به گزارش «نماینده»، «مجلس نهم در برابر فساد سکوت کرد»، «مجلسی می خواهیم که در برابر تاراج اموال عمومی سکوت نکند»، «مجلسی نمی خواهیم که علیه همه کشور شعار دهد»، «اختلاسها زمانی که چشم مجلس کور شد رخ داده است» و...
اینها نمونه هایی از اظهارات اصلاح طلبان و حامیان دولت در روزها و هفته های اخیر علیه مجلس نهم بوده است. نگاهی گذار به اهم مواضع دولتیها و اصلاح طلبان نشان می دهد از دیدگاه ایشان مجلس نهم مجلس مورد نظر و تایید آنها نبوده و اصولا این گروه تلاش دارد تا با استمرار خط نقد مجلس نهم، کرسی های مجلس دهم را از آن خود کند. حجم انتقادات و اعتراضات از مجلس فعلی به حدی است که از منظر این طیف نه تنها هیچ نکته مثبتی در عملکرد مجلس نهم دیده نمی شود بلکه این مجلس در همه حوزه ها از سیاسی و اقتصادی گرفته تا هسته ای و زنان و اجتماعی و... نیز عملکرد غیرقابل دفاعی دارد.
اگر فرض بگیریم که همه گفته ها و نوشته های دوقلوی حامیان دولت و اصلاح طلبان صحیح باشد و هیچ نقطه مثبتی در تاریخ مجلس نهم وجود نداشته باشد یا این مجلس ناموفق بوده باشد و در نتیجه ایشان عزم خود را برای اصلاح خانه ملت جزم کرده باشند، آن وقت جای یک سئوال اساسی باقی می ماند که به نظر می رسد تا کنون بی پاسخ مانده و با سکوت معنادار منتقدان مجلس فعلی روبرو شده است: اگر مجلس نهم مظهر همه بی تدبیری ها و فسادها و ناکارآمدی هاست چرا رییس فراکسیون اکثریت این مجلس در فهرست اصلاح طلبان و حامیان دولت قرار دارد و چرا نام رییس این مجلس در صدر فهرست حضرات در قم قرار گرفته است!؟
قاعدتاً منظور منتقدان مجلس نهم از این مجلس، اکثریت نمایندگان قوه مقننه در دوره نهم است و الا اقلیت مجلس که زور و توانی برای تاثیرگذاری بر اقدامات و برنامه ها ندارد. همان گونه که کسی نمی تواند نمایندگان اقلیت مجلس ششم را مسئول اشکالات و اشتباهات آن مجلس بداند، نمی توان اقلیت مجلس نهم را هم مسئول اشکالات این مجلس دانست. انصاف بدهید که نمی توان عملکرد رییس مجلس و نیز رییس فراکسیون اکثریت مجلس (فراکسیون رهروان) را هم از کلّیت مجلس جدا کرد یعنی نمی توان ادعا کرد که عملکرد آقای دکتر علی لاریجانی به عنوان منتخب اکثریت نمایندگان مجلس و دکتر کاظم جلالی به عنوان رییس فراکسیونی که اکثر نمایندگان –حتی نمایندگان اصلاح طلب- در آن عضو هستند جدای از سایر نمایندگان مجلس است و تفکر این دو متفاوت از قاطبه نمایندگان است چرا که اگر چنین بود بر این مصادر قرار نمی گرفتند بنابراین جای این سئوال باقی است که چرا منتقدان و معترضان مجلس نهم نام کسانی را در فهرست خود گنجانده اند -و در قبال آن مجبور به حذف برخی دیگر از همفکران خود شده اند- که دستکم بخش مهم خط مشی، برنامه ها و جهتگیریهای اساسی مجلس فعلی به تشخیص آنها بوده است. آیا می توان مجلس نهم را بدون اصلاح راس و بدون کم و زیاد اکثریت آن اصلاح کرد؟ اگر –از نظر ایشان- مجلس مسبب همه مشکلات است، آیا دامن روسای آن از اتهامات بری است؟
برای پذیرش انتقادات مدافعان دولت از مجلس نهم باید همراهی های پررنگ قوه مقننه با قوه مجریه از رای کمنظیر به وزرا در ابتدای کار دولت یازدهم تا عدم رای به استیضاح وزرای راه و آموزش و پرورش و نیز هماهنگی نزدیک با دولت در ماجرای برجام را نادیده بگیریم، بایدی که باورش سخت است.
به نظر می رسد که هیاهوی اخیر حامیان دولت و اصلاح طلبان در حمله به مجلس نهم بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، برای انحراف افکار عمومی، فرار از پاسخگویی و پریدن از موضع دفاع به حمله است.