شناسهٔ خبر: 59113 - سرویس جامعه
نسخه قابل چاپ

گفتگوی "نماینده" با رییس دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت به بهانه روز شهرداری ها:

شهرهای ما هویت اسلامی ندارد و به سلوک یک شهروند مسلمان کمکی نمی کند

نقره کار

۱۴ تیر در تقویم رسمی کشور به روز شهرداری ها و دهیاری ها نام گرفته و همین مناسبت بهانه ای شد تا یکی از دغدغه های رهبر انقلاب نسبت به عملکرد شهرداری ها را مورد بازکاوی قرار دهیم. ایشان در همین دیدار اخیر با اعضای شورای شهر تهران به موضوع معماری ساخت و سازها در تهران اشاره کردند و گفتند: حقیقتاً معماری و نمای تهران، نمای یک شهر اسلامی نیست و شهرداری و شورای شهر باید این موضوع را جزو جدی ترین مسائل خود بدانند. حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تأثیرگذاری معماری و نمای ساخت و سازها بر فضای سبک زندگی افزودند: باید هرچه ممکن است محیط زندگی شهر، بگونه ای طراحی و ساخته شود که تحقق سبک زندگی اسلامی راحت تر، امکان پذیر باشد. از همین زاویه به سراغ مهندس عبدالحمید نقره کار رفتیم و در این رابطه با وی به گفتگو نشستیم. نقره کار رئیس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت و مدیر قطب علمی معماری اسلامی است.

 

تأثیر معماری و شکل ظاهری شهر بر سبک زندگی اسلامی چیست؟

معماری و شهرسازی به لباس­ های دوم و سوم انسان تعبیر می­ شود. تک بناها اگر به لباس یک فرد و خانواده تعبیر شود شهر درواقع لباس یک جامعه محسوب می­ شود. طبیعی ست که هر فرد لباس را متناسب با شخصیت، هویت، اعتقادات و نیاز خود انتخاب می کند و هر لباسی را برازنده خود نمی­ داند. در واقع می توان گفت یکی از وجه ممیزهای انسان و حیوان همین نیاز به لباس آن هم لباسی مناسب شخصیت و فضای اجتماعی خود است. اینکه می گوییم تهران و بسیاری از شهرهای ما هویت اسلامی- ایرانی ندارند و به سلوک یک شهروند مسلمان کمکی نمی کنند به این اعتبار است که مجموعه فضاهای شهری به گونه ای طراحی و برنامه ریزی شده که سنخیتی با نیازهای مادی و معنوی ما ندارد. در قرآن شهر مناسب به واژه "بلد امین" تعبیر شده است؛ آیا شهرهای ما از نظر مادی، آلودگی، ترافیک و بسیاری از نیازهای اولیه و مادی و معنوی انسان آرامش بخش است؟ مزاحمت­ های همجواری، اشراف ها و عدم وجود خدمات مذهبی، فرهنگی، هنری و ورزشی و سایر خدماتی که مورد نیاز شهروندان در تمامی مقاطع سنی، در شهرها لحاظ نشده و فقط به سمت تراکم فروشی مسکونی و تجاری رو آورده شده است و لذا طبیعتاً شهروندان در این شهر آرامش و امنیت فیزیکی و روحی و روانی ندارند. این رویکرد ناشی از دوره­ ای است که متأسفانه شهردار تهران و شهرسازی تهران به سمت فروش حقوق مردم و شهر به رانت خوارها و بساز و بفروش­ها و سودجویانی که با یک تغییر کاربری طی یک شب میلیاردر شدند، روی آورد به بیانی در شهر تهران رانت خوارها، بسازو بفروش­ ها و ویژه خوارها به جاه و مقام رسیدند ولی امنیت روحی و فیزیکی شهروندان از بین رفت.

 

با توجه به محیط برازنده یک شهر اسلامی که اشاره داشتید، ارزیابی شما از فضای شهر و معماری تهران چیست؟

از نظر علمی امروز اثبات شده که محله محوری باید در دستور کار قرار بگیرد که این محله محوری از نگاه خارجی­ ها دبستان است و در نگاه ما مسجد لذا باید محله­ های ما بر محور مساجد و مراکز فرهنگی شکل بگیرند و در درون آنها امنیت ترافیکی طراحی و حفظ شود و سرانه های خدماتی مانند مدرسه، فروشگاه، درمانگاه، کتابخانه و غیره حول هر محل شکل بگیرد. ولی در حال حاضر بسیاری از محله های ما مسجد ندارند و یا مساجد بسیار فرسوده است بسیاری از محلات هستند که از شدت آپارتمان سازی در حال انفجار است و به هیچ وجه جایی برای سایر خدمات ندارند لذا این محلات غیر اسلامی و غیر علمی و غیرقانونی طراحی شده لذا نمی­ تواند نیازهای محلی شهروندان را تأمین کند. به همین ترتیب شهر شکل گرفته و می بینیم اگرچه بزرگراه­ ها و خطوط ارتباطی شکل گرفته ولی آن آرامش مورد انتظار و سلسله مراتب لازم که باید در محلات، مناطق، نواحی و در نهایت در مرکز شهر باشد، حفظ نشده است. سرانه­ های خدماتی لازم در هریک از این سلسه مراتب دیده نشده لذا به عنوان مثال برای یک خرید ابتدایی باید فرد به مرکز شهر رجوع کند و در نتیجه این هرج و مرج را شاهد هستیم.

برجسته ترین نماد در یک شهر اسلامی باید فضاهای مذهبی، آموزشی و فرهنگی باشد؛ در تهران از شمال به جنوب و شرق و غرب حرکت کنید، یک نماد شاخص نخواهید دید و شهر مملو از برج­ ها، آسمان خراش ها و مراکز اداری و تجاری است لذا شاخصه شهر تهران به جای نماد یک شهر اسلامی مراکز قدرت و ثروت شده است.

 

چرا به این سبک و معماری روی آورده شده؟ آیا ذائقه و سلیقه ما تغییر پیدا کرده و یا می­ توان گفت معماری ایرانی- اسلامی پاسخگوی عصر جدید نبوده و در نتیجه سبک و معماری جدید به ناچار جایگزین شده است؟

این نتیجه رویکرد شهرداری هاست. شهرداری ها با اینکه می­ خواهند خدمات انجام دهند چون بودجه و اعتبار دولتی ندارند برای کسب درآمد تمام تلاششان را به تغییر کاربری و تراکم فروشی معطوف کردند لذا رویکردشان نسبت به شهر، مادی و اقتصادی است و در نتیجه این فاجعه که شاهد هستیم شکل گرفته است. در موازین اسلامی توصیه اکید است که از تمام دستاوردها و امکانات جدید استفاده کنید و اگر یک شهر مدرن با آخرین فناوری ها و تکنولوژی ها داشته باشیم و بهترین خدمات را به شهروندان ارائه دهیم به هیچ وجه مغایر معماری اسلامی- ایرانی نیست و حتی توصیه مکرر هم شده است. منکر این مسئله نیستیم که بهر حال شهرداری هم هزینه دارد ولی در تمام دنیا هم همین هزینه­ ها را شهرداری ها دارند ولی به صورت منطقی و علمی قوانینی ترتیب می دهند که به جای تراکم عمودی، شهر را به صورت افقی گسترش می دهند، به جای تغییر کاربری از همان کابری های موجود عوارض می گیرند. اقتصاد توسعه شهری راه حل های اسلامی و منطقی دارد که باید شهرداری ها از آن طریق اقدام کنند.

 

نمادهای اصلی شهر که به عنوان شناسه های یک شهر محسوب می شوند نیز فاقد هویت و روح اسلامی- ایرانی هستند. در این موارد که بحث تراکم فروشی مطرح نبوده ولی شاهد هستیم بازهم معماری برازنده یک شهر اسلامی و معماری اصیل ما رعایت نشده است

بله این غرب زدگی مشاهده می شود. نباید مراکز دولتی ما کار را به هر مشاوری که لیاقت و صلاحیت لازم را ندارد، بسپارند. در فرهنگ اسلامی به تعهد و تخصص تأکید شده لذا هر مهندس معمار یا شهرسازباید تعهد و تخصص روی فلسفه هنر، ارزش­ها، تمدن و فرهنگ غنی اسلامی داشته باشد. متأسفانه برخی مهندسان مشاور و متخصصان ما غرب زده هستند و فکر می­ کنند به صرف تحصیل در غرب مرزهای علم و هنر را فتح کرده اند در صورتی که اینگونه نیست. ما مبانی بسیار عمیقی در زیباشناسی و فلسفه هنر در تمدن اسلامی خود داریم که در دنیا بی بدیل و بی نظیر است و متخصصان و بزرگان هنر در دنیا وقتی به ایران می­ آیند و ارزش های معماری ما را در اصفهان، شیراز، یزد، کاشان و غیره می بینند شگفت زده می شوند. با این حال می بینیم که واگذاری کارها به مشاوران و مهندسینی که صلاحیت لازم را ندارند و فاقد تخصص و تعهد هستند باعث این آنارشیزم و هرج و مرجی می شود که در حال حاضر در کلان شهر ها شاهد هستیم. به عنوان مثال متأسفانه وقتی مسجد ولیعصر در پارک دانشجو به کسانی سپرده می شود که این دغدغه را ندارند، در نتیجه نمادی با آن شکل ساخته می شود! این نتیجه واگذاری امور به افراد غیر متعهد و غیر متخصص است.

 

تأثیر این معماری بر سبک زندگی و روح و روان شهروندان به چه صورت است؟

وقتی در یک مجلس با یک لباس نامتناسب و در خور آن جمع حاضر شوید چقدر افسرده و ناراحت می شوید؟ یک شهر با این همه عواملی که روی روح، جسم و اعصاب انسان اثر میگذارد قطعاً فرد را هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی بیمار خواهد کرد. بسیار از بیماری های جسمی از جمله سرطان­ ها و مهمتر از آن بیماریهای روحی و استرس ها ناشی از زندگی در شهری با این هرج و مرج است. قطعاً زندگی در شهر تهران بسیار استرس زا و بیماری زاست.

 

در قانون و سند چشم انداز برای جلوگیری و پیشگیری از گستردگی این هرج و مرج تدبیری لحاظ شده است؟

قانون سیاست ها و راهبردها را ارائه می کند. در عمل باید مدیران به وسیله متخصصان و کارشناسان اجتهاد کنند. در هر حوزه ای لازم است کارشناسان ایده ها و ایده آل های خود را با توجه به موضوع و الزامات زمانی و مکانی ارائه و طرح نمایند. متأسفانه در حال حاضر اکثر مدیران ما یا متخصص و یا متعهد نیستند لذا نمی توانند یک معماری و شهرسازی صحیح به وجود آورند. همانگونه که یک پزشک تا علم کامل در حوزه تخصص خود نداشته باشد و همچنین به علم خود متعهد نباشد و وجدان بیداری نداشته باشد، برای بیماران مشکل ساز خواهد بود؛ معماران، شهرسازان، مدیران و کارشناسان شهرداری وقتی تخصص و تعهد لازم را نداشته باشند ولو با نیت خوب، به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید و حتی نیت خوبشان همانند دوستی خاله خرسه مخرب خواهد بود.

 

آیا در این امور صرفاً شهرداری ها دخیل هستند و رسیدن به شهری متناسب با سبک زندگی اسلامی تنها وظیفه شهرداری است؟

این مسئله هم همانند بسیاری از امور همانگونه که رهبری اشاره فرمودند، نیاز به یک جهاد علمی و مدیریت جهادی دارد. این مسئله یک نیاز ملی و تاریخی ست، لذا از طرفی هم باید محتواها اسلامی شود و هم راهکارها، اجرا و فرآیندهایمان اسلامی شود ولی در حال حاضر هر دو جنبه خدشه دار است و نیاز است که دانشگاه­ها و مراکز علمی و پژوهشی، مهندسان مشاور، کارشناسان شهرداری، اعضای شوراهای اسلامی شهر، مجلس و دولت در اصلاح این امور گام بردارند. به بیانی هم باید ضوابط و قوانینمان باید اسلامی شود و هم باید مدیران و مهندسان مشاورمان در حوزه های مختلف متخصص و متعهد شوند که نیازهای مادی و معنوی شهروندان را شناسایی و اجرا نمایند و از طرفی هم باید سلوک و رفتار شهروندانمان هم اسلامی باشد تا بدین ترتیب بلدی امین و طیب که برای تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان در آن از مجرای صحیح و سالم بستر سازی می شود.

 

به بایدها اشاره داشتید ولی راه رسیدن به بایدها چیست؟ از این جهت این سوال را مطرح می کنم که در طول این سالها مکرر به این بایدها اشاره شده ولی محدود به کلام و شعارها بوده و در واقع به مرحله عمل نرسیده است.

دو نکته وجود دارد؛ رهبری فرمودند مشکلات را طبقه بندی و اولویت گذاری کنید و آنچه از دست خودتان و نهادی که در آن مسئولیت دارید، ساخته است به درستی اجرا کنید. اگر این نگاه در شهرداری، وزارت راه و مراکز دولتی، شوراها و دانشکده های معماری و ... آسیب شناسی کنند و مسائل را در حوزه اختیار عمل خود به درستی انجام دهند قطعاً به این ترتیب می توانیم بگوییم اقدامات علمی و جهادی در حوزه شهرسازی انجام داده ایم. نکته دیگر که بسیار مهم است اینست که حضرت امام فرمودند اگر دانشگاه ها اصلاح شود، کشور اصلاح می شود، این مسئله مهمی است و البته پیگیری شده و از همین جهت کارگروه های ارتقا و تحول علوم انسانی تشکیل شده است که یکی از آنها کارگروه معماری و شهرسازیست که در برنامه دراز مدت باید سرفصل های دروس استخراج و در مرحله بعد کتاب های درسی مطابق فرهنگ اسلامی - ایرانی تألیف شود زیرا  در حال حاضر در کتاب های ترجمه ای ما همان نگاه لیبرالیسم و مادی گرای غربی حاکم است، بدین ترتیب دانشگاه ها و اساتید ما اسلامی شوند و در نتیجه مدیران آینده ما اصلاح شوند. در برنامه کوتاه مدت هم کارشناسان و مدیران اجرایی ما باید از طریق کارگاه های دانش افزایی مراکز علمی که در زمینه هویت اسلامی- ایرانی فعالیت می کنند، آموزش ببینند، تا با یک تعهد و تخصص بالا تحولی انقلابی در خصوص معماری و شهر سازی را به وجود آورند.

 

با توجه به اینکه سطوح مختلف را برای رسیدن به معماری متناسب با سبک زندگی اسلامی دخیل دانستید و از طرفی با شهری به گستردگی تهران مواجه هستیم، به طور کلی ارزیابی شما از عملکرد شهرداری در این خصوص چیست؟

زمانی هست که یک روستا و شهری خودکفاست و مهاجر پذیر نیست. طبیعی است که چنین شهری باید بار خود را به دوش کشد. اما شهری مانند تهران که پیش بینی شده بود که به لحاظ آب، هوا، اقلیم و امکانات جمعیتی حدود سه تا سه و نیم میلیون را می تواند پذیرا باشد اما در حال حاضر جمعیتی بالغ بر ده میلیون نفر به این شهر تحمیل شده است لذا این شهر قادر به تأمین هزینه های خود نخواهد بود. شهری که تا این حد مهاجر پذیرفته و خدمات زیادی را به دستگاه های دولتی ارائه می نماید بنابراین غیر از بودجه ای که از طریق عوارض و مالیات از شهروندان گرفته می شود، باید دولت نیز با در نظر گرفتن بودجه ای کافی به شهرداری کمک نماید تا از این طریق شهرداری کمتر به تراکم فروشی، تغییر کاربری بپردازد. اگر مدیران ما در همه سطوح واقعاً جهاد علمی و مدیریت جهادی را پیگیری نمایند؛ در کوتاه ترین مدت می توانیم در راستای ارزش ها و هویت اسلامی یک تحول بسیار ارزشمند و انقلابی را در سطح جهان داشته باشیم.

نظر شما