شناسهٔ خبر: 105730 - سرویس تاریخ

برگی از خاطرات اسدالله علم (۲) ؛

عکس / وقتی توهم باعث سقوط یک شاه قدر قدرت می شود !

توهم بد دردی است آن هم وقتی یک مقام عالیرتبه گرفتار آن باشد ، شاه یکی از مقامات متوهم تاریخ ایران بوده که این توهم به بهای سقوط و مرگ ذلیلانه اش تمام شد ...خاطرات اسدالله علم پر است از این توهمات ...توهماتی که علم راوی آن است ...

به گزارش «نماینده» در خاطرات ۲۶ بهمن ۱۳۵۰ اسدالله علم می خوانیم : با هواپیمای چارتر ایران ایر به همراه شاه به زوریخ رفتم ، درباره اوضاع بین المللی و انواع مختلف سلاح ها صحبت کردیم ...گرفتاری های خانوادگی من ...شاه حسابی سرحال است گفت : « ببین اوضاع چگونه خود به خود جور شد . مشکل نفت حل شد ، باران در سراسر ایران بارید ، رهبری ایران در سراسر خاورمیانه مورد قبول سراسر دنیا است ...من بر اثر تجربه دریافته ام که هر کسی با من در بیفتد پایان غم انگیزی پیدا می کند . ناصر که دیگر وجود ندارد . جان و رابرت کندی هر دو کشته شدند ، برادرشان ادوارد هم که آبرویش رفته ، خروشچف از کار برکنار شد ، این لیست پایان ندارد . همین فرجام در انتظار دشمنان داخلی من نیز هست ؛ مصدق را ببین ، همین طور قوام ...»

اسدالله علم

هفت سال پس از این تاریخ ...در بهمن ماه ۱۳۵۷ ...اسدالله علم بر اثر بیماری سرطان دار فانی را وداع گفته و شاه نیز بر اثر انقلاب شکوهمند اسلامی ملت ایران از کشور فراری شده بود !