به گزارش نماینده، پایگاه خبری الاخبار؛ داعش یا همان گروهک تروریستی موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام آن گونه که ابوبکر البغدادی سرکرده آن تلاش کرده بود، با اعلام موضوع تاسیس خلافت اسلامی در عراق در صدد تشکیل یک دولت به قول خود فرا گیر بود، محقق نشد، و مردم به جای جدی گرفتن اعلام تاسیس خلافت اسلامی به شکل و سیاق قدیمش این موضوع را به ماده ای مناسب برای طنز پردازی و مزاح و تمسخر برگزیدند، حتی آن زمان هم که داعشی ها تصمیم گرفتند چهره سرکرده خود را که ابوبکر البغدادی می نامد، برای اولین بار پخش کند، مردم به جای توجه به وی و سخنانش نظرشان به ساعت مچی وی معطوف شد، حتی برخی از مردم باهم در خصوص حدس زدن مارک ساعت مچی ابوبکر البغدادی باهم شرط بندی کردند.

اما این خلافت جدید زایمانی دشوار داشته است، این خلافت دولت نیست و حتی خلافت هم نیست، شبه جزیره نام این گروه را که داعش بود، به " سازمان دولت اسلامی " تغییر داد! شاید قرار است از این نام هدفی بخصوص دنبال شود، هنوز مردم در مساجد بنام این حلیفه جدید سخن نمی گویند و هنوز ضرب سکه براساس نامش صادر نشده است، از این رو هنوز این خلیفه آن احترامی را که انتظار داشت به دست نیاورده است، چرا که دیگر گروه ها و سازمان هایی که باهم نزاع می کنند، هنوز بر سر رسیدن به قدرت در نزاع هستند، و در بیش از یک کشور عربی و اسلامی بر سر تصاحب عنوان و زمین نزاع می کنند، از این رو هنوز منصب خلیفه فعلی نتوانسته از مسند با اختیارات مطلقه " امیر المومنینی" در مغرب و پادشاه دوران (که زبان انگلیسی آنها از تعداد الفاظ عربی که از بر کرده اند بیشتر است) فرا تر رود.

بنگرید اکنون غرب بار دیگر به دلیل خطر داعش از خواب خود برخاسته اند، و این هم اوباماست که بار دیگر خود را درگیر جنگی کرده که در سال ۲۰۰۸ آن را جنگ احمقانه توصیف کرده بود، ‌ اقلیت‌ها و اکثریت سخنان اوباما و مراکز مطالعاتی غربی را در خصوص دخالت انسانی در عراق باور می‌کنند، از این رو سازمان‌های جامعه مدنی (که اکثر آنها را کشورهای غربی حمایت مالی کرده اند) به صورت هماهنگ کارگاه های عملی و دوره هایی با ابعاد و برداشت هایی که حاکی از دخالت انسانی است تشکیل می دهند.

اما اوباما در سخنانش خطاب به جامعه داخلی آمریکا بسیار صریح بوده است و سخنانش خطاب ملت خودش جدی بود: او در گفت وگو با توماس فریدمن در نیویورک تایمز اذعان کرد: دخالت نظامی آمریکا در عراق هیچ ربطی به کُردها یا ایزدی ها یا مسیحیان عراق نداشته است.

چرا که وی از تکرار تجربه نمونه بنغازی ترسیده بود، (حمله به مقر سرویس اطلاعات آمریکا در لیبی و کشتن سفیر آمریکا) بخصوص این که همین نشریه در گزارش فاش کرد که هزاران آمریکایی هم اکنون در شهر اربیل عراق زندگی می‌کنند و در آنجا نیروی ناشناخته ای موسوم به " مرکز عملیات مشترک " در اربیل فعالیت دارد.

در روز بعد از انتشار این گزارش در این نشریه آمریکایی همین نشریه بار دیگر آمد و مطلب خود را اصلاح کرد و نوشت آنها تنها صدها نفر هستند، حال سوال این است که این هزاران آمریکایی در کشوری که قرار بود از آن خارج شده باشند چه می کردند!؟.

داعش همان عقیده وهابی معروف است

رسانه های عربی در انتشار بیانیه معروف داعش تحت عنوان : " لزوم ویران کردن ضریح ها و قبور اسلامی " کمی کوتاهی کرده اند، چرا که از نظر سیاسی پرداختن به آن را امری نامناسب تشخیص داده اند، داعش به صراحت اذعان کرده است که اندیشه های خود را از محمد بن عبدالوهاب و از ابن تمیمه الهام گرفته است.

آیا در اندیشه های داعش مساله ای تازه وجود دارد که در اندیشه مربوط به وهابیت نبوده باشد، نظیر تکفیر طرف مقابل خواه اسلامگرا باشد یا غیر مسلمان؟ اصرار بر لزوم مجازات از طریق شیوه های گذشته و دیرین تاریخی با هدف ایجاد جو رعب و وحشت در بین مردم نظیر قطع کردن سرها با استفاده از شمشیر، (مراجعه شود به آن چه از زبان عبدالعزیز آل سعود در داستانی که امین الریحانی به نقل از وی در کتاب " ملوک العرب " نگاشته است) و در آن اسلام به گونه ای معرفی شده که در آن همه مستنثی شده اند مگر فرزندان دختر و پسر متعلق به طایفه مذکور (المنصوره) و برلزوم سرکوب زنان و هوس رانی های حرام و حلال دانستن مساله جنسی و تعلیم شیوه های آن و تبلیغ اطاعت کورکورانه از ولی امر حاکمشان و بالا بردن شان و منزلت علمای دینی آنها و رد آن چه را که خودشان آن را نجس می دانند، و کارها را به شیطان نسبت می دهند (این مسائل براساس تعریف خلیفه آنها وخادم حرمین است)   و وابستگی به سلفی های جهادی و این امور همگی بین داعش و وهابیت اموری مشترک به شمار می آیند.

تمام این امور و عناصر در نظام سعودی که از زمان ملک فهد و حکومتش در عربستان سعودی آغاز شده شکل گرفتند، در زمان وی بود که اصطلاح جهاد در سیاست عربی شکل گرفت، و همو بود که وهابیت جهانی را اعلام کرد، البته باید گفت اجرای این اصول بین داعش و خاندان سعودی باعث بروز نفاق وسیعی شد، این مسائل همه از نشانه های حکومت دینی وهابی است (در تاریخ چنین تناقض هایی دینی کم نبوده چنان که پاپ هایی هم بوده اند که فرزندانی داشته اند!) اما اختلاف کنونی بین وهابیت و داعش همچون کسست موجود بین چین و شوروی در دوران کمونیسم است.

اختلاف داعش البغدادی با آل سعود در سیاست خارجی است

بن لادن با آل سعود تنها اختلافشان در سیاست خارجی بود و اکنون هم اختلاف داعش البغدادی با آل سعود در سیاست خارجی است، از این رو باید گفت نشت و درز اطلاعات مربوط به عقیده وهابی یک امر بدون برنامه ریزی و خودبخود نبوده است یا حتی بیداری دیرهنگام هم در خصوص افکار محمد بن عبدالوهاب نبوده و کسی که نوشته های عبدالوهاب را ورق بزند خواهد فهمید وی اصلا ً اندیشه ای هم نداشته که بخواهد برای آن بازار گرمی کند، آن چه وی دارد ماحصل یک سری نوشته هایی است که در کتاب " کتاب التوحید " نوشته شده و در برگیرنده احادیث و تفسیرهایی برای آن است، و تنها پول های نفتی عربستان سعودی و حاکمان این کشور بود که تلاش کردند این عقیده وهابی را مورد بازار گرمی قرار دهند، و برای آن شگردهایی تندروانه در نظر گیرد.

اندیشه گمراه داعشی هم محصول حمله آمریکا به عراق است

رسانه های غربی گویی نمی خواهند به واقعیت های معاصری که باعث پدید آمدن داعش شده اند بپردازند، همه خوب می دانیم که داعش ناشی از پیامدهای صدور وهابیت در جنگ سرد است، همه این رویدادها در آن زمان با حمایت آمریکا صورت گرفت، البته ناگفته نیست که این اندیشه گمراه داعشی هم محصول حمله آمریکا به عراق است، شخص ابوبکر البغدادی در آن دوره در زندان های اشغالگران بود، شکنجه شد. از این رو افکاری که اکنون در سر البغدادی است بیش از آن که اندیشه های ابن تمیمه و فتواهای وی باشند حاصل عملکرد آمریکایی ها در عراق بعد از اشغال است.

نمی دانیم چرا کسانی که به دنبال بررسی علت آزادی شاکر العبسی از زندان های سوریه هستند خیلی به دلایل و علت آزادی ابوبکر البغدادی توجهی ندارند، وی از زندان های اشغالگران آمریکایی در عراق آزاد شده است و گروه ها و جریان های مخالف نظام سوریه که از سوی نظام های قطر و عربستان سعودی حمایت می شوند، در زمانی که می خواهند از نظام انتقاد کنند، پاسخی آماده دارند که نظام سوریه خود باعث بوجود آمدن و شکل گیری داعش شده است اما دلیلشان در این خصوص چیست؟ می گویند نظام سوریه پایگاه های داعش در سوریه را به صورت گسترده ای بمباران نکرده است!.

اما زمانی که نظام سوریه آمد و پایگاه های داعش را در عراق و سوریه با جنگنده های خود بمباران کرد، همین مخالفان سوری و عراقی در بوق و کرنا فریاد زدند که نظام بشار اسد علوی در حال حمله و قتل عام سنی ها در سوریه و عراق است، اما چه کسی به تحلیل‌های این گروه های خود سر توجه دارد؟

هم اکنون نظریه ای دیگر بین خبرنگاران غربی در بیروت رواج یافته است و در مراکز صهیونیستی در واشنگتن پایتخت آمریکا گسترش قابل توجهی یافته است با این مضمون که حمایت نکردن نظامی از گروه های مخالف میانه روی سوری (و منظور در اینجا گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه که به سرقت و گروگان گیر و تجاوز و حملات طایفه ای و مزدوری و سربریدن معروف است) از سوی امریکا و در اختیار قرار ندادن سلاح فعال در این نبرد به آنها باعث شده تا داعش به این صورت نیرومند شود، اما واقعاً چگونه توانستند چنین اتصال و ارتباطی را به وجود آورند، آیا ایدئولوژی ارتش آزاد سوریه با وجود نامگذاری هایی که برای تیپ ها و گردان‌های نظامی خود در نظر گرفته اند و اسامی شاهزادگان و شیوخ سعودی را به همراه دارند، اگر با سلاح پیشرفته تری مجهز می شدند می توانستند آن گروه هایی را که داعش موفق به جذب شده به سوی خود می کشاندند؟   .

آمریکا میلیون ها دلار را خرج مسلح کردن احزاب و گروه ها و جریان های سیاسی و گروه های شبه نظامی در جهان عرب کرده است و این فرضیه در خصوص این جنبش ها هرگز موفقیت آمیز نبوده است.

اما مرکز مطالعات تروریسم و دانشکده وست پوینت در این باره دلایلی را به دست آورده اند که نشان می دهد برای فهم و درک پدیده ابوبکر البغدادی تنها لازم است کتاب ابوبکر الناجی " اداره توجش " رجوع شود چرا که دلیل بهترین راهنما برای گمراهان محلی است.

در کتاب اداره توحش مسائلی دیده می شود که هرگز بیانگر اندیشه ها و خط مشی داعش نیست چرا که در این کتاب اصرار شده است که باید مراکز نفتی مورد حمله قرار گیرند و نابود شوند اما طرز فکر داعش نشان می دهد آنها به این تاسیسات علاقمند هستند و هرگز به آنها به قصد نابودی حمله نمی کنند، بلکه تلاش می شود این نفت مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد و تمام دارایی های خود را از قبال فروش نفت به دست آورند.

منبع: تسنیم