به گزارش نماینده به نقل از رجانیوز، متن کامل این گفتگو را در ادامه از نظر می گذارنید:
در حال حاضر و با گذشت یک سال از توافق ژنو وضعیت هستهای ایران چگونه است؟
بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از دوستان رجانیوز که الحمدلله بسیار قوی در دفاع از نظام و منافع ملت بزرگ ایران ایستادگی میکنند.
بنده به مسیر اجمالی پرونده هستهای از پارسال تا کنون اشاره خواهم کرد. متأسفانه قراردادی که در آذر پارسال بسته شد، بسیار به ضرر ملت ایران تمام شد و اکثر منافع هستهای خود را از دست دادیم. آماری را در این زمینه اعلام میکنم. در سیزده آذر سال گذشته فقط در گام اول آقای ظریف و آقای عراقچی ۲۸ تعهد دادند که به ضرر ملت ایران تمام شد، یکی از آنها این بود که از ۱۵ هزار و اندی سانتریفیوژ نطنز فقط ۸ هزار فعال باشند و بقیه خاموش بمانند، یعنی تقریباً نصف نطنز تعطیل باشد. در فردو تعهد دادند سهچهارم را تعطیل کنند. همه ۲۰ درصدی را که داشتیم تعهد کردند نابود کنند. رآکتور ۴۰ مگاواتی اراک را که فقط پنج کشور در جهان توانستند غنیسازی با آب سنگین داشته باشند و ایران به این فناوری دست یافته و قرار بود در زمستان سال ۹۲ سوخت مجازی به آن تزریق شود و در بهار امسال سوخت طبیعی به آن تزریق شود و فواید فوقالعاده زیادی برای ایران داشت. حداقل چهار فایده داشت، از جمله تولید پلوتونیوم، تولید برق، آموزش و مسائل پزشکی.
آقایان تعهد کردند این را کاملاً برچینند. مسائل دیگری را که آقایان تعهد کردند این است که از تولید سانتریفیوژ ایران بیش از ۹۰ درصد حق دارد داشته باشد و آقایان امضا کردند. گفتند در سانتریفیوژهایی که نصب کردهاید، حق نصب نسل دوم به بالا را ندارید، آقایان امضا کردند، در حالی که در دولت سابق هزار و خردهای سانتریفیوژ نسل دوم را نصب کرده بودیم، آقایان تعهد دادند از نسل دو اصلاً استفاده نکنند. از طرف دیگر گفتند بازفرآوری reprocessing ممنوع است و اگر ساختمانی هم ساختهاید که دستگاههای بازفرآوری در آنها نصب شده است، باید بولدوزر بگذارید و تخریب کنید و این آقایان رفتند و امضا کردند. تغییر و توسعه را هم منحصر کردند به موارد جاری، یعنی حق ندارید به نسلهای بالاتر تغییر و توسعه داشته باشید و آقایان باز امضا کردند. بدتر از هم نظارتهای بسیار شدید را پذیرفتند و آقایان امضا کردند تقریباً هر اطلاعاتی در حوزههای هستهای داریم در اختیار آژانس قرار بدهند که طبیعتاً در اختیار آژانس قرار میگیرد. اطلاعات مربوط به سایتها، ساختمانهای موجود، فعالیتهای هسته، معادن اورانیوم. نظارت روزانه که قبلاً نداشتند داشته باشند. نظارتهای مدیریتشده بر کارخانههای مونتاژ سانتریفیوژ، کارخانههای تولید موتورها و از همه بالاتر گامهای شفافساز. این «شفافساز» دایره کار را فوقالعاده وسیعتر میکند تا آژانس وسط میدان بیاید، بهطوری که آژانس اخیراً اعلام کرده است که ایران در اجازه دادن به بازرسی بازرسان آژانس نسبت به مراکز اصلیاش در دنیا رتبه اول را دارد. این خیلی خطرناک است. آقایان با امضای قرارداد توافقنامه ژنو به اینجا رسیدهاند. امضا کردهاند که غنیسازی بالاتر از ۵/۳ تا ۵ درصد را انجام نمیدهیم و آن مقداری را هم که غنیسازی میکنیم، تعهد دادهاند هیچ چیزی را اضافی نگه نمیداریم و بلافاصله تبدیل به اکسید میکنیم. اینها مربوط به تعهدنامه ژنو است. جدیداً متأسفانه جلوتر آمدهاند و آقایان هم پذیرفتند. مثلاً پارسال قرار شد یکچهارم فردو کار کند، ولی امسال تقاضا کردهاند فردو باید کاملاً تعطیل شود. مقام معظم رهبری میفرمایند اینکه خیلی مسخره است که دشمن میگوید جایی را که نمیتوانم به آن آسیب برسانم، باید تعطیل کنید و آقایان هم متأسفانه تعطیل کردند. قرار شد ۲۰ درصدها را نابود و بخشی را به ۵ درصد تغییر بدهند که این را هم پذیرفتند انجام ندهند. یعنی ایران به هیچوجه حق داشتن مواد غنی شده را ندارد. الان مطالبات آنها خیلی بیشتر شده است. قبل از اینکه این مطالبات را بگویم، باید به چیزهایی که آنها در قبال پذیرش این مسائل به ما خواهند داد اشاره کنم. آنها صد میلیارد دلار پول ما را دزدیده و بلوکه کردهاند و قرار است ۲/۴ درصد از آن را به ما بدهند. ۲/۴ درصد هم که معلوم است چطور است. پول به یکی از بانکهای سوئیس و از آنجا به یکی از کشورهای عربی میرود، در آنجا مثلاً کسی باید درهم بخرد و تبدیل به دلار کند و قاچاقی وارد کشور کنند. اصلاً تحریمی برداشته نشده است. نفت را هم گفتهاند بیشتر از یک میلیون بشکه حق ندارید بفروشید و الان نفتی را که میخواهیم به روسیه بفروشیم، دبّه در آوردهاند که شما تعهد داده و امضا کردهاید بیشتر از یک میلیون حق ندارید بفروشید.
بهرغم اینکه ۹۰ تا ۹۵ درصد حقوق هستهای خودمان را متوقف یا واگذاری کردهایم، پول نفتی را هم که الان میفروشیم حق نداریم بفروشیم و ۸۰ درصد آن به ۱۰۰ میلیون دلار بلوکه شده ملحق خواهد شد. آنها اخیراً ۴۰ میلیارد دلار را بلوکه کردهاند. قرار شد پتروشیمی از تحریم برداشته شود که نشد. قرار شد قطعات هواپیما داده شود که حتی یک قطعه هم ندادند. کشتیها قرار بود بیمه شوند، مطلقاً این کار را نکردند. به هیچ تعهدی از طرف آنها عمل نشد. متأسفانه این توافقنامه خیلی جای گله دارد. ابهامات فراوانی در آن هست و دوستان ما اصلاً دقتهای لازم را نداشتهاند. ایران یکسری تعهداتی داده و کمیتهای از آن طرف مأمور شده است تا کنترل کند آیا ایران به تعهداتش عمل میکند یا نه. آژانس هست، بهعلاوه کشورهای اتحادیه اروپا و امریکا، اما اگر طرف غربی به تعهداتش عمل نکرد چه؟ قرار بود تحریم از پتروشیمی برداشته شود، اما نشد. قرار شد قطعات هواپیما بدهند که ندادند. قرار شد کشتیها را بیمه کنند که نکردند. کدام کمیته بر این موارد نظارت میکند؟ در این توافقنامه اصلاً به این موضوع اشارهای نداشته و این خیلی جالب است. در گام دوم هم قرار شد به بحث موشکی بپردازند. آقایان رفتند امضا کردند که به بحث موشکی پرداخته شود. در توافقنامه جامع هم متأسفانه قرار است پانزده یا ۲۰ سال طول بکشد. هیچ برنامه غنیسازی را هم برای ما در نظر نگرفتهاند، منتهی یک برنامه برای ما در نظر گرفتهاند با هشت شرط. امریکا باید تشخیص بدهد آیا نیاز داریم یا نه. همین الان اگر امریکا تشخیص بدهد نیاز نداریم، تازه اگر هم نیاز داشته باشیم، امریکا باید تعیین کنند در فردوی نطنز غنیسازی کنیم. مکانش را هم رفتند تعهد دادند امریکا معین کند. آیا میتوانیم پنج درصد غنیسازی را داشته باشیم؟ از پنج درصد به پایین را هم طبق توافقی که کردهاند، امریکا باید درصدش را تعیین کند. چه مقدار ذخایر باید داشته باشیم؟ این را هم رفته و تعهد دادهاند امریکا تعیین کند. واقعاً جای گله دارد. بعد هم تعهد دادهاند باید تمام نگرانیهای گذشته، حال و آینده آنها را برطرف کنیم. تعهد دادهاند باید پروتکل الحاقی را کلاً تصویب و اجرا کنیم. اجرای اقدامات مورد توافق شفافساز، افزایش نظارت و همه اینها را قبول کردهایم، اما اگر تحریمها قرار است برداشته شوند، گفتهاند Long term است و شاید ۲۰ سال طول بکشد. بعد تخفیف دادند و پنج سال آوردند پایین که پانزده ساله شود. جدیداً هم جلوتر آمده و گفتهاند ۹۶۰۰ سانتریفیوژ دارید، باید کمتر کنید، تغییر و توسعه فقط روی نسل اول داشته باشید، اراک باید تغییر طراحی شود، ما هشت هزار و ۴۰۰ و خردهای کیلو اورانیوم بین ۵/۳ تا ۵ درصد داریم. گفتهاند اینها را باید کم کنید. فردو کلاً باید تعطیل شود. آژانس هم باید به تمام سایتها دسترسی داشته باشد و حتی دانشمندان هستهایتان را هم باید در اختیار آژانس قرار بدهید تا اطلاعات جدید را از آنها بگیرند. PMD باید حل شود. دسترسی به موشکها و... در مقابل تحریمها چه میشوند؟ گفتهاند تا پانزده سال آینده شما تعلیق دارید. تازه تعلیق هم باید دو سال راستیآزمایی شود. بعد از دو سال این تعلیقات ده سال طول میکشند و بعد از آن اگر آژانس راضی شد، PMD ما حل شد، موشکی ما حل شد و گزارشی از مواد اعلام نشده نداشتید، بعد از آن تحریمها را برمیداریم. برای ژاپن که این فرآیند ۳۰ سال طول کشید.
این وضعیت اصلاً وضعیت مطلوبی نیست.
گفته می شود در مسقط تیم ایرانی تا حدودی متوجه شده که آمریکایی ها به دنبال سیاسی کردن موضوع هسته ای ایران هستند؟ نظر شما در این باره چیست؟
در مسقط آنقدر خطوط قرمز ایران از سوی آمریکایی ها نادیده گرفته شد و امریکا با پررویی تمام آمد. در این مذاکرات آقای ظریف ناراحت شد و بلند شدند و آمدند. حداقل این مقدار جای تشکر از آقای ظریف دارد، اما این عقبنشینیها پشت سر هم صورت گرفته است و این آقایان متأسفانه با منافع ملت برخورد درستی نکردند و اینها را از دست دادند.
فلسفه حمایت رهبری از تیم مذاکره کننده کشور چیست؟ این در حالی است که برخی از رسانه های وابسته به دولت معتقدند حمایت های رهبری تماما به این معناست که هیچ نقصی به تیم مذاکره کننده وارد نیست؟ نظر شما دراین باره چیست؟
چرا مقام معظم رهبری از مذاکره دفاع میکنند و مکررا میفرمایند ادامه مذاکرات هم مثل اصل مذاکرات اشکال ندارد؟ میبینیم از جهت فنی مذاکرات به نفع ما تمام نشد. تمدید مذاکرات هم به نفعمان تمام نخواهد شد، چون هستهای قفل کرده است و تحریمها هم که سر جایشان هستند. این کجایش به نفع ماست؟
حضرت آقا در ۶/۹/۹۳ در دیدار با مجمع عالی بسیج مستضعفین فرمودند: «خب، حالا بنده دو سه جمله در این زمینهها عرض میکنم. بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، همچنانکه و به همان دلیل که با اصل مذاکرات مخالف نبودیم. با اصل مذاکرات هم مخالفت نکردیم و دلیلش را هم برای مردم بیان کردیم. بنده در سخنرانی دلایل آن را هم گفتم. حالا هم با تمدید مذاکرات مخالفت نمیکنیم».
سئوال این است آقا در مورد اینکه چرا مذاکره را پذیرفتند چه گفتند؟ آقا در چند جا جواب دادند. در یک جا میفرمایند عدهای سر کار آمدهاند و میگویند اگر با امریکا رابطه درستی را برقرار کنیم، منطقی حرف بزنیم، با امریکا تعامل، مذاکره و رابطه داشته باشیم، مشکلات حل میشوند. مقام معظم رهبری میفرمایند اینطور نیست. آنها اصرار کردند. بالاخره هم آمده و حاکم شده و حکومت را به دست گرفتهاند و میگویند میتوانیم حل کنیم. آقا میفرمایند بیایید انجام بدهید. یک بار این تجربه را انجام دادیم و همه جا را متوقف ساختیم، دو سال در فاصله سال ۸۲ تا ۸۴ کشور را عقب انداختیم. دو باره همان تیمی که در آن سالها دو سال کشور را عقب انداخت، سر کار آمده است و میگوید دو باره باید تجربه کنیم و ادعایشان این است که اگر با امریکا رابطه داشته باشیم مشکلاتمان حل میشوند. آقا میفرمایند بروید مذاکره کنید. بعد خواهید دید اینطور نیست و خوشبین نیستم. پس اصل موافقت با مذاکرات این است که عدهای با این تفکر سر کار آمدهاند. قدرت هم در دستشان است و باید به اینها مجال داد تا معلوم شود درست میگویند یا نه. میبینیم پیشبینی مقام معظم رهبری درست است که هر وقت با امریکا تماس برقرار کردیم شکست خوردیم. پس علت موافقت آقا با مذاکرات این است که هم مردم و هم مسئولین بفهمند رابطه ما با امریکا جز ضرر هیچ نتیجهای در بر ندارد. شما با امریکا در ژنو مذاکره و تعامل داشتید و حاصلش از دست رفتن ۹۰ درصد منافع هستهای ایران و برداشته نشده تحریمهای ظالمانه است. علت اصلی موافقت آقا با مذاکرات این است، چون همان تیمی که این ادعا را داشت دو باره سر کار آمده است. ایشان در ۱۲/۸/۹۲ به مناسبت سیزده آبان خطاب به دانشآموزان و دانشجویان میفرمایند: «این را هم توجه داشته باشید، مذاکرهای که امروز با شش کشور دارد انجام میگیرد و امریکا هم جزو این شش کشور است، فقط در مورد مسائل هستهای است و لاغیر» بنابراین وارد مسائل موشکی، سوریه و حزبالله حق ندارند بشوند. آقا اینطور ادامه میدهند: «بنده در اول امسال در مشهد مقدس در سخنرانی گفتم مذاکره در موضوعات خاص اشکال ندارد، منتهی گفتم به مذاکره اعتماد ندارم و خوشبین نیستم. میخواهند مذاکره کنند؟ بکنند. ما هم به اذن الله ضرری نمیکنیم. تجربهای در اختیار ملت ایران است که مختصراً عرض خواهم کرد. این تجربه ظرفیت فکری ملت ما را بالا خواهد برد، مثل تجربهای که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه تعلیق کردیم». در آن سال هم همین تیم آقایان ظریف و روحانی بودند.
«تجربهای که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه تعلیق غنیسازی انجام گرفت که آن وقت جمهوری اسلامی در مذاکره با همین اروپاییها تعلیق را برای مدتی پذیرفت. ما دو سال عقب افتادیم».
یک بار در وزارت امور خارجه با آقای ظریف جلسهای داشتیم. به ایشان گفتم آقا میفرمایند کشور دو سال عقب افتاد. آن موقع پرونده هستهای دست چه کسانی بود که کشور عقب افتاد؟ ایشان سرش را پایین انداخت.
«ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد».
با عقب افتادن، چرا به نفع ما تمام شده است؟ این نکته مهم است که آقا میفرمایند بگذارید مردم و مسئولینی که باور ندارند، باور کنند مذاکره با امریکا جز ضرر برای ما هیچ چیز دیگری ندارد. آقا میفرمایند: «به نفع ما تمام شد، چون فهمیدیم با تعلیق غنیسازی امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر تعلیق اختیاری را که البته به نحوی تحمیل شده بود، لکن مسئولین ما قبول کردند، آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند اگر یک ذره عقبنشینی میکردید، همه مشکلات حل میشدند و پرونده هستهای ایران عادی میشد، اما تعلیق غنیسازی برای ما این فایده را داشت که معلوم شد با عقبنشینی...»
توجه کنید تعبیر عقبنشینی مال من نیست، مال مقام معظم رهبری است. تیم مذاکرهکننده فعلی عقبنشینی کرده است. آقا فرمودند: «ممکن بود عدهای بگویند اگر شما عقبنشینی میکردید، پرونده هستهای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنیسازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقبنشینی، تعلیق غنیسازی، عقب افتادن کار و تعطیل کردن بسیاری از کارها مشکل حل نمیشود. طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است. ما این را فهمیدیم، لذا بعد از آن غنیسازی را شروع کردیم. امروز وضعیت جمهوری اسلامی با سال ۸۲ فرق کرده است. آن روز سر دو سه سانتریفیوژ چانه میزدیم، در حالی که امروز چندین سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانها، دانشمندان، محققین و مسئولین ما همت کرده و کارها را پیش بردهاند. بنابراین از مذاکراتی که امروز در جریان است ضرری نخواهیم کرد. البته بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم. فکر نمیکنم از این مذاکرات نتیجهای را که ملت ایران انتظار دارد به دست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانه تجربی ملت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد. ایرادی ندارد، اما لازم است ملت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعالیت و کار میکنند قرص و محکم حمایت میکنیم، اما ملت باید بیدار باشد و بداند چه اتفاقی دارد میافتد». چرا؟ آقا میفرماید: «تا این نکته جا بیفتد مذاکره با امریکا جز ضرر ندارد». نروند عکسش را تبلیغ کنند. «تا بعضی از تبلیغاتچیهای مواجببگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچیهای بیمزد و مواجب از روی سادهلوحی نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند. یکی از ترفندها و خلافگوییها این است که اینجور به افکار عمومی مردم القا کنند که اگر در قضیه هستهای تسلیم طرف مقابل شدیم همه مشکلات اقتصادی، معیشتی و... حل خواهد شد. دارند این را تبلیغ میکنند. البته تبلیغاتچیهای خارجی با شیوههای کاملاً ماهرانه تبلیغاتی خط میدهند. در داخل هم برخی از روی سادهلوحی و بدون اینکه نیت سوئی داشته باشند، بعضی هم از روی غرض دارند همین را تبلیغ میکنند که اگر در این قضیه کوتاه آمده و تسلیم شدهایم در مقابلِ طرفِ مقابل همه مشکلات اقتصادی و مانند اینها حل خواهد شد. این خطاست. چرا؟ چند علت دارد. مایلم هم شما عزیزانی که در این جلسه تشریف دارید، هم قشر جوان فرهمند، آگاه، پرانگیزه و دانشجویان و دانشآموزان سراسر کشور که یک بار هم گفتهام شما افسران جنگ نرم هستید روی این مسائل فکر کنید». بعد میفرمایند: «یک مسئله این است که دشمنی امریکا با ملت ایران و جمهوری اسلامی اصلاً حول محور هستهای نیست. این خطاست اگر خیال کنیم دعوای ما با امریکا سر قضیه هستهای است. نه! قضیه هستهای بهانه است. قبل از اینکه مسئله هستهای مطرح باشد همین دشمنیها و مخالفتها از اول انقلاب بود. اگر روزی مسئله هستهای حل شد و فرض کنید جمهوری اسلامی عقبنشینی کرد، همانطور که آنها میخواهند، خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد. بهتدریج دهها بهانه دیگر را پیش میکشند. چرا موشک دارید؟ چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستی بد هستید؟ چرا رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه ـ یا به قول خودشان خاورمیانه ـ حمایت میکنید؟ چرا و چرا و چرا...»
پس علت اینکه مقام معظم رهبری از مذاکرات حمایت میکند، این است که این تجربه در چشم مردم و مسئولین واضح شود. چشمی که به دست دشمن و خارجیها باز شده است باید بسته شود. این چشم باید به دست جوانهای توانای ما دوخته شود.
حضرت آقا در دیدار با سفرا ۲۲/۵/۹۳ دو باره فرمودند. متأسفانه آقای روحانی در دیدار با سفرا گفته بودند فقط با یک کشور تعامل نداریم و آن کشور استثناست که آن هم اسرائیل است. آقا فرمودند نه دو کشور استثناست، هم اسرائیل و هم امریکا. عبارت آقا را میخوانم: «در این میان دو استثنا وجود دارد، رژیم صهیونیستی و امریکا». آقا فرمود: «رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاص برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد، بلکه ضرر دارد». آقا میخواهند این را به منصه ظهور بگذارد تا مسئولین و مردم بزرگ ما متوجه شوند. مردم توجه میکنند، ولی متأسفانه برخی از این مسئولین توجه ندارند. بعضی از قلم به دستها و تبلیغاتچیهای مزدور اجانب در داخل و فتنهگر توجه کنند که رابطه با امریکا حلال مشکلات نیست و جز ضرر برای کشور چیزی ندارد. الان تحریمها سر جای خودشان هست. رابطه ایجاد کردید، اما هنوز تحریمها سر جایشان هستند و متأسفانه حقوق اصلیمان را هم دادیم.
جملات آقا را میخوانم. آقا میفرمایند: «رابطه با امریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد، بلکه ضرر هم دارد. کدام عاقلی است که دنبال ضرر برود؟ عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با امریکا دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود. البته میدانستیم اینطور نیست، اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد. در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود، اما در یک سال اخیر به خاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای که مطرح شد انجام میشود»، چون خدمت آقا رسیدند و گفتند بگذارید تجربه کنیم، برویم و مذاکره کنیم و حل میشود. آقا فرمود خب بروید، اگر اصرار دارید بروید، ولی خوشبین نیستم. میدانیم نمیشود، ولی اگر اصرار دارید بروید تا این تجربه برای همه مسلم شود که رابطه با امریکا جز ضرر چیزی ندارد.
آقا فرمود: «در یک سال اخیر به خاطر مسائل حساس و تجربهای که مطرح شد انجام میشود، بنا شد مسئولان در سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند، اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد، بلکه لحن امریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری در جلسات مذاکرات و تریبونهای عمومی بیان کردند. البته مسئولان ما در جواب طلبکاری آنها پاسخهای قویتر و گاه گزندهتر دادهاند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخیها به هیچ چیز کمک نمیکند. امریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند، بلکه تحریمها را هم افزایش دادهاند. البته میگویند این تحریمها جدید نیست، اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم فایدهای نداشته است. البته در زمینه ادامه مذاکرات هستهای منع نمیکنیم. کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کرده و خوب پیش رفتهاند دنبال میشود، اما این یک تجربه ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با امریکاییها مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است». آقا میخواهد همه این را بفهمیم. دو باره آقا فرمودند: «این کار ما را بر افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم میکند و غربیها با تبلیغات عظیمشان جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دوگانگی جلوه میدهند». متأسفانه این مذاکرهکنندگان گوش ندادند. هنوز خیال میکنند اگر مذاکره و تعامل کنند مشکلات حل میشود. جمله آخری را که آقا فرمود و اینها گوش نکردند، این است: «تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد». این مطلب روشنی است.
باید بدانیم چرا آقا از مذاکره و تمدید مذاکره حمایت میکند؟ میخواهند این تجربه واضح شود که مسئولینی که امروز به امریکا، دشمنمان خوشبین هستید، چون مردم میدانند و بصیرت دارند، بدانید این خوشبینی درست نیست. بعضی از مسئولین و روزنامهنگاران و تبلیغاتچیهایی که بصیرت لازم را ندارند باید بفهمند رابطه با امریکا جز ضرر برای ملت ایران چیز دیگری نیست. الان میبینیم همینطور است. هر روز اینها جلوتر میآیند و منافع هستهای هم میرود و از تحریمها هیچی برداشته نشده است. این اصلیترینی است که خود آقا هم فرمودند.
نکته دیگری که آقا در جای دیگری فرمودند و باید از آن درس بگیریم، اقتصاد مقاومتی و نگاه به درون است. تحریمها را که برنداشتند، آقا فرمودند به درک که برنداشتند. نگاه به درون و توان مردم عزیز و جوانهای ما داشته باشید تا بتوانید کشور را بهدرستی پیش ببرید. از صدر اسلام مثال نمیزنم که باز این بحث پیش بیاید که سند دارد یا ندارد، تجربه جنگمان را به عنوان نمونه میگویم. آیا امریکا در جنگ مدافع ما بود یا صدام؟ آلمان، فرانسه، انگلستان، عربستان و کلاً ۳۷ کشور طرفدار صدام بودند و او را حمایت میکردند. خود امریکا وارد جنگ با ما شد. انگلستان سوپر اتاندارد، فرانسه میراژ، شوروی سابق میگ، آلمان شیمیایی و کویت پولش را میداد، اما ایران چه؟ صدامی که به حمایت امریکا، آلمان، فرانسه و انگلستان اعتماد کرد چه عاقبتی پیدا کرد؟ چه کسی پشتیبان ایران در جنگ بود؟ هیچکس، جز خدای متعال و توان داخلی جوانهای ما.
سئوالم این است، این همه که در عرصه نظامی رشد کردهایم آنها به ما دادهاند؟ نه، با توان داخلی. چطور میتوانیم در زمینه نظامی رشد کنیم؟ ما هیچی نداشتیم، ولی این همه رشد کردهایم. دشمن جرئت چپ نگاه کردن به ما را ندارد. آیا در اقتصاد هم نمیتوانیم با توان داخلی پیش برویم؟ حتماً باید چشممان به بیرون باشد؟ به درک که تحریم را برنداشتند. کما اینکه در جنگ تحریم را برنداشتند و ما پیروز شدیم. صدام که تحریم نبود شکست خورد، در حالی که ما تحریم بودیم و پیروز شدیم. در مسائل نظامی این همه رشد کردهایم، پس در اقتصاد هم میتوانیم. باید تجدید نظر کنند. به قول آقا تجربه ذیقیمتی است که هر گاه با امریکا تعامل میکنیم جز ضرر برای ملت ایران هیچی عایدمان نمیشود.
مسئلهای که در مورد مذاکرات وین مطرح شده این است که توافقی که برای مذاکرات کردهاند یکسری جزئیات داشته است، مثل توافق ژنو و non-paper که به وجود آمده بود، ولی در توافق جدیدی که صورت گرفته است، جزئیاتی از آن را ندیدهایم و منتشر نشده است، نه از طرف ایرانی و نه از طرف مقابل. البته یکی دو تا از رسانههای امریکایی بندهایی از اینnon-paper را منتشر کردهاند. در این باره توضیحی بفرمایید که آیا واقعاً این non-paper وجود دارد؟ اگر اطلاع دارید که مبادلهای صورت گرفته که در خصوص این مذاکرات تمدید شده است یا پیشنهادتان به طرف ایرانی چیست؟ آیا این non-paper منتشر شود؟
یکی از گلایههای اصلیام از تیم مذاکرهکننده این است که مردم را محرم خودش نمیداند و میگوید مردم حق ندارند اطلاعاتی داشته باشند، مردم که هیچ، مسئولین مملکت هم حق ندارند. اصلاً مردم بدانند خود آقای ظریف گفت که مرا استیضاح هم بکنید یک کلمه به شما نمیگویم. سئوالم این است که شرمن در آنجا به اسرائیل و همه جا گزارش میدهد که چه گذشته است، اما مذاکرهکنندگان خودمان به ملت ایران گزارش نمیدهند. نمیدانیم دارند چه کار میکنند. آیا دارند عقبنشینی میکنند یا نه؟ به چه دلیل باید فقط افراد محدود و رئیس جمهور از آنچه که در مذاکرات طی میشود خبر داشته باشند و به هیچ جایی گزارش ندهند از مذاکرات، متاسفانه حتی شورای عالی امنیت ملی نیز از آنچه که در مذاکرات میگذرد نیز بی اطلاع است. سخنان آقای ظریف هم در مجلس با کلی گویی از مسائل همراه بوده است. حاصل صحبتهای آقای ظریف در مجلس آن بوده است که با چند کشور جلسه گذاشته شده است و اختلافاتی وجود دارد و این شد گزارشی که به ما میدهند.
این اعتراض بسیار جدی است و مجلس از آنچه که در مذاکرات میگذرد بی اطلاع است و به صورت پراکنده به نمایندگان مجلس خبر میرسدکه آمریکایی ها دوباره به مواضع اول خودشون برگشتند، برهمین اساس است که رهبر انقلاب میگویند که خوشبین نیستم البته قرآن کریم و عقل هم خوشبینی به اینها را قبول رد میکند.
در پاسخ به اینکه چرا مذاکره میکنید میگویند تحریم پدر مردم را در آورده است، قبول، حال سوال اینجاست که چه کسی این تحریم ها را بر ضد مردم انجام داده است؟ آیا عاقلانه است که کسی که با چاقو روی حلقوم مردم ایران نشسته است قرار است مشکل ما را حل کند، آیا این عاقلانه است؟ باید توجه شود که آمریکا از سر ضعف در مذاکرات آمده است یا این ما هستیم که از سر ضعف پای میز مذاکره آمدهایم! در حالی که نظم جدیدی در حال شکل گیری میباشد، پشت پرده مقاومت و پیروزی سوریه در منطقه چه بوده است؟ آیا غیر از این است که در قضیه سوریه ایران در مقابل اسرائیل و اردن و عربستان و دیگر کشورها ایستادگی کرده و پیروز شده است؟ همانطور که ایران در جنگ نیابتی در لبنان آمریکا را شکست داد، آمریکا در سوریه و عراق از ایران نیز شکست خورد و به قول تحلیلگر عرب وضد ایرانی که گقت: سران عرب بیدار باشید که ایران سه پایتخت جهان را تحت سیطره خود گرفته است و به دنبال آن است که پایتخت چهارم را نیز بگیرد!
با این تفاسیر چرا باید القا شود که ما از سر ضعف هستیم؟ باید به این نکات توجه شود که کدخدای منطقه ایران است. این صحبت ها براساس توهمات نیست بلکه براساس واقعیتی است که در حال رخدادن است میگوییم باید تیم مذاکره کننده نگاهش را تغییر دهد و چشم دوختن به دست دشمن بسیار خطاست واین باید برای مردم نیز جا بیافتد، بنده اینجا دست تکتک ملت عزیز را به خاطر تحمل مشکلات میبوسم وان شالله بعضی از مواجب بگیران و تبلیغاتچی های دشمن مقداری به هوش بیایند
این رابطه صمیمی که بین آقای ظریف و طرف آمریکایی برقرار شده است که حتی رسانه های خارجی یکی از دستاوردهای مذاکرات را آب شدن یخ رابطه ایران و آمریکا دانسته بودند، به نظر شما آیا نیاز است با طرف آمریکایی اینطور رابطه برقرار کرد؟
یکی از اشتباهاتی که در حال انجام شدن است نیز همین است به همین دلیل است که قرآن کریم میفرماید : يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُبِينًا
کفار را نباید به عنوان دوست و ولی برای خود انتخاب کنیم، به عنوان مثال کسی به اندازه شاه که با اینها دوست نبود، وقتی شاه فرار میکند حتی او را در آمریکا نگه نمیدارند و این چنین است نحوه برخورد استکبار با دوستانش، حاصل دوستی با سران کفر از نگاه قرآن کریم میفرماید: مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ - كسانى كه غير از خدا را اولياء خود برگزيدند، همچون عنكبوتند كه خانهاى براى خود انتخاب كرده و سستترين خانهها خانه عنكبوت است اگر مىدانستند!
اینکه به قول شرمن ما در مذاکرات با اسم کوچک همدیگر را صدا میزنیم هیچ حاصلی برای ما در برنخواهد داشت و تقاضایی که از مذاکره کنندگان عزیز داریم آن است که مسائل عقلانی ودینی را در برخود با دشمنان مردم رعایت بکنند و مصداق آیه ی شریفه ی : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ باشند. هرگاه از این مدار عقلانی وخدایی خارج شدیم ضربات بیشتری از دشمن خواهیم خورد، از آقای ظریف تقاضا داریم عزت ملت ایران در برخورد با آمریکا را جدی بگیرد