شناسهٔ خبر: 76481 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: فارس

در آستانه اربعین حسینی صورت گرفت

مناظره وایبری نقد و بررسی شیوه های تبلیغ دین در جامعه

مناظره43 نقد و بررسی شیوه های تبلیغ دین و نقش دستگاه تبلیغ درتوسعه جامعه موضوع یک مناظره وایبری است که در آستانه فرا رسیدن اربعین حسینی با حضور و مشارکت فعال محمد صادق افراسیابی، دکتر حسن نجفی سولاری، دکتر سپیده فهیمی فر، هادی خدادی انجام شد.

به گزارش نماینده به نقل از فارس، فضای مجازی دربردارنده  فرصت های زیادی است که خیلی اوقات از آن غفلت می شود. این فضا تنها برای سرگرمی نیست. شاید خیلی از ما ندانیم که در شبکه های اجتماعی گروه هایی هستند که بحث های علمی و تخصصی را به طور جدی پیگیری می کنند. یکی از این گروه ها «فرهنگخانه» است. گروهی با صد نفر عضو که همگی از چهره های شناخته شده فرهنگی، علمی و پژوهشی کشور هستند. این گروه هر هفته شبهای سه شنبه راس ساعت 9 شب جلسات خود را با موضوعات و دغدغه های فرهنگی و رسانه ای برگزار می کند.

نقد و بررسی شیوه های تبلیغ دین و نقش دستگاه تبلیغ درتوسعه جامعه موضوع یک مناظره وایبری است که در آستانه فرا رسیدن اربعین حسینی با حضور و مشارکت فعال محمد صادق افراسیابی؛ مدیرگروه علمی تخصصی روابط عمومی دانشکده خبر، دکتر حسن نجفی سولاری؛ مدرس دانشگاه، مشاور عالی معاونت رسانه مجازی سازمان صدا و سیما و نماینده وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در شورای عالی فضای مجازی، دکتر سپیده فهیمی فر؛ دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی، هادی خدادی؛ تهیه کننده و کارگردان برنامه های شبکه تلویزیونی آموزش، صدیقه آجودانی؛ برنامه ساز تلویزیونی و مدیر روابط عمومی رادیو خانواده، نجمه قنبری؛ فعال فرهنگی و رسانه ای و مریم عمادی؛ کارشناس ارشد مطالعات زنان و فعال فرهنگی و رسانه ای انجام شد. آنچه در پی می آید مشروحی از این مناظره وایبری است.

رویکردی شهید مطهری درخصوص تبلیغات دینی

محمد صادق افراسیابی (مدیرگروه علمی تخصصی روابط عمومی دانشکده  خبر): بحث امشب بسیار مهم و حساس است زمانی که در خصوص نقد و بررسی شیوه های تبلیغ دین صحبت میکنیم، موضوع از چند منظر قابل بررسی است. یک منظر رویکردی است که شهید مطهری درخصوص نقد تبلیغات دینی دارد، بیان برخی مطالب خلاف واقع به بهانه  اینکه از این ابزار میخواهیم مردم را به خدا نزدیک کنیم، نظیر آنچه ایشان در کتاب حماسه حسینی مطرح می کنند، از جمله این موارد است در حالی که دراسلام هدف وسیله را توجیه نمی کند. شهید مطهری به دستگاه روحانیت و عملکرد برخی روحانیون نگاه نقادانه دارد او از آزادی و اختیار عمل بی حد و حصر برخی روحانیون انتقاد می‌کند و می گوید گاه افرادی که نه علم دارند و نه ایمان، برای استفاده از مزایای این لباس به این صورت درمی‌آیند و موجب آبروریزی می‌گردند.

سپیده فهیمی فر: درست است اما به نظرم رسانه های مختلف هم نقش تبلیغ دین را دارند. این نوع تبلیغ می تواند واقع گرایانه یا عوام فریبانه باشد. واقع گرایی به نظر بنده زمانی وجود خواهد داشت که دین را در وجود مردم نهادینه کنیم و بدانیم دین تنها حجاب ظاهر نیست، حجاب باطنی است که باید بیش از پیش به آن توجه شود که با خود حجاب ظاهری را هم به همرا خواهد داشت. برخی رسانه ها شعور مخاطب را به هنگام تبلیغ دین نادیده میگیرند و این عمل گاها نتیجه ی معکوس خواهد داشت و دین گریزی نتیجه اش ماندگار است.

در تبلیغ دین اصل کدام است؟

دکتر حسن نجفی سولاری : جدای از این مباحث باید اول به این سوال پاسخ دهیم که در تبلیغ دین اصل کدام است دین برای سعادت بشراست پس انچه سعادت می آورد تبلیغ می شود یا سعادت وقتی است که دین باشد و در تبلیغ بجای تاکید برهدف دین، به معرفی دین بپردازیم نه فقط سعادت؟

فهیمی فر: به نظر نوع رسانه نحوه انتقال پیام ومحتوای پیام و بافت جامعه گیرنده به هنگام تبلیغ دین باید مدنظر قرارگیرد، به نظر پاداش بهشتی تنها نباید در تبلیغ بگنجد بلکه سعادت است که در بطن دین است.

نجمه قنبری : ضمن تشکر از جناب آقای دکتر نجفی و خانم دکتر فهیمی فر همانطور که جناب افراسیابی بحث را شروع کردند مسئله تبلیغ دین و نقش دستگاه تبلیغ در جامعه و اهمیت در توسعه ی جوامع به نظرم موضوع مهمی است که نباید از آن غفلت کرد و این موضوع با موضوع سعادت جوامع ارتباط تنگاتنگی دارد.

افراسیابی: درست است در این خصوصا یعنی ارتباط نوع تبلیغ دین با سعادت جوامع و توسعه یافتگی آنها شهید مطهری معتقد است «رشته هاى تحصیلى علوم دینیه اخیراً بسیار به محدودیت گرائیده و همه ی رشته ها در فقاهت هضم شده و خود رشته فقه هم در مجرائى افتاده که از صد سال پیش به این طرف ازتکامل بازایستاده است». در ادامه ی مواردی که از قول شهیدمطهری(ره)عرض کردم اما نقد دیگر، نقدی است که نسبت به عدم ورود حوزه های علمیه به حوزه ی توسعه مربوط میشود، قبل از انقلاب حوزه های علمیه باید بستر را برای ایجاد تحول و انقلاب فراهم میکردند اما بعد از انقلاب تکلیف فرق می کند.

قنبری: یکی از مسائل مهم در این حوزه شکاف کانتکست میان دو قشر مبلغ و سایر جامعه است. شاید بهتر باشد این مسئله را با یک مثال شرح دهم . به عنوان مثال زمانی که یک رزمنده سابق از جنگ صحبت می کند، یک جوان 30 ساله از جنگ می گوید، و وقتی یک نوجوان 15ساله از جنگ می گوید به ظاهر هر سه از یک موضوع صحبت می کنند اما درک هرکدام و بستری که فکر آنان در آن شکل گرفته موجد چیزی است که از این مفهوم می فهمند. بنابراین اگرچه ظاهرا هرسه درباره ی یک چیز می گویند اما ممکن است اساسا درکی از حرف و ذهنیت طرف مقابل نداشته باشند. پس امری که برای یکی بخشی از زندگی و خاطره است برای دیگری امری قدسی و ایدئولوژیک است و دیگری از آن تنها خشونت می فهمد.

افراسیابی: یعنی ، مقصودتان به روز نبودن است؟

قنبری: این میان هرکدام بخواهند دیگران را به درکی از مفهوم ذهنی خود نزدیک کنند ابتدا باید کانتکست خود را برای دیگری معنا سازند، این چیزی است که البته در غالب حوزه های علوم انسانی و به ویژه در حوزه ی الهیات مسئله ی جدی است به نظر می رسد مبلغین دینی حتی اگر نسبت به مسائل روز آگاه باشند اما در صورتی که فهم درستی از کانتکست یا بافت دستگاه فکری قشر مورد تبلیغ نداشته باشند در امر تبلیغ ناتوان خواهند بود و در نهایت جامعه را به دوری از دیانت متهم خواهند ساخت، و نه ناتوانی خویش در امر پاسخگویی. مسئله این است که سوال از دین همچنان پابرجاست اما قطعا سائل سوال را از کسی خواهد پرسید که حس کند ممکن است بتواند به سوال او پاسخ دهد. کسی که 1. ادبیات او را بفهمد2.پیش از بیان مقصود او را متهم نسازد 3.در امر تبلیغ او نادان و یا مبلغ همه چیز دانی نباشد که در عین دانایی، جهان بینی به فرد مورد تبلیغ ارائه کند که با دستگاه معرفتی او هماهنگی نداشته باشد. اما شما توضیح بیشتری در مورد نقد شهید مطهری دارید؟

پیشرفت امور دینی در جامعه

افراسیابی: شهید مطهری یکی دیگر از مواردی که بیان میکند این هست که دین مدعی اداره بشر و جامعه است و روحانیون به عنوان دین شناس واسلام شناس و نماینده مذهب متکفل تفقه در دین و ارائه نظر از جانب شرع مقدس می باشند و از این جهت حتماً بایستی این امر در مواد تحصیلی و آموزشی حوزه ها پیش بینی شود و مسائل آن مطابق با نیازهای روز جامعه باشد. تجربه نشان داده است آنگاه که حوزه ها این مسئله را رعایت کرده اند امور دینی در جامعه پیشرفت کرده و آنگاه که غافل مانده اند امر دین با رکود مواجه شده است. شهید مطهری این انتقاد را بیان می فرمایند که برنامه هاى تحصیلى ما مطابق احتیاجات  تنظیم نمى شود.

هادی خدادی : مبلغین دینی باید عمل را مصداق اندیشه بدانند نه فقط از اندیشه به عمل برسیم دیگر آنکه بجای تعریف دنبال تبیین باشیم و درمصداق سازی کارکرد دین دنبال خیال نباشیم بلکه نسخه دین در زندگی را ارائه کنیم. دین قادر به ارائه راه حل برای بحران  هاست نه بدیهیات. نسخه تبلیغی دین باید از نیاز به تبلیغ برسد.

توسعه تمدن اسلامی

افراسیابی: اما من حرف دیگری دارم. نقد دیگر من، نقدی است که نسبت به عدم ورود حوزه های علمیه به حوزه  توسعه مربوط میشود قبل از انقلاب حوزه های علمیه باید بستر را برای ایجاد تحول و انقلاب فراهم میکردند اما بعد از انقلاب تکلیف فرق می کند . زمانی که حکومت اسلامی تشکیل می شود، روحانیت باید در خدمت توسعه  جامعه اسلامی حرکت کند اما حوزه های علمیه برای به روز کردن خود و تطبیق خود با نیازهای جامعه مبتنی بر حکومت اسلامی حرکتی را شروع نکردند. ما نیاز به تولید اخلاق حکومت داشتیم وداریم، اخلاق سازمانی برآمده از اسلام توسط حوزه های علمیه تئوریزه شده است یا خیر؟ آیا نسخه ای برای کار و تلاش بیشتر مردم در جامعه با هدف توسعه تمدن اسلامی نوشته شده است؟ چه قدر مردم به وجدان کاری، استفاده از وقت برای نیل به پیشرفت و پرهیز ازخمودگی و کسالت سفارش میشوند؟ حقیقت آن است که ماه محرم به روضه های قبل از حکومت داری خلاصه می شود و به شهادت امام حسین (ع) ختم می شود؟ اما روضه ها و نصایح بعد از تشکیل حکومت چیست؟ غیر از این است که باید مردم به حضور جدی در سازمان های دولتی و غیردولتی و خدمت به یکدیگر در نظام اسلامی سفارش شوند؟ آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده ایم که حتی یک دقیقه از وقت ما اگر در خدمت به نظام اسلامی و توسعه مندی جامعه باشد این حکم جهاد در رکاب حضرت سید الشهداء (ع) را دارد؟ پس بار دیگر سوال می کنم که روضه ها و نصایح مبلغین بعد از تشکیل حکومت اسلامی در این ایام که نزدیک اربعین حسینی هستیم چیست؟

قنبری  :نسخه های غیر مدون !مسئله این است که در این خصوص دین حرف های زیادی دارد اما سوال این است که چرا به قول شما دستگاه حوزه در این خصوص موفق عمل نکرده؟ عدم احساس نیاز؟ یا بی‌توجهی؟

افراسیابی: چون به این مساله فکر نشده است دوستانی که کتاب ارتباطات و توسعه  حقیر را خوانده باشند، آنجا مقاله هایی وجود دارد که نقش کلیسای ارتودکس را دردوره توسعه جوامع اروپایی بیان می کند، به نقش فراماسونرها کاری ندارم. می خواهم سوال کنم در جهان اسلام و ایران عزیزمان آیا حوزه های علمیه به صورت سازماندهی شده برای توسعه تمدن اسلامی، کاری انجام داده اند؟

قنبری: آیا واقعا تنها دلیل آن این است که به این مسئله فکر نشده؟ بله ظاهرا ...

مریم عمادی: به نظر من نکات دوستان درست است اما شاید شکافی هم الان بین روحانیت و نسل جوان وجود دارد ... شاید ایجاد یک فاصله ای بین مبلغین و نسل جوان هم باعث چنین مسائلی شده باشد. شاید به همین دلیل است که نسل جوان به روحانیونی چون شهاب مرادی اقبال نشان می دهد. چون این طور به نظر میرسد که این فرد فاصله ی کمتری با جوانان دارد.

عملکرد حوزه های علمیه

صدیقه آجودانی: به نظرم حوزه های علمیه پس از انقلاب و در هشت سال دفاع مقدس همچنان توانستند در پیشبرد اهداف نظام خوش بدرخشند. اما درسالهای سازندگی و بعد از آن حوزه ها به چند بخش تقسیم شدند. 1- حوزه های مترقی که در صحنه حاضر و به علوم روز توجه کرده و به تکنولوژی اقبال داشتند 2- حوزه های سیاسی که کادرسازی را عهده دارشدند و درکنار دانشگاه ها مثل دانشگاه امام صادق (ع) قرارگرفتند 3- حوزه های غیر سیاسی و دینی که صرفا به مباحث دینی پرداختند. متاسفانه حوزه های علمیه جز موارد نادر در مباحث صرف و نحو و ضرب ضربوا گرفتار شده و جلوتر نیامدند وگاهی بر عکس رسالت خودشان را در رقابت با دانشگاه از یاد برده و دچار استحاله شدند. اگر امروز بستر فرهنگ دینی، درجامعه آنقدر فراهم نیست که رسانه بتواند در بیان مسائل آزادانه تر عمل کند، بخشی از مشکل به عملکرد حوزه های علمیه برمیگردد. البته ناگفته نماند که طلبه ها و علمای بسیاری در همین سالها اقدامات خوبی در زمینه تبلیغ داشتند. موسسه نور، تبیان، ایجاد مراکز پاسخگویی آنلاین به مسایل شرعی وشبهات، اردوهای تبلیغی، حضور فعال در رسانه های رسمی و شبکه های اجتماعی بخشی از تلاش حوزه برای حفظ هویت و تثبیت کارکرد اصلی خودش بوده است. اما این نوع حرکت ها نسبت به آنچه از حوزه به عنوان مرکز تولید محتوای فرهنگی دینی و استمرار همکاری با رسانه و پژوهشگاه های مرتبط انتظار میرود بسیار اندک و قطره ای از دریای ظرفیت های این مرکز بزرگ فرهنگ ساز و مبلغ هست. یکی از علل این ضعف هم آفت مدرک گرایی در حوزه های علمیه است که این هم از دانشگاه وارد حوزه شده است. با توجه به بحث وحدت حوزه و دانشگاه باید این امر موجب تقویت این دو مرکز فکری میشد اما دانشگاه مباحثه ی عمقی حوزه را نگرفت و حوزه نظم کنکاشگر دانشگاهی را متوجه نشد و همین امر باعث شد هر دو ضعیف شوند. در حوزه ی فرهنگ سازی بزرگترین، اثرگذارترین و پرمخاطب ترین و قدیمی ترین رسانه یعنی منابر در اختیار حوزویان قرار داشت اما متاسفانه تریبون اصلی حوزه ها که در شکل گیری انقلاب اسلامی مهمترین نقش را داشتند گاهی تبدیل به رسانه ای برای تضعیف عقاید میشوند. یکی از دلایل آن هم بی توجهی به گزینش سخنران، عدم وجود کاتالیزوری برای طرح مباحث و گاهی اعتماد به نفس کاذب هست. البته بماند که ذائقه مخاطب و میل و نظرش به این رسانه چطور تغییر کرده است؟ در کوچکترین نمونه میشود الان عزاداریهای ماه محرم و صفر را نگاه کنیم. در این نمونه از منابر مثال نمیزنم و تنها سراغ رسانه ملی میروم. برنامه های شبکه یک سیما در طول دهه اول محرم با حضور کارشناس حوزوی فرهنگ عاشورایی را بررسی کرد. جالب است در همین برنامه مجری به عزاداری مردم طعنه زد و کارشناس محترم نشست و لبخند زد که البته امیدوارم با حضور آقای سرافراز و آقای پورمحمدی این ایرادات برطرف شود. همچنین در همان ایام اکثر برنامه های شبانگاهی صدا و سیما می توانست شعور افزا باشد در حالیکه بیشتر شورانگیز بود.

دکتر فهیمی فر: فرهنگ عزاداری های ما درست نیست به نظرم بیشتر نجوا و گریه است و این ضعف بزرگی است.

آجودانی: یکی از آفت ها هم همین است. ترجیح حوزویان به ایجاد شور جای شعور است، آن هم به مقتضای نیاز مخاطب نه اینکه خود حوزه ایجاد نیاز کند. البته ما نباید نقش روحانیت آگاه به زمان را در این بین نادیده بگیریم. مرحوم حضرت آیت الله مهدوی کنی و بسیاری از شاگردان ایشان در دانشگاه امام صادق(ع) و حوزه علمیه مروی منشاء اتفاقات خیلی خوبی در جامعه بودند که نمیشود از آن چشم پوشی کرد. در مباحث فرهنگی گاهی چرخش لازم است تا مخاطب را هدایت کرد اما انگار در جامعه ما سردرگمی بین مخاطب و فرهنگ ایجاد شده است. حوزه های علمیه با هدایت علما می توانند جریان ساز باشند آن هم وقتی ممکن است که در این مراکز تولید شود و از طرف دیگر پذیرش مخاطب هم نسبت به حوزه های علمیه فراهم است.

 

نظر شما