شناسهٔ خبر: 154812 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: مهر

انعکاس مسیر پرافتخار گذشته در راه پرامید آینده

رمضانی «بی‌شک اعتماد به جوانان و سپردن امور به آنها ترسی ندارد؛ فاجعه سیل اخیر در کشور نشان داد در صحنه عمل این جوانان هستند که در هر لباس و پیشه‌ای، مغز متفکر امور هستند.»

«نماینده»/مهدی رمضانی*: وقتی در اواخر تابستان ۱۳۵۹، رژیم بعث عراق به بازی‌گردانی آمریکا و دولت‌های استعماری شرق و غرب و با حمایت بی‌دریغ کشورهای عربی منطقه بنای تجاوز به خاک ایران را گذاشت، شاید هرگز از قدرت فکری و عملی جوانان ایران مطلع نبود. از همین‌رو بود که صدام، طی مصاحبه‌ای با خیالی واهی در پاسخ به خبرنگاران گفته بود: «بقیه سوالات را حداکثر یک هفته دیگر در مصاحبه بعدی در تهران پاسخ خواهم داد!» اما نسل جوان انقلابی ایران، با حضوری به‌موقع و اثرگذار در میدان نبرد، تمام این نقشه‌ها را بر هم زد.

صفحات تاریخ پرافتخار جنگ تحمیلی مالامال از مجاهدت‌های غرورآفرین جوانان ایران است. خلاقیت‌ها و ابتکار عمل‌هایی که با تکیه بر توان داخلی توسط جوانان رزمنده ایرانی رقم خورد در تاریخ جنگ‌های نظامی جهان کم‌نظیر بود، به‌طوری که بن‌بست‌های بزرگی را از سر راه برداشت. هرچند شواهد بی‌شماری از این دست در دوران هشت ساله دفاع مقدس وجود دارد، اما در این نوشتار نمونه‌هایی از ابتکارات فرماندهان جوان جنگ از نظر می‌گذرد.

جوانی ۲۵ ساله بر بلندای فناوری موشکی ایران

با افزایش حملات هوایی دشمن بعثی، در سال ۱۳۶۳ شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت ۱۳ نفر از یگان توپخانه سپاه پاسداران به فرماندهی جوانی ۲۵ ساله به نام حسن طهرانی مقدم را برای گذراندن آموزش نظامی عازم سوریه کند تا بتوانند پس از گذراندن دوره‌های آموزشی، اولین یگان موشکی ایران را راه‌اندازی کنند. بدین‌ترتیب، نخستین گام برای تشکیل یگان موشکی با هدف آموزشِ شلیک و به‌کارگیری موشک به منظور دادن پاسخ موشکی به حملات راکتی ارتش بعث برداشته شد.

روز پنجشنبه ۳ آبان همان سال، حسن طهرانی مقدم، جوانی که فرماندهی توپخانه سپاه را هم برعهده داشت، همراه با تیم خود عازم سوریه شدند و بلافاصله، کار آموزش را آغاز کردند. طی زمان اندکی، طهرانی‌مقدم و گروهش موفق شدند با برنامه‌ریزی فشرده، آموزش‌های لازم را کسب کنند.

سپس گروه افسران جوان ایرانی، به عنوان اولین افسران موشکی جمهوری اسلامی، بعد از مدت اندکی در ۱۱ دی ماه راهی تهران شدند تا ماحصل آموزش‌های خود را در میدان نبرد به کار بگیرند. این تیم به سرعت خود را به پادگان شهید منتظری در غرب کشور رساند تا در بستری جدید، که اتفاقاً جوان دیگری از یگان توپخانة سپاه به نام امیرعلی حاجی‌زاده آن را فراهم کرده بود، فعالیت اولین تیم موشکی سپاه را آغاز کند.

تلاش این تیم جوان خیلی زود نتیجه داد؛ به گفته محسن رضایی: «با وجود آنکه دستیابی به موشک و ساختن آن نیازمند یک تکنولوژی بالا بود و کمتر کسی باور می‌کرد، حسن مقدم با توکل به خدا کار را شروع کرد… حسن و تیمش ظرف دو ماه این موشک‌ها را عملیاتی کردند و به محض اینکه عراق موشک زد، ما هتل الرشید را که محل تجمع دیپلمات‌ها بود زدیم…».

تغییر استراتژی جنگ توسط یک جوان ۲۵ ساله

جوان دیگری که در دوران دفاع مقدس خوش درخشید، حسن باقری بود. او که به ناکارآمدی شیوه‌های تکراری جنگ، استراتژی زمین سوخته و زمین‌گیرشدن نیروهای نظامی پی برده بود، ضرورت تغییر استراتژی جنگ را مطرح کرد. او عقیده داشت: «باید به خود جرأت داد. این نوع جنگیدن به درد نمی‌خورد و لازم است که استراتژی در این جنگ عوض شود.»

شهید حسن باقری، دانشجوی ۲۵ ساله‌ای که در باور هیچ‌کس نمی‌گنجید با تأسیس واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، واحدی که بعدها نبض دفاع مقدس هشت‌ساله مردم ایران را به دست گرفت، مسیر جنگ را دگرگون کرد.

تنها پس از گذشت سه ماه از جنگ تحمیلی، در تمام محورهای جنوب نیروهای اطلاعات- عملیات کوچک‌ترین تحرک دشمن را گزارش کردند؛ به‌طوری‌که ستاد عملیات جنوب (گلف) اطلاعات کاملی از دشمن در دست داشت و تمام راه‌های تدارکاتی، مقرهای فرماندهی و خطوط دشمن به طور کامل مشخص شد. تشکیل بایگانی اسناد جنگ، ترجمة اسناد و شنود بی‌سیم دشمن، طراحی گردان‌های رزمی و سازماندهی آن از دیگر اقدامات ماندگار این جوان خوش‌فکر در طول جنگ تحمیلی بود.

خلاقیت و ابتکار یک جوان خوش‌فکر در جنگ تحمیلی

به گفته محسن رضایی «در ابتدای سال سوم جنگ، ما به بن‌بست رسیدیم و هر جا حمله می‌کردیم شکست می‌خوردیم.» تا اینکه جوانی ۲۲ ساله به نام علی هاشمی به فرماندهی قرارگاه جنگ (قرارگاه سری نصرت) منصوب می‌شود. بنابر خاطرات فرماندهان جنگ هرچند استفاده از دریای عظیم هور در والفجر مقدماتی ممکن نشد، اما با تلاش‌هاش شهید علی هاشمی، تسلط بر هور امکان‌پذیر گشت. محسن رضایی نقل می‌کند: «آن‌قدر علی هاشمی و دوستانش بر هور مسلط شده بودند که یک هفته قبل از عملیات خیبر تصمیم گرفتیم همة فرماندهان جنگ را با لباس مبدل عربی و دشداشه و چفیه سوار بلم‌ها کنیم و فرستادیمشان به کنار دجله تا آنها به زمینی که قرار بود بسیجی‌ها چند روز بعد عملیات بکنند، دست بزنند و اوضاع را بررسی کنند».

ثمره تلاش رزمندگان قرارگاه نصرت با تلاش‌ها و فرماندهی علی هاشمی عملیات‌های بزرگی مانند خیبر و بدر بود. بنابر گفته‌های محسن رضایی: شاید هیچ عملیاتی به اندازۀ عملیات خیبر و بدر این‌قدر محرمانه نبود، ما برای شکستن بن‌بست در جنگ، قرارگاه نصرت را تشکیل دادیم و ثمرۀ آن تلاش‌ها فتح جزایر خیبر و ناامن‌شدن جادۀ شمال به جنوب عراق بود که تا پایان جنگ تقریباً برای عراقی‌ها از خاصیت افتاد و همچنین تجربۀ هور باعث فتح فاو و عملیات پیروزمندانه کربلای ۵ شد. ما هم در فاو و هم حمله به پنج ضلعی و شلمچه از تجربه هور و قرارگاه نصرت استفاده کردیم.»

ساخت بی‌سابقه‌ترین پل شناور توسط رزمنده جوان ایرانی

با طولانی‌شدن جنگ و مسلح‌کردن زمین توسط ارتش بعثی، انجام هر عملیات نیاز به فعالیت‌های گسترده مهندسی به منظور آماده‌سازی عقبه و سازماندهی تلاش‌ها برای انجام اقداماتی در حین عملیات بود. در عملیات خیبر، مهندس بهروز پورشریفی ۲۸ ساله با ارائه طرحی، از طریق فشرده‌کردن یونولیت و قرار دادن آن در زیر یک ورق فلزی عاج‌دار، توانست پل معلق خارق‌العاده‌ای بسازد. با ابتکار این جوان، پلی به طول ۱۳ کیلومتر و عرض ۴ متر برای عبور خودروهای سبک، در حین عملیات خیبر احداث شد که توانست مشکل تردد رزمندگان اسلام را پس از پایان عملیات خیبر حل نماید.

طراحی و ساخت این پل توسط یک جوان ایرانی موجب حیرت رسانه‌ها و مقامات غربی شد. به طوری که خبرگزاری فرانسه در سوم فروردین ۱۳۶۳ اعلام کرد: «به گفته مسئولان دولتی امریکا، دست یازیدن به پل قایقی با چنین طولی در تاریخ نظامی مدرن بی‌سابقه است.»

نوآوری‌های فرمانده جوان پشتیبانی - مهندسی جنگ

از دیگر جوانان خط‌شکن دفاع مقدس می‌توان به شهید محمد طرح‌چی ۲۶ ساله اشاره کرد. زمانی که فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر شکست حصر آبادان صادر شد، وی به اتفاق چند تن از دوستانش طرح و اجرای جاده استراتژیک ماهشهر آبادان را پیاده کرد. این جاده که در ۵ کیلومتری نیروهای بعثی ساخته شد، نقش سرنوشت‌سازی در شکست حصر آبادان داشت.

از جمله ابتکارات وی در زمان فرماندهی پشتیبانی - مهندسی جنگ می‌توان به اجرای طرح‌های نظامی مانند: احداث اولین خاکریز توسط بولدوزر در جاده خرمشهر، پیشنهاد طرح ایجاد جاده در باتلاق، ایجاد راه باریکه برای دسترسی به سوسنگرد و … اشاره کرد.

ناکامی دشمن در برابر اراده جوانان ایرانی

بدین‌ترتیب دشمن متجاوز بعثی که از سوی سردمداران غرب و شرق تجهیز می‌شد، زمانی که با ابتکار عمل، جسارت و دلاوری جوانان این مرز و بوم مواجه شد، چاره‌ای جز فرار از میدان نبرد نداشت. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی: «در اوّل جنگ، با ضعف تدارکاتی‌ای که ما داشتیم، بعضی‌ها می‌گفتند در مقابل صد دستگاه تانک، صد دستگاه تانک لازم است؛ بدون آن نمی‌شود مبارزه کرد. همین جوانان ما و همین شماها نشان دادید که نخیر، در مقابل صد دستگاه تانک، صد دل و صد نفر فداکار لازم است که جان خود را کف دست گیرند. صدها تانک به وسیله صدها جوان دلدار که یا با یک آر.پی.جی یا سلاح مشابه آن جلو رفتند، عقب‌نشینی کردند - این مکرر اتفاق افتاد - آخر هم دشمن را ناکام گذاشتند. دشمنی که با آن همه تجهیزات و پشتیبانی‌های بین‌المللی آمده بود - که امروز یواش یواش به آن اعتراف می‌کنند - مجبور شد ناکام از این مرزها عقب بکشد و ذلیل شود. این موفّقیت به خاطر همین شجاعت‌ها و ایمان‌ها بود؛ اینها را باید زنده نگه دارید.»

همین حماسه‌سازی‌های جوانان در میدان نبرد بود که باعث شد امام خمینی نیز در مقام تمجید از آنان، عملکرد غرورآفرینشان را بستایند. ایشان حضور جوانان در صحنه را ضامن دوام مملکت دانسته و فرمودند: «این جوان‌های ما که الان در سرتاسر کشور به جنگ می‌روند و در‏‎ ‎‏جبهه‌ها آن‌طور حماسه‌ها می‌آفرینند، تا این جوان‌ها هستند و‏‎ ‎‏ان شاءالله هستند نمی‌تواند کسی به این مملکت صدمه وارد‏‎ ‎‏کند.»

بی‌جهت نیست که رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی در بیانیة گام دوم انقلاب، نسل جوان را مخاطب قرار داده و آنان را محور تحقق نظام پیشرفته اسلامی می‌دانند: «راه طی‌شده فقط قطعه‌ای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمان‌های بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشته‌ها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه میدان‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بین‌المللی و نیز در عرصه‌های دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربه‌ها و عبرت‌های گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیه انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته اسلامی بسازند.»

اعتماد به نسل جوان، تجربه‌ای است که انعکاس آن را در مسیر پرافتخار گذشته می‌توان دید. اقدامات و تأکیدات عملی و علنی رهبر انقلاب نیز به روشنی مشخص‌کننده مسیر اجرایی این مهم برای امروز و فرداست؛ روش اجرایی این موضوع در گام دوم انقلاب، خطی علنی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده‌اند. اما گویا برخی نمی‌خواهند یا نمی‌توانند آن را درک کرده و شرایط عمل به آن را فراهم سازند. بی‌شک اعتماد به جوانان و سپردن امور به آنها ترسی ندارد؛ فاجعه سیل اخیر در کشور نشان داد در صحنه عمل این جوانان هستند که در هر لباس و پیشه‌ای، مغز متفکر امور هستند.

*معاون توسعه کتابخانه و کتابخوانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور 

نظر شما