شناسهٔ خبر: 68469 - سرویس جامعه
نسخه قابل چاپ منبع: فارس

دغدغه ترویج هنر اسلامی مرا به خیابان کشاند

خط استاد «مرتضی سبحانی» می‌گوید: خوشنویسی هویت غنی دارد و می‌تواند ابزاری باشد که ما را به قرآن اتصال بخشد. باید مردم به هویتشان بازگردند تا از این تقلید‌های غربی و بی محتوا نجات پیدا کنند.

به گزارش نماینده به نقل از فارس ـ فاطمه ملکی: گذرمان به میدان هفتم تیر می‌افتد و مردی در حال نشاندن قلم بر قلب کاغذ است، و این گونه می‌نگارد:

من از روییدن خار بر دیوار دانستم

که ناکس، کس نمی‌گردد از این بالا نشینی‌ها

دقایقی که نظاره‌گر کارش می‌شویم، درمی‌یابیم که او بسیار صبور و مهربان است و ساعتی در کنارش می‌نشینیم تا از حضورش در این مکان و علاقه‌اش به این هنر برایمان بگوید.

* در ابتدا خودتان را معرفی می‌فرمایید.

بنده «مرتضی سبحانی» متولد به سال ۱۳۳۷ در اهواز هستم؛ ابتدای دوره جوانی‌ام را در اصفهان بودم و الان هم ساکن تهران هستم.

* از چه زمانی وارد هنر خوشنویسی شدید؟

بنده وقتی ۲۵ ساله بودم، در اصفهان نمایشگاهی به پا بود. وقتی از آن محل عبور می‌کردم، تابلوهایی خطی دیدم که مجذوب شدم. از همان موقع متحول شدم، در انجمن خوشنویسان ثبت‌نام کردم و مراحل آموزش را طی کردم و اکنون دوره فوق ممتاز را تمام کردم و در مجموع ۳۰ سال است که با خط آشنا هستم.

* تخصص شما چه خطی است؟

نستعلیق.

* اساتید شما چه کسانی بودند؟

استاد «علی شیرازی» که اکنون در انجمن خوشنویسان هستند و استاد «مهدی عطریان». البته بنده روی کار قدما و سبک آنها کار کردم؛ به نوعی که این کارم تلفیقی از شیوه قدیم و جدید نستعلیق است.

* با هنر خوشنویسی درونم را پیدا کردم

* از نحوه ارتباطی که با خط برقرار کردید برای ما بگویید.

خط یک نوع عرفان است، نوع اسلامی و ایرانی. درون این هنر به قدری قوی است که انسان را از خیلی چیزها بی‌نیاز می‌کند یکی از آنها «قناعت» است. انسان ممکن است خیلی خواسته‌ها داشته باشد اما من که وارد این مسیر شدم درونم را پیدا کردم. این کار مرا بی‌نیاز می‌کند. حتی از مسافرت، تفریح با دوستان کم می‌کنم و به این کار می‌پردازم چون احساس بی‌نیازی دارم. این هنر نیروی قوی دارد که هر چقدر بیشتر کار می‌کنم و در عمقش می‌روم، مستغنی‌تر می‌شوم.

* چه سالی ازدواج کردید؟

اواخر سال ۶۱.

* خوشنویسی در خانواده شما چه جایگاهی دارد؟

خانواده هم به این کارها علاقه نشان می‌دهند، شاید هم تحمل می‌کنند. در منزل‌مان تابلوهایی را نصب می‌کنم که پند‌آموز باشد. وقتی بعد از مدتی از آن شعر اشباع شدیم و پند گرفتیم، مطالب جدید جایگزین می‌کنم.

* وضعیت‌ مالی خانواده چطور است؟

اصلا خوب نیست. ناشکری نمی‌کنم. حقیقت این است که برای خانواده‌ام کم گذاشتم و مدیون هستم. ۳۰ سال برای دلم و جامعه‌ام کار کردم. امیدوارم با برپایی نمایشگاه و کلاس خط جبران کنم. البته من کارمند شرکت بودم که بعد از ۲۰ سال تعطیل شد، بعد فقط به خط پرداختم و از این مسیر امرار معاش می‌کنم.

* علاقه به هنر موروثی نیست

* چند فرزند دارید؟

یک دختر و یک پسر دارم.

* فرزندان شما وارد این هنر شدند؟

دوست داشتم پسرم نیز وارد هنر خوشنویسی شود اما علاقه نداشت؛ او وارد کار آزاد شد. علاقمندی به هنر موروثی نیست بلکه اکتسابی است و تکنیک و فن است و باید گرفت.

* اگر بخواهید به کسی هدیه بدهید، معمولا چه هدیه‌‌ای می‌دهید.

اگر احساس کنم کسی خط را دوست دارد و ارزش آن را می‌داند، به او یک جمله پرمعنا هدیه می‌دهم اما اگر بدانم در این مقوله‌ها نیست، نمی‌دهم چرا که باید این هنر پذیرفته شود و مثل هدیه‌های دیگر به آن نگاه نشود.

* به همسرتان هم تابلو خوشنویسی شده، هدیه می‌دهید؟

همسرم با من سختی‌هایش را کشیده است. به ایشان گاهی یک شاخه گل یا هدایای دیگری می‌دهم.

* گفته می‌شود که زندگی با افراد هنری به دلیل روحیه لطیف و حساس هنرمندان کمی سخت است؛ شما این نظریه را تأیید می‌کنید؟

بله، همسرم در طول ۳۰ سال در کنارم بود. البته اوایل سخت بود اما الان که نتیجه و ثمره آن را از لحاظ اجتماعی و حتی درآمد دیده است، راضی‌اند.

البته نمی‌شود انتظار داشت که همه با چشم من خط را ببیند چرا که دیدگاه‌ها و انگیزه‌ها متفاوت است. همسرم از صبر و حوصله من تعجب می‌کند که ۳۰ سال است به این هنر عشق می‌ورزم البته تجربه‌ای برای بچه‌های من شده است، اگر کسی به کاری علاقه داشته باشد و محکم بایستد، قطعا به نتیجه می‌رسد.

* در خوشنویسی اشعار عرفانی در اولویت قرار دارد

* بیشتر چه نوع مطالبی را خطاطی می‌کنید؟

شعر خوب و اثر‌گذار که درون و محتوای قوی دارد را معمولا انتخاب می‌کنم. اشعار حافظ، مولانا، سعدی یا شعر نو از سهراب سپهری و قیصر امین‌پور.

در مجموع اشعاری که محتوا داشته باشد، اشعار عرفانی با مضمون اجتماعی که گاهی پند و اندرز می‌دهد، تکان‌دهنده است و بیدار باش می‌زند، برایم مهم است. در واقع دست می‌زنم روی کلمه «هان» که واژه تمهیدی است و روی مخاطب تأثیر‌گذار است.

شعرهای عمیق از سعدی داریم که سطر سطر آن پند زندگی است و غفلت می‌کنیم. در واقع می‌توانم بگویم خوشنویسی ابزار فرهنگی هنری است که می‌تواند انسان ساز باشد؛ بهترین مطالب را در قالب یک خط زیبا می‌شود ارائه داد و تاثیر‌گذار باشد و تحول عمیق در زندگی افراد ایجاد می‌کند.

به عنوان مثال شعر «یادمان» به نکات جالبی توجه دارد و می‌گوید:

پر پروانه شکستن هنر انسان نیست

گر شکستیم ز غفلت من و مایی نکنیم

و به هنگام نیایش سر سجاده عشق

جز برای دل محبوب دعایی نکنیم

مهربانی صفت بارز عشاق خداست

یادمان باشد از این کار ابایی نکنیم

اگر مردم همین شعر را سرلوحه زندگی خود قرار دهند، شاهد تغییر و تحول عمیقی در زندگی‌شان خواهند شد.

* در رابطه با حضورتان در بین مردم آن هم در محل پرترددی مثل میدان هفتم تیر بفرمایید.

اکنون که در عصر تکنولوژی زندگی می‌کنیم، اگر امثال من و چهار نفر دیگر به هنر خوشنویسی توجه نکنند، این هنر فراموش می‌شود. ما برای این هنر ۳۰ سال از عمرمان را گذاشته‌ایم، اما به خاطر بی‌مهری مسئولین، فقط مخاطبان خاص دارد و در عموم به فراموشی سپرده ‌شده است. اگر از سوی آنهایی که باید توجه می‌کردند، توجه می‌شد، این طور نبود که الان به اینجا کشیده شود.

* علاقه به ترویج هنر اسلامی مرا به خیابان کشانده است

اکنون بنده به خاطر خودم، اینجا نیستم؛ در اینجا شخص، محور نیست؛ من به خاطر مردم که با فرهنگ و هنر اسلامی فاصله گرفته‌اند به اینجا آمده‌ام. متأسفانه الان حتی برخی از جوانان ولو با تحصیلات عالی نمی‌توانند شعر با خط نستعلیق را بخوانند و این برای جامعه فرهنگی اسلامی ضعف است.

کسی که در این راه می‌آید به مادیات آن فکر نمی‌کند؛ برخی می‌آیند و می‌گویند خط می‌نویسند اینجا، کنار خیابان! برای من حرف کسی مهم نیست؛ همین که ۴ نفر می‌آیند و این خط را می‌بینند و یک جمله پرمحتوا را می‌فهمند، برای من کافی است. من می‌خواهم نسل امروز از چیزهای کاذب و مجازی دست بردارند.

* استقبال مردم چطور است؟

استقبال مردم متفاوت است، گروهی علاقه دارند و در کنارم می‌نشینند و به کار نگاه می‌کنند، گروهی می‌آیند و برای شعرهای خودشان سفارش می‌آورند تا برایشان خوشنویسی کنم. گروهی پیگیر ثبت‌نام در کلاس آموزشی هستند، گروهی هم برای خودشان خریداری می‌کنند و به پدر و مادر و دوستان هدیه می‌دهند.

* معمولا در چه گروه سنی هستند؟

در جمع افراد بیشتر افراد بالای ۴۰ سال می‌آیند و بیشتر خانم‌ها هستند.

* چند وقت است که در میدان هفت تیر مستقر هستید؟

الان ۴ ماه است در اینجا هستم. قبلا در مؤسسات دیگر بودم، آموزش می‌دادم. یا کارهای جمعی می‌کردم. ۴ ماه از صبح تا عصر در اینجا می‌نشینم تا در کنار مردم باشم.

* کسی سفارش بدهد، چقدر طول می‌کشد کار را تحویل بدهید؟

بستگی به کارش دارد؛ اگر یک بیت شعر باشد یک ربع ساعت طول می‌کشد اگر یک صفحه باشد یک ساعت. اگر هم متن باشد می‌گیرم و روز بعد به او تحویل می‌دهم.

* سایر هنرمندان دغدغه‌مند هم از نوع کار شما انجام می‌دهند؟

جمعی از دوستان در سطح شهر هستند. از جمله تجریش و سید‌خندان. آنها هم خوشنویس هستند و این گونه کار می‌کنند. اگر الان دفتر داشته باشم، اما بالای ساختمان و دور از چشم عموم مردم باشم، هیچ ارزشی ندارد. من باید با مردم تعامل داشته باشم فقط به خاطر هدف‌هایم. هدف من این است که مردم در جامعه خط را ببینند و از آن استفاده معنوی ببرند. به جای اینکه کادوهای بی‌محتوا به هم بدهند، به مناسبت‌های مختلف هدیه‌‌ای بدهند که مسیر زندگی دوستانشان را به حقیقت تغییر دهد. مثل هدیه دادن کتاب.

* از اینکه از صبح تا غروب در یک جا می‌نشینید و کار می‌کنید، خسته نمی‌شوید؟

اگر عشق نبود، قطعا خسته می‌شدم.

* صبر، مایه اصلی خوشنویسی

* مایه اصلی هنر خوشنویسی چیست؟

مایه اصلی خوشنویسی صبر و حوصله است. این هنر، هنری است که اگر کسی علاقمند و صبور نباشد، زود خسته می‌شود. از هر صد نفر ۱۰ نفر ثبت‌نام می‌کنند و یک نفر وارد می‌شود. ضمن اینکه یکی از تأثیرات این هنر، بالا رفتن صبر است. در طول زندگی مشکلات زیادی داشتیم که با صبر و حوصله حل شد. اگر می‌خواستیم زود اقدام کنیم، سرنوشت‌مان تغییر می‌کرد.

* کلاس آموزش خوشنویسی هم برگزار می‌کنید؟

الان فصلش نیست. برای پاییز‌ جایی را تهیه کردم تا کلاس تشکیل دهیم.

* تاکنون نمایشگاه انفرادی هم از آثار خود برپا کردید؟

در نمایشگاه گروهی و جمعی شرکت داشتم اما نمایشگاه انفرادی برپا نکردم چرا که تشخیص دادم هنوز کارم به حدی نرسیده است که نمایشگاه به پا کنم. شاید در رشته نقاشی هنرمندی بعد از ۲_۳ سال نمایشگاهی برپا کند، اما خط این طور نیست. به کمال رسیدن خط زمان می‌برد. خط امروز من با ۱۰ سال گذشته شاید ظاهراً شبیه هم باشد اما وقتی اهل فن این دو اثر را با هم مقایسه کنند، متوجه پختگی کار با مرور زمان می‌شوند.

* اکنون وضعیت خوشنویسی کشور چطور است؟

ارزش هنر کم نشده است؛ توجه کم به هنر به دلیل تغییر دیدگاه‌هاست. زمان شاه عباس، او شمعدان طلا می‌گرفت و روی آن با خط نوشتند؛ به طبع توجه پادشاه و درباریان به این مقوله سبب ارزش پیدا کردن آن در جامعه می‌شد؛ الان باید دید که مسئولان دنبال چه چیزی هستند. اگر می‌خواهیم رشد فکری و فرهنگی کنیم باید به هویت‌مان برگردیم و خوشنویسی هم یکی از رشته‌های با معنا و با هویت ایران اسلامی است.

* مردم باید به هویت‌شان بازگردند

خوشنویسی هویت غنی دارد و می‌تواند ابزاری باشد که ما را به قرآن اتصال بخشد. باید مردم به هویتشان بازگردند و تا از این تقلید‌های غربی و بی محتوا نجات پیدا کنند. آن وقت که به خویشتن خود بازگشتند، می‌بینند که خیلی توانایی‌ها دارند که از دست داده بودند.

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش

* صحبت شما با مسئولان برای ترویج هنر اسلامی چیست؟

به اندازه کافی شعار داده شده است. اگر اعتقاد داریم که این کارها می‌تواند مثمر ثمر باشد و تغییر دهنده باشد، باید مسئولان کاری کنند و در عمل حمایت کنند. بودجه‌ای به سازمان‌ها اختصاص ندهند و بگویند. بودجه برای این کار دادیم. اگر به این مقوله توجه کنند، و این مقوله گسترش و رشد پیدا کند خواهند دید، هزینه کرد برای این کار از بسیاری از هزینه‌هایی که صرف جلوگیری از مفاسد فرهنگی می‌شود، کمتر خواهد بود به مراتب، بازدهی آن بیشتر است.

به عنوان مثال چه هزینه‌هایی برای مبارزه با آسیب‌های ماهواره، ابزار غرب‌زدگی، اینترنت و موبایل می‌شود، به جای اینکه برای بیرون شمشیر بکشند، داخل را قوی کنند.

* مسئولان باید تأثیر هنر اسلامی در مقابله با تهاجم فرهنگی را باور کنند

برای رسیدن به جایگاه، ابتدا متولیان باید باور کنند که هنر اسلامی یکی از بهترین راه‌ها در مقابله با تهاجم فرهنگی است؛ وقتی باور کردند، عمل خواهند کرد و اثرات آن را خواهند دید. ما در اوایل انقلاب به این مسائل توجه کردیم و خوب پیش رفتیم، این مصائب را هم نداشتیم درست است تکنولوژی پیشرفت کرد و ابزارهای متنوعی وارد شده است، اما به نسبت هنر اسلامی می‌توانست جلوی خیلی از انحرافات را بگیرد.

قبلا برپایی نمایشگاه‌های خط در انجمن خوشنویسان زیاد بود اما کم شده است. هنرمند دنبال جایزه نیست، اگر دنبال مادیات بود، از راه‌های مختلف می‌توانست پول در بیاورد. به عنوان مثال اگر می‌خواستم کار اقتصادی کنم تا الان خیلی ثروتمند بودم.

* به نظر شما علت کم پرداخته شدن به هنرهایی مثل خوشنویسی چیست؟

یکی از علل نپرداختن به هنرهای اسلامی این است که جاذبه‌های دیگر را جایگزین کردند. همین دستگاه تلفن همراه که بهترین وسیله برای ترویج فرهنگ اصیل اسلامی ایران است، امروز چه استفاده‌هایی می‌شود؟ چند درصد از مردم استفاده واقعی از تلفن همراه دارند؟ چرا باید گسترش این قدر باشد و تبلیغات کنند، طوری که این وسیله تبدیل به ابزار سرگرمی شده است نه کارآمدی؟

* هنر واقعی در خطر است

این ابزار آلات هزینه‌کرد بالایی دارد و بازده خوبی ندارد؛ این مسئله خطرناک است چرا که جایگزین هنر واقعی شده. این خیلی بد است. ما باید به علم روز مسلح باشیم اما هویت‌مان را از دست ندهیم.

امروز شاهد هستیم که کشورهای عربی با لباس بومی خود در مجامع عمومی و بین‌المللی ظاهر می‌شوند؛ آنها حتی در پوشش هویت خود را حفظ می‌کنند، یعنی ما از آنها کمتر هستیم یا اینکه فرهنگ و هنر نداریم!؟

این هشدار بزرگی است اگر همین طور پیش برویم چند سال آینده انگشت شمار افرادی دغدغه هنر اسلامی را خواهند داشت.

* باید چه کرد؟

فقط باید عشق را در درون افراد بیدار کرد؛ همان طور که من ۳۰ سال پیش تابلو را دیدم و متحول شدم، باید این کار را انجام داد و دیگران را متحول کرد. ما حمایت واقعی در جهت رشد فکری و معنوی جامعه را از مسئولان انتظار داریم.

طبعی به هم رسان که بسازی به عالمی

یا همتی که از سر عالم توان گذشت

نظر شما