شناسهٔ خبر: 72788 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ

امام حسين عليه السلام در قرآن و حديث نبوي

امام حسین ع بدون شكّ بين مسلمانان در مسائل اعتقادى و فقهى اختلافاتى وجود داشته و دارد، اما در يك موضوع اتفاق و وحدت نظر است و آن برترى اهل بيت عليهم السلام از بعد علمى و معنوى است.

به گزارش نماینده به نقل از سایت ولیعصر(عج)، يعنى خاندان رسول اللّه صلى الله عليه و آله كه امام حسين عليه السلام يكى از اعضاى اين جمع است امتيازاتى دارند كه هيچ كس غير از آنان به اين ويژگي‌ها آراسته نيستند.

بنا بر اين در اين قسمت با استناد به قرآن و حديث بخشى از اين امتيازات را مرور مى‌كنيم:

امام حسين عليه السلام در قرآن

بخشى از امتيازات امام حسين عليه السلام جنبه ملكوتى و الهى دارد:

امام حسين عليه السلام‌ از اصحاب مباهله:

فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَكُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَـذِبِينَ. آل عمران (۳)، آيه ۶۱.

پس هر كه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده، با تو محاجه كند، بگو: «بياييد پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم; سپس مباهله كنيم، و لعنت خدا را بر دروغ‌گويان قرار دهيم.

امام حسين عليه السلام‌ از پاكان و مطهّرين:

إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا. الاحزاب (۳۳)، آيه ۳۳.

خدا فقط مى‌خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.

امام حسين عليه السلام‌ از ذوى القربى:

قُل لاَّ أَسْـَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى. الشورى (۴۲)، آيه ۲۳.

بگو: «به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى درباره خويشاوندان.

امام حسين عليه السلام‌ از ابرار:

در سوره انسان در باره اهل بيت كه غذاي خود را به يتيم و مسكين و اسير انفاق نمودند، در وصف آن حضرت و ديگر اهل بيت عليهم السلام‌ اين‌گونه آمده است:

إِنَّ الاَْبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْس كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا. الانسان (۷۶)، آيه ۵.

به يقين ابرار (و نيكان) از جامى مى‌نوشند كه با عطر خوشى آميخته است.

امام حسين عليه السلام در روايات نبوي

در بين جامعه عرب هيچ كس از نظر عظمت و ويژگي‌هاى اخلاقى همانند دو فرزند على و فاطمه نبوده‌اند؛ زيرا جدّ بزرگوارى هم‌چون پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله و پدرى همانند: امير المؤمنين على عليه السلام و مادرى مثل حضرت فاطمه سلام الله عليها داشته‌اند.

اعمش از أبو جعفر منصور و او از پدرش و پدرش از جدّش و او از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى‌كند كه فرمود:

ألا أدلّكم على خير الناس جدّاً وجدّةً؟ قالوا بلى يا رسول اللّه، قال: هذا الحسن والحسين جدّهما رسول اللّه سيّد المرسلين، وجدّتهما خديجة بنت خويلد سيّدة نساء العالمين. أيّها الناس! ألا أدلّكم على خير الناس أباً واما؟ قالوا: بلى يا رسول اللّه، قال: هذا الحسن والحسين أبوهما عليّ بن أبي طالب أخو رسول اللّه، وأمهما فاطمة بنت رسول اللّه سيّدة نساء العالمين،...

آيا شما را راهنمايي كنم به بهترين مردم از نظر جدّ وجدّة؟ گفتند: بلى يا رسول اللّه فرمودند: اين دو حسن و حسين هستند كه جدّ آن‌ها رسول خدا سيّد المرسلين، و جدّه آن‌ها خديجه بنت خويلد سيّدة زنان عالميان است. اي مردم! آيا شما را از بهترين مردم از حيث پدر و مادر خبر نسازم؟ گفتند: بلى يا رسول اللّه! فرمود: اين‌ دو حسن و حسين هستند كه پدرشان عليّ بن أبي طالب برادر رسول خدا، و مادرشان فاطمه دختر رسول خدا سرور زنان جهان است ...

مناقب آل أبي طالب، ج ۴، ص ۲۷ ـ المعجم الكبير، ج ۱، ص۱۲۹ ـ كنز العمّال، ج ۶، ص۲۲۱ـ تذكرة الخواص، ص ۲۳۴.

علاوه بر جايگاه برتر امام حسين از حيث حسب و نسب، سخنان و احاديث نبوى نيز بيان‌گر ويژگي‌هاى اين دو يادگار و ريحانه رسول خدا هستند كه در اين فصل و بنا به ضرورت به پاره‌اى از احاديث نبوى اشاره مى‌كنيم:

الف ـ حسين محبوب قلب پيامبر

برترين امتيازها، علاقه و محبّت پيامبر خدا به امام حسين عليه السلام است، زيرا حبّ و دوستى آن حضرت بر اساس ملاكهاى خدايى است.

انس بن مالك مى‌گويد:

سئل رسول اللّه صلى الله عليه و آله أيّ أهل بيتك أحبّ إليك قال: الحسن والحسين.

از رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم سؤال شد: كدام‌يك از اهل بيت خود را بيشتر دوست مي‌داريد؟ حضرت فرمودند: حسن و حسين را.

سنن ترمذي، ج ۵، ص۳۲۳، رقم ۳۸۶۱.

در روايتي ديگر از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم نقل كرده‌اند:

قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله: من أحبّ الحسن والحسين فقد أحبّني، ومن أبغضهما فقد أبغضني.

رسول اللّه صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس حسن و حسين مرا دوست داشته باشد در حقيقت مرا دوست داشته اشت، و هر كس از آن دو بغض و كينه داشته باشد در حقيقت مرا مورد بغض قرار داده است.

مسند أبي هريرة، ج ۱۱، ص ۷۸.

ب ـ حسين سرور جوانان بهشت

از فضايل منحصر به فرد امام حسن و امام حسين عليهما السلام سرورى جوانان در بهشت است كه در روايتى متواتر از پيامبر خدا به آن اشاره شده است.

أبو سعيد خُدرى از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده است كه فرمود:

الحسن والحسين سيّدا شباب أهل الجنّة.

 الطبقات الكبرى، ج ۸، ص۳۰ ـ المعجم الكبير، ج ۳، ص۲۴ ـ تاريخ بغداد، ج ۱، ص ۴۰ـ المستدرك على الصحيحين، ج ۳، ص ۱۶۷.

ج ـ دشمنى با حسين دشمنى با پيامبر

متون اهل سنت در روايتي از پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله وسلّم اين‌گونه نقل كرده‌اند:

عن النبيّ صلي الله عليه و آله قال: من أحبّهما فقد أحبّني ومن أبغضهما فقد أبغضني.

هر كس حسن و حسين را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر كس با من بغض و دشمني ورزد با من بغض و دشمني ورزيده است.

المعجم الكبير، ج ۳، ص۴۰ ـ مجمع الزوائد، ج ۹، ص۱۸۰.

د ـ آزار و اذيّت اهل بيت آزار و اذيّت خدا

ابوسعيد خرجوشى متوفاى ۴۰۹ هـ. از امام على بن ابى طالب عليه السلام نقل مى‌كند كه فرمود: از رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله شنيدم:

من آذاني في أهل بيتي فقد آذى اللّه عزّ وجلّ، ومن أعان على أذاهم وركن إلى أعدائهم فقد آذن بحرب من اللّه، ولانصيب له غداً في شفاعة رسول اللّه.

هر كس اهل بيت مرا اذيّت كند خدا را اذيّت كرده است و هر كس كمك به آزار آنان نمايد و يا به دشمنان آنان كمك كند روز قيامت از شفاعت رسول خدا محروم خواهد بود.

شواهد التنزيل، ج ۲، ص۹۳ ـ شرف المصطفى، باب ۲۷.

هـ ـ پيش‌گويى پيامبر صلى الله عليه و آله از شهادت امام حسين عليه السلام

در اين زمينه روايات بسياري در متون و منابع اهل سنت وارد شد ه است كه چند نمونه آن را ذكر مي‌كنيم:

۱ ـ أبو عليّ بن عثمان بن السكن الحافظ قال:... عن أنس بن الحارث قال: قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله: «إنّ ابني هذا يقتل بأرض من أرض العراق، فمن أدركه منكم فلينصره، فقتل أنس معه، يعني مع الحسين بن علي عليهما السلام».

اين فرزندم (حسين) در سرزمين عراق شهيد خواهد شد هر كس او را ديد بايد يارى‌اش نمايد.

التذكرة في أحوال الموتى وأمور الآخرة،شمس الدين أبي عبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر بن فرح الأنصاري القرطبي، ۶۷۱ هجري، وهو من علماء أهل السنة والكتاب من دار الكتب العلمية، بيروت لبنان، الطبعة الأولى ۱۹۸۵ م.

۲ ـ الامام أحمد في مسنده قال: حدّثنا مؤمّل قال: حدّثنا عمارة بن زاذان، حدّثنا ثابت، عن أنس، إنّ ملك المطر استأذن أن يأتي النبيّ صلي الله عليه و آله فأذن له، فقال لأمّ سلمة: «إملكي علينا الباب لا يدخل علينا أحد، قال: وجاء الحسين ليدخل فمنعته، فوثب فدخل، فجعل يقعد على ظهر النبيّ صلي الله عليه و آله وعلى منكبيه وعلى عاتقه، قال: فقال الملك للنبيّ صلي الله عليه و آله: أتحبّه؟ قال: نعم، قال: اما إنّ أمّتك ستقتله، وإن شئت أريتك المكان الذي يقتل فيه، فضرب بيده، فجاء بطينة حمراء، فأخذتها أمّ سلمة فصرتها في خمارها». قال ثابت: بلغنا أنها من كربلاء.

فرشته مأمور باران اجازه ورود به محضر پيامبر اكرم را خواستار شد، پس از اجازه ورود، پيامبر به امّ سلمه فرمود: مواظب درب خانه باش تا كسى وارد نشود، حسين آمد تا نزد جدّش برود، امّ سلمه مانع شد ولى او وارد شد و بر زانو و كتف آن حضرت مى‌نشست و گاهى بر پشت پيامبر بالا مى‌رفت، فرشته پرسيد: آيا او را دوست دارى؟ فرمود: آرى، گفت: امّتت او را خواهند كشت، سپس دستش را دراز كرد و مقدارى خاك سرخ كه در آن سرزمين شهيد خواهد شد به پيامبر نشان داد.

التذكرة في أحوال الموتى وأمور الآخرة،شمس الدين أبي عبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر بن فرح الأنصاري القرطبي، ۶۷۱ هجري، وهو من علماء أهل السنة والكتاب من دار الكتب العلمية، بيروت لبنان، الطبعة الأولى ۱۹۸۵ م. ص ۴۰۴ و ۴۰۵.

۳ ـ الامام أحمد بن حنبل: حدّثنا عبد الرحمن بن مهدي، حدّثنا حمّاد بن سلمة، عن عمّار بن أبي عمّار عن ابن عباس قال: «رأيت رسول اللّه صلي الله عليه و آله نصف النهار أشعث أغبر، معه قارورة فيها دم يلتقطه ويتتبّعه فيها، قال قلت: يا رسول اللّه صلي الله عليه و آله! ما هذا؟ قال: دم الحسين وأصحابه، لم أزل أتّبعه منذ اليوم». قال عمّار: فحفظنا ذلك اليوم فوجدناه قتل ذلك اليوم.

ابن عبّاس مى‌گويد: هنگام ظهر رسول اللّه را ديدم صورتش از گرد و غبار پوشيده شده بود و شيشه‌اى كه خون داخل آن بود در دست داشت، عرض كردم اين چيست؟ فرمود: خون حسين و ياران حسين است كه هميشه همراه دارم.

التذكرة في أحوال الموتى وأمور الآخرة،شمس الدين أبي عبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر بن فرح الأنصاري القرطبي، ۶۷۱ هجري، وهو من علماء أهل السنة والكتاب من دار الكتب العلمية، بيروت لبنان، الطبعة الأولى ۱۹۸۵ م.، ص ۶۴۶.

د ـ گريه پيامبر صلى الله عليه و آله بر شهادت امام حسين عليه السلام:

تاريخ جز براى امام حسين عليه السلام به ياد ندارد كه در لحظه به دنيا آمدن، گريه و عزا جاى تبريك را گرفته باشد، و اين هم از عجائب زندگى خاندان رسول اكرم صلى الله عليه و آله است؛ چرا كه به نقل از أسماء بنت عميس آورده‌اند كه گفت: در لحظه به دنيا آمدن حسين قابله فاطمه بودم، وقتى كه به دنيا آمد او را نزد رسول خدا بردم، آن حضرت پس از اعتراض نسبت به رنگ پارچه‌اى كه در آن پيچيده شده بود و تعويض آن و گفتن اذان و اقامه گريست، پرسيدم چرا گريه مى‌كنيد؟ فرمود: گروه ستمگران او را خواهند كشت، خداوند شفاعتم را به ايشان نرساند، اى أسماء اين مطلب را فاطمه نشنود.

مقتل خوارزمى، ج ۱، ص ۸۸ ـ ذخائر العقبى، ص ۱۱۹.

وقال شرحبيل بن مدرك الجعفي عن عبد اللّه بن نجي عن أبيه: «أنّه سافر مع عليّ بن أبي طالب وكان صاحب مطهرته، فلمّا حاذوا نينوى وهو منطلق إلى صفّين نادى عليّ: صبراً أبا عبد اللّه، صبراً أبا عبد اللّه بشطّ الفرات. قلت: من ذا أبا عبد اللّه؟ قال: دخلت على رسول اللّه صلّى اللّه عليه وسلّم وعيناه تفيضان فقلت: يا نبيّ اللّه! أغضبك أحد؟ قال: بلى، قام من عندي جبريل قبل فحدثني أنّ الحسين يقتل بشطّ الفرات، وقال: هل لك أن أشمّك من تربته؟ قلت: نعم، فمدّ يده فقبض قبضة من تراب فأعطانيها، فلم أملك عيني أن فاضتا».

عبد اللّه نجى از پدرش كه در سفر به صفّين همراه امير مؤمنان عليه السلام بوده است نقل مى‌كند كه: على عليه السلام وقتى كه مقابل سرزمين نينوا رسيد، صدا زد: اى أبا عبد اللّه در كنار شطّ فرات صبر كن.

گفتم: اين أبا عبد اللّه كيست؟ فرمود: محضر پيامبر رسيدم چشمانش پُر از اشك بود، عرض كردم: آيا كسى شما را ناراحت كرده است؟ فرمود: آرى، جبرئيل به من خبر داد كه حسين را در كنار شطّ فرات مى كشند، و مقدارى از خاك آن سرزمين را برايم آورد كه پس از استشمام آن نتوانستم جلوى گريه‌ام را بگيرم.

 البداية والنهاية، ج ۸، ص ۲۱۷.

و هم‌چنين وجود ده‌ها روايت در كتب شيعه و سنى از عزادارى و گريه آن حضرت بر شهادت امام حسين عليه السلام، عظمت و بزرگى اين حادثه را نزد رسول گرامى ثابت مى‌كند.

نكات مهمّ:

مدافعان و پيروان حكومت ظالمانه و جابرانه يزيد مخصوصاً وهّابيان سينه چاك و احياگران سنّت‌هاى اموى با ناديده گرفتن احاديث و روايات وارده از لسان پاك رسول اعظم اسلام صلى الله عليه و آله در كتب سيره و سنن و تحريف حقايق و واقعيّت‌هاى تاريخى خيانت‌هايى را مرتكب شده‌اند كه به اهمّ آن اشاره مى‌كنيم:

۱ ـ ستايش‌ها و گواهي‌ها و تأييدهاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را كه در تأييد راه و روش فرزندش سيّد الشهدا بوده است كتمان كرده و نگاهشان به آن حضرت همانند نگاه به افراد عادى زمان پيامبر و ديگر اصحاب است.

۲ ـ بزرگ‌ترين خيانت تاريخى را در حقّ پيامبر و فرزندش امام حسين عليهما السلام با بى‌توجّهى به ده‌ها حديث صحيح كه در آن خبر از شهادت امام حسين و خشم و غضبش نسبت به قاتلان و مسبّبان واقعه كربلا است مرتكب شده‌اند، و عموماً اين‌گونه احاديث را بى ارزش و يا غير صحيح معرّفى كرده‌اند.

۳ ـ آنان اعلام مى‌دارند كه محبّ و دوست‌دار عترت و فرزندان على و فاطمه مى‌باشند، ولى در اين ادّعايشان صادق نيستند، زيرا بخش اعظمي از سخنان امام حسين عليه السلام را كه بيان‌گر اهداف حركت اعتراضى و انقلابى او است ناديده گرفته‌اند.

۴ ـ با تأثير پذيرى از انديشه هاى منحطّ نواصب كه دشمنى خاندان پيامبر را سر لوحه زندگى خود قرار داده‌اند، كينه و دشمنى با اهل بيت عليهم السلام مخصوصاً امام حسين عليه‌السلام را در دفاع از يزيد به نمايش گذاشته‌اند.

۵ ـ با بى اعتنايى به سخنان گروهى از بزرگان اهل سنّت كه هر كدام به گونه‌اى از شخصيّت علمى و معنوى امام حسين عليه السلام سخن گفته‌اند به پاره‌اى از سخنان و نوشته‌هاى بى ارزش استناد جسته و آن حضرت را در رديف عادى‌ترين افراد زمان قرار داده‌اند.

۶ ـ خلافت و حكومت يزيد را خلافتى شرعى و دينى تلقى كرده و اعمال او را از ابعاد گوناگون سياسى و اجتماعى توجيه كرده‌اند.

۷ ـ حركت امام حسين عليه السلام را بر خلاف سير عادى و عامل شهادت را موقعيّت نشناسى آن حضرت معرّفى نموده‌اند.

امام حسين عليه السلام از نگاه صحابه و تابعين و علماي اهل سنّت

با توجّه به جايگاه والاى عترت در قرآن و كلام رسول اللّه صلى الله عليه و آله جايى براى استناد به سخنان ديگران باقى نمى‌ماند، اما براى آشنايى بعضى از خوانندگان ناچاريم تا به فرازهايى از سخنان اصحاب و تابعان و غير آنان اشاره‌اى داشته باشيم، زيرا خالى از فايده و لطف نيست.

نگاه به سيماي حسين نگاه به سيماي پيامبر است:

 از جابربن عبد اللّه انصارى نقل شده است كه هنگام عبور امام حسين عليه السلام از مقابل او و عدّه‌اى ديگر گفت: «من أحبّ أن ينظر إلى سيّد شباب أهل الجنّة فلينظر إلى هذا، سمعته من رسول اللّه صلى الله عليه و آله ».

هر كس دوست دارد به سرور جوانان بهشت بنگرد به اين آقا نگاه كند، اين سخن را از رسول خدا شنيدم.

البداية والنهاية، ج ۸، ص ۲۲۵.

سعادت براي ابن عباس:

عبد اللّه بن عبّاس ركاب اسب را براى امام حسن و حسين نگه مى‌داشت تا سوار شوند، گروهى او را سرزنش كردند كه تو سنّ و سالت بيشتر از آنها است.

گفت: «إنّ هذين ابنا رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، أفليس من سعادتي أن آخذ بركابهما؟»

اين دو فرزندان رسول خدا صلى الله عليه و آله هستند، براى من سعادت است تا ركاب را براى آن دو بگيرم.

 تاريخ ابن عساكر، ج ۴، ص ۳۲۲.

اقرار عمر بن خطاب بر بزرگي و شرافت امام حسين عليه السلام :

قال عمر بن الخطّاب للحسين عليه السلام: «فإنّما أنبت ما ترى في رؤو سنا اللّه ثمّ أنتم».

عمر به امام حسين عليه السلام عرض كرد: آنچه بالاى سر ماست (و ما زير سايه عزّتش هستيم يعنى اسلام) از خداست سپس توسط شما خاندان رسول.

 الإصابة، ج ۱، ص ۳۳۳.

ريختن خون حسين عليه السلام‌ و سؤال از ريختن خون پشه:

مردى از عبد اللّه فرزند عمر پرسيد: اگر خون پشه در لباس انسان باشد آيا نماز در آن صحيح است؟

گفت: اهل كجايى؟ گفت: از اهالى عراق.

فقال: أنظروا إلى هذا، يسألني عن دم البعوض وقد قتلوا ابن رسول اللّه صلي الله عليه و آله، وقد سمعت رسول اللّه صلي الله عليه و آله يقول: هما ريحانتاى من الدنيا.

گفت: اين مرد را بنگريد كه فرزند رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم را كشته‌اند حال آمده از ريختن خون پشه اي از من سؤال مي‌كند. از رسول خدا شنيدم كه فرمود: حسن و حسين دو گل خوشبوى من از دنيا هستند.

تاريخ ابن عساكر، ج ۴، ص ۳۱۴.

ريخته شدن خون حسين عليه السلام‌ و شرم از پيامبر:

ابراهيم نخعى مى‌گويد:

لو كنت فيمن قاتل الحسين ثمّ أُدخلت الجنّة لاستحييت أن أنظر إلى وجه رسول اللّه صلي الله عليه و آله.

اگر من جزء قاتلان امام حسين عليه السلام بودم و وارد بهشت مى‌شدم از نگاه به صورت پيامبر خجالت مى‌كشيدم.

الإصابة، ج ۱، ص ۳۳۵.

معاويه و اعتراف به آقايي و بزرگي امام حسين عليه السلام‌‌:

معاويه با هدف تفرقه و شايد هم به قصد امتحان به عبد اللّه بن جعفر گفت:

أنت سيّد بني هاشم، أجابه قائلاً: سيّد بني هاشم حسن وحسين.

تو آقا و بزرگ بنى هاشم هستى، در جواب گفت: حسن و حسين بزرگ بنى هاشم هستند.

الحسن بن عليّ، كامل سليمان، ص ۱۷۳.

گريه آسمان براي حسين عليه السلام‌:

از ابن سيرين نقل است كه گفت:

لم تبك السماء على أحد بعد يحيى بن زكريّا إلاّ على الحسين عليه السلام.

آسمان پس از يحيى بن زكريّا جز بر حسين گريه نكرد.

تاريخ ابن عساكر، ج ۴، ص ۳۳۹.

امام حسين عليه السلام‌ از ديد‌گاه ابن حجر:

ابن حجر در باره امام حسين عليه السلام مى‌گويد:

الحسين بن عليّ بن أبي طالب الهاشميّ أبو عبد اللّه المدنيّ سبط رسول اللّه صلّى اللّه عليه وسلّم وريحانته من الدنيا وأحد سيدي شباب أهل الجنّة.

حسين بن عليّ بن أبي طالب هاشميّ أبو عبد اللّه مدنيّ نوه رسول خدا صلى الله عليه و آله و ريحانه او در دنيا و يكي از دو آقاي جوانان بهشت.

تهذيب التهذيب، ج ۲، ص ۲۹۹.

سپس ابن حجر بعد از نقل اين روايت مي‌گويد:

رواه الخطيب بسند صحيح إلى يحيى.

اين روايت را خطيب بغدادي با سند صحيح براي يحيي نقل كرده است.

تهذيب التهذيب، ج ۲، ص ۲۹۹.

محبوب‌ترين انسان‌ها در آسمان‌:

يونس بن أبي إسحاق عن العيزار بن حريث قال:«بينما عبد اللّه بن عمرو بن العاص جالس في ظلّ الكعبة إذ رأى الحسين بن عليّ مقبلاً فقال: هذا أحبّ أهل الأرض إلى أهل السماء اليوم».

عبد اللّه بن عمر عاص در سايه كعبه نشسته بود، امام حسين عليه السلام را ديد كه به طرف كعبه مى‌آيد گفت: او امروز محبوب ترين انسان‌ها در بين آسمانيان است.

البداية والنهاية، ج ۸، ص ۲۲۶.

با اين‌كه كتب تاريخى صفحات بي‌شمارى را در نقل جنايات يزيد نسبت به اهل بيت عليهم السلام به خود اختصاص داده و شهرت داستان كربلا از روزهاى آغازين آن در همه محافل ورد زبان‌ها و نقل مجالس بوده است، اما با اين وجود متأسّفانه گروهى براى دفاع از او به هر وسيله‌اى متوسّل شده و از هر روشى استفاده كرده‌اند، كه دل هر دردمندى را به درد مى‌آورد.

اكنون با توجه به عناوين اين مجموعه، چه توجيهى براى قاتلان امام حسين عليه السلام و نيز مدافعان خلافت يزيد باقى مى‌ماند؟

آيا انصاف است امام حسين عليه السلام‌ را با مقام شامخى كه نزد پروردگار عالم و پيامبر و امّت اسلامى دارد با يزيد مقايسه كنند و يا ـ نعوذ باللّه ـ آن حضرت را مقصّر بدانند؟

آيا در نقل حوادث تاريخى جانب امانتدارى را به درستى رعايت كرده‌اند؟

نظر شما