* میگویند این آماری را که ما میگوییم قبول کنید.
* کل قراردادهای خارجی برای اجرایی شدن در داخل کشور بدون تصویب مجلس امکانپذیر نیستند.
* انتظار میرفت در جلسه روز شنبه افراد شاخصی از فراکسیون رهروان هم به این جلسه میآمدند.
* مدل کار رماننویسی از این جنس است که میتواند بدون اتکا به بودجه دولتی روی پای خود بایستد.
* معتقدم نماینده ولیفقیه باید بر کار معاون رئیسجمهور نظارت کند و نبايد معاون رئیسجمهور و نماینده ولیفقیه یکی باشند.
* ۶ ماه طول کشید تا بنیاد بتواند بخشی از این بودجهها را از معاونت نظارت راهبردی بگیرد تا خود خدماتش را به جانبازان ارائه کند.
* بیانات دکتر روحانی از زاویه دیدکارشناسی میتواند موارد متعددی قابل خدشه باشد ولی با نگاه تودهای نویدبخش و مناسب است.
* با توجه به اشرافی که در این وزارتخانه نسبت به وزارت کار گذشته داشتهام، نظرم این است که وزارت کار فعلی نسبت به دوره قبل حرکتهایش بیشتر قانونمدار شدهاند.
نماینده: برای شروع بحث بفرمایید درباره عملکرد دولت چه نظری دارید؟ به نظر شما دولت در بخشهای اجتماعی مرتبط با حوزه کاریتان چه نمرهای میگیرد؟
یکی از وظایف اصلی نمایندگان در مجلس نظارت است، یکی از لوازم نظارت هم این است که فرد وقت داشته باشد تا بر ریز کارهای دولت در دستگاههای اجتماعی اشراف داشته باشد تا بتواند در این زمینه نقد و ارزیابی داشته باشد. ما در کمیسیون اجتماعی بیشترین تعاملات را با وزارت کار داریم و من بهعنوان ناظر مجلس در ستاد ساماندهی مشاغل خانگی عضو ناظر هستم.
درمجموع با توجه به اشرافی که در این وزارتخانه نسبت به وزارت کار گذشته داشتهام، نظرم این است که وزارت کار فعلی نسبت به دوره قبل حرکتهایش بیشتر قانونمدار شدهاند.
با توجه به اینکه اصلاً دوست ندارم فعالیتهای این دولت را با دولت دوره قبلی مقایسه کنم ولی در یکسری مواقع مجبور هستم این کار را انجام دهم زیرا خود نیز در دولتهای نهم و دهم مشاور رئیسجمهور در امور ایثارگران بودم و در این حوزه باید تلاشهای زیادی میکردیم تا موارد قانونی را درباره امور ایثارگران جا بیندازیم و بخواهیم به آن جامه عمل بپوشانیم؛ اما در این دولت اگر بنا باشد کاری را بر طبق قانون انجام دهند آن کار به نحو راحتتری انجام میشود. شاید این موضوع به شعاری که دولت و خصوصاً آقای نوبخت میدهند که ما طبق قانون عمل میکنیم، برمیگردد.
گرچه از موضع تخصصی کار خودم ازلحاظ ایثارگران شاهد کمکاری در این دولت بودهام قانون نظام جامع خدمات ایثارگران که از اواخر سال ۹۱ تصویب و برای اجرا ابلاغشده هنوز یک سال و نیم از آن میگذرد و ۱۶ آئیننامه میخواهد و دولت هنوز این کار را نکرده و قانون ایثارگران زمینمانده است و اینطور نیست که این حرکت دولت یازدهم در عرصه قانون تام و تمام و در همه عرصهها باشد.
میگویند آماری را که ما میگوییم قبول کنید و بهنوعی برای جامعه تعیین تکلیف میکنند.نماینده: در بحث آمار، دولت پیشین یکسری آمارهایی را میداد که برخی ادعا میکردند این آمارها درست نیستند در این دولت هم آمارهایی مطرح میشود حال اینگونه است که این آمارها نیز اشتباه باشند؟ آیا آمارهای دولت در قسمت اشتغال، رکود تورمی و ... صحیحاند؟
البته جزو محالات است که از یک نماینده بپرسید این آمارهایی که میدهند درست است یا خیر؟ زیرا پاسخ دادن به این سؤال اشراف بر همه موضوعات را میخواهد اما من چیزی که میتوانم بگویم این است که هم در آن دوره آمارهای مشوشی داشتیم و هم در این دوره اینگونه است. فرقش هم این است که در آن دوره آمارهای مشوش داده میشد و کسی نمیگفت این اعداد و ارقام درست یا غلط هستند و به همهچیز به عرصه اجتماع ارجاع میشد و همه بهنوعی آمار دل بخواه خود را میگفتند اما حالا میگویند این آماری را که ما میگوییم قبول کنید و بهنوعی برای جامعه تعیین تکلیف میکنند. ما هم تعبداً و قربة الی الله این آمارها را قبول میکنیم تا ببینیم نتیجهاش چه میشود.
نماینده: درباره بیانات دکتر روحانی در گفتگوی تلویزیونی نظر و انتقاد خاصی ندارید؟
بیانات ایشان از دو منظر قابلتأمل است، اول از منظر کارشناسان، متخصصان و آماردانها که در آن اماواگرهای متعددی وجود دارد و دیگری از منظر توده مردم است که مردم از این نظرات چه دیدگاههایی را بگیرند. اگر از زاویه دید دولتی، کارشناسی و نماینده مجلسی بخواهیم به این بیانات نگاه کنیم میتواند موارد متعددی قابل خدشه باشد ولی با نگاه تودهای میتواند نویدبخش و مناسب بوده باشد.
نماینده: موارد جزئیتری در این بیانات وجود داشت که بخواهید به آن اشارهکنید؟
مواردی که ایشان میگفتند: «مخالفین میتوانند در فضای کنونی جامعه بهراحتی حرفهایشان را بزنند و منتقدان را دوست داریم» اما اینها در حرف گفته میشود و وقتی در عمل سراغ کسانی میرویم که نقدهایی را به عملکرد دولت وارد کردهاند، میبینیم بهعنوان کسانیکه خوبی این ملت را نمیخواهند و قصد ایجاد اختلاف بین مردم و دولت را دارند، مطرح میشوند.
نماینده: مجلس اگر احساس کند مسیر مذاکرات بهسوی انجام «هر توافقی بهتر از عدم توافق» پیش میرود، وارد عمل میشوددکتر ظریف امروز درباره مذاکرات گفتهاند در کلیات شاید به توافق رسیده باشیم اما در جزئیات هیچگونه تغییری ایجاد نشده است. تحلیل شما از روند مذاکرات چیست؟
من اصلاً امیدی ندارم که مذاکرات به نتیجهای برسد و یا اگر بخواهد به نتیجه برسد از آن جنس نتیجهای است که خداینکرده مطلوب ما نيست. زيرا احتمالاً برخي از خطوط قرمز ناديده انگاشته شود. مجلس اگر احساس کند مسیر مذاکرات بهسوی انجام «هر توافقی بهتر از عدم توافق» پیش میرود، وارد عمل میشود و این مهم را باید در نظر داشته باشیم که کل قراردادهای خارجی برای اجرایی شدن در داخل کشور بدون تصویب مجلس امکانپذیر نیستند.
بنده اصلاً به این مذاکرات خوشبین نیستم و اگر مذاکرهکنندگان توافقی را با عبور از خط قرمزها انجام دهند آن قرارداد پشتیبانی ملیاش را از دست میدهد.
نماینده: همایش همگرایی اصولگرایی را چگونه دیدید و نظر کلیتان را درباره برگزاری و ادامه چنین نشستهایی بفرمایید؟
من هر حرکتی که در جهت یکدستی و وحدت طرفداران معتقد به مبانی و ارزشهای انقلاب در جامعه اتفاق بیفتد را مثبت ارزیابی میکنم و خود نیز نزدشان میروم و برعکس هرچه این قشر اصولگرایی بخواهند از هم جدا باشند و جزیرهای عمل کنند این را به ضرر انقلاب و نظام میدانم.
به همه اعضاء و فراکسیونهای سياسي مجلس احترام میگذارم اما عضو جبهه پایداری نیستم.در مجلس دو فراکسیون اصولگرایان و اصولگرايان رهروان ولایت وجود دارد و من فکر میکنم خیلی از افراد باید بنشینند با خود تفکر کنند کجاها باهم اختلاف داریم و اینگونه موارد اشتراکشان خیلی بیشتر میشود اما حال چه میشود که اسمشان میشود دو فراکسیون ولو اینکه اختلافات جزئی هم میتوانند باهم داشته باشند، ولی این مشترکات بهاندازهای قوت و قدرت پیدا نمیکند كه منشأ وحدت آنها بشود.
اگرچه انتظار میرفت در جلسه روز شنبه افراد شاخصی از فراکسیون رهروان هم به این جلسه میآمدند.
من از اولین روزی هم که با لیست جبهه متحد اصولگرایان با حمايت آقای مهدوی کنی و یزدی به مجلس آمدم، به خاطر حضور در فراکسیون ایثارگران به دوستان گفتم که من در این جايگاه حزبی عمل نخواهم کرد و من هماکنون به همه اعضاء و فراکسیونهای سياسي مجلس احترام میگذارم اما عضو جبهه پایداری نیستم و ضمن احترام به جبهه پایداری و دوستان فراکسیون اصولگرايان و اصولگرايان رهروان ولايت عضو اینها نشدم.
نماینده: درباره طرح امربهمعروف و نهی از منکر نظرتان را بفرمایید؟ آیا با این قانون مسئله امربهمعروف در کشور حل میشود؟
خیر. معلوم است كه با تصويب قانون، مشکل امربهمعروف در کشور حل نمیشود، هماکنون شرایط در کشور بهگونهای است که اجرای امربهمعروف خیلی سخت شده است، ۳۵ سال از پیروزی انقلاب میگذرد و اصل ۸ قانون اساسی روی زمینمانده بود. حال اگر قانون امربهمعروف تصویب شود اصل ۸ هم اجرایی میشود. درباره این قانون امربهمعروف اصلاً چشمم آب نمیخورد که تبدیل به قانون ذیل اصل ۸ قانون اساسی شود زیرا بایستی درباره ستاد حاکم برای این طرح باید دقت نظر بیشتری صورت بگیرد.
نماینده: با توجه به پستهایی فرهنگی و هنری که شما در زمینهٔ ایثارگران داشتهاید و با نظر به اینکه مقام معظم رهبری تأکیدات زیادی برای ساخت رمان و فیلمهای دوران دفاع مقدس دارند، شما وضعیت کمی و کیفی ساخت این آثار را چگونه ارزیابی میکنید و برای بهتر شدن اوضاع چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
ما سال ۶۹ خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم که یک سالی از زمان رهبریشان میگذشت، صحبت اصلیشان این بود که فعالیتهای انجامشده در دفاع مقدس را با قالبهای ادبي و هنری ماندگار کنید و منظورشان هم این بود که مشخصاً در قالب رمان باید این کار را انجام دهیم. زيرا رمان هم قابل ترجمه به سایر زبانهاست و هم اثري ماندگارتر دارد.
ایشان از ما خواستند در طول ۵ سال ۱۰ رمان تولید کنیم که در آن سالها فکر میکردیم رهبری چقدر انسان قانعی هستند و ما در طول یک سال میتوانیم ۵۰ رمان تولید کنیم اما وقتی کار را شروع کردیم، متوجه شدیم کار سختی است و نمیتوان به این عدد رسید.
در طول این مدت ذرهذره تولید رمان فرهنگ جانبازان و ایثار و شهادت در جامعه اجراشده و چون این کار خیلی دولتی نبوده است و خیلی متکی به اصل بودجههای دولتی نبوده است.
در سال اخیر حرکتی جدی برای رمان ایثارگران از ارشاد ندیدهام.همانطور که میدانید هماکنون اگر یک رماننویس در خانه بنشیند و یک رمان جاذبهدار بنویسد و با هیچ جایی هم قرارداد نبندد و کارش را به یک ناشر خصوصی بدهد با چاپهای مکرری که آن کتاب میخورد میتواند بدون ذرهای کمک دولتی در تعداد زیادی منتشر شود به ناشر و نویسنده سود لازم را هم برساند؛ زیرا مدل کار رماننویسی از این جنس است که میتواند بدون اتکا به بودجه دولتی روی پای خود بایستد؛ اما درباره فیلمهای سینمایی موضوع متفاوت است و مشخص نمیکند که این فیلم را که ساختی بعد از پخش بتوانی پول ساخت آن را دربیاوری و آیا با اقبال عمومی روبرو میشود یا خیر؟
در طول این سالهای خدمت همهاش سعی میکردیم بهنوعی اتصال بودجه برای رماننویسی را از دستگاههای دولتی قطع بكنيم و تنها باعث شویم که رماننویس کارش استارتی بخورد و نظرش به این موضوع جلب شود در سال اخیر حرکتی جدي برای رمان ایثارگران از ارشاد ندیدهام.
بعد از فوت امیرحسین فردی که مسئول مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری بودند آقای علیرضا قزوه آمد و مسئول این کار شد و هماکنون این بخش جزو پرکارترین و غیر اداریترین دستگاه موجود در حوزه هنری بهحساب میآید و پیچوتابهای ادارههای دولتی را ندارد با اینکه بودجههای دولتی دارد ولی نهادیتر کار میکند و به نهاد نزدیکتر است تا به دستگاه دولتی.
نماینده: چاپ رمان دفاع مقدس به ارشاد و معاونتهایی که در آن وجود دارد ارتباطی پیدا میکند؟
من همان موقع هم میگفتم اگر رمانی به چاپ چندم برسد نشان میدهد استقبال از آن اثر وجود دارد و بایستی برخورد تشویقی با نویسنده آن انجام دهیم. هماکنون ارشاد میتواند زمینههای گسترش اقبال به رمانهای دفاع مقدس و ایثارگران را فراهم کند.
مثلاً همین کتاب «پایی که جا ماند» از آقای حسینی که از نظر موارد لازم برای تولید رمان اسم آن را نمیتوان رمان گذاشت اما ۵۵ نوبت چاپ خورده که توانسته برای همان حوزه هنری بودجه آوری کند؛ بنابراین ارشاد هم میتواند مسابقه بگذارد و استارتهایی را بزند تا عرصهای برای ایجاد خلاقیتهای هنری در عرصه ایثارگران را فراهم کند.
نماینده: در نطق هفته گذشته به نارساییهایی برای خانوادههای شهدا و در درمان جانبازان اشاره کردید، میتوانید دقیقتر توضیح دهید چه مشکلاتی در این زمینه وجود دارد؟
زمان جنگ بنیاد شهید راهاندازی شد و این بنیاد تمامی امور تبعات انسانی جنگ را به عهده گرفته بود و مسائل مربوطه به خانوادههای شهدا، جانبازان آزادگان را پیگیری میکرد و برای رزمندگان بهجز سهمیه ورود به در دانشگاهها، هیچچیزی نداشتیم.
در سال ۶۸- ۶۷ آقای کروبی رئیس بنیاد شهید بود که نامهای خدمت مقام معظم رهبری نوشت که امور جانبازان را از بنیاد شهید منتزع کنید زیرا این جانبازان تنها قشری بودند که از آن سه قشر جلوی بنیاد میرفتند و حقوحقوقشان را میخواستند و بنیاد شهیدیها از دست آنها به تنگ آمده بودند که رهبری هم دستور ایجاد بنیاد جانبازان و مستضعفان را دادند و بهتبع آن ستاد آزادگان هم راهاندازی شد و مجدد در سالهای ۸۲ شش نفر به رهبری نامه نوشتند و متقاضی ادغام این سه نهاد باهم شدند و یکی از آن امضاها امضاي من بود. رهبری با این نامه موافقت کردند و دوباره نام آن به بنیاد شهید و امور ایثارگران تغییر یافت.
از ابتدای برنامه پنجم موضوع دارو و درمان جانبازان شاغل در دستگاههای دولتي و بازنشستگان را از بنياد جدا كردند و بنا شد جانبازان شاغل در دستگاههای دولتی و اجرایی به دستگاههای محل کار خود برای دریافت خرج دوا و درمانشان مراجعه کنند، بازنشستگان هم به صندوقهای بازنشستگی کشور مراجعه کنند و غیر شاغلین هم از بنیاد شهید خدمات دریافت کنند و بهاینترتیب بود که چالش عجیب و سنگینی ایجاد کردند که ۲-۳ سال است جانبازان سختیهای زیادی را متحمل شدند.
آنگاه برای قانون بودجه ۹۲ یک بنای جدید گذاشته شد زیرا همه معتقد بودند که امور به بنیاد شهید بازگردد نوشتند «جانبازان شاغل در دستگاههای دولتی مخیرند خدمات را از بنیاد شهید بگیرند و یا از دستگاههای دولتی» که این قانون باز اجرا نشد زیرا بنیاد شهید میگفت پولش را به من ندادهاند. امسال برای اولین بار دوباره بازگشت به فرهنگی که در دوران جنگ وجود داشت و کل این امور به بنیاد شهید محول شد.
۶ ماه طول کشید تا بنیاد بتواند بخشی از این بودجهها را از معاونت نظارت راهبردی بگیرد تا خود خدماتش را به جانبازان ارائه کند. جانبازان در ۶ ماهه اول سال ۹۳ از مشکل اینکه کجا هزینه درمان ما را بدهد مواجه بودند.
نماینده: یعنی دستگاههای اجرایی زیر بار این نمیروند که بودجههای درمانی جانبازان را بدهند؟
دیگر شاید دو سههفتهای باشد که این مشکل حلشده است و دولت پولش را به بنياد دادهاند و من هنوز هم که با شما صحبت میکنم شاید به یکی از شهرستانهای کوچک کشور زنگ بزنید و باز بنیاد آنجا بگوید ما به شاغلین خدمات نمیدهیم زیرا به ما بودجه ندادهاند.
نماینده: اوایل انقلاب دستگاههای دولتی خیلی بسیطتر، سادهتر و مخلصانهتر کارها را انجام میدادند.تغییر روند مدیریتی بنیاد شهید از زیر نظر رهبری به معاونت رئیسجمهوری بعد هم ترکیب شدن نماینده ولیفقیه و رئیسجمهوری چه تأثیری روی کار این بنیاد و نیز خانوادههای شهدا و ایثارگران دارد؟
سؤال ریز و لطیفی است و سخت است. من اميدوارم بتوانم آنچه را در ذهن دارم بهخوبی بیان کنم، به اعتقاد من شرایط قبلی بهتر بود، شرایطی که اصلاً مدیریت این بنیاد دولتی نبود و اصلاً در آن زمان نماینده ولیفقیه و رئیس یک نفر بود و مقامی مانند معاون رئیسجمهور را نیز برای آن نگذاشته بودند؛ اما این بهتر بودن به این معنی که به معاونت ریاست جمهوری تبدیلشده ارتباطی ندارد.
اوایل انقلاب دستگاههای دولتی خیلی بسیطتر، سادهتر و مخلصانهتر کارها را انجام میدادند و در زمانی که من خود معاون بنیاد جانبازان بودم و یکی از مراجعهکنندگان آمده بود و دستگاه ویدئو میخواست من دستگاه ویدئویی را که در اتاق خود داشتم به او دادم. در آن زمان آقای رفیقدوست رئيس بنیاد بود نزد او رفتم و گفتم در اتاق مسئولان بنیاد دستگاههای ویدئو بدون مصرف گذاشتهشده اینها را به بنيادهايي بدهیم که نیاز دارند. در آن زمان کارها آنقدر پر پرسنل نشده بود که دستگاهها کارهای همدیگر را خنثی کنند اما متأسفانه هماکنون نظام دولتی بهجایی رسیده است که زیادیِ نیرو مانع کارآمدی کار شده است و عیبش را به خود همکارانم در مجلس برمیگردانم.
قانون و مقررات به حدی زیاد شده است که هرکسی به هر قانونی که دوست دارد استناد میکند تا کار شما را انجام دهد یا آن را زمین بگذارد. چرا برای اینکه برای هر دوی آنها قانون دارد یعنی بعضاً قوانینی که معارض یکدیگر حکم میکنند وجود دارند بنابراین در آن زمان بهتر بود اما از نظر منطق اداری نوع شدن آن به این صورت مناسبتر است. جانبازان و ایثارگران یک قشر مقدس اجتماعی هستند و نظام اجرایی کشور باید پاسخگوی آنها باشد که مسئوليت آن با وزیر و معاون رئیسجمهور میشود که پاسخگوی آنها در اصل خود رئیسجمهور میشود.
من معتقدم نماینده ولیفقیه باید بر کار معاون رئیسجمهور نظارت کند و نبايد معاون رئیسجمهور و نماینده ولیفقیه یکی باشند؛ اما هماکنون ازنظر ساختاری کار نامناسبتر شده است رسالت خدماتدهی و نحوه رسيدگي به ایثارگران و توجه به آنها ضعیفتر شده است و این ربطی به تعویض ریاست آن ندارد لذا گرچه در عمل بهتر شده اما ساختار مديريتي يك گام به عقب است...
نظر شما