«نماینده»/ ابوالفضل عمویی -عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: ادعای چند روز پیش روزنامه «وال استریت ژورنال» که در گزارشی آورده بود آمریکا اعمال تحریمهای جدید علیه فروش نفت جمهوری اسلامی ایران به چین در صورت شکست مذاکرات وین را در دستور کار خود قرار داده، در این مقطع زمانی کمی عجیب به نظر میرسد. سیاست خصمانه جدید در حالی است که مذاکرات هستهای میان تهران و ۱+۴ جریان دارد و مقامات واشنگتن نیز در مورد احیای این توافق اظهارات خوشبینانهای داشتند. پس رویکرد دوگانه کاخ سفید و ادعای بررسی اعمال تحریم علیه ایران را چگونه میتوان توضیح داد؟
پیش از هر چیز نباید از یاد برد که با وجود ششدوره مذاکرات برجامی در وین، طرف آمریکایی حتی حاضر نشده لغو تحریمها به عنوان اولین پیششرط ایران را بپذیرد و عملیاتی کند. در موضوع تحریمهای بخشی اگرچه تا حدودی منطق ایران حاکم شده، اما در تحریم اشخاص، از نزدیک ۱۵۷۰ مورد، هنوز بیش از ۵۰۰ تحریم پابرجاست. باقیماندن این عدد تحریم مانع انتفاع اقتصادی واقعی ایران با وجود امضای هرگونه توافقی خواهد بود. در موضوع راستیآزمایی هم طرف آمریکایی حاضر نیست بیش از ۴۸ ساعت زمان در نظر بگیرد که از نظر ما این بسیار ناکافی است و به این دلیل است که مذاکرات هنوز به نتیجه و سرانجامی نرسیده است.
پس به نظر میرسد آمریکا به عنوان نقضکننده برجام که خواهان بازگشت بدون هزینه به این توافق است در حالی که با مقاومت تهران مواجه شده، چرخش به سبک و سیاق گذشته در مذاکرات را در پیش گرفته است، همان چیزی که در عالم سیاست از آن به سیاست «چماق و هویج» تعبیر میشود. ایالات متحده داعیهدار حمایت از دیپلماسی در مواجهه با جمهوری اسلامی است با این وجود از ابزار تحریم دل نکنده. مطرح شدن دو باره موضوع تحریم هم جنگی رسانهای بیش نیست و به این جهت است که به زعم خود میخواهند اعمال فشار کنند تا تهران همین نتیجه ناقص را برای تداوم برجام بپذیرد. البته خودشان هم میدانند که این تهدیدات بیاثر است چرا که آنها تاکنون هرچه در چنته داشتهاند رو کردهاند. از سوی دیگر ایران به روشهای انحصاری و ناشناختهای برای فروش نفت خود دست یافته و علاوه بر آن بازار نفتی کشورمان متنوع است و دشمن شناختی از آن ندارد. همچنین ایالات متحده بخوبی میداند که درگیر شدن با چین در موضوعات اقتصادی بسیار سنگین است و هزینههایی به دنبال دارد که آنها از مواجهه با آن واهمه دارند. با همه این احوال اکنون این طرف آمریکایی است که ناچار به مذاکره با کشورمان است. اما در شرایطی که ایالات متحده همچنان بر سیاست چماق و هویچ خود تکیه کرده و از سوی دیگر به مذاکره به عنوان اهرمی برای فشار بیشتر به کشورمان مینگرد ما باید حواسمان جمع باشد و در دام و بازی کثیف آنها گرفتار نشویم. کلید حل چالش هستهای به مواضع طرف آمریکایی باز میگردد و اکنون توپ در زمین آنهاست. اگر آماده بوده و تحریمها را لغو و فرصت راستیآزمایی را فراهم کنند و تضمین لازم را برای حفظ توافق بدهند در آنصورت میتوان به احیای برجام امیدوار بود والا در قبال هرچه پیش آید مسئولیت با واشنگتن است.