شناسهٔ خبر: 83876 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا

خاطراتی از شهید الله‌دادی در دفاع مقدس

 محمد علی الله دادی   یکی از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله گفت:شهید الله‌دادی با سن کمی که داشت بسیار زود رشد کرد و توانست با همکاری شهید زندی‌نیان بحث آتش پشتیبانی و نحوه اجرا آن را انجام بدهد و قسمتی به عنوان تطبیق آتش را آماده کرد.

به گزارش نماینده، محمدرضا مغفوری در گفت‌وگو با ایسنا، درباره چگونگی آشنایی‌اش با شهید «محمدعلی الله‌دادی» توضیح داد: در جریان عملیات «بدر» با شهید الله‌دادی آشنا شدم. او در سال ۶۳ جذب یگان ادوات لشکر ۴۱ ثارالله شد و با شهید مهدی زندی‌نیان کار کرد.

وی افزود: شهید الله‌دادی با سن کمی که داشت بسیار زود رشد کرد و توانست با همکاری شهید زندی‌نیان بحث آتش پشتیبانی و نحوه اجرا آن را انجام بدهد و قسمتی به عنوان تطبیق آتش را آماده کرد.

این رزمنده با روایت خاطره‌ای گفت: یادم است پیش از عملیات «کربلا۴» بود که روزی شهید زندی‌نیان من را به داخل کانتینری فراخواند. دست او چند برگه به چشم می‌خورد. برایم توضیح داد که از لشکر خواسته‌اند تا برای خودش جانشینی انتخاب کند. او با من مشورت کرد و پرسید چه کسی را برای این عنوان انتخاب کند. از آنجایی که «افشار» معاون او به شهادت رسیده بود، گفتم هرکسی را که خودت صلاح می‌دانی. اولین اسمی که نام برد، شهید الله‌دادی بود و من هم او را تایید کردم. پس از آن شهید زندی‌نیان در عملیات «کربلا۵» به شهادت رسید و به صورت رسمی شهید الله‌دادی مسئولیت یگان ادوات لشکر ۴۱ ثارالله را عهده دار شد.

وی درباره اخلاق شهید الله دادی توضیح داد:الله دادی اخلاقی وارسته و خوب داشت و از آنجایی که جوان بود معمولا با جوان‌تر ها بیشتر گفت‌وگو و مراوده می‌کرد تا جذب شوند. علاوه بر این او پیش از جنگ هم ورزشکار بود و ورزش باستانی انجام می‌داد.

مغفوری در پایان سخنانش با اشاره به فعالیت‌های شهید الله‌دادی در عملیات «والفجر۸ » گفت: او در یگان ادوات حضور داشت و قرار بود برای قبضه‌های توپ جایی آماده کند. یادم هست من از اهواز سبد‌های مفتولی را می‌بستم و برایش می‌آوردم. او به همراه دیگر رزمندگان چاله‌هایی یک در یک متر حفر می‌کرد و آرماتورها را در درون آن قرار می‌داد و سپس بتون آرمه درون این چاله‌ها می‌ریخت تا زیر قبضه‌های توپ‌خانه محکم شود. آنها شب‌ها کار می‌کردند و در طول روز کارهای عقیدتی ‌ و روزش می‌کردند. شهید الله‌دادی خودش نماز جماعت را برپا می‌کرد و دیگر بچه‌ها به او اقتدا می‌کردند.

نظرات مخاطبان 0 1

  • ۱۳۹۳-۱۱-۲۸ ۲۲:۰۵مهدی‌ 0 0

    ۲۷بهمن۶۲من با شهیداله دادی رفتیم ل ۴۱ثارالله به ادوات معرفی شدیم درعملیات خیبر درآتشبار خمپاره انداز ۱۲۰بودیم بعد حاج مهدی‌ زندی به ماگفت باید دیده بان بشین رفتیم قرارگاه خاتم دوره دیدیم ودرخط مقدم درشلمچه کاردیدبانی راشروع کردیم ودرعملیات کوچکی درمیمک شرکت‌ کردیم ودرعملیات بدرمن باشهید کمیل کفاش به گردان ۴۱۴مأمور شدیم والله دادی به یکی دگه ازگردانها رفت وبعضی ازدیدبانها مجروح وشهیدواسیر شدندولیخوشبختانه اله دادی سالم بودولی من مجروح شدم، ودرطول این دوسالی که باهم بودیم خاطرات زیادی ازش دارم، بعد ازان نیز باهم دوست خصوصی بودیم. گرچه اله دادی به آرزویش رسید واقعا جگرم سوخت... روحش شاد 
    
                                

نظر شما