نماینده؛ امیر ابراهیم رسولی/ هر وقت علی مطهری راجع به مطلبی، موضع می گیرد یا راجع به موضوعی صریح صحبت می کند می گویند پدر مرحومش شهید مطهری هم همین گونه بود اهل ملاحظه نبود آزاده بود. او هم همینطور است.
اتفاق تأسف انگیز لغو انتخابات هیئت نظارت بر مطبوعات در صحن مجلس جهت معرفی یک نماینده آنچنان تلخ بود که شاید تا مدتها از اذهان خارج نشود و در این بین نام علی مطهری با آن گره خورده است. به نظر بسیاری از نمایندگان ملت که مصاحبه های آنان نیز موجود است در حالی که انتخابات داخل کمیسیون فرهنگی طبق روال قانونی انجام و دو نفر که آراء بیشتری داشتند به صحن معرفی شدند این آقای مطهری بود که رأی کمتری داشته و نتوانسته جزء معرفین باشد و آقای رئیس نیز با تذکر ساده ای انتخابات را در موعد مقرر لغو می کند.
سخن ما با آقای رئیس نیست که البته قدرت دارد و به نظر بعضی نمایندگان با تشخیص خود عمل کرده نه آیین نامه، اما آقای مطهری که دم از حق و عدالت و انصاف می زند و به آزادگی مشهور شده چگونه تاب آن دارد به خاطر منافع شخصی اینچنین حقوق نمایندگان مردم و قانون پایمال شود.
ما به رابطه فامیلی آقای رئیس و آقای مطهری کاری نداریم اما بالاخره مصاحبه های بعضی نمایندگان نشان می دهد این شائبه ها در قضاوت آنان بی تأثیر نبوده و نیست.
آقای مطهری عزیز، برادر من خوب رأی نیاورده ای بپذیر و به نمایندگان مردم احترام بگذار. چطور سال گذشته که با همین روال کار انجام شد ابهامی نبود، برداشتی و مصلحتی در کار نبود چه شد تا شما انتخاب نشدی دنیا تپید.
عملکرد هیئت رئیسه محترم مجلس در این مورد و بعضی موارد دیگر که با اعتراضات نمایندگان مواجه شده نشان از ابهاماتی دارد که می توان نمود آن را در انتخابات اخیر هیئت رئیسه دید. آنجا که آقای رئیس در حالی که تنها کاندیدای شاخص است حدود ۱۸۰ رأی می آورد و رئیس می شود و نائب او با رأیی مرزی موفق به حضور در هیئت رئیسه می شود. به نظر می رسد آقایان پیام آراء خود را در انتخابات هیئت رئیسه درک نکرده که این گونه عمل می کنند.
و اما سخن آخر اینکه بهتر است آقای مطهری در کمال شهامت با همان روحیه حق طلبی خود این قائله را ختم کند و با شجاعت بگوید که در مقایسه با دو نفر دیگر رأی کمتری داشته و طبق آیین نامه کمیسیون حداقل دو نفر را باید معرفی کند که کرده و او با پذیرفتن این واقعیت و حقیقت باعث شود تا در اولین جلسه علنی، انتخاباتی که بی دلیل برگزار نشده به روال قانونی و طبیعی برگزار شود و همکارانش هم از وی خاطره ای خوب به یادگار ببرند و البته داستان آقای رئیس حکایتی دیگر است که فرصتش در این مجال نیست.
نظرات مخاطبان 0 1
۱۳۹۳-۰۵-۰۴ ۰۳:۳۱ 0 0
آقای علی مطهری از زمان شهادت پدرش دچار نوعی عقده روحی شده است. این عقده در سال 68 به حالت شدید تری رسید و روز به روز بیشتر شد. چرا که فکر می کند ار پدرش زنده بود الان رهبر بود و او هم برای خودش چه کسی بود! این احساسی است که فرزندان شهید بهشتی و خیلی دیگر از بزرگان هم دارند. لذا علی مطهری این عقده خود را به شکل مخالفت با هر چیزی که رهبری می گوید بروز می دهد. آن زمانی دولت اصلاحات بود و البته نسبتا مورد حمایت رهبری بود او تا به عنوان یک مخالف ساده آن دولت حرف می زد. ولی زیاد یاد ماجرای حجاب نبود. یا مثلا همه آن زمان هاشمی را در خط رهبری می دانستند و لذا مطهری هم بشدت مخالف هاشمی و خانواده اش بود. پس همه فکر می کردند علی مطهری یک اصولگرا است! تا جایی که حامیان احمدی ن/زاد او را خودی تصور کردند. اما بعد از انتخاب احمدی نژاد و حمایت های روز افزون رهبری از احمدی نژاد او هم شروع کرد به فاصله گرفتن از احمدی نژاد و مخصوصا از زمانی رهبری گفت نظر احمدی نژاد به من نزدیکتر است دیگر چماق برداشت و هر جا دستش آمد کوبید توی سر احمدی نژاد و شد حامی هاشمی! بعد از روزی که رهبری در مورد حجاب گفت صرفا نقص ظاهر است - که باز هم تایید مواضع احمدی نژاد بود- حجاب شد موضوع اول دغدغه های مطهری !. بعد که ماجراهای وزیر اطلاعات و مصلحی پیش آمد و رهبری از مصلحی حمایت کرد،آقای مطهری با وزیر اطلاعات سابق چپ افتاد. و مشکل آقای مطهری یک مشکل روحی و روانی است و عقده ای که دارد. لهذا می بینید که همه مواضع او با در نظر گرفتن مواضع رهبری قابل توجیه است. صبر کنید ببینید رهبری چه می گوید تا مطهری هر طور شده به عنوان مخالف آن موضوع یک کاری انجام دهد. حمایتهای شدید او از منتظری و تعریف هاطرات پدرش با منتظری را بخوانید تا بفهمید مشکل او دقیقا کجا است.