به گزارش نماینده، ماهنامهی مهرنامه در شمارهی اخیر [۱] خود پروندهای مبسوط را به جامعهی روحانیت مبارز اختصاص داده و از گذشته تا آیندهی فکری - سیاسیاش را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. همهی آنچه این پرونده میخواهد بیان کند در عنوان پرونده که «انشعاب دوم در روحانیت مبارز؟ » است، خلاصه میشود.
اولین مطلب این مجموعه به محمد جواد روح اختصاص دارد، وی در این پژوهش سیاسی سعی کرده است با ذکر دلایلی مسئله انشعاب دوم در روحانیت مبارز را به اثبات برساند. روح علت اصلی این انشعاب را مخالفت هاشمی با هشدار مهدوی کنی در خصوص تکرار مشروطه در زمان ریاست جمهوری ششم میداند.
وی برای اثبات مدعای خود اینطور استدلال میکند که: « مخالفت هاشمی رفسنجانی با هشدار مهدوی کنی و تاکید مهدوی بر اینکه سابقه هشدار او درباره تکرار مشروطه نه در دوم خرداد که به «قبل از انتخابات دوره ششم (ریاست جمهوری) » بر میگردد، نشان از آن دارد که دومین شکاف در جامعه روحانیت مبارز هم ریشهای دیرینه دارد و در این روزها که مهدوی کنی حدود سه ماه است در حال کما چشم بر هم گذاشته بیش از ۲۰ سال از جوانه زدن آن میگذرد. شکافی که به گفته دبیر کل جامعه روحانیت مبارز قبل از انتخابات ریاست جمهوری ششم (۱۳۷۲) درون این تشکلات روحانی بروز کرده بود، در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم (۱۳۹۲) به ظهور کامل بیرونی رسید؛ آنجا که جامعه روحانیت مبارز در قبال رد صلاحیت شاخصترین عضو دیگر خود، هاشمی رفسنجانی، سکوتی توام با رضایت از خود نشان داد و سپس از حمایت عضو دیگر خود، حسن روحانی، خودداری کرد تا دومین انشعاب در این تشکیلات با سابقه جمهوری اسلامی رخ داده باشد».[۲]
اما صبح امروز در نشستی خبری، حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم در مقام سخنگوی جامعه روحانیت مبارز با جوابهای بسیار دقیق خود به شبهات مطرح شده، مغالطات محمد جواد روح در اثبات مدعای خویش را عیان میکند.
مصباحیمقدم در پاسخ به سوالی درباره عدم واکنش جامعه روحانیت مبارز به تایید صلاحیت نشدن هاشمی رفسنجانی در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری میگوید: «با توجه به اینکه ما پایبند به سازوکارهای قانونی هستیم، آنچه که شورای نگهبان مبنا قرار داد و اعلام نظر کرد، آن را قانون تلقی میکنیم و در برابر قانون واکنش منفی نشان نمیدهیم. آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از بنیانگذاران جامعه روحانیت هستند و ما برای ایشان احترام ویژهای قائلیم. اکنون هم رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مورد احترام مقام معظم رهبری هستند و جامعه روحانیت هیچگاه تعرض به ایشان و نادیده گرفتن جایگاه ایشان را برنمیتابد و همواره سعی کردیم احترام ایشان محفوظ بماند، اما جامعه روحانیت تابع قوانین کشور است و از آن عدول نمیکند». [۳]
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در خصوص سوال دیگری مبنی بر اینکه چرا در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری جامعه روحانیت از حجتالاسلام روحانی حمایت نکرد، گفت: «البته بخشی از اعضای مرکزی جامعه روحانیت از آقای روحانی حمایت کردند، اما از آنجا که آقای روحانی تحت عنوان مجموعه اصولگرایی به انتخابات ورود نکرد، ما هم به بحث کاندیداتوری ایشان ورود نکردیم». [۴]
اما در پایان روح اینطور مینویسد که « طی ماههای گذشته دبیر کل جامعه روحانیت مبارز در حالت کما میان حیات و ممات روزگار میگذارند. موقعیت کنونی مهدویکنی بیشباهت به وضعیت جامعه روحانیت مبارز نیست، تشکیلاتی که گر چه هست، اما سالهاست که دیگر در عرصه سیاسی ایران نیست. تشکیلاتی که آنقدر ضعیف و کم اثر شده که منشعبیت از آن (هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، حسن روحانی و حتی چهرههای درجه دوم) ضرورتی به اعلام انشعاب و تبیین دلایل جدایی خود از آن نمیبینند».[۵]
و ما در پایان از محمد جواد روح اینطور سوال میپرسیم که اگر جامعه روحانیت مبارز اینقدر ضعیف و کم اثر شده است، پس چرا شما بلندترین مطلب زندگیتان را برای تضعیف و تخریب آن به نگارش در آوردهاید؟ ... که اگر به واقع اینطور بود قطعاً زحمت این همه مغالطهچینی را به خود نمیدادید!
[۱] شماره ۳۷، شهریور ماه ۱۳۹۳
[۲] مهرنامه، شماره ۳۷، صفحه ۱۰۳
[۳] http://www.tasnimnews.com/Home/Single/۵۰۵۹۱۹
[۴] همان
[۵] مهرنامه، شماره ۳۷، صفحه ۱۱۵