شناسهٔ خبر: 38686 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

کند و کاو ها و پنداشته ها (1)

نکاتی دربارۀ ریخت شناسی آرای رئیس جمهور منتخب

انتخابات مروری گذرا بر نتایج تفصیلی به روشنی حاکی از آن است که روحانی «پیروزی در دور اول» را مرهون همان جایی است که احمدی نژاد پیروزی «قاطع» در انتخابات 88 را مرهون آن بود.

نماینده - سجاد صفارهرندی؛ نتایج تفصیلی انتخابات ریاست جمهوری از حیث پیشتازی حجت الاسلام حسن روحانی در سطح کشور تقریباً وضعیت یکسانی را نشان می­دهد. به جز سه استان بختیاری نشین همسایه (یعنی خوزستان، کهکیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری) که رضایی در صدر قرار گرفته و برخی شهرستان­های استان خراسان شمالی و رضوی که قالیباف بیشترین آرا را به خود اختصاص داده و دو منطقۀ محروم و کم برخوردار «بشاگرد» (هرمزگان) و «قلعه گنج» (کرمان) که جلیلی رتبه نخست را به دست آورده است، در سایر استان­ها و شهرستان­های کشور روحانی با تفاضلی کم یا زیاد از سایر رقبا پیشی گرفته است. پس در اصل پیشتازی او نمی­توان از نقش آفرینی ویژه و خاص منطقه یا ترکیب جمعیتی مشخصی سخن به میان آورد.

 

اما در مورد یکسره شدن کار پیروزی او در دور اول وضعیت متفاوت است. مروری گذرا بر نتایج تفصیلی به روشنی حاکی از آن است که روحانی «پیروزی در دور اول» را مرهون همانجایی است که احمدی نژاد پیروزی «قاطع» در انتخابات 88 را مرهون آن بود؛ شهرستان­های کوچک و روستاها.

 

از میان شش شهر بزرگ و پرجمعیت کشور که احتمالاً عنوان کلانشهر در مورد آنها صادق باشد، روحانی فقط در دو شهرستان تبریز و شیراز حدنصاب بیش از 50 درصد آرا را کسب کرده است. میزان آرای او در تهران 47، در اصفهان 46، در مشهد 37 و در اهواز 42 درصد است. در میان سایر مراکز استان­ها نیز هر چند پراکندگی قابل توجهی از حیث نتایج وجود دارد اما میانگین کلی آنها تقریباً عدد 50 درصد را نشان می­دهد. اما جالب اینجاست که درصد رأی روحانی در شهرستان­های کوچک­تر  به حدود 60 درصد می­رسد و در مناطقی که متغیر خاصی نقش آفرین است (مثلاً حضور پررنگ برادران و خواهران اهل سنت) از مرز 70 درصد آرا می­گذرد.

 

توجه به حضور و تأثیر بالای رأی مناطق کم برخوردار در پیروزی دور اولی حسن روحانی هم از جهت فهم درست پیام 24 خرداد از جانب جریان پیروز انتخابات و هم از جهت لزوم بازنگری و ارزیابی جریان اصولگرا و نیز حامیان دولت در کارنامه چهار سال اخیر خود، بسیار حائز اهمیت است. به ویژه دوستان عدالتخواه و آرمانگرا و «مستضعف دوست» ما که تصورشان این بود که رأی مستضعفین مانند چکی سفید امضا در جیبشان است، باید عمیقاً در این باره تأمل کنند که چگونه همان ها که با رأی قاطع خود احمدی نژاد را از «مخمصۀ تهران» رهاندند، اینک کسی را برگزیده اند که از هر سو بنگری شباهتی میان او و احمدی نژاد 88 نمی بینی که تعارض و تفاوت نیز مشهود است.

 

در این فقره نه تنها رأی مناطق و روستاهای محروم، که آرای ساکنان حومۀ مستضعف نشین تهران نیز شایسته توجه است. البته در این مناطق، روحانی به لحاظ درصد آرا پیروزی چندان قاطعی کسب نکرده و عموماً بین 40 تا 45 درصد از آرا را به دست آورده است. اما مقایسۀ عدد آرای او با عدد آرای میرحسین موسوی در همین مناطق، در شرایطی که تعداد کل آرا نسبت به سال 88 اندکی نیز کاهش یافته است، کاملاً معنادار است.

 

تعداد آرای روحانی نسبت به موسوی در اسلامشهر 49.5 درصد، پاکدشت 107 درصد، ورامین 49 درصد و رباط کریم 153 درصد رشد داشته است. شاید اگر سال قبل، آرای بالای علی مطهری در انتخابات مجلس نهم در منطقۀ اسلامشهر (آن هم در حالی که معضلات اقتصادی هنوز ابعاد گستردۀ کنونی را پیدا نکرده بود) مورد تأمل قرار می­گرفت، اکنون از نتیجۀ انتخابات در مناطق و نقاطی که در سال های اخیر پایگاه رأی اصولگرایان و عدالتخواهان قلمداد شده اند، متعجب نمی­شدیم. شاید در آن صورت از منظری واقع بینانه­تر صحنه کشور و اقتضائات جدید آن را می­دیدیم و در حصار اوهام خودساخته گرفتار نمی­آمدیم.

 

ادامه دارد . . .

نظر شما