شناسهٔ خبر: 38559 - سرویس جامعه
نسخه قابل چاپ

کندوکاوی پیرامون وهابیت

سلفی گری بازگشت ندارد! (بخش پایانی)

وهابیت وضعیت سلفیها در مصر بیشتر تحت تاثیر روابط دولت مصر با آمریکا و عربستان سعودی قرار دارد بطوری که هر گاه این رابطه خوب بود آنها فضای عمل زیادی در اختیار داشتند اما هر گاه روابط این کشورها رو به تیرگی می رفت سلفیها نیز با محدودیتهای زیادی مواجه میشدند.

نماینده زینب ارجمندفر؛ در قسمت های گذشته نگاهی گذرا به معنا، تاریخچه و مبنای نظری و احکام و ریشه های سلفی گری داشتیم. در آخرین مطلب به وضعیت کنونی سلفی گری در جامعه خود و دیگر کشورها می پردازیم. وضعیتی که در آن هیچ بازگشتی وجود ندارد ...

 

تقابل با اسلام؟

سلفیون در همه مواضع خود افراطی گری را دنبال می کنند و با هرگونه اصلاح طلبی  و تجدیدخواهی مخالفند و آن را بدعت می دانند. سلفی ها از آنجا که علم و منطق را در بحث مذهب به هیچ عنوان جایز نمی دانند، بالطبع دشمنی دیرینه ای با شیعه و شیعیان دارند و در طول تایخ نیز از هیچ کوششی برای آزار و اذیت شیعیان فروگذار نکرده اند. بر هیچ کس پوشیده نیست و به جد می توان گفت که تا کنون تنها معترض فکری سلفیون و وهابی گری جنبش شیعیان بوده و بی مورد نیست که سلفیون شیعیان را دشمنان دیرینه خود می پندارند، آنان را رافضی مسلک می خوانند و خونشان را حلال می شمارند. یکی از مهمترین دلایل دشمنی سلفی ها با شیعیان، اعتقاد شیعیان به امامت و همچنین وجود اصل اجتهاد در شیعه است. سلفی ها در عقاید خود تا بدانجا افراط گرایی می کنند که حتی اهل تسنن نیز آنها را از خود نمی دانند.

بعد از آنکه انقلاب اسلامی ایران باعث ر‌ها شدن اسلام سیاسی به مثابه راه حل مسائل مسلمانان شد، رشد سلفی گری جان تازه ای گرفت. در ابتدای انقلاب اسلامی، و‌هابیت به دلیل ائتلافی که با آمریکا و غرب داشت، در موضع بدی قرار گرفت، اما فضای جنگ افغانستان و جهاد علیه روس‌ها زمینه‌ای را فراهم کرد که به صورت غیر طبیعی، یعنی با اعمال نفوذ و طراحی بیرونی غرب و آمریکایی‌ها بتوانند از آن علیه شوروی‌‌ها در فضای جنگ سرد و جهان دوقطبی استفاده کنند. سلفی‌‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در جست‌وجوی این بودند که ضمن رقابت با مدل شیعی انقلاب و حکومت در ایران، یک مدل سنی از انقلاب و حکومت ایجاد کنند! این فضا در هنگام بیداری اسلامی در کشورهای عربی شدت گرفت.

 

جا پای سلفی گری در تمام دنیا!

در جهان معارض امروز گروه های بی شمار سلفیون به صورت سازمان یافته و یا پراکنده در اکثر کشورهای عربی و حتی اروپایی فعالیت دارند. کشورهایی چون قطر، افغانستان، اردن، سوریه، لبنان، یمن، مصر و ... و حتی آلمان! از سایه ی شوم سلفیون در امان نبوده اند. باید گفت که در حال حاضر پایگاه اصلی سلفیون، دو کشور عربستان سعودی و مصر هستند. کشور مصر نیروی فکری و عربستان سعودی نیروی مادی و هزینه های مالی سلفیون را یک تنه در تمام دنیا تقبل کرده است. در قرن نوزدهم دولت و مفتیان وهابی عربستان سعودی تلاش فراوانی کردند تا نحله سلفی و وهابی را در مصر ترویج دهند. آنها برای انجام این کار با   برخی از متفکران و رهبران جریان های اسلامی مصر از جمله «جماعت اخوان المسلمین»، «جماعت انصار سنت محمدی» و «جمعیت شرعی برای پیروی از اندیشه های سلفی و همکاری عاملان به کتاب و سنت محمدی» (جمعیة الشرعیة التعاون العاملیة بالکتاب و السنة) ارتباط برقرار کردند. اما در این بین موفق شدند بر یکی از این جریان ها بیشتر اثر بگذارند: گروه انصار سنت و جریان محب الدین الخطیب. اغلب گروه‌هاي سلفي مصراز حمايت‌هاي مالي و سياسي آل سعود و آل قطر برخوردارند و چند صد ميليون دلار براي پيروزي آنان در انتخابات مصر به اين گروه‌ها كمك مالي كرده‌اند و اگر اين حمايت‌ها و كمك‌ها نبود سلفي‌ها نمي‌توانستند به اين موفقيت چشمگير برسند، ولي پول نفت آل سعود و آل شيوخ منطقه خليج فارس به کشورها علی الخصوص مصر سرازير شد، در دورترين و محروم‌ترين نقاط كشور بين نيازمندان توزيع گشت و آنها توانستند آراي آنها را به سوي خود جلب كنند. نقش دولت سعودی و خط فكر وهابیت در مصر تنها به نفوذ در حكومت و جمعیت های اسلامی آن محدود نمی شود، بلكه دولت سعودی فعالیت های نشر كتاب در مصر را نیز تحت نفوذ خود درآورده است. دولت وهابی سعودی برای تعمیم كتاب های وهابی، به عناصر جمعیت های سلفیه كمك كرد تا مراكز نشر خود را در مصر تاسیس كنند. درحال حاضر، كتاب های وهابیون و ابن تیمیه و شاگردانش از جمله كتاب هایی اند كه در مصر بیشترین شمارگان را دارند. بخشی از این كتاب ها به طور رایگان و برخی با قیمت های ارزان در اختیار مردم قرار می گیرند (روستاهای فقیر نشین و مردمان ضعیف به عبارتی ستون فقرات سرمایه گذاری های مادی و معنوی سلفی ها به شمار می آیند!) و مابقی به كشورهای آفریقایی، جمهوری های سابق شوروی، اروپا و امریكا ارسال می شوند. وضعیت سلفی ها در مصر بیشتر تحت تاثیر روابط دولت مصر با آمریکا و عربستان سعودی قرار داشت بطوری که هر گاه این رابطه خوب بود آنها فضای عمل زیادی در اختیار داشتند اما هر گاه روابط این کشورها رو به تیرگی می رفت سلفی ها نیز با محدودیت های زیادی مواجه می شدند. جمعیت های سلفی در مصر از انواع و اقسام بی شماری برخوردارند اما می توان گفت مهم ترین آنان به این شرحند:

  1. جمعیت سلفیه: این جمعیت که بر پایه تفکرات وهابی به وجود آمده است، از هیچ یک از رهبران اسلامی مصر تبعیت نمی کند، بلکه از رهبران وهابی عربستان سعودی پیروی و به فتواهای آنان عمل می کند. در دهه هفتاد، رهبری آن برعهده دانشجوی جوانی به نام محمد برزوا بود. جمعیت سلفیه مبتنی بر جهت گیری های سیاسی نیست، اما گروه هایی که از آن مشتق شده اند نسبت به حکومت، مواضع رادیکال دارند.
  2. جمعیت جهاد: این جمعیت علاوه بر داشتن تفکرات وهابی، خواستار مقابله مسلحانه با دولت و تلاش برای برقراری دولت اسلامی از طریق جهاد است.
  3.  جمعیت اسلامی: این جمعیت نیز تاحدودی مانند جمعیت جهاد است، با این تفاوت که فعالیت جمعیت اسلامی به طورآشکار صورت می گیرد، اما فعالیت جمعیت جهاد به طورمخفیانه است و آنها انعطاف بیشتری نسبت به میراث فکری دارند.
  4. جمعیت تکفیر: این جمعیت تنها در زمینه مسائل مربوط به قبرستان ها، ضریح ها، توسل به اهل قبور و پاره ای مسائل دیگر از افکار و سلوک وهابیت پیروی می کنند. موسس شاخه اصلی آن، شکری مصطفی بود. وی به استفاده مستقیم از کتاب و سنت معتقد است.

جمعیت جهاد و جمعیت اسلامی بر اهمیت وجود یک طرح کلی برای جنبش و عملکرد سیاسی اتفاق نظر دارند. این دو گروه به رغم اختلاف های اصلی، در چارچوب های کلی برنامه تغییر سیاسی با هم مشترک اند.

از آنجا که سلفی گری به هیچ روی میانه ی خوبی با اصلاح و تعدیل و میانه روی ندارد، سلفیون مصر هم به شدت با گروه اخوان المسلمین در تعارض و مخالفت قرار دارند. چرا که اخوان هدف اصلی خود را تشکیل حکومت اسلامی در مصر و تمامی کشور‌های جهان اسلام اعلام کرد، اما در این راه بر تشکیل حکومت اسلامی مسالمت‌جویانه تاکید و کودتا را رد می‌کرد.

 

سلفیون پرچم کدام پیامبر را بلند کرده اند؟

روشن آنکه از زمان خیزش‌ جهان عرب در سال ۲۰۱۱، سلفی‌ها به‌ عنوان شبکه‌ای زیرزمینی و بزرگ از متعصبان مذهبی، به نیرویی قوی و پرسروصدا تبدیل شده‌اند. آنان از بهار انقلاب های عربی به صورت منفعت طلبانه ای موج سواری گرفتند و شروعی دوباره از ترویج و تبلیغ عقاید خود داشتند. عامل این رشد چشمگیر را باید «عربستان سعودی» دانست. کار‌شناسان منطقه‌ای، دیپلمات‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی عربستان سعودی و دلارهای نفتی به ظاهر بی‌پایان را حامی سلفی‌ها عنوان می‌کنند.

حال سوالی که باید پرسید این است که سلفی ها در حالی که اسلام دینی همواره پیشرو بوده است چگونه با ادعای بازگشت به سلف صالح (آن هم احمد ابن حنبل) معتقدند همه فرقه های اسلام کافرند جز خودشان؟ آیا سلفی ها با چهره هایی چون بن لادن و ملاعمر به برافراشته شدن پرچم اسلام کمک کرده اند یا شیعیان ایران با قد افراشتن در برابر استکبار و حفاظت از آبروی اسلام و مسلمانان در سرتاسر دنیا؟ در حالی که کشورهای اروپایی با وجود همه اختلافات کم رنگ و پر رنگشان (قومی و نژادی) متحد هستند و اتحادیه اروپا را تشکیل می دهند چگونه سلفیون که مدعی پرچمداری اسلام هستند بر همه ی مذاهب اسلامی خط تکفیر کشیده و خونشان را مباح می دارند؟ سلفیون بهتر از همه می دانند که اگر پرچم رسول الله (ص) بالا برود اقدامات آنها در همه جا تعطیل می شود!

پر واضح است که سلفی گری بزرگترین سد و مانع در راه ایجاد تمدن اسلامی ست و یکی از راه هایی که غرب برای جلوگیری از تشکیل تمدن اسلامی به آن دامن می زند ایجاد اختلاف بین مذاهب و فرق اسلامی ست! حال سلفیون پاسخ دهند ملعبه دست چه کسانی هستند که با عدم تمکین به عقل، برادری و عدالت راه تخریب و تفریق جوامع و ملل مسلمان را هموار کرده اند؟! آنان به خوبی می دانند که اسلام نه تحجر را قبول دارد و نه تعصب کورکورانه! و نه کفر و الحاد را! با ساختن چهره ای متحجرانه و سلفی گر از اسلام راه برای کدام اسلام باز می شود؟! اسلام ناب محمدی و یا اسلام آمریکایی؟!

والسلام

 

 منابع:

1. کتاب "اندیشه های سیاسی در اسلام معاصر"- دکتر حمید عنایت

2. کتاب "وهابیان"- علی اصغر فقیهی

3. کتاب "اندیشه ها و نهاد های سیاسی در اسلام"- دکتر حمید عنایت

4. ماهنامه "زمانه"- شماره 33- نوشته منوچهر دین پرست

5. "عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران"- گفت و گو با دکتر محمد باقر خرمشاد- پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله سید علی خامنه ای

6. گفت و گو با استاد خسرو شاهی- پایگاه اطلاع رسانی "اسلام تایمز"

7. سخنرانی دکتر رحیم پور ازغدی در مجتمع آموزش عالی المصطفی

8. نوشتاری از آیت الله سبحانی- پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله سبحانی

برچسب‌ها:

نظر شما