به گزارش «نماینده»، روزنامه کیهان مطلبی از چند رسانه بیگانه را در مورد دولت منتخب و نقش دکتر روحانی در حصر آقای منتظری منتشر کرده است:
اين مطلب را شبکه صهيونيستي بالاترين خطاب به آن طيف از گروههای تندرو و اپوزيسيون نوشته که با وجود دعوت يک سال گذشته به تحريم انتخابات، پس از مشاهده اوج گيری اشتياق عمومي نسبت به مشارکت در انتخابات، فيگور خود را عوض کرده و مدعي حمايت از حسن روحاني شده بودند. بالاترين دراينباره مينويسد: نکته تأسفبار دعوت شما به شرکت در نمايش جمهوري اسلامي و دفاع از يک آخوند بود. چطور هم شعار دموکراسي سکولار می دهيد و هم ادعاي حمايت از يک آخوند را داريد؟
پايگاه گويانيوز (از ديگر رسانههای وابسته به محافل ضدانقلاب) در تحليلي مشابه نوشته است: در انتخابات اخير، اپوزيسيون برانداز تقريبا يقين داشت که دعوت به تحريم اينبار با استقبال گسترده مردم روبرو خواهد شد. نه تنها اين گروه و بلکه حتي اصلاحطلبان نزديک به حکومت به هيچ عنوان شرکت مردم را پيشبيني نميکردند اما چگونه همانها از کسي حمايت کردند که سال ها نماينده و معتمد آيتالله خامنهای در شورای عالي امنيت ملي بوده و به روايت بعضی ها حتي از سرکوب دانشجويان در تير ۷۸ دفاع کرده است؟
گويانيوز درعين حال اپوزيسيون را متوهم توصيف کرده و نوشته است: واقعيات تاريخي و تحليل جامعه شناختي جامعه ايران نشان ميدهد که هيچ يک از گروههاي اپوزيسيون موجود، چه اصلاحطلب حکومتي، چه مذهبي، چه لائيک و سکولار، و چه سلطنتطلب نماينده اکثريت مردم ايران نيستند.
گويانيوز درباره علت دنده عقب گرفتن اپوزيسيون و جريان فتنه از تحريم انتخابات نوشت: عليرغم تحريم ساليان سال انتخابات در ايران، بخش قابل توجهي از مردم در حدود ۷۰درصد در انتخابات شرکت ميکنند.
يکي از عناصر ضدانقلاب نيز در نشريه فرانسوي نوول ابزرواتور تصريح کرد: حسن روحاني هرگز اقتدار جمهوري اسلامي و رهبری را زير سوال نبرده است. او هرگز از خط قرمزهای جمهوری اسلامی عبور نمیکند و به زودی اصلاحطلبان را نااميد خواهد کرد که خواستار آزادی بازداشتشدگان درگيریهای چهار سال قبل هستند. جمهوری اسلامي آنها را برانداز ميداند. روحاني همچنين از برنامه هستهاي ايران کوتاه نخواهد آمد.
برخي عناصر ضدانقلاب نيز معتقدند اين هنر جمهوري اسلامي است که در سيوچهارمين سالگرد تأسيس خود، اپوزيسيون را مجبور کرده دست از تحريم انتخابات بکشند و در خدمت حاکميت درآيند.
همچنين وب سايت بخش فارسي العربيه در مطلبي به قلم کوروش الف (از عناصر ضدانقلاب) تصريح کرده است: بالاخره توهمات اپوزيسيون نسبت به حسن روحاني فرو خواهد ريخت. اگر گذري به سوابق وي داشته باشيم، متوجه ميشويم او در طول سه دهه گذشته در خدمت جمهوري اسلامي بوده تا همکاري با اصلاحطلبان. او نقش ويژهاي در سرکوب اعتراضات (آشوب) سال ۷۸ و همچنين حصر آقای منتظری داشت. او ياور حاکميت و رهبری آن است. مواضع برخي از کنشگران مخالف جمهوری اسلامي درباره انتخاب روحانی بسيار کودکانه است.
بر اساس این گزارش کیهان و با وجود ادعای خبرگزاری عربیه، پیش از این حسن روحانی در رابطه با ماجرای حصر آقای منتظری در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بود: رئیس عالی شورای امنیت ملی رئیس جمهور است نه دبیر آن و در آن موقع آقای خاتمی رئیس بودند. من در مورد آیتالله منتظری باید بگویم که کسی که به مدت یک سال و نیم جلسات متعدد گذاشت و حصر را از روی ایشان برداشت من بودم و برداشتن حصر با نامه من و از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی انجام شد.
البته اینکه آقای روحانی ماجرای رفع حصر را به صرف یک نامه رسمی از مجموعه ذیربط خود تقلیل داده اند خود جای بحث دارد اما عامل اصلی در رفع حصر آقای منتظری وضعیت جسمی ایشان و تدبیر مقام معظم رهبری بود که پس از مدت پنج سال در سال 1381 واقع شد. وجه مغفول این ماجرا نقش دکتر روحانی در آبان ماه سال 1376 و ماه های پس از آن و در ابتدای حصر آقای منتظری است.
آیت الله مروی، معاون سابق قوه قضاییه در همایش ائمه جمعه در آذر ماه سال 1388 زوایایی از جریان رفع حصر آقای منتظری را تشریح کردند:
پس از مطرح شدن قضیه حصر در جامعه مدرسین، آیت الله امینی خدمت آقا رسیدند و مقام معظم رهبری فرموند: من قصد ندارم در این قضیه امر و نهی کنم که این حصر برداشته شود یا نشود چرا که برای برداشتن حصر از جایی که ممکن است کانون فتنه، مایه انحراف جوانان و سبب امید بستن دشمن شود حجت شرعی لازم است تا بتوان در روز قیامت بدان تمسک کرد. معظم له از آیت الله امینی که با آقای منتظری سابقه رفاقت داشته اند، خواستند که بدون اعلام رسمی، مصاحبه یا ثبت و ضبط شخصا نزد آقای منتظری رفته و شفاها از ایشان قول بگیرند که پس از برداشته شدن حصر غیر از درس و بحث و کارهای خودشان به کارهای ضد نظام دست نزنند.
رهبر معظم به کمترین کار در این زمینه بسنده کردند تا صرفا حجت شرعی داشته باشند تا اگر خلاف آن صورت گرفت بتوانند قول آقای منتظری را به ایشان گوشزد نمایند. اما زمانی که آیت الله امینی برای این کار به منزل آقای منتظری رفتند که ایشان آیت الله امینی را راه نداده و گفتند یا دستور می دهند حصر بداشته شود یا اینکه هیچکس حق ندارد وارد شود.
مورد دیگری که مقام معظم رهبری عنایت ویژه نشان داند زمانی بود که آقای زاهدی درخواست کردند در یک ملاقات خصوصی و طولانی همراه با آیت الله مومن خدمت آقا برسند و راجع به آقای منتظری صحبت کنند. ظرف دو یا سه روز جلسه ای با حضور این دو بزرگوار و مقام معظم رهبری تشکیل شد و یک ساعت و چهل و پنج دقیقه به طول انجامید. پس از جلسه، این دو بزرگوار قانع شدند و گفتند «آقا دنبال حجت شرعی می گردند».
اوضاع به همین منوال بود تا اینکه یکی از وزرا که با بیت آقای منتظری مرتبط است در هیات دولت گزارش داد که حال آقای منتظری خوب نیست و ایشان به علت محصور بودن روزی 16 تا 17 ساعت می خوابند که برای فردی در این سن علامت خوبی نیست. در آن جلسه آقای خاتمی به وزیر بهداشت دستور داد یک تیم پزشکی به قم بفرستند تا گزارشی از وضعیت جسمی ایشان تهیه کنند. معاون وزیر بهداشت که پزشک خوبی است همراه یک تیم پزشکی به قم رفته و طی گزارش اعلام می کنند حصر آقای منتظری سبب شده است که ایشان دلمردگی و افسردگی پیدا کند. زمانی که آقای خاتمی در جلسه هفتگی خود با مقام معظم رهبری این قضیه را عنوان می کنند رهبری دستور می دهند شورای عالی امنیت ملی این قضیه را پیگیری کنند.
لازم به ذکر است که در این قضیه نامه آقای طاهری یا نامه نمایندگان مجلس کوچکترین تاثیری بر اراده الهی آقا نداشته اند و اصولا اینها کوچکتر از آن هستند که بتوانند در برابر ایمان آقا ابراز وجود نمایند. مقام معظم رهبری همواره بر حسب تکلیف شرعی خویش عمل نموده و به قضایایی که ممکن است در نظر برخی مهم باشد اعتنایی ندارند؛ یکی از بزرگان به آقا گفته بود ممکن است دستور شما به شورای امنیت ملی را معلول و متاثر از نامه آقای طاهری و نمایندگان مجلس بدانند در این صورت آقای طاهری در چشم مردم بزرگ می شود؛ لذا بهتر است کمی صبر کنید تا آبها از آسیاب بیافتد. آقا در پاسخ فرمودند: من در برنامه ها و موضع گیری های خود اینگونه محاسبه نمی کنم و صرفا تابع تکلیف شرعی خویش هستم و غیر از حجت شرعی چیزی برایم مهم نیست. من تا دیروز حجت شرعی داشتم ولی امروز اینکه کار من به حساب زید و عمرو گذاشته شود برای من حجت شرعی محسوب نمی شود لذا بنده با توجه به بیماری آقای منتظری نمی توانم ایشان را به این بهانه که ممکن است آقای طاهری بزرگ شود، در حصر نگه دارم؛ چرا که در این صورت در روز قیامت نمی توانم پاسخگو باشم.