نماینده - بعد از آن که در خرداد ۱۳۷۶ ناطق نوری انتخابات را در مقابل رقیب واگذار کرد و خاتمی بر مسند اجرا و ناطق بر مسند ریاست تقنین نشست، کسی گمان نمی کرد که این دو رقیب که از قضای روزگار در طول دوره تبلیغات انتخاباتی علیه هم کم نگذاشته بودند، روزی نه در مقابل هم که در کنار هم بنشینند و جبهه ای جدید را بیارایند.

آن چه در بادی امر به نظر می رسد آن است که این جبهه بندی ها تصنعی است چرا که « داوری عادل تر از تاریخ در تاریخ نیست» و ناطق بی شک همواره نگاهی به گذشته می اندازد تا بداند چه روزهایی را سپری کرده است.

اگر به داوری تاریخ دل بسپاریم یادمان خواهد آمد که روزی مجلس پنجم اراده می کند وزیر کشور را استیضاح کند و در خیابان ها این شعار را می دهند که مجلس فرمایشی نمی خوایم نمی خوایم .

دفتر تحکیم وحدت در بیانیه ای اعلام می کند : اگر وزیر کشور بعد از استیضاح رای اعتماد نیاورد اعضای این دفتر نه از شرکت در انتخابات که از حضور در امتحانات خودداری خواهند کرد !

یکی از روزنامه های صبح هم در شماره روز ۳۰ خرداد ۱۳۷۷ خود از کسانی که موافق استیضاح وزیر کشور هستند با این الفاظ و جملات یاد می کند : شاگردان کودن گوبلز مسئول تبلیغات آلمان نازی افرادی که حجم مغز آنان کمتر از آن است که توان درس آموزی داشته باشند افرادی که از حداقل درک سیاسی برخوردار نیستند افرادی که منافق هستند افراد ناآگاه و متعهد ...!

از یادها نرفته است زمانی که کروبی در مقام دبیر مجمع روحانیون مبارز ناطق نوری را خطاب قرار داد و گفت یادت باشد دور اول مجلس تلاش زیادی انجام دادم که مجلس به شما رای عدم اعتماد ندهد ! و امروز روز پاسخ به محبت های آن روز است !

و یا یکی از روزنامه ها  با استناد به سخنان امام خمینی در باره عبدالله نوری و آن هم در دهه ۶۰ و بی آن که بگوید ملاک حال فعلی افراد است نتیجه می گیرد مجلس می خواهد در واقع امام را استیضاح کند ...

و یا روزنامه همشهری که مدیرمسئول آن در روزهای استیضاح عبدالله نوری به خاطر مفاسد اقتصادی در حال محاکمه بود در تیتری درشت پس از برکناری عبدالله نوری می نویسد : استیضاح یا انتقام !

این هتاکی ها با حجم انبوهی در استیضاح عطاء الله مهاجرانی نیز تکرار شد ولی به هر حال کسانی که امروز سخن از انحلال مجلس می گویند آن روز ناطق نوری رئیس مجلس وقت را به انتقام از دولت متهم می کردند ...

تاریخ نشان داده است که اصلاح طلبان هیچ اعتقادی به مردم سالاری و نماد آن یعنی مجلس شورای اسلامی ندارند زمانی که آنان در مجلس پنجم طیف اقلیت پارلمان را تشکیل می دادند نمایندگان را دانش آموزان احمق گوبلز خطاب می کردند و زمانی که در مجلس ششم اکثریت نمایندگان از طیف اصلاحات انتخاب می شود مجلس نماد دموکراسی و در راس امور خطاب و قلمداد می شود !

بی شک برای اصلاح طلبان دموکراسی و آزادی چون هندوانه ای سربسته است که باید بازشود تا پسندیده شود مجلس برای اصلاح طلبان مجلس فرمایشی است هر گاه از حدود خود پای فراتر نهد و سوال بپرسد  یا باید منحل شود و یا تحقیر !

ناطق نوری خود همه این ها را می داند ؛ باز به تاریخ پلی می زنیم زمانی که او در پاسخ شعارهای توهین آمیز اصلاح طلبان گفته بود :« خودکامگی و دیکتاتوری‌های تاریخ ایران، همیشه با حذف مجلس آغاز شده است... دولت از مجلس است اگر مجلس فرمایشی باشد، دولت فرمایشی درست می‌کند.»

حال باید از ناطق نوری پرسید آیا می خواهد محوریت کسانی را بر عهده بگیرد که اعتقادی به مجلس و آزادی اظهار نظر نمایندگان ندارند و اندک مخالفتی با خود را با حربه انحلال مجلس پاسخ می گویند و ...

ناطق نشان داده است که از بهره هوشی کافی برای تشخیص خط و خطوط سیاسی که از سوی جریان های سیاسی معامله گر ترسیم می شود برخوردار است ولی باید منتظر ماند و دید که آیا رئیس مجلس پنجم از امتحان تاریخ سربلند بیرون خواهد آمد ؟!