست آراءمردم را جلب کند هر چند دوره ششم، دوره موفقیت گروههای چپ مدرن به رهبری جبهه مشاركت به شمار میآید اما انتخاب كروبی، دبیر كل مجمع به عنوان رئیس مجلس یك پیروزی دیگر برای مجمع به حساب میآید.

  در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری از طرف مجمع كروبی به عنوان كاندیدا معرفی شد ولی بخاطر اختلاف نظر در بین جبهه اصلاحات و نیز عدم حمایت جدی اعضای مجمع ازكروبی و نیز یك سری دلائل دیگر، زمینه انشعاب در مجمع روحانیون به وجود آمد وكروبی از دبیر كلی مجمع استعفا داده و اقدام به تأسیس حزب اعتماد ملی کرد. بعد این استعفا، در مجمع نیز از لحاظ ساختاری تحولاتی به وجود آمد و با ایجاد شورای سیاستگذاری، سید محمد خاتمی به عنوان رئیس شورا وموسوی خوئینیها به عنوان دبیر كل انتخاب شدند.

وی در ايام شكل گيري دوم خرداد به عنوان يك چهره سياسي پرتلاش ظاهرو تا آخرين روزهاي رياست جمهوري سيد محمد خاتمي يكي از متحدان اصلي او باقي ماند ، گرچه به خاطر شرايط  پدید آمده ی آن دوران  و تندرويهاي برخي از نيروهاي اصلاح طلب و سكوت و ملاحظه کاری  خاتمي در مواجهه با اين تندرويها ،  از سران جبهه دوم خرداد دل خوريهايي دارد اما در عين حال همچنان خود را به عنوان پيش كسوت عرصه ی  اصلاحات ميشناسد و انتقادهاي تند و تيز اخير خود را از برخي چهرههاي افراطي به نفع اصلاح طلبان ميداند.

كروبي در اين زمينه ميگويد«روزي كه ما آقاي خاتمي را راضي به شركت در انتخابات كرديم به رئیس محترم جمهور و دفتر مقام معظم رهبري عرض كردم كه ما آقايي را وارد صحنه كرديم. حالا كه وارد صحنه شد او داراي حيثيت و شخصيتي است و اگر بخواهد مورد تعرض قرار بگيرد ما ناگزيريم از او دفاع كنيم. گفتم خلاصه ما غيرتمند هستيم و حاضر نيستيم كسي را كه به ميدان وارد كرديم او را رها كنيم. روزهايي كه به آقاي خاتمي اصرار ميكرديم و او زير بار نميرفت و ميگفت: شما به من ميگوييد بيا من به ميدان ميآيم. بعد ممكن است تندي و پرخاش و هتاكي و حمله صورت گيرد. گفتيم مطمئن باش نميگذاريم تنها بماني»

كروبي بارها با سخنرانيهاي متعدد دفاع جانانه اي از خاتمي كرد و در مقابل تبليغات منفي جريان راست عليه وی واكنش نشان داد.

 وی  در اجتماع مردم در مسجد اعظم قم ضمن انتقاد از عملكرد جناح مقابل و نكوهش عمليات رواني آنان در تخريب شخصيت خاتمي بر اين مسأله تأكيد كرد كه او و دوستانش در دفاع از خاتمي، كوتاه نخواهند آمد.

در ايام برگزاري انتخابات ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي، كروبي نيز خود را به عنوان نامزد معرفي كرد. كروبي بر اساس اعلام نتايج انتخابات ششمين دوره مجلس، رتبه ۲۶ را در ميان ليست ۳۰ نفره نمايندگان تهران را كسب كرد و البته اين نتيجه ی نه چندان مطلوب گرچه شرايط را براي حضور او در مجلس فراهم ساخت اما در عين حال اعتراض او را به نحوه شمارش آرا در پي داشت.

زماني كه مجلس تشكيل شد. برخي از نمايندگان دوم خردادي از جمله اعضاي حزب مشاركت قصد انتخاب فردي از ميان خود به عنوان رئیس مجلس را داشتند اما به خاطر سن و تجربه و حمايت نيروهاي اقليت مجلس ششم از رياست كروبي ،در نهايت ناچار به موافقت با معرفي او به عنوان رئیس مجلس شدند.

در اوايل كار مجلس بود كه بحث تغيير قانون مطبوعات پيش آمد . کروبی پس از آن که نامه رهبر معظم انقلاب مبنی بر مصلحت نبودن تغییر قانون انتخابات به مجلس رسید از دستور کار قراردادن بحث تغییر قانون مطبوعات خودداری کرد. اين مسئله اعتراض جمعي از نمايندگان از جمله علی مزروعي را در پي داشت كه با واكنش تند كروبي به اين عنوان كه دستور رهبري يكي از شئونات اختيارات ولي فقيه است مواجه شد.

اين اقدام كروبي مورد ستايش بسياري از نمايندگان و فعالان سياسي قرار گرفت.

برخورد كروبي با ماجراي دستگيري حسين لقمانيان نماينده مردم همدان يكي ديگر از اتفاقات جالب دوران رياست كروبي در مجلس ششم است. او در واكنش به اين مسئله ضمن ابراز ناخرسندي از دستگيري لقمانيان اعلام كرد كه با اين شرايط قادر به اداره جلسه نيست و به دفتر نمايندگي خود در مجلس پناه ميبرد. اين اقدام عده اي از نمايندگان جناح اقليت را واداشت كه با نوشتن نامهاي خطاب به رهبري از ايشان براي لقمانيان درخواست عفو كنند. طبعا با پذيرش اين درخواست از سوي مقام معظم رهبري اين غائله فروکش کرد.

از ديگر مسائلي كه در مورد كروبي در دوران رياست بر مجلس شوراي اسلامي اتقاق افتاد بحث سخنراني سيد هاشم آقاجري در همدان بود. اين مسئله با اعتراض كروبي مواجه شد و وي در عين حال حكم صادره در مورد آقاجري را ننگين خواند كه تا مدتي اين تعبير در ادبيات نشريات دوم خردادي براي تخطئه عملكرد قوه قضاييه به کار برده می شد.

انتقادهايي كه او به شوراي نگهبان داشت بازتابهاي مختلفي پيدا مي كرد. « شوراي نگهبان چارچوب قانون را هم نميپذيرد، به نام شوراي نگهبان دوپينگ نكنيدو شوراي نگهبان وارد رقابت سياسي با جريان مورد تأييد امام شده است» از جمله موارد اعتراض  او بود.

وي در مقطعي در نطق خود در مجلس شوراي اسلامي، احمد جنتي را كه در خطبه هاي نماز جمعه در باره رد صلاحيتها صحبت كرده بود مخاطب قرار داد.

با وجود اينكه وي در نقد شوراي نگهبان در بحث رد صلاحيتها جدي بود اما همواره از عملكرد افراطيون دوم خرداد هم گلايه داشت. او حركت نمايندگان را در بحث تحصن در مجلس شوراي اسلامي نميپذيرفت و خواستار پايان دادن به آن بود. از سويي ديگر وي در مقابل برخي از جريانهاي دوم خردادي كه خواستار تحريم انتخابات بودند  ايستادگي و خود را به عنوان يكي از نامزدهاي انتخابات مطرح کرد . 

اقدام وي قدرداني رهبری را در پي داشت و حتي زماني كه او  در انتخابات مجلس هفتم موفق به كسب آراي لازم براي ورود به مجلس شوراي اسلامي نشد،  نامه ی  محبت آميز همراه با ابراز تاسف از عدم توفيق او براي ورود به مجلس از سوي مقام معظم رهبري برايش  ارسال شد.

در سودای ریاست جمهوری

با پایان نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مهدی کروبی که معتقد بود نهادهای خاص به نفع یک کاندیدا وارد عمل شده و با تقلب وی را به پیروزی رسانده اند وارد عمل شد و از رهبر معظم انقلاب خواستار شد تا در موضوع انتخابات مداخله کنند .

پاسخ آیت الله خامنه ای به درخواست و مطالبه غیرقانونی کروبی روشن بود «به آقای کروبی بگوييد: من رئوس مطالب شما را نگاه کردم. مطالبی که شما گفتيد به کلی دور از شأن شما و در جهت ايجاد بحران در کشور است.‌آيا متوجه هستيد که چه کار داريد می‌کنيد؟‌آيا متوجه هستيد که ايجاد بحران و بدبين کردن مردم کاملاً در جهت خواست دشمنانی است که خيز برداشته‌اند برای اين که بلايی بر سر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در بياورند که همه شما را دربرخواهد گرفت. اگر اعتراض به انتخابات داريد مگر راه قانونی وجود ندارد؟ چرا فضا را خراب می‌کنيد؟ ممکن است ديگران نيز اعتراضات مشابه داشته باشند. آيا حق می‌دهيد آنان فردا همه چيز را زير سوال ببرند؟ من از شما مطلقاً انتظار چنين برخوردی ندارم و من به حول و قوه الهی نخواهم گذاشت افرادی در کشور بحران ايجاد کنند»[۱۳]

 شیخ اصلاحات با دریافت این پاسخ  نامه ای به رهبر معظم انقلاب نگاشت و طی آن به روند انتخابات اعتراض کرد .

این نامه بلافاصله مورد استقبال رسانه های خارجی قرار گرفته و به صورت کامل منتشر شد.

وی در این نامه مدعی شد که ساعت ۵ بامداد ۲۸ خرداد ساعتی خوابیده و در این مدت همه چیز عوض شده است .

«پس از حدود دو ساعت که از خواب بيدار شدم، مانند بيداری از خواب اصحاب کهف، دريافتم که همه چيز تغيير کرده است.»[۱۴]

وی در این نامه مدعی شد که منتخب اول ملت ایران است و از کودتای نهادهای خاص نام برد .

« معتقدم ملت‌ايران به خوبی می‌داند اينجانب منتخب اول آنها هستم و هر چقدر هم که اختيارات نظارتی شورای نگهبان توسط خود آن شورا توسعه يابد، حرکت کودتاگونه آن شورا در اعلام غيرقانونی نتيجه‌ای غير از نتايج اعلام شده توسط وزارت کشور، آن هم در ساعات اوليه بامداد روز بعد از انتخابات، قابل توجيه نخواهد بود و تنها می‌توان آن را لطف الهی برای افشای يک برنامه از پيش طراحی شده دانست»[۱۵]

کروبی در این نامه از همه سمت های خود استعفا کرد و نوشت « ضمن تشکر از ابراز اعتماد جنابعالی، از‌اين لحظه از کليه مسئوليت‌های سياسی از جمله مشاورت حضرتعالی و عضويت مجمع تشخيص مصلحت نظام استعفا می‌دهم.»[۱۶]

اینگونه بود که پرونده انتخاباتی که برگزار کننده آن وزارت کشور دولت اصلاحات بود و این دولت نیز بر سلامت آن  صحه میگذاشت به اتمام رسید در حالی که کروبی همچنان خود را متتخب ملت ایران میدانست و معتقد بود شورای نگهبان با کمک نهاد های خاص کودتا کرده است .

عدم همراهی مجمع روحانیون مبارز با کروبی در انتخابات نهم باعث شد تا وی به فکر ایجاد حزبی فراگیر بیفتد که نه تنها از روحانیون عضو بپذیرد که از غیر معممین نیز عضو داشته باشد .

هر چند اعضای مجمع روحانیون مبارز بسیار تلاش کردند تا کروبی را از تصمیم گرفته شده بازدارند ولی تجربه نشان داده بود که برای شیخ اصلاحات بازگشت از تصمیم امری نامفهوم است .

حزب اعتماد ملی پس از تأسیس، ضمن انتقاد از عملکرد اصلاح‌طلبان در جریان مجلس ششم، رویکرد و خط فکری جداگانه‌ای را اتخاذ و در جریان انتخابات مجلس هشتم نیز مسیر خود را جدای از « ائتلاف اصلاح‌طلبان » اعلام کرد. با وجود این که مهدی کروبی خود را اصلاح‌طلب می‌دانست ، معتقد بود  که خاتمی به افراط گرایان اجازه داده است  تا اصلاحات را تخریب کنند. [۱۷]

شیخ اصلاحات اولین شخصی بود که با نزدیک شدن به دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام حضور کرد و حضور خود را مبتنی بر آمدن و یا نیامدن شخص خاصی نکرد . وی شک و دودلی را در جبهه اصلاحات مضر میدانست .[۱۸]

وی در مهرماه ۸۷ طی یک کنفرانس خبری گفت «با گفت‌وگوهاي فراوان، مشاوره‌هاي فراوان و آگاهي از نقاط قوت، ضعف و مشكلات و دشواري‌هاي پيش‌رو با ياري خدا و آشنايي با همه‌ي تلخي‌ها و شيريني‌هاي موجود و با عشق به نظام، كشور و منافع ملي و مردم براي داوطلبي در صحنه‌ي انتخابات خرداد آينده و رقابت اعلام آمادگي مي‌كنم.»[۱۹]

خبرنگار فايننشنال تايمز در خصوص تعجيل كروبي براي شركت در انتخابات رياست جمهوري سئوال كرد و اينكه آيا اين اعلام كانديداتوري پيامي براي خاتمي است كه در انتخابات حضور نيابد كروبي نيز در پاسخ با بيان اينكه هم از جامعه مدني و تضارب آرا سخن مي‌گوييم به هم مي‌گوييم كه كسي نبايد حرفي بزند اظهار داشت: آقاي خاتمي عزيز است و آمدن و نيامدن ايشان طبق نظر ايشان است ما هم در حال انجام كار حزبي خود هستيم تازه هم وارد كشور نشده‌ايم منش ما مشخص است.[۲۰]

وی با اعلام این که مهمترین رقیب خود را احمدی نژاد میداند گفت حامیانم مثل پول هایی است که دستم میرسد و نمیشود گفت از کجا آمده است .

« يادتان باشد كه من موسس و دبيركل مجمع روحانيون بوده‌ام و در انتخابات قبلي نه تنها هيچ گروهي از آن حمايت نكرد، بلكه حتي مجمع روحانيون به سه دسته تقسيم شدند، اما من به لطف خدا آنقدر در كشور طرفدار دارم كه برخلاف پيش‌بيني‌ها و نظرسازي‌ها آن نتيجه كشف شد. اكنون نمي‌توانم بگويم كه چه گروه‌هايي هستند مثل مسئله پول كه بعضي سوال مي‌كنند پول از كجا مي‌آوريد، نمي‌توانيم اعلام كنيم. هم‌اكنون كه من هنوز از كسي نخواسته‌ام كه كسي از من دفاع كند، فراوان روحانيون و شخصيت‌ها اعلام حمايت كرده‌اند.» [۲۱]

با وجود این که محمد عطريانفر یکی از اعضای برجسته حزب کارگزاران سازندگی از احتمال حمایت اصلاح طلبان از کروبی سخن گفت [۲۲] ولی این حزب و سایر احزاب برجسته اصلاح طلب چون مشارکت ، کارگزاران و مجاهدین انقلاب اسلامی و مجمع روحانیون مبارز از میرحسین موسوی حمایت کردند تا این بار نیز کروبی حمایت احزاب برجسته اصلاحات را نداشته باشد.

با این وجود لیست حامیان روشنفکر کروبی بسیار غنی تر از حامیان موسوی بود .

در ابتدا اين اقدام با اقبال چنداني از سوي اكثريت جبهه دوم خرداد مواجه نشد و اعلام حضور رسمي كروبي به عنوان كانديداي رياست جمهوري به مذاقشان خوش نيامد و اين اقدام كروبي را برنتابيده و اعلام كردند كه كروبي مهره نظام براي خراب كردن آرأ اصلاحات است. كروبي كه خاطره تلخي از انتخابات ۸۴ داشت، پس از انتخابات رياست جمهوري نهم در صف منتقدان دولت قرار گرفت و در اظهارنظرها و مقاله ها در روزنامه حزب خود (اعتماد ملي) دولت را به باد انتقاد گرفت.

خبر كانديداتوري كروبي در اين روزنامه با چاپ عكسي با دستي بر چانه و نگاهي خندان با زمينه سبز، اين گونه تيتر شد«براي تغيير مي آيم. من هولوكاست را مطرح نمي كنم. مدارك را ورق پاره نمي خوانم و همه را عليه خود بسيج نمي كنم و. . . ».[۲۳]

كساني كه از كانديداتوري كروبي احساس نگراني كرده بودند، از طريق تشكيل شوراي حكميت تلاش داشتند تا كروبي را به انصراف از اين قصد متقاعد سازند. اما طولاني شدن زمان اعلام نامزدي خاتمي موجب شد تا كروبي از اين ساز و كار ( شوراي حكميت) كه از تركيب پيشنهادي آن نيز راضي نبود، خارج شود و نامزدي خود را اعلام كند. وي از همان ابتدا تصميم جدّي بر ماندن گرفته بود و علي رغم برخي تلاشها براي انصراف وي از كانديداتوري، اعلام كرد كه «براي حضور در انتخابات جدّي هستم و با تصميم به حضور آمده ام و به نفع كسي كنار نمي روم». وي كه براي آمدن رايزنيهايي را با شخصيتهاي بزرگ از جمله مقام معظّم رهبري انجام داد در اوّلين مصاحبه خود محمود احمدي نژاد را جدّي ترين رقيب خود قلمداد كرد.

كروبي در ۱۵ بهمن ۸۷ طي صدور بيانيه اي به صورت رسمي حضور خود را در انتخابات اعلام كرد و مهمترين دغدغه خود را اين گونه اعلام كرد: «اين جانب با توجه به وضعيت خطير كشور و مشكلاتي كه مردم به دليل اتخاذ سياستهاي شتاب زده و غيركارشناسانه در سالهاي اخير ]دچار[ آن شده اند، خود را موظف مي دانم با حضور در انتخابات رياست جمهوري آينده براي تغيير و بهبود امور گام برمي دارم و در اين راه دست يكايك كساني كه دل در گرو اين آب و خاك و انقلاب دارند را مي فشارم. » وي در ادامه بيانيه خود، يكي از شعارهاي محوري خود را احياي برنامه ريزي و احترام به خرد جمعي دانست و گفت: «اوّلين هدف من كه در ذيل شعار احياي برنامه ريزي صورتبندي شده است، درصدد بازسازي تشكيلات و شوراهاي برنامه ريزي در ساختار دولت و اعتبار بخشيدن به جايگاه مشاوره، كارشناسي و خرد جمعي و نيز پذيرش دانش، علم، منطق و عقلانيت مبناي اين مشاركت و برنامه ريزي است. »[۲۴]

كروبي در نشست مطبوعاتي كه با حضور غلامحسين كرباسچي (شهردار اسبق تهران) برگزار شد، در ابتدا كرباسچي را به عنوان مشاور ارشد انتخاباتي خود معرفي كرد و به پرسش خبرنگاران پاسخ گفت. وي در پاسخ به اين كه «مهمترين محور برنامه شما براي انتخابات آينده چيست؟» گفت: «ما جلسات متعددي داريم، در همه بخشها كار مي شود، در حوزه هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي برنامه ريزيهايي را تدوين خواهيم كرد. »[۲۵]كرباسچي نيز در اين نشست در خصوص اين كه چرا با وجود انتقاداتي كه به شما صورت گرفت، رياست ستاد كروبي را پذيرفتيد؟ پاسخ داد: «از ابتدا قرارم اين بود كه در خدمت ايشان به عنوان مشاور باشم، اما ايشان لطف كردند اين سمت را گسترده تر كردند. »[۲۶]

در پي اعلام كانديداتوري كروبي دبيركل ّ حزب اعتماد ملي علاوه بر حزب متبوعش، برخي گروهها نيز اعلام حمايت خود را از كانديداتوري وي اعلام نمودند. ارگان گروهك فدائيان خلق طي بيانيه اي رسماً از نامزدي كروبي دفاع كرد. آنها ضمن حمله به احمدي نژاد نوشتند: «براي كسي جاي ترديد نبايد باشد كه پيروزي مجدّد احمدي نژاد يك فاجعه بزرگ ملي است و در حال حاضر كروبي است كه قادر است از تحقق فاجعه جلوگيري كند»[۲۷] آنها همچنين از كروبي خواستند براي ايجاد جبهه قدرتمند در برابر احمدي نژاد از ميان افرادي مانند خانم شيرين عبادي، عمادالدين باقي، عباس عبدي يكي را به عنوان معاون اوّلي برگزيند. »[۲۸]

گروهك حزب دموكرات از ديگرگروههايي بود كه از كروبي حمايت كرد. آنان در بيانيه خود آوردند: «در رژيم جمهوري اسلامي امكان انتخابات آزاد وجود ندارد و آنهايي هم كه به پيروزي دست مي يابند، نمي توانند به برنامه هاي خود جامه عمل بپوشانند. . . اما اقدام آقاي كروبي كه براي اوّلين بار از سوي يك نامزد رياست جمهوري در رژيم اسلامي عنوان شده، با هر منظوري كه بوده باشد، امري مثبت است. »[۲۹]

عباس عبدي (حامي كروبي) ضمن بيان تلاشهاي برخي براي تخريب كروبي بيان داشت«عده اي از روي صداقت يا بر مبناي جنگ رواني كوشيدند كه اجماع ميان كروبي و خاتمي و سپس موسوي را در دستور كار قرار دهند. عده اي صادقانه فكر مي كردند به نفع انتخابات است و عده اي ديگر آن را در جهت تخريب و جنگ رواني به كار مي برند تا به زعم خود روحيه طرفداران و نامزد مورد نظر ( كروبي) را تضعيف كنند. در كوتاه مدت هم موفق شدند، اما مشكل جنگ رواني اين است كه اگر بر مبناي منطقي استوار نشود، در ادامه به ضد شورش تبديل مي شود. »[۳۰] رسول منتجب نيا (قائم مقام حزب اعتماد ملي) در استان فارس در ديدار با سران عشاير اين استان با اشاره به برخي برخوردهاي تند اصلاح طلبان با كروبي گفت: «كروبي همان فردي است كه امروز از دوستان چهل ساله خود بي وفايي ديده است و از پشت به او خنجر زده اند. آنهايي كه دست پرورده وي بوده اند و از مواهب او استفاده مي كردند، امروز نمك نشناس شده اند. »[۳۱] عباس عبدي در سخناني در خرم آباد ضمن حمايت از كروبي گفت: «اگر بتوان در مجموعه سياستمداران ايران پنج نفر بامرام را پيدا كرد، بدون شك بالاترين آنها مهدي كروبي است. »[۳۲]

مسعود سلطاني فر (مسؤول اجرايي ستاد انتخابات حزب اعتماد ملي) با اشاره به سفرهاي كروبي به استانهاي مختلف كشور گفت: «حضور دبيركل ّ حزب اعتماد ملي در استانهاي مختلف باعث شد موقعيت وي نسبت به رقيب اصلاح طلب خود در جايگاه بهتري قرار گيرد. اما با اين اوصاف معتقدم انتخابات به دور دوم كشيده خواهد شد و يكي از آنها كروبي است. »[۳۳] الياس حضرتي (از ديگر حاميان كروبي) وضعيت رأي كروبي را خيلي عالي دانست و گفت: « كروبي با سرعت و قدرت به جلو مي رود و اگر مشاركت عامه زياد باشد، با احتمال ۸۰ تا ۹۰ درصد كروبي در مرحله اوّل رأي مي آورد. »[۳۴]

مناظره شیخ و دکتر

شاید بتوان اصلی ترین بخش رقابت های انتخاباتی را مناظره هایی دانست که در هفته قبل از انتخابات و از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد .

در این مناظره ها مردم عمق اختلاف بین نامزدها را درک کردند و دانستند که رقابت ها صوری نیست .

کاندیداهایی که تا دیروز خود را از یاران دیرین امام میدانستند در این مناظره ها بر تصور مردم از خویش خط بطلان کشیدند و در این میان مناظره شیخ با دکتر مناظره ای به یاد ماندنی شد .

کروبی در این مناظره در دامی که احمدی نژاد برای وی پهن کرده بود گرفتار شد و نتوانست از عهده کار برآید . وی بی آن که بداند توصیه مشاورانش را که به وی گفته بودند هر اسمی از ما به میان آمد جوابی نده به موضوع مفاسد اقتصادی و ۳۰۰ میلیونی که از شهرام جزایری گرفته بود پرداخت و پذیرفت که از وی پول گرفته است .

وی که مدعی است اجازه اجتهاد دارد [۳۵]نتوانست یک عبارت ساده عربی را ترجمه کند و در اشتباهی فاحش عبارت عربی "دول الخلیج العربیه" را "کشورهای خلیج عربی" خواند.

وی حتی نتوانست پاسخی در مورد زندانی که در زمان ریاست بر بنیاد شهید تاسیس کرده بود و در آن همسران شهدا را زندانی می کرد بدهد و سوال احمدی نژاد در این موضوع نیز مثل سوال های دیگر وی بی پاسخ ماند .

کروبی که در مقابل اتهام مفاسد اقتصادی در یک موضع انفعالی اصل موضوع را پذیرفت در صدد برآمد تا با اتهام زدن به احمدی نژاد اثبات کند که احمدی نژاد هم پرونده زیاد دارد و به قول عوام این به آن در !

در پي اظهارات كروبي در مورد گم شدن ۳۰۰ ميليارد تومان در زمان شهرداري احمدي نژاد، مهندس مهدي چمران در گفتگو با فارس اظهار داشت: «در برخي از موارد وقتي در انجام كار يك پروژه با معارضي مانند واحد مسكوني برخورد مي شود، رفع آن معارض زمان زيادي به خود مي گيرد و امكان نگه داشتن اعتبار وجود ندارد و بايد اعتبار آن در جاي ديگري هزينه شود؛ ۳۰۰ ميلياردي كه گفته مي شود در زمان شهردار بودن احمدي نژاد فاقد سند است در چنين مواردي هزينه شده است. »[۳۶] وي در گفتگو با ايران نيز گفت: «اگر لازم باشد تمام اسنادي كه محل هزينه هاي شهرداري تهران در زمان احمدي نژاد را نشان مي دهد رسانه اي خواهم كرد. » وي در پاسخ به شبهات مخالفان دولت و هزينه شدن ۳۰۰ ميليارد تومان بدون سند گفت: «بي انضباطي مالي در دوران شهرداري سابق بسيار زيادتر از دوران احمدي نژاد بود؛ البته آن زمان به دليل اين كه شوراي شهري در كار نبود كه به كار آقايان نظارت كند و يا اگر هم نظارتي بود، صوري بود كسي صدايش بلند نمي شد. من تمام ابهاماتي كه اين روزها و پس از مناظره اخير ميان موسوي و احمدي نژاد در خصوص مفقود شدن ۳۰۰ ميليارد تومان شهرداري احمدي نژاد را كاملاً تكذيب مي كنم. »[۳۷]

نتایج انتخابات

با مشخص شدن نتایج انتخابات معلوم شد که طیف گسترده ای از حامیان کروبی هیچ جایگاهی در کشور ندارند .

نتایج انتخابات آنچنان برای کروبی شوک آور و تحقیر کننده بود که هرگز باور نکرد که جایگاهی در میان مردم ایران ندارد .

کروبی در میان چهار کاندیدای ثبت نام کننده در انتخابات حتی به میزان آرای باطله نیز نتوانست رای کسب کند و این گونه بود که وی در انتخابات خرداد ۸۸ از میان ۴ کاندیدا پنجم شد .

بعد از اعلان نتایج سحام نیوز سایت رسمی مهدی کروبی بیانیه ای از وی منتشر کرد که کروبی در آن به سیاق ۴ سال پیش نتایج انتخابات را نپذیرفته و از دستکاری انتخابات سخن گفته بود .

در بخشی از این بیانیه آمده بود :

« ۲۲ خرداد ماه كه از حیث مشاركت كم سابقه شما مردم عزیز می‌توانست جشنواره بزرگ جمهوریت در نظام امام خمینی (ره) باشد به سوگواری تبدیل شد‌و در سوگواری جز مرثیه چه می‌توان خواند؛ مرثیه‌ای برای اعتبار و آبروی رأی فردی كه به عشق و ایمان برای تغییر اوضاع كشور به صحنه آمدند و چنین تخلف در امانت دیدند. نتایج اعلام شده برای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری چنان مضحك و شگفت است كه در بیان و بیانیه نمی‌آید و باید فكر دیگری كرد.»[۳۸]

وی در انتهای بیانیه تهدید آمیز خود خبر از آینده ای خطرناک داد و گفت «این تازه اول داستان است.»[۳۹]

بعد از ظهر ۲۴ خرداد کروبی به همراه خاتمی و موسوی به صورت غیر منتظره ای با لغو کنفرانس مطبوعاتی خود در منزل هاشمی حضور پیدا کردند .

در این جلسه برای چگونگی ادامه اعتراضات و کشاندن هواداران افراطی به خیابان های تهران برنامه ریزی شد .[۴۰]

بعد از تائید رسمی نتایج انتخابات کروبی بیانیه ای جدید داد و در این بیانیه مفصل با تکرار ادعاهای پیشین نوشت«پیش از همه اذعان می کنم که بسیاری از شما پیشتر و دقیق تر می دانستید که چه خواهد شد و متوجه شده بودید،همان گاه که می پرسیدید «چه تضمینی برای آرای ما وجود دارد»، یا زمانی که می گفتید «نتیجه انتخابات معلوم است و شما آب در هاون می کوبید.»

در بخش دیگری از بیانیه کروبی آمده بود « ما برای تغییر آمده بودیم،گرچه نیروهای غیبی و ظاهری مانع از تغییر در قوه مجریه شدند. با این همه فراتر از این تغییری در شرایط کشور و روحیات جامعه و آگاهی مردم بیش از آنچه تصور می شد، صورت گرفت و اذعان می کنم که این تغییر به مراتب فراتر از تصمیم من بود.»[۴۱]

با شروع اغتشاشات کروبی همسو با رسانه های بیگانه به تحریک مردم به آشوب پرداخت و در این میان با اتهام زنی به نظام اسلامی بزرگترین خدمات را به دشمنان این مرز و بوم کرد .

نامه به هاشمی رفسنجانی

کروبی که دو روز مانده به انتخابات با نوشتن نامه به هاشمی از حمایت نزدیکان وی از موسوی انتقاد کرده بود این بار نیز دست به قلم برده و با نوشتن نامه به هاشمی ادعاهای تازه ای را درباره تجاوز به زندانیان مطرح کرد . ادعاهایی که هیچکدام اثبات نشد .

مهدي كروبي از هاشمي‌رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان خواست با تشكيل يك هيات به برخي شايعات و نحوه برخوردها با بازداشت‌شدگان رسيدگي شود.

فرزند کروبی در باره نامه پدرش به هاشمی گفت: پدرم اين نامه را حدود ۱۰ روز پيش خطاب به آقاي هاشمي نگاشت و آن را براي ايشان به‌طور خصوصي ارسال كرد. ايشان تاكيد داشت آقاي هاشمي حتما به اين نامه پاسخ دهد و اقدام لازم را انجام دهد. متاسفانه آقاي هاشمي پاسخي به نامه ايشان نداد. پدرم تاكيد كرده بود اگر تا ۱۰ روز پاسخي به نامه داده يا اقدامي صورت نگيرد، نامه را منتشر مي‌كند.

حسين كروبي درباره مسائل مطرح شده در نامه، گفت: اساس نامه، بر نگراني آقاي كروبي استوار است. ايشان نگران آنچه گروه‌هاي بيگانه و غربي درباره نحوه رفتار با بازداشت‌شدگان بيان مي‌كنند، هست. اين روزها بسياري از افرادي كه آزاد شده‌اند، به ديدار پدرم آمده و ماجراي رفتاري را كه ضابطان و ماموران با آنها داشتند، براي وي بيان كرده‌اند. آنها آنچه را ديده و شنيده به دقت گفته‌اند. طبيعتا نحوه رفتار برخي از ضابطان با بازداشت‌شدگان خصوصا زنان و دختران، در شأن جمهوري اسلامي و هيچ نظام ديگري نيست.

وي تاكيد كرد« آنچه در نامه آمده، نه‌تنها دغدغه و نگراني آقاي كروبي است، بلكه من فكر مي‌كنم هر كس كه اين شايعات را خصوصا درباره وضعيت زنان و اتفاقاتي كه درباره آنها در حال انجام است، مي‌شنود، نگران مي‌شود و علاقه‌مند است، اين لكه ننگ را اگر وجود دارد پاك كند. البته ما اميدوار هستيم تمام اين خبرها و شايعات تكذيب شود.»[۴۲]

کروبی در این نامه مدعی شده بود «برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده‌اند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده است. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کرده‌اند به طوری‌که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیده‌اند و در کنج خانه‌های خود خزیده‌اند.»[۴۳]

بی بی سی فارسی درباره نامه کروبی به هاشمی رفسنجانی نوشت«آقای کروبی پس از نگارش نامه، از پسرش حسین خواست چنانچه رییس مجلس خبرگان رهبری تا ده روز ترتیب اثری نداد، مردم را از محتوای آن آگاه کند. پنج روز بعد آقای کروبی به سفر رفت و حسین کروبی به سفارش پدر در هجدهم مرداد این بمب خبری را منتشر کرد.»

کروبی چند روز بعد از این ادعا از دستور رییس قوه قضاییه برای رسیدگی به نامه وی به هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی بازداشت شدگان کهریزک خبر داد وگفت: آقای هاشمی رفسنجانی نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و اعلام کند که نفراتی را به نزد من خواهند فرستاد و نقطه نظرات مرا دریافت کنند تا به مسئولان منعکس شود .[۴۴]

با علني شدن اين نامه از سوي كروبي، قوه قضاييه با تشكيل گروهي پيگير ماجرا شده و پس از تحقيق و بررسي مشخص شد هيچكدام از ادعاهاي كروبي حقيقت نداشته است.

كروبي در واكنش به انتشار گزارش قوه قضاييه و در راستاي ماستمالي كردن دروغ هايش گفت او نگفته است چنين اعمالي انجام شده، بلكه طبق خبرهايي كه به او رسيده چنين حدسي زده و بايد درباره آن تحقيق كرد.[۴۵]

گزارش دادستان کل کشور

گزارش هیئت سه نفره  در مورد ادعاهای کروبی را می توان به عنوان یکی از اسناد انقلاب اسلامی دانست .

سندی که در آن مشخص شده است ادعاهای کروبی تا چه اندازه بی اساس و وی به دنبال مسائل دیگری بوده است .

با توجه به اهمیت این گزارش ضروری است که به صورت کامل به آن بپردازیم.

حجت الاسلام و المسلمن «ابراهيم رئيسي» معاون اول رئيس قوه قضائيه، حجت الاسلام و المسلمين «غلامحسين محسني اژه اي » دادستان کل کشور و حجت الاسلام و المسلمين «علي خلفي »رئيس حوزه رياست قوه قضائيه ، اعضاي هيات سه نفره قضايي رسيدگي به حوادث و اغتشاشات بعداز انتخابات بودند که اولين گزارش بررسي ها و تحقيقات خود را به رئيس قوه قضائيه ارائه کردند و آيت الله لاريجاني ضمن تقدير و تشکر از زحمات هيات سه نفره با پيشنهادات ارائه شده آنها موافقت کرد.

هيات سه نفره پيشنهاد کرده بود که نتيجه گزارش هيأت از طريق رسانه‌هاي جمعي به اطلاع عموم مردم رسانده شود .

اين هيات همچنين پيشنهاد کرده بود که گزارش به مرجع صالحه قضايي ارسال گردد تا با مباشرين و معاونين و کساني که در ادامه اقدامات ضد امنيتي عليه نظام پس از انتخابات رياست جمهوري و در راستاي ادامه جريان نشر اکاذيب و ايراد تهمت و افترا زده و موجب تشويش اذهان عمومي شده و به حيثيت و اعتبار نظام و بعضي از نهادهاي نظام لطمه زده و موجب هتک حيثيت و حرمت بعضي از مردم شده‌اند، برخورد عادلانه و قاطع صورت گيرد.

هيئت سه نفره قضايي پس از بررسي ادعاهاي كروبي آن را كاملا جعلي و سياسي دانست و خواهان برخورد عادلانه و قاطع با وي شد.[۴۶]

مطابق گزارش ارائه شده هيئت سه نفره قضايي به اين جمع‌بندي رسيده است كه نه تنها هيچ‌گونه مدركي دال بر تجاوز جنسي به افراد مورد ادعاي كروبي وجود نداشته و ادعاهاي مطرح شده بدون مستند و عاري از حقيقت است بلكه ادعاها و مدارك ارائه شده كاملاً ساختگي و براي انحراف افكار عمومي تنظيم شده است.[۴۷]

سقوط آزاد !

مرور مواضع کروبی از ابتدای انقلاب تا کنون تحولی شگرف در آرا و نظرات وی را نشان می دهد . گویی وی از عرش که به مدد همراهی با نهضت امام خمینی بدان رسیده بود با سرعتی باور نکردنی بر زمین افتاده و سقوطی هولناک را تجربه کرده است .

به گوشه ای از نظرات کروبی از سی سال پیش تا کنون توجه کنید !

از مبارزه تا تنش زدایی !                                                                          
-            راه مبارزه با استکبار جهانی تلاش برای تولید و خود کفاشدن در جهت عدم تکیه به قدرت های دیگر و همچنین کمک به جنبش های آزادیبخش و یاری مردم در سراسر جهان می باشد . یعنی هر جا ملتی بر علیه استکبار جهانی مبازره می کند باید یاورشان باشیم خصوصا نهضت ها اسلامی را باید تائید  و تقویت کنیم . [۴۸]

مذاکره با آمریکایعنی دست شستن از آرمان شهدا و اهداف انقلاب اسلامی ، اصلی ترین دلیل برای تداوم قطع رابطه ایران و آمریکا این گفته بزرگان و حکما و عقلا است که انسان عاقل کاری را که برایش سود و منفعت ندارد انجام نمی دهد ...ارتباط با آمریکا موجب می شود که انها بهتر بتوانند به ایران و انقلاب اسلامی ضربه وارد کنند. آیا آن ها که می گویند رابطه با آمریکا برقرار شود به راستی معتقدند که آمریکا اصلاح شده و به تعبیر امام راحل آدم شده است ؟[۴۹]
مبارزه علیه آمریکا بهترین وجه مشترک فرهنگی بین ایران و کره شمالی است .[۵۰]
مسلمانان باید با تمام امکانات خود منافع آمریکا و صهیونیست ها را در سراسر جهان به خطر بیندازند .[۵۱]
سیاست خارجی ما در چارچوب خطوطی است که امام ترسیم کرده ، ما با مذاکره مستقیم با آمریکا مخالفیم . [۵۲]
با هیچ دولتی بر سر اصول و ارزش هایمان معامله نخواهیم کرد .[۵۳]
      _دولت خاتمی هرگز مسئله ارتباط با آمریکا را مطرح نکرده است[۵۴] و این موضوع در هیچ مجمعی مطرح  نیست .[۵۵]

-شعارهای آرمانی ما به قوت خودش باقی است . این شعار مرگ بر آمریکا هم همینطور . ما اصول و آرمان هایی را که امام تعیین کرده کنار نخواهیم گذاشت ، البته اگر بتوانیم تشنج زدایی هم بکنیم اشکالی ندارد ![۵۶]

راه نجات فلسطین

در حالی کروبی در مناظره با احمدی نژاد به سخنان رئیس سابق موساد در نقد مواضع انقلابی دولت استناد کرد که وی خود زمانی طلایه دار سیاست مبارزه مسلحانه با اسرائیل و اذنابش در منطقه بود .

وی در مناظره با احمدی نژاد به نقل از رئیس سابق موساد گفت : اگر صدها میلیارد دلار از سوی موساد خرج شده بود تا کسی منافع اسرائیل را تامین کند احدی بهتر از احمدی نژاد نمی توانست این خدمت را انجام دهد ... هیچ کسی بهتر از احمدی نژاد تامین کننده منافع اسرائیل نیست ... وجود احمدی نژاد برای اسرائیل یک معجزه ، یک هدیه گرانبها و حتی الهی است و هر جمله ای که او علیه اسرائیل می گوید کار اسرائیل را در جهان آسان می کند.

 این سخنان در حالی است که کروبی خود ۲۳سال پیش از این طی سخنانی به جنگ مسلحانه و نبرد آشتی ناپذیر با اسرائیل تاکید کرده بود . گذر زمان انسان ها را فراموشکار می کند!

به این جملات دقت کنید :

تنها راه مبارزه با اسرائیل و نجات امت اسلامی بسیج عمومی ، جنگ مسلحانه ، بسیج همه امکانات مسلمان ها برای مبارزه و برای نبردی آشتی ناپذیر اقتصادی با اسرائیل می دانیم ، باید مبارزه سیاسی و اقتصادی علیه اسرائیل شروع شود . ایران اسلامی فعال و کوشا و جدی حضور دارد و شرکت خواهد کرد ...در ایران اسلامی آرزوی امام بزرگوارمان ، آرمان امام ، آرمان رزمنده ها ،  آزادی فلسطین و نجات امت اسلامی است ، گردان قدس تشکیل شده است ، طرح لبیک بیش از ۳۰۰هزار نفر نیروی بسیجی برای نجات و آزادی قدس آماده کرده است  [۵۷]
البته ما متاسفیم که درگیر جنگ هستیم و نمی توانیم در هنگام توطئه مجلس اسرائیل در مورد الحاق بلندی های جولان به اسرائیل از برادران سوری دفاع کنیم . به هرحال تا آنجا که در توان داشته باشیم به برادران سوری کمک خواهیم کرد چون جنگ ما با عراق جنگ با آمریکا است و جنگ سوریه با اسرائیل نیز جنگ با آمریکا است .[۵۸]
سفیر فلسطین در دیدار با یکی از مقامات ایرانی گفته بود ما احساس می کنیم مساله فلسطین در ایران بیشتر مطرح است تا خود فلسطین و این یک واقعیت است که بچه های ما ، فرزندان ما و رزمندگان ما مساله ای که برایشان مطرح است فلسطین است و اصلا جنگ را پایان یافته نمی بینند و مساله اسرائیل برایشان مطرح است .[۵۹]
به یاری خدا برای نجات فلسطین و برای نجات قدس عزیز به طور مسلم اسرائیل و آمریکا وجبی از سرزمین های اسلامی را به صاحبانش برنمی گرداند مگر با مبارزه ، مگر با جانفشانی ، مگر با فداکاری مگر با روحیه شهادت طلبی ، آنانکه به مغزهای علیل تکیه می کنند با مذاکره ، با حرکت های سیاسی فکر می کنند می شود قدس را آزاد کرد سخت در اشتباهند و اگر مزدور و وابسته نیستند مطمئنا در اشتباهند . [۶۰]
جمهوری اسلامی ایران بر خودش واجب می داند تا از مسلمین در برابر هرگونه تعرضی حمایت نماید .[۶۱]

پی نوشت ها 

[۱] مهدی کروبی کیست؟،سایت رسمی علیرضا نوری زاده ، ۴ مهر ۱۳۸۷

[۲] کیهان ، ۲۴مرداد۱۳۸۸،صفحه۲

[۳] زندگینامه مهدی کروبی از زبان خودش ، تبیان ، ۱۴/۰۲/۱۳۸۴

[۴] کروبی اولین اجازه اجتهاد متجزی خود را از شیح یوسف صانعی دریافت کرده است . سحام نیوز اجازه هایی را نیز از حضرات آیات نوری همدانی و فاضل لنکرانی (ره)مبنی بر این که کروبی دارای اجتهاد متجزی است منتشر کرده است .

[۵] سحام نیوز، سایت رسمی حزب اعتماد ملی ، ۰۱/۰۶/۸۸

[۶] مصاحبه نویسنده کتاب خاطرات عزت شاهی با آیت الله حسینعلی منتظری، ۲۳/۰۹/۸۳

[۷] خاطرات حسین شریعتمداری، به همت نویسنده کتاب خاطرات عزت شاهی

[۸] خاطرات بهزاد نبوی در گفتگو با نویسنده کتاب خاطرات عزت شاهی

[۹] افشاگري كارمند سابق بنياد شهيد از اقدامات كروبي در اين بنياد، خبرگزاری فارس ، ۲۱/۰۵/۸۸

[۱۰] همان

[۱۱] ديكتاتوري كروبي در بنياد شهيد، روزنامه وطن امروز،۲۸مرداد ۱۳۸۸

[۱۲] ماجراي سكه‌ها و زندان كروبي در بنياد شهيد،خبرگزاری فارس،۲۱/۰۵/۸۸

[۱۳] متن کامل نامه کروبی به آیت الله خامنه ای ، بی بی سی فارسی ، ۱۹ ژوئن ۲۰۰۵

[۱۴] همان

[۱۵] همان

[۱۶] همان

[۱۷] من الگور ایرانم ، مصاحبه کروبی با نیوزویک ، سایت خبری تحلیلی فردا ، ۱۸/۱۲/۸۶

[۱۸] اعتماد ملی ، ۲۷/۰۸/۸۷

[۱۹] خبرگزاری ایسنا ، ۲۱/۰۷/۸۷

[۲۰] كروبي كانديداتوري خود را اعلام كرد ، خبرگزاری فارس ، ۲۱/۰۷/۸۷

[۲۱] همان

[۲۲] همان

[۲۳] روزنامه اعتماد ملی ، ۲۲/۰۷/۸۷

[۲۴] بايد با احترام به خرد جمعي برنامه‌ريزي را احيا كرد ، خبرگزاری فارس ، ۱۵/۱۱/۸۷

[۲۵] آفتاب یزد ، ۱۴/۱۲/۸۷

[۲۶] رادیو فردا ، ۱۳/۱۲/۸۷

[۲۷] کیهان ، ۱۵/۰۲/۸۸

[۲۸] همان

[۲۹] کیهان ، ۲۷/۰۲/۸۸

[۳۰] همان ، ۳۱/۰۲/۸۸

[۳۱] همان ، ۰۴/۰۳/۸۸

[۳۲] همان

[۳۳] ایران ، ۱۰/۰۲/۸۸

[۳۴] ایران ، ۱۰/۰۲/۸۸

[۳۵] سهام نیوز ، ۱۷/۰۵/۸۷

[۳۶] کیهان ، ۱۹/۰۳/۸۸

[۳۷] ایران ، ۱۸/۰۳/۸۸

[۳۸] سحام نیوز ، ۲۳/۰۳/۸۸

[۳۹] همان

[۴۰] شنبه پس از انتخابات ، ص ۳۵

[۴۱] سحام نیوز ، ۹ تیر ۸۸

[۴۲] سحام نیوز ،۱۹/۰۵/۸۸

[۴۳] همان

[۴۴] سحام نیوز ، ۲۳ مرداد ۱۳۸۸

[۴۵] کیهان ،۱۳۸۹/۰۲/۲۱

[۴۶] خبرگزاری فارس ، ۲۱/۰۶/۸۸

[۴۷] همان

[۴۸] همان

[۴۹] همان،۱۳۷۲/۰۸/۱۸

[۵۰] همان،۱۳۶۹/۰۲/۰۲

[۵۱] همان،۱۳۶۹/۰۳/۰۱

[۵۲] همان ،۱۳۶۹/۰۳/۰۸

[۵۳] همان،۱۳۶۹/۰۴/۰۶

[۵۴] کروبی در حالی مدعی است که کسی در دولت خاتمی سخنی از رابطه و مذاکره با آمریکا نگفته است که عطاء الله مهاجرانی وزیر ارشاد و سخنگوی وقت دولت اصلاحات شش ماه بعد از تشکیل دولت جدید طی یک مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگاران گفت :

با توجه به گذشت شش ماه از تشکیل دولت جدید نباید انتظار داشت که مسئله تنش زدایی بین ایران و آمریکا به فوریت حل شود با این حال می بینیم که مسئله بحران با اروپا به ویژه قضیه بازگشت سفیران و نیز روابط با کشورهای عربی و اسلامی خصوصا بعد از تشکیل کنفرانس اسلامی بهبود یافته و به نوعی به بهترین وضع خود بعد از انقلاب اسلامی رسیده است ...در ارتباط با آمریکا نیز مصاحبه ای که آقای خاتمی با شبکه تلویزیونی سی ان ان داشت ، همچنین پیام تبریک رئیس جمهوری آمریکا به مناسبت عید فطر و عید نوروز فضای خوبی فراهم شده است ، در اظهارات مقامهای سیاسی آمریکا ایران به عنوان کشوری بزرگ با سابقه تمدن و نیز تمدن ساز ذکر شده و اینها نکاتی است که در یک سال گذشته شاهد آن بوده ایم .

وی سخنان دولتمردان آمریکایی را به نفع رابطه بین دو کشور ایران و آمریکا دانسته و می گوید : اظهارات رئیس جمهوری آمریکا درباره عید فطر و عید نوروز و نیز بیان ایم که طرح داماتو قابلیت اجرایی ندارد ، به نظرم همگی نشانگر آن است که دولت آمریکا در حال تجدید نظر در برخی مواضع خود است .

وی بدون آن که توضیح دهد که در یک سال گذشته چه رخ داده تا روابط بین ایران و آمریکا از حالت تنش زایی به تنش زدایی ختم شود معتقد است : آنچه اهمیت دارد آن است که آمریکا ملت و کشور ما را به رسمیت شناخته و در صدد تضعیف ان نیست ! ( روزنامه اطلاعات ، ۱۵ فروردین ۱۳۷۷ ،ص ۱)

توجه به این نکته که چندی بعد از این سخنان دولتمردان آمریکایی ایران را محور شرارت نامیده و خواستار ریشه کنی ملت ایران گشتند تحلیل سخنان مهاجرانی در این مقطع را آسان می سازد .

 

[۵۵] همان،۱۳۷۷/۰۸/۳۰

[۵۶] همان،۱۳۷۷/۱۱/۶

[۵۷] سخنراني کروبي ۶۵/۰۵/۲۰ در راهپيمايي برائت از مشرکين در شهر مکه

[۵۸] کیهان ،۱۳۶۰/۱۰/۲۲

[۵۹] کیهان ،۱۳۶۱/۰۱/۲۸

[۶۰] کیهان ،۶۵/۰۵/۲۱

[۶۱] کیهان ،۶۶/۰۱/۲۷

نظر شما