شناسهٔ خبر: 76755 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ

نرگس آبیار:

نظرات تخصصی رهبری نسبت به فیلم برایم جالب بود

نرگس آبیار/2 کارگردان شیار۱۴۳: نوجوانی به من گفت با دیدن فیلم شما قدر مادرم را بیشتر می‌دانم.

به گزارش نماینده، فیلم «شیار۱۴۳» که با موضوع خانواده ی شهیدان ساخته شده است و این روزها به باشگاه میلیاردی ها پیوسته و با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده است. خبرگزاری دفاع پرس همزمان با اکران عمومی این فیلم با نرگس آبیار کارگردان ابن فیلم به گفتگو نشسته است که در زیر می خوانید:



  در طی این مدت از جشنواره فیلم فجر تا کنون که فیلم شیار ۱۴۳ به اکران عمومی رسیده است، با حضور در نشست های خبری، برنامه های تلویزیونی و گفتگو با رسانه های مختلف شما مسائل مختلفی درباره این فیلم مطرح کرده اید. گویا هنوز هم صحبت های زیادی درباره فیلم وجود دارد. با اینکه زبان فیلم شما ساده و گویا است و اتفاقاً از لحاظ ساخت و روایت، پیچیدگی آنچنانی ندارد و از آن دسته آثاری نیست که مجبور باشیم برای درک مفاهیم، صحبتهای فیلمساز را به اثر سنجاق کنیم. آنقدر زبان فیلم شما گویا است که مخاطب خارجی در ژاپن و کره و کشورهای دیگر با آن ارتباط برقرار کرده است. چه اتفاقی افتاده که اینقدر درباره فیلم شما صحبت می شود؟ آیا این حرفها تکراری نشده اند؟

آبیار: ممکن است این حرفها تکراری شده باشد. اما این همان اتفاقی است که برای فیلم هم می افتد. الان فکر می کنم طوری شده که به خاطر رسانه ها و حرفهایی که راجع به شیار زده الان تقریبا همه می دانند که موضوع فیلم شیار ۱۴۳ چیست. اما با این وجود باز هم برای دیدن آن به سینما می روند و حتی بعضا با اینکه چندبار فیلم را دیده اند باز هم دوست دارند آن را تماشا کنند. ما در اولین روزهای اکران عمومی در سینما آزادی با یک آقای جانباز که روی ویلچر هم نشسته بودند مواجه شدیم که گفتند من تا بحال شش بار برای دیدن این فیلم به سینما آمده ام. و هربار هم برای من تازگی خودش را دارد. به هر حال آن حسی که در فیلم جاری شده است به این قضیه کمک می کند. اما مصاحبه ها و بیان شدن حرف تازه در آنها بستگی به سوالات مصاحبه دارد که از چه زاویه ای پرسیده شود تا بتوانم پاسخ تازه بدهم.   

 معمولا جنس صحبت های قبل از اکران و هنگام حضور در جشنواره ها و اکران های دانشگاهی با زمان اکران عمومی تفاوت دارد. بیشتر معطوف به بازخوردهای عمومی و حتی پاسخ به منتقدان است. شما تا چه حد این را حس کرده اید و کدام بخش برای شما پر رنگ تر بوده است؟

آبیار: ما اکران های دانشگاهی و جنبی زیاد داشته ایم. اتفاقا بحثی مطرح بود که ممکن است این اکران ها به نمایش عمومی فیلم ضربه بزند اما خدا را شکر ما شروع خوبی داشته ایم و ادامه دارد. مسئله این است که من در این مدت واقعا بازخوردهای خوبی از مردمی گرفتم که درباره این فیلم از دیگران شنیده بودند و برای دیدن آن آمده بودند. اما در نشریات سینمایی و از سوی منتقدین هنوز خیلی بازخورد مشخصی نداریم. طی این مدت نقد خوبی از آقای گلمکانی دیدم و یک مناظره با آقای فراستی در روزنامه وطن امروز داشتم که از مخالفین فیلم بودند و تعمدا می خواستم با کسی صحبت کنم که نگاه مخالف دارد.

  مهمترین نقدهایی که به فیلم می شود چیست؟

آبیار: خیلی متفاوت است. مثلا امروز نقدی می خواندم که گفته بود در یک سوم ابتدایی، لحن فیلم کشدار است و ممکن است مخاطب عام را اذیت کند و این را یکی دو بار دیگر هم شنیده بودم.

  یکی از همین نقدها این است که بر خلاف دیگر قسمت های فیلم که پختگی دارد و ظرایف در آن رعایت شده ما دقیقا آنجایی که به تفحص شهدا و گره گشایی فیلم می رسیم متوجه یک افت می شویم. کسانی که این فضاها را قدری بشناسند این را متوجه می شوند که بر خلاف بقیه قسمت های فیلم، تصاویر مربوط به تفحص قدری با واقعیت فاصله دارد. علت آن چیست؟

آبیار: ببینید من اصلا بنا نداشتم به تفحص بپردازم و فضای آن خیلی کم در فیلم آمده است. عمدا روی تفحص تاکید نکردم برای اینکه نمی خواستم هیچ چیزی حواس مخاطب فیلم مرا از الفت پرت کند. هیچ تمرکز و تاکیدی روی چگونگی امر تفحص نداشتم. البته این هست که بچه های تفحص ویژگی های ویژه و حس خاصی دارند، که درست هم هست اما این در جای خودش و در فیلم دیگری باید مورد پرداخت قرار بگیرد چون حرف من در این فیلم نبود. اتفاقا من ایده و طرح بسیار خوب سینمایی درباره تفحص  شهدا دارم که خیلی آن را دوست دارم. البته طبق تحقیق من در تفحص از سرباز هم کمک می گرفتند و سربازی در فیلم هست که از او کمک گرفته اند و افراد دیگری که از بچه های جبهه و جنگ هستند را هم در آن جا می بینیم. من یک نفر که با لباس غیر نظامی در صحنه تفحص بود و مشغول کار بود را برای همین گذاشتم. اما می خواهم بگویم عمدا به سمت آن نرفتم که ما فقط ماجرای شخص الفت فیلم شیار ۱۴۳ را دنبال کنیم و از آن دور نشویم.

  در جریان فیلم های دفاع مقدس ما در یک دوره ای شاهد تعدد و غلبه فیلمهای جنگی بودیم با درگیری های میدان جنگ. بعد از آن موج آثار ضد جنگ را شاهد هستیم و روایت های شخصی که خواسته اند متفاوت باشند. اما اکنون نسل تازه این فیلمها را شاهد هستیم که به سمت ساخت آثاری درباره پشت جبهه، خانواده رزمندگان، همسران و مادران شهدا و فضای اجتماعی در پس جنگ هستیم و عنوان مادران شهدا را زیاد می شنویم. در همین جشنواره امسال شاخص ترین اثر، فیلم «شیار ۱۴۳» شما بود اما در کنار آن «میهمان داریم» و «خانه ای کنار ابرها» را دیدیم که مربوط به همین فضا بودند. حتی سال قبل هم آثاری مثل «تابستان طولانی» و «خاکستر و برف» مشاهده کردیم. به نظر شما علت حرکت سینمای دفاع مقدس به سمت چنین فضایی چیست؟

آبیار: شاید این اتفاق تصادفی باشد، اما من بر اساس کتاب رمان خودم این فیلم را ساختم. البته در رمان من صحنه های جنگی هم داشتیم اما تعمدا آنها را حذف کردم برای اینکه مشخصا مادر و انتظار مادر مد نظرم بود. اما الان هم یک بحثی مطرح است که ما به جای نشان دادن توپ و تانک و فضاهای جنگی آنچنانی نشان بدهیم بیایم به پشت صحنه جنگ و اتفاقاتی که در خانواده ها افتاده، نقش زنان در دفاع مقدس و بحث حمایتی که پشت جبهه در جریان بود را نشان بدهیم. بحثهایی از این دست دارد مطرح می شود و شیار ۱۴۳ هم انگار دارد یه مقدار به این جریان کمک می کند که فیلم هایی راجع به شخصیت های دیگری که مستقیما در جنگ شرکت نداشته اند ساخته می شود.

  به نظر شما که نویسنده و دانش آموخته رشته ادبیات هم هستید این مسئله تا چه حد متاثر از ادبیات و توفیق کتابهای پرفروش دفاع مقدس در فضای کلی جامعه هست؟

آبیار: برای من به شخصه متاثر از ادبیات هست اما فضای کلی جامعه را نمی دانم.

  ببینید الان یک کتاب «دا» که یک روایت زنانه از جنگ است پرفروش ترین کتاب این سالهاست.

آبیار: درست است اما همان کتاب دا هم یک روایت زنانه از خود جنگ است و مستقیما در فضای جنگ است و این فرق می کند با فضای پشت صحنه جنگ. در این جریان اتفاقی می افتد که توجه جامعه به قشری جلب می شود که شاید خیلی حواسش به آن نبوده. البته همیشه عزت و احترام این خانواده ها سر جایش بوده و وجود داشته اما یک مقدار غلفت راجع به آنها صورت گرفته است. ما الان شاهدیم همایش های مختلف «مادران چشم انتظار»، «مادران چشم به راه» و «معراج مادرانه» برگزار می شود و به برکت مادران شهدا، جنگ و دفاع مقدس ما توجه بیشتر به مقام مادر جلب شده است. در یکی از همین اکران های دانشگاهی ما  یک پسر نوجوانی آمد به من گفت این فیلم باعث شد من بیشتر قدر مادرم را بدانم . این منتقل کردن عشق مادرانه یک جاهاهیی تاثیرش بیشتر از نشان دادن مستقیم تصویر جنگ است.

  در فرهنگ ما زن محور خانه و خانواده است. یک روایت زنانه چقدر با روایت های مردانه از جنگ و پشت جبهه متفاوت است؟

آبیار: ببینید یک روایت زنانه را ممکن است یک مرد انجام بسازد. مردی که اینقدر احاطه دارد که می تواند این کار را انجام بدهد. مثل فیلم به همین سادگی آقای میرکریمی که خیلی خوب از پس آن بر آمده بود. اما کلا یک روایت زنانه و لحاظ کردن ظرافت ها  و نگاه زنانه به همراه جزئیاتی که یک عشق مادرانه می تواند داشته باشد، حرکات و رفتار و منش و تعامل آن با دیگران همان جنسی است که ما در سینمای خودمان کم داشته ایم. یک دلیل آن هم این است که ما فیلم ساز زن کم داشته ایم. اما در این سالها شاهدیم که با ورود فیلم سازهای زن به سینما، این قضیه و نبود این نوع نگاه دارد جبران می شود.

  روایتی که ما از پشت جبهه و بعد از جنگ می بینیم ممکن است به ورطه ضد جنگ بیفتد. حتی در سینمای دنیا با روایتهایی مواجه هستیم که همراه با تلخی و ناامیدی است. چه اتفاقی افتاده که بر خلاف برخی آثار دیگر در فیلم شما این روایت همراه با امید و شرینی است.

آبیار: فیلم پر از امیدواری است چون الفت امیدوار است. او به شدت امیدوار است و انتظارش را با امید جلو می برد. حتی وقتی که خبر پیدا شدن پسرش می رسد باز این امیدواری قطع نمی شود. تسلیم پروردگارش می شود اما انگار که در حقیقت نا آرامی و تلاطم درونی اش آرام می شود. او را در آغوش می گیرد و حتی به دیگران هم آرامش می دهد. ما این را داریم و با ماجرای قالی تمام می شود که ما آن را از ابتدای داستان داریم تا آخر فیلم. انگار این قالی خود الفت و زندگی الفت است که بافته می شود. هنگامی که انتظار می کشد قالی بالا نمی رود، جاهایی که غم دارد انگار به قالی پناه می برد، وقتی که عصبی است آن دفتین را با آن حالت به روی قالی می کوبد و وقتی پسرش پیدا می شود بافت قالی هم تمام می شود و انگار او هم می خواهد زندگی تازه ای را شروع کند.

  این فیلم را شما از رمانی اقتباس کردید که نویسنده آن خودتان هستید. به نظر شما چرا در سینمای ما اقتباس از آثار موفق ادبی و کتاب های پرفروش اینقدر کم انجام می شود و در عین حال اکثر کارشناس ها علت اصلی ضعف آثار را در ضعف فیلم نامه می دانند؟

آبیار: این مسئله چند دلیل مهم می تواند داشته باشد. اول اینکه خیلی تعاملی بین نویسنده و فیلم ساز نیست و اگر فیلم سازی هم به سراغ اثر نویسنده ای برود ممکن است بعدا نویسنده شاکی بشود که این اصلا اثر من نیست و خیلی تفاوت کرده. سر حقوق مادی ممکن است با هم مشکل پیدا کنند و مانع دیگر اینکه در کشورما خود فیلمساز ها خیلی علاقه دارند به اینکه فیلمساز مولف باشند و فیلم نامه ها را خودشان بنویسند. همین ها موجب شده خیلی فاصله بیفتد بین ادبیات که رکن فیلم سازی است با فیلم سازها. یک مشکلی هم که به ادبیات باز می گردد این است که در ده پانزده سال اخیر ادبیات و آثار ادبی ما خیلی نخبه گرا شده و دچار پیچیده گویی است و نویسنده ها برای اینکه هرکدام توانایی خودشان را نشان بدهند خیلی به سمت تمرکز فرم رفته اند. وقتی موضوع کتاب نگاه فلسفی است و فرم هم که چاشنی آن شده خیلی پیچده اش کرده و نگاه سینمایی در آن دیده نمی شود. یک دلیل عمده همین است که ما آثار خوبی که قابلیت سینمایی داشته باشیم کم داریم به دلیل همان پیچیدگی. تفاوت جهان بینی نویسنده و کارگردان هم هست. اینکه نویسنده کارش را به دست کدام کارگردان بسپارد هم مهم است. اما به نظر من وقتی اعتماد کرد و اثر را سپرد دیگر دخالت نکند. اما به هر حال فکر می کنم اگر قرار است اقتباسی صورت بگیرد فضای ادبی ما از پیچیده گویی پرهیز کند و به سمت آثار رئال برود. ما نویسندگان خیلی بزرگی هم داریم که به آنها توجه نمی شود در حالیکه خیلی آثار حماسی است.

  الان عده ای راه را در این یافته اند که نویسنده بیاید خودش فیلم نامه بنویسید حتی فیلم را خودش بسازد!

آبیار: واقعا این دو خیلی فضای متفاوتی است. الان این اتفاق در سینمای آمریکا به راحتی می افتد و بیشتر آن به تعامل تعریف شده بین نویسنده و فیلمساز بر می گردد. البته ما در ایران نمونه موفقی مثل هوشنگ مرادی کرمانی داشته ایم که چون ساده نویس تر بوده و پیچیدگی های عجیب و غریب فرمی نداشته آثاری هم راحت تبدیل شده و نسخه سینمایی پیدا کرده است.  

  یکی از مهمترین بازخوردهایی که شما داشتید این بود که رهبر معظم انقلاب فیلم شما را دیدند و با شما هم دیداری داشتند. در رسانه ها اخبار محدودی از این دیدار منتشر شد. می شود بیشتر درباره آن برایمان بگویید؟

آبیار: ایشان خیلی نگاه فنی به فیلم داشتند و از لحاظ ساختاری و محتوایی درباره آن صحبت کردند. اطلاعات ایشان از سینما برای من خیلی جالب بود. به این که داستان را پله پله پیش بردیم اشاره کردند و پیچش داستان، گره گشایی به موقع و نکاتی از این دست. اینها نشان می داد ایشان اطلاعات بسیار جامعی نسبت به اینکه رشته تخصصی شان سینما نبوده در این خصوص داشتند.

 درباره نکته خاصی هم از شما سوال پرسیدند؟ نکته مبهمی برایشان نبود؟

آبیار: خدا را شکر ایشان اینقدر از این کار تعریف کردند که نکته ای باقی نماند. در کنار کارگردانی و فیلم برداری به طور خاص از بازی خانم زارعی تعریف کردند.

  ایشان در طی همه این سالها قرابت و ارتباط زیادی با خانواده شهدا داشته اند. درباره اینکه فیلم شما چقدر به واقعیت نزدیک است چه گفتند؟

آبیار: وقتی ایشان می گویند این روایت درستی از مادران شهدا است یعنی اینکه این روایت را نزدیک به واقع می دانند. البته درباره مادران شهدا هم صحبت کردند.

  شما از ساخت تا اکران این فیلم فراز و فرود زیادی را طی کردید و حتی مورد بی مهری هایی قرار گرفتید که برخی می تواند هر هنرمندی را مایوس کند تا این حد که ناراحتی را در اثر بعدی اش بروز بدهد. شما این مسیر را چطور طی کردید؟

آبیار: از جایی که این تصور بود که ممکن است فیلم ما در جشنواره فجر نباشد، من با خودم اینطور فکر می کردم که ان شا الله این آخرین فیلمی نیست که می سازم و باز هم ادامه می دهم و اگر امتیازی در فیلم سازی داشته باشم این در آینده دیده خواهد و  آثار من هم دیده می شود و در نهایت این کار هم مطرح می شود. اما اتفاقاتی افتاد که شکر خدا این کار وارد جشنواره فجر شد و این صدای من از درون این فیلم شنیده شد. همین راه را برای من باز کرده و در عین حال با بالا رفتن انتظارات ادامه مسیر آینده دشوار شده است. از طرفی هم یک اعتمادی به ما به وجود آمده و البته برای ادامه این مسیر دعای خیر مادران شهدا را پشت و پناه خودمان برای ادامه این مسیر می بینم.

نظر شما