شناسهٔ خبر: 54479 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

چرا باید جریان دولت و اصلاح طلبان را بیش از پیش به هم پیوند زد؟

روزنامه

نماینده / محمدرضا یل-  بدون مقدمه سراغ اصل بحث می رویم... در شرایطی که اصلاح طلبان حیات خود را در حمایت از دولت روحانی و دستیابی به امتیازهای این حمایت می بینند و در روزنامه ها و رسانه های خود، طی روندی یک طرفه به دفاع از دولت و سرکوب کامل مخالفان می پردازند، ضروری ست ظرفیت های منفی چنین رویه ای را درک نمود و سیاست های خود را با این پیش فرض ها باز تعریف کرد.

باید این واقعیت را درک کرد که خاتمی و احمدی نژاد در نقد وضعیت موجود و بر اثر مخالف نشان دادن خود نسبت به آن، مقبول عموم شدند. پرستیژ قدرت، با گذشت زمان و به مرور، بدبینی ایجاد می کند؛ اما پرستیژ اپوزیسیون، رای ساز است. این رویه را اصلاح طلبان بهتر می دانند و درک می کنند. بر این اساس، بعید نیست که آنان بعد از جذب امکانات مادی و اجتماعی، در چرخشی آشکار به ناقد دولت تبدیل شوند تا برای انتخابات بعدی به رای آوری امید داشته باشند. این موضوع البته دیر و زود دارد و همچنین سوخت و سوز هم دارد.

اصلاح طلبان و به خصوص سران این جریان منتظر رسیدن به این دو راهی تصمیم گیری هستند و چه بهتر که این انتظار طولانی تر شود. این انتظار زمانی افزایش می یابد که رسانه های اصولگرا، مستمرا دو جریان دولت و اصلاح طلبان را بیش از پیش بهم پیوند زنند و در راستای این سیاست هزینه انتقاد را برای اصلاح طلبان افزایش دهند؛ به تعویق افتادن شروع دوران مخالف خوانی اصلاح طلبان، هزینه های ناشی از حمایت دولت را برای آنان افزایش می دهد و بهره وری سیاسی اصلاح طلبان کاهش خواهد یافت..  

و اما اکنون، با وجود سیاست حمایتی اصلاح طلبان از دولت و اقتضائات این دفاع، مسیر بی رقیبی برای اصولگرایان باز می شود که فقط کافی است دیده شود:

 یکی از این اقتضائات، منعکس کردن اخبار و رفتار هر چند منفی اصولگرایان در رسانه ها و شبکه های اجتماعی توسط اصلاح طلبان است. این موضوع در کنار افزایش جایگاه مخالف خوانی اصولگرایان، بدبینی ناشی از پرستیژ قدرت مدارانه اصلاح طلبان را نیز افزایش می دهد. اصولگرایان باید حساسیت های این رسانه ها را درک کنند و انعکاس اخبار خود در این روزنامه ها را مدیریت کنند.چگونگی استفاده احمدی نژاد از رسانه های اصلاح طلب برای نعکاس دعوت از روحانی به مناظره، سر زبان افتادن مستند " من روحانی هستم" و جا افتادن کلید واژه " دلواپس" باید مورد بررسی قرار گیرد. باید حساسیت های ناشی از روحیه حمایتی رسانه های اصلاح طلب از دولت استخراج گردد و بر اساس آن از همان رسانه ها برای ترویج گزاره یا کلید واژه ای خاص استفاده نمود. این موضوع بخشی از روانشناسی این رسانه هاست که باید به طور جامع انجام شود.  ( یکی از خصلت های رسانه های در قدرت قرار گرفته ی اصلاح طلب، عدم صبر و سکوت رسانه ای است، موضوعی که احمدی نژاد بخوبی از آن استفاده کرد و مخالف خوانی خود را توسط خود اصلاح طلبان در جامعه پخش نمود.)

اقتضا دیگری که در رسانه های اصلاح طلب وجود دارد، عدم نقد اساسی در زمینه موضوعات معیشتی ست که همچنان اولویت اول جامعه محسوب می شود. اگر مشی روزنامه های اصلاح طلب، رسانه ها و تربیون های آنها را مورد بررسی قرار دهیم، به وضوح متوجه می شویم که اصلاح طلبان به دلیل حمایت، نمی توانند نقدهای بنیادین و معیشتی خود را نسبت به دولت عرضه بدارند و در عوض در اوج گیری مسائل اقتصادی، با سوژه سازی به موضوع دیگری که بیشتر از جنس سیاسی و سیاست خارجه است می پردازند تا هزینه های ناشی از حمایت را کاهش دهند.

در این بین رسانه های اصولگرا چرا متوجه این اقتضائات و استفاده از این روابط دو جانبه (حمایت- عدم انتقاد) نمی شوند و وارد گود نقد معیشتی نمی شوند. با توجه به اولویت های اجتماعی، صرفا بیان موضوعات سیاسی و حتی فرهنگی نمی تواند کارایی لازم را داشته باشد. منظور این نیست که فرهنگ و سیاست فراموش شود بلکه باید با محوریت نقد اقتصادی و معیشتی و بهره گیری از این اهرم مباحث فرهنگی و سیاسی را پیش برد. قطعا رسانه ای که حرف دل  اکثریت مردم را بزند می تواند حرف های خود را نیز به نمایندگی از اکثریت مطرح کند. قطعا ناکارآمدی سیاست خارجه دولت در پیوند با ناکارآمدی اقتصادی ملومس تر و همه فهم تر می شود تا با نقد سیاست خارجه از جایگاه مسائل صرفا ایدئولوژیک.

به نظر می رسد مدیریت انعکاس اخبار در رسانه های نزدیک به قدرت توسط اصولگرایان و افزایش ظرفیت مثبت اصولگرایی و منفی اصلاح طلبی، در کنار محور قرار دادن موضوعات معیشتی می تواند سیاست بهره ور اصولگرایی در زمان فعلی قلمداد شود.

نظرات مخاطبان 0 1

  • ۱۳۹۳-۰۳-۰۳ ۱۳:۱۹حبیب 0 5

    کاش کمی هم به داشتن اتاق فکر، فکر میکردیم تا نظراتی از این دست بیشتر داشتیم
                                

نظر شما