شناسهٔ خبر: 58570 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

مسبّبان مظلومیت بهشتی چه کسانی‌اند؟

شبهه افکنان و مروّجان نفاق هرگز نخواهند توانست توطئه شوم سوء استفاده از آرا و نظرات کسانی همچون بهشتی، مطهری، طالقانی، حاج احمد خمینی و دیگر درگذشتگان و شهدا را برای مقابله با اصل نظام اسلامی و ماهیت آن جامه عمل بپوشانند.

به گزارش "نماینده"، رسانه های اصلاح طلب در روزهای سالگرد شهادت دکتر بهشتی و یارانش به انتشار برخی بازخوانی ها، تحلیلها و مصاحبه ها پیرامون آرای شهید دکتر بهشتی پرداخته اند.

نکته قابل توجه این پرداختها اما نه بیان واقعیت که جعل آن و تحریف آرای دکتر بهشتی در حمایت از نظام اسلامی و دستاورد اصلی آن یعنی ولایت فقیه است.

همه آنهایی که مطالعاتی در آرا و سخنان دکتر بهشتی داشته اند، نیک می دانند که این یار صدیق امام و انقلاب، به معنای واقعی کلمه یک روشنفکر و مصلح مکتبی و اسلامی بوده است.

کسی که به تضارب آرا و اقناع و استدلال در عین عمل به قانون و ضرورت مانایی نظام اسلام تأکید داشته و با شناخت صحیح از عصر جدید، به بیان نگرشهای عقلایی اسلام ناب در عرصه های نو و بویژه عرصه حکومتی پرداخته است.

شخصیتی بی نظیر که البته به دلیل همین تأثیرگذاری و مهمتر از آن برای دفاع متقن از مقام منیع ولایت فقیه مورد هجوم کینه توزان و دشمنان رهبری دینی در ایران قرار گرفت و دست آخر نیز شهد شهادت را در همین راه نوشید.

*تجمعات مد نظر اصلاح طلبان، تجمعات مد نظر شهید بهشتی

در روزها و بلکه سالهای اخیر، جریان اصلاح طلب و رسانه های وابسته به این جریان تلاش کرده اند تا به بهانه وجود صفت روشنفکری در شخصیت شهید بهشتی، مطالبات و اغراض خود را نیز به صحبت ها و مواضع شهید بهشتی مرتبط کنند و سپس به توجیه برخی رفتارها و سکوتهای خود بویژه در فتنه سال ۸۸ بپردازند.

برای مثال، یک سایت وابسته به محافل اصلاح طلب، اخیراً با انتشار متن یک نشست مطبوعاتی شهید بهشتی با رسانه ها در خرداد سال ۵۹، به نقل از وی این تیتر را برای مطلب برگزیده است که: "حمله به اجتماعات را محکوم می کنم..."

قاعدتاً منظور این سایت اصلاح طلب و عوامل آن از انتخاب این تیتر برای یکی از سخنرانی های شهید بهشتی، توجیه اغتشاشات خیابانی است که عوامل اصلاح طلب آن در دو مقطع سال های ۷۸ و ۸۸ برای کشور ترتیب دادند.

حوادثی که تماماً ریشه نظام اسلامی و امنیت مردم را هدف قرار داده بود.
انتخاب تیتر اشاره شده از صحبتهای طولانی دکتر بهشتی در این زمینه همچنین متضمن این معناست که مخالفت یا مقابله با تجمعات خیابانی مورد تقبیح است و از نظر معماران انقلاب اسلامی هیچ توجیهی ندارد!

مغالطه و غرض ورزی منتشرکنندگان این مطلب اما آنجا کشف می شود که در لابه‌لای همان سخنان شهید مظلوم دکتر بهشتی می خوانیم: " اجتماعات باید بر طبق قانون اساسی و در جهت بالا بردن امکان خودسازی برای فرد و جامعه انقلابی ما از هر گونه تعرضی مصون باشند."

عقلاً میتوان اثبات کرد که منظور دکتر بهشتی از "تجمع"، هر نوع تجمعی نیست و صرفاً تجمعاتی مورد نظر آن شهید مظلوم است که اولاً وفق قانون اساسی باشند و ثانیاً با هدف خودسازی برای فرد و جامعه انقلابی ایران شکل گرفته باشند.

با این اوصاف میتوان پرسید کدامیک از تجمعات و راهپیمایی های اصلاح طلبان در سال های ۷۸ و ۸۸ حاوی این دو معنا بود؟

کدامیک از این تجمعات از سوی نهادهای مجری قانون نظیر وزارت کشور دارای مجوز بود و ایضاً کدامیک از این تجمعاتی که در آنها صریحاً علیه اُسّ اساس نظام اسلامی شعار داده می شد و برای اشغال مراکز نظامی در آنها برنامه ریزی صورت می گرفت برای خودسازی فرد و جامعه اسلامی ایران شکل گرفته بودند؟!

پر واضح است که برخورد با چنین تجمعاتی نه تنها حکم عقلی که بر مبنای قانون، اثباتاً وظیفه نظام اسلامی نیز هست تا برای حفظ امنیت و جان و آبروی مردم و حفظ سیستمهای حاکمیتی، با آنها مقابله کند.

آیا منظور شهید مظلوم دکتر بهشتی جز همین معنا بوده است و آیا امام راحل ما همین برداشت های غرض ورزانه از مواضع بهشتی را مد نظر نداشت که فرمود بهشتی مظلوم زیست؟!

*از انتقاد بهشتی از حاکمیت تا انتقاد اصلاح طلبان از حاکمیت

به گزارش یالثارات، سایت اشاره شده در همین زمینه اقدام به انتشار صحبتهای شخصی به نام محمد سروش‌محلاتی در یکی از مراسم بزرگداشت سالروز هفتم تیرماه کرده است که وی نیز با استناد به بخشی از صحبتهای دکتر بهشتی در جلسه با اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در کشور آلمان که شهید در آن پیرامون نقد حاکمیت می گوید: "هیچ حکومتی، تحت هیچ عنوانی و هیچ شرایط عادی و غیر عادی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد"، اینطور نتیجه گیری می کند که از منظر شهید بهشتی، محدود کردن آزادی انتقاد از رهبران برای حفظ نظام جایز نیست.

منظور این شخص و رسانه های حامی وی از مفهومی به نام "انتقاد از رهبران" نظام مشخص است و ذهن های آگاه به نیکویی می دانند که هرگاه اصلاح طلبان از واژه هایی مثل انتقاد از حاکمیت نام می برند چه منظوری دارند و چه کسی را هدف قرار داده اند؟!

در پاسخ به مدعای فرد اشاره شده و رویکرد اِخباری گونه ی او پیرامون برداشت از نصّ صحبتهای شهید مظلوم بهشتی بدون توجه به محتوا و جان کلام آن شهید بزرگوار؛ باید اینطور گفت که آقای سروش‌محلاتی اولاً به این نکته پاسخ دهد که آیا شعار منحوس و ننگین "مبارک، بن علی، ..." و "مرگ بر اصل ولایت ..." را که در فتنه سال ۸۸ و توسط معارضانِ با حمایت برخی از اصلاح طلبان، به خیابان آمده سر داده می شد را انتقاد می داند یا چیز دیگری؟!

صد البته جریان اصلاحات از شنیدن لفظ فتنه و معانی مرتبط با آن اکراه دارد ولی به هر حال جای این سؤال باقی است که فرد یاد شده که مدعای روشنفکری در عرصه دین و سیاست را دارد نسبت به این شعارها، عوامل بوجود آورنده آنها و سردهندگان آنها چه نظری دارد؟!

در گام بعد نیز باید پذیرفت که بیان‌های دوپهلو و استفاده ابزاری از سخنان شهدا و درگذشتگان برای تقویت و اصرار بر اشتباهات یک جریان سیاسی کار مذمومی است که به هیچ وجه نیز نمی توان عاقبت خوبی را برای آن متصور بود.

همچنین از شخص سروش‌محلاتی و رسانه هایی که با آب و تاب، سخنان وی را در این زمینه پوشش داده‌اند باید پرسید که آیا وی برای شهید مظلوم، دکتر بهشتی منطق هم قائل بوده است یا خیر؟!

فرض بر این قائل بودن (که نمی تواند، بگوید، نیست!) آیا اگر شهید بهشتی در زمانه سال ۸۸ در حیات مادی به سر می برد و معترضان خیابانی را در کنار مُشتی یاران جدا شده از انقلاب و برخی سیاسیون مرعوب آمریکا می دید و خطر براندازی را در بیخ گوش انقلاب اسلامی ایران مشاهده می کرد؛ آیا فرض بر وجود چند انتقاد اجازه تریبونی شدن این انتقادات را می داد یا اینکه بر حمایت از اصل نظام و رهبری معظم تأکید و فرض بر وجود چند انتقاد مشفقانه، آنها را به بعد از فروخوابیدن آتش به راه افتاده در خیابانها موکول می کرد؟!

آیا بهشتی که نماد روشنفکری دینی است، از نظر امثال سروش‌محلاتی به اصل "الاهمّ فی المهم" معتقد بوده است یا خیر؟!

همچنین آیا امثال سروش‌محلاتی برای عملی شدن راهبرد شهید دکتر بهشتی برای ضرورت انتقاد از حاکمیت و فرض بر وجود یک انتقاد منطقی، راهی بهتر از تدبیر مقام معظم رهبری مبنی بر جلسه گذاشتن با سران گروه های سیاسی و انتخاباتی در گرماگرم روزهای سال ۸۸ به نظرشان می رسد؟! (که در آن جلسه مشهور به نیکویی مشخص شد منتقدین اصلاح طلب هیچیک، بنیان درستی برای حرفهای خود ندارند)
این سخن بر همان اصل عقلی ساده ابتنا دارد که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد...

سوگمندانه باید گفت که از منظور امثال آقای سروش‌محلاتی و رسانه های غرض ورز حامی وی مبنی بر ضرورت انتقاد از رهبران جامعه، تنها چیزی که استشمام نمی شود، رایحه صلاح و فلاح و آرامش است.

اگر نگوییم که نیات دیگری مکشوف می شود و نقشه های دیگری برملا...
در اینجا تأکید بر این نکته واضح نیز ضروری می نماید که قطعاً نظیر همین برخوردهای متصلّبانه و غرض ورز از مکتب و مشرب شهید بهشتی بود که قید مظلومیت را تا همیشه در کنار نام او قرار داد.

*بهشتی مظلوم، بهشتی شهید... ادامه یک راه

با تمام اوصاف اما باید تأکید کرد که راه بهشتی مظلوم ادامه دارد و نگرشها، اعتقادات و رویکردهای این شهید بزرگوار که در کنار امام راحل، سهم بسزایی در معماری نظام شکوهمند انقلاب اسلامی ایران داشته است همچنان در بین معتقدان به اسلام ناب و آرمان امام خمینی(ره) متبلور و جوشان است.

شبهه افکنان و مروّجان نفاق هرگز نخواهند توانست توطئه شوم سوء استفاده از آرا و نظرات کسانی همچون بهشتی، مطهری، طالقانی، حاج احمد خمینی و دیگر درگذشتگان و شهدا را برای مقابله با اصل نظام اسلامی و ماهیت آن جامه عمل بپوشانند.

منبع: یالثارات

برچسب‌ها:

نظر شما