شناسهٔ خبر: 53118 - سرویس تاریخ
نسخه قابل چاپ

در حاشیه تاریخ سازی جدید برای کردستان ؛

از قرائت بی بی سی تا واقعیت های میدانی؛ این سیاست دیگر در ایران جواب نمی دهد !

کردستان

نماینده - «غائله کردستان» پس از پیروزی انقلاب یکی از موضوعات بحث برانگیزی است که بسیاری تاکنون بدان پرداخته و درباره آن نوشته اند . بی شک نوشتن و مداقه در این موضوع نیازمند توجه همه جانبه به اطلاعات دست اولی است که این اطلاعات را می توان از لابه لای روزنامه ها ، نشریات و کتاب های منتشر شده درباب کردستان پس از انقلاب به دست آورد و در آن ها تامل کرد . 
از سوی دیگر دو قرائت از حوادث کردستان تا کنون ارائه شده است گروهی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و تاکید بر این واقعیت که غائله کردستان درست از روز بعد پیروزی انقلاب شروع شد بی آن که نظام جدید مستقر شود نتیجه می گیرند که «غائله کردستان برنامه ریزی شده از سوی بازماندگان رژیم سابق و مورد حمایت قدرت های بین المللی از شوروی گرفته تا آمریکا بود»
این گروه به سلاح های آمریکایی و روسی در دست آشوبگران کردستان استناد کرده و می گویند یک گروه شورشی که درست از روز پیروزی انقلاب خواستار جدایی از کشور شده بی آن که نظام جدید مستقر شود و به خواسته های آنان توجه کند و یا نقشی در مصائب تحمیل شده بر مردم آن سامان داشته باشد چگونه می تواند چنین مورد حمایت بین المللی قرار گیرد که دو قدرت رودر روی بین المللی آن زمان یعنی شوروی و آمریکا حمایتش کنند؟!
گروه دوم نیز با استناد به برخورد شدید نظام جدید با خواسته های جدایی طلبان می گویند سیاست سرکوب مردم کردستان سیاست مشترک نظام جمهوری اسلامی و رژیم پهلوی بوده است . 
به راستی واقعیت چیست ؟ واقعه کردستان پس از انقلاب چگونه آغاز شد و به چه کیفیتی تداوم پیدا کرد و در نهایت چگونه فروکش کرده و به پایان رسید ؟!
اخیرا بنگاه خبرپراکنی بی بی سی وابسته به استعمار پیر در تحلیلی به قلم همن سیدی و با عنوان « قهرمان نبرد پاوه: مصطفی چمران یا کاک فواد؟» استدلال های عجیبی را در جهت اثبات گزاره های مورد ادعای گروه دوم مطرح کرده است . 
این مقاله را می توان در گزاره های زیر خلاصه کرد و به تحلیل نشست ؛
۱-    در ماههای اول انقلاب، تهران و کردستان بیشتر به مانند دو واحد سیاسی مجزا بودند تا آنکه جزیی از یک کشور واحد باشند. به هر دلیلی که بررسی آن از حوصله این نوشتار خارج است فضای سیاسی و اجتماعی این دو کاملا متفاوت بود.
۲-    اشغال سفارت آمریکا توسط آیت الله خمینی انقلاب دوم لقب می‌گرفت و تمامی جریانات سیاسی، به جز نزدیکان مهدی بازرگان، آن را تائید می‌کردند، در کردستان این اقدام توسط دکتر قاسملو و شیخ عزالدین حسینی به عنوان اقدامی اشتباه و پرخطر محکوم می‌شد.
۳-    بدیهی است که در چنین شرایطی، دیر یا زود نزاع درمی‌گیرد، آن هم در فضای رادیکال آن زمان که بسیار آسان، القابی چون خائن و مزدور و مرتجع و ...رد و بدل می‌شد. جنگ هم در دو فاز متفاوت انجام شد. نخست به صورت پراکنده و یا کوتاه مدت (جنگ نوروز سنندج و همچنین جنگ سه ماهه از مرداد تا آبان پنجاه و هشت) که معمولا با میانجیگری‌ها خاتمه می‌یافت و فاز دوم که به جنگی سراسری و ایدئولوژیکی تبدیل شد و سالها طول کشید و از هیچ وساطتی فایده‌ای بر نیامد.

سایر جزئیات مندرج در تحلیل بی بی سی از اهمیت چندانی برخوردار نیست و قهرمان سازی ها و نیز ضد قهرمان اعلام کردن ها در شرایط کنونی پرده ای از تاریک خانه تاریخ بر نمی دارد و آن چه باید مورد مداقه و تحلیل قرار گیرد همانی است که در گزاره های فوق خلاصه شده است . 
در این باب باید به نکاتی چند توجه کرد .
۱-    بررسی آن چه در کردستان گذشته است از روز پیروزی انقلاب تا روزهای پایانی بحران در حوصله این نوشتار نیست تنها در این زمینه به یک سوال قناعت می کنیم و می گذریم و سوال این که چگونه درست از روز پیروزی انقلاب غائله کردستان آغاز می شود بی آن که به نظام جدید فرصت استقرار و بررسی اوضاع منطقه داده شود؟ جز این که غائله سازان به این فکر و خیال بودند که تا استقرار و قدرت یافتن نظام جدید بایستی کردستان را از ایران جدا کنند ؟!
۲-    همزمان با غائله کردستان درگیری هایی در آذربایجان شرقی و غربی با محوریت هواداران آیت الله شریعتمداری و حزب خلق مسلمان آغاز شد . حوادث خوزستان با محوریت هواداران شبیرخاقانی ، جریانات سیستان و بلوچستان و ترکمن صحرا و ...همه و همه نشان از توطئه ای عظیم برای زمین زدن نظام جدید داشت . کدامین سیستم حکومتی در جهان معاصر حاضر است و می پذیرد که با بهانه های متعدد بخش هایی از کشور جدا شده و خودمختار شوند؟! 
۳-    ۱۲ اسفند ۱۳۵۷ طرحی که چگونگی خودمختاری کردستان در آن پیش بینی شده بود  فاش شد . به موجب این طرح امور مربوط به سیاست خارجی ، دفاع، وزارت دارایی ، بانک مرکزی و نشر اسکناس به عهده دولت مرکزی است و در سایر زمینه ها صلاحیت اداره سازمان های دولتی در کردستان در اختیار حکومت خودمختار کردستان خواهد بود.چگونه پیش از آن که نظام جدید مستقر شده و به این خواسته ها وطرح بیاندیشد گروهی به پادگان ها حمله می کنند ، سلاح های موجود در این پادگان ها را به غنیمت می گیرند ، شهرهای مختلف را از کنترل دولت مرکزی خارج و اداره آن را به دست می گیرند و ...در کدامین فرهنگ نامه سیاسی خودمختاری این گونه معنا شده است ؟!
۴-    درباره عزالدین حسینی که نویسنده از آن یاد کرده است گفتنی های زیادی است . عزالدین حسینی روابط ویژه و گسترده ای با رژیم پهلوی  و ساواک داشت و از سال ۱۳۴۷توسط شاه به سمت امامت جماعت شهرستان مهاباد منصوب شده بود . وی در نامه ای به کلباسی رئیس ساواک مهاباد می نویسسد «امید است در انجام وظایف محوله که هدف از آن خدمت به شاه و مردم و امن و آسایش عموم است موفق باشید، از خداوند متعال مسئلت می نمایم در خدمت به ایران و ایرانیت تحت رهبری اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر مرا تائید و موفق فرماید »رک نیمه پنهان ، جلد ۱۰، بخش اسناد بنی صدر زمانی که عضو شورای انقلاب بود همراه تنی چند از اعضای آن شورا در کردستان به دیدن شیخ عزالدین حسینی رفت و این خاطره جالب را نقل می کند : « شورای انقلاب هیئتی را معین کرد مرکب از آقایان : طالقانی ، بهشتی و من . احتمالا هاشمی رفسنجانی هم بود که رفتیم به سنندج . ما را در محلی که مدرسه ای بود جا دادند . صبح روز دوم دیدیم بیرون محل اقامتمان چند تیر شلیک شد . بعد آقای عزالدین حسینی وارد شد . به علامت اینکه ایشان وارد می آیند از سوی سواران ایشان تیر شلیک شد . مرحوم طالقانی خیلی بهش برخورد ، روحانی می آید به دیدار روحانی آن هم با تفنگچی ! مثل اینکه ساختمان را محاصره کرده باشند ، این جور شکلی پیدا کرده بود .
در این بین پرونده ای را هم آورده بودند که پرونده ساواک عزالدین حسینی بود ...داشتیم پرونده او را می خواندیم که او وارد شد و آمد و نشست . مرحوم طالقانی گفت : شیخ ! تفنگچی آوردی ؟ جواب داد : نه ! من غلط می کنم ! طالقانی گفت : البته که غلط می کنی، ما آمده ایم مسئله را صلح و صفا بدهیم و شما تفنگچی آوردی اینجا دور و بر محل اقامت ما ؟! ... شما آنموقع که از ساواک حقوق میگرفتی ، آن موقع خودمختاری نمی خواستی ، حالا این ملت انقلاب کرده ، می خواهی به هم بزنی ؟ ! حسینی با شنیدن این مطلب و با دیدن پرونده ساواکش مثل مرده شد و گفت : « هر چه شما بفرمائید ما تسلیم هستیم ، ما حرفی نداریم ، غلط می کنیم با دولت مرکزی در بیفتیم» رک بنی صدر ، خاطرات ، به کوشش حمید احمدی ، انجمن مطالعات و تحقیقات تاریخ شفاهی ایران ، برلین ، ۱۳۸۰، صفحه۹۸
حقیقت آنی است که آیت الله طالقانی خطاب به عزالدین حسینی گفته بودند . چگونه شخصیت هایی که زمان شاه حقوق بگیر ساواک بودند با تغییر نظام و زمانی که مردم سراسر کشور از کرد و ترک گرفته تا لر و بلوچ و فارس انقلاب کرده و شاه را فراری داده اند به پا می خیزند و طلب نداشته خود را مطالبه می کنند؟!
۵-    نویسنده بی بی سی مدعی است که آن چه در کردستان می گذشت با کلیت ایران در روزها و ماه های آغازین پیروزی انقلاب تفاوت داشت و در این راستا موضوع تسخیر سفارت آمریکا را مثال می زند که قاسملو مخالف اشغال لانه جاسوسی بوده است در حالی که بسیاری در تهران و دیگر شهرها موافق این حرکت بوده اند . برای این که بدانیم این ادعا تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است یا نه به پاره ای از اظهارات قاسملوبعد از تسخیر سفارت آمریکا اشاره می کنیم ...
۵-۱ قاسملو ۲۹ آبان ۱۳۵۸ در تائید حرکت دانشجویان مسلمان و سیاست جمهوری اسلامی در برخورد با آمریکا می گوید : هم اكنون براي رهبر انقلاب و خلق‏هاي ايران و دوستان ما روشن شده است كه ما نه تنها تجزيه طلب نيستيم بلكه با امپرياليسم و صهونيسم نيز همكاري نداشته‏ايم و بلكه جزو خلق‏هاي وفادار به ايران هستيم ... در اينجا سياست ضد امپرياليستي ملت ايران را عليه آمريكا كه نمي‌خواهد بزرگترين جنايتكار تاريخ محد رضا پهلوي را به ايران تحويل بدهد تاييد مي‏كنيم. و اميد ما اينست كه تمام مردم ايران در كنار هم مثل روزهاي قبل و بعد از انقلاب براي دفاع از آزادي و استقلال ايران بكوشند.
۵-۲ دو روز بعد از تسخیر سفارت آمریکا از سوي حزب دمكرات كردستان – شاخه سقز – يك راهپيمايي بزرگ در اين شهر ترتيب يافت . به دنبال اين راه پيمايي ، مغازه هاي خيابانها و بازار شهر بحال تعطيل درآمد و در پايان با قطعنامه اي از سوي راهپيمايان صادر شد . در بند یک این قطعنامه آمده بود : ما خواهان لغو كليه قراردادهاي باقيمانده ، با دول امپرياليسم بويژه امپرياليسم آمريكا هستيم . در بند دو این قطعنامه نیز می خوانیم : ضمن تائيد اقدامات ضد امپرياليستي بوسيله خلق هاي ايران، آمادگي خود را جهت مقابله با هر گونه دخالت و توطئه عوامل امپرياليسم و ارتجاع داخلي اعلام ميداريم .

بی شک نه قاسملو در ادعای ضد آمریکایی خود صادق بود و نه حزب دمکرات کردستان این گونه ضد امپریالیست ولی به هر حال در فضای ضد آمریکایی و استعماری آن روز حزب دمکرات کردستان و قاسملو و دیگر سران آشوب ها برای کسب وجهه در میان مردم چنین ادعاهایی را مطرح می کردند . از آن چه گفته شد روشن می شود که قرائت نویسنده بی بی سی با نصوص موجود منطبق نیست .
۶-    نخستین خواسته آشوبگران کردستان خودمختاری بود و خودمختاری در ادبیات سیاسی تعاریفی دارد که به یکی از تعاریف آن به نقل از طرح خودمختاری کردستان در اسفند ماه سال ۱۳۵۷ اشاره کردیم . سوالی که مطرح می شود این که بر اساس کدامین تعریف از خودمختاری زمانی که تمامیت ارضی کشور به خطر می افتد و سرزمینی مورد تجاوز خارجی قرار می گیرد منطقه خواهان خودمختاری با دشمن خارجی هم پیمان شده با دولت مرکزی می جنگد؟! پرونده حزب دمکرات در جنگ تحمیلی و همکاری این حزب با رژیم بعث عراق علیرغم کشتار وسیع و بی رحمانه کردهای ایران و عراق توسط صدام چیزی نیست که بشود آن را منکر شد . به عنوان نمونه بنی‌صدر در کتاب خود به زبان ایتالیایی به سندهایی به دست آمده از کُردها اشاره دارد که نشان‌دهنده دخالت عراق در تمام اشکال مختلف آشوب کردستان در ایران، بعد از انقلاب ایران است. 
در شهریورماه سال۱۳۵۹، ستونی از نیروهای ارتش با هدف رفتن به مناطق مرزی برای جلوگیری از اشغال منطقه توسط ارتش عراق، از بانه به سمت سردشت حرکت کرد، اما در تمام طول مسیر، همزمان با حمله نیروهای متجاوز عراق به خاک میهن و اشغال بخشهایی از آن، افراد حزب دموکرات و دیگر گروهها به این نیروها حمله کردند.
 چند روز بعد، درحالی‌که ارتش بعثی از طریق مرزهای پیرانشهر می‌کوشید این منطقه را اشغال کند، نیروهای حزب دموکرات، در هماهنگی با آنها، به پادگانهای پیرانشهر و پاوه حمله کردند تا این مراکز را خلع سلاح کنند اما بر اثر مقاومت رزمندگان ارتش و سپاه، سرانجام شکست‌ خورده و از پیرانشهر خارج شدند.
 درهمان‌زمان، حزب دموکرات نیروهایی را برای اشغال ارومیه اعزام کرد. این اقدام نیز پس از کشته‌شدن دویست‌نفر از نیروهای حزب، به شکست انجامید. بدین‌ترتیب، ماهیت حزب دموکرات، که ادعای رهبری مردم کردستان را داشت، بیش‌ازپیش آشکار شد. رک صاحبان خودخوانده کردستان!- حزب دموکرات کردستان و جنگ تحمیلی ، رضا بسطامی ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 
۷-    به عنوان نکته پایانی مناسب است که به بخش هایی از خطبه های افشاگرانه آیت الله طالقانی درباره بحران کردستان که در آخرین روزهای حیات ابوذر انقلاب و از سنگر نمازجمعه بیان شد اشارتی داشته باشیم تا عمق این غائله را به خوبی درک کنیم .
نقش عمارگونه آیت الله طالقانی در جریان بحران کردستان به این خاطرات محدود نمی شود ، بی شک خطبه های نماز جمعه ۹ شهریور ۵۸ در این زمینه تاریخی و مثال زدنی است . به نکات مطرح در این خطبه ها به صورت تیتر وار اشاره کرده و می گذریم به امید این که در یک فرصت مناسب بیشتر در این باب بنویسیم . 
- امروز ... ما دچار منافقین شرور ، حیله گرو فریبکاری هستیم که گاه به چهره اسلام در می آیند بسیار هم اظهار دلسوزی می کنند ولی وابسته به جاهای دیگری هستند ، مرتبط با جاهای دیگرند چهره چهره ایرانی است ولی درون و نفس آنها ، اندیشه، فکر و خلق امپریالیستی و صهیونیستی و دیگر قدرتها است . 
-  این گرفتاری هایی که امروز در مرکز، در شهرستان‌ها و بخصوص در کردستان برای این کشور پیش آمده، به‌دست کیست؟آن ساواکی دزد فراری که با سرکرده شان فرار کرد و آن صهیونیست که نمی آید خودش را معرفی کند در چهره این احزاب ، این گروه ها در می آید و شعار های فریبنده می دهد و این قشرها را می فریبد.
- مساله، مساله سطحی نیست که ما گمان بکنیم با یک خواسته‌هایی طرف هستیم،خواست‌هایشان هم گنگ هست. می‌آیند تعهد می‌دهند ولی پایبند تعهدات‌شان هم نیستند. و الا کدام دولت، کدام منشا اثر و کدام رهبری است که با یک خواسته‌های معقول و منطقی یک گروهی مخالفت کند؟ 
خواسته های ضد انقلاب ؛ نان ، پول و نفت از شما ولی ما استقلال داشته باشیم ! 
- آیا تا به حال این مسئله مطرح شده که اینها چه می خواهند؟ به حسب ظاهرچند مسئله را مطرح می کنند و می گویند خواسته های ما این است ولی در باطن چیست ؟ در باطن همان مرامنامه حزب دموکرات ۲۰-۱۰سال قبل است که در مقابل رژیم آنرا تنظیم کرده اند . یعنی بالاخره تجزیه . ولی اکثر برادران و خواهران کرد ما از این دسیسه زیر پرده بی اطلاع هستند . آیت الله طالقانی افزود : می آیند می گویند که می خواهیم در سرنوشت خودمان مختار باشیم ، فرهنگ کردی را تعلیم بکنیم ، خوب بکنید چه کسی جلوگیری کرده است ، می خواهیم انجمن شهر و روستا تشکیل دهیم خوب بکنید کسی جلوگیری کرده است ؟می خواهیم پایگاه های نظامی و ارتش از اینجا بروند ، پاسدارهای غیر بومی بروند ، آخرش چه ؟ آخرش هر کاری خواستیم خودمان بکنیم فقط دولت مرکزی به ما نان بدهد ، آرد بدهد ، نفت بدهد ، پول بدهد ، آخر مسئله به اینجا می رسد ، هیچ حق دخالتی در کار ما ندارید . نفت را از خوزستان بیاورند به اینها بدهند و اینها هیچ تمکینی از دولت مرکزی نداشته باشند. این شدنی است؟ 
کسانی که از اول گفتند ما به جمهوری اسلامی رای نمی دهیم ! 
- یک مردمی که از اول گفتند ما به جمهوری اسلامی رای نمی‌دهیم، یعنی خودشان را از ۹۸ درصد مسلمان‌ها و مردم ایران جدا کردند. یهودی رای داد، زرتشی رای داد، مسیحی رای داد، صائبی رای داد، یک عده گفتند ما رای نمی‌دهیم. خوب رای نمی‌دهید، دیگر چه می‌خواهید؟
این چه پیشوای مذهبی است ؟! 
- آن ملا و آن پیشوای مذهبی [عزالدین حسینی] که می‌گوید من رای به جمهوری اسلامی نمی‌دهم، یعنی چه؟جمهوری اسلامی غیر این است که قوانین قران و قوانین الهی باید حاکم بشود ؟ این چه پیشوای مذهبی است؟
تسلیم شده ها انقلابی شده اند ! 
- اینها کسانی هستند که رفتند اروپا و خارج، زیر لاک خودشان پنهان شدند، این مردم مسلمان خون دادند، حالا ساکت‌ها، به صدا درآمدند. تسلیم‌شده‌ها انقلابی شدند! وابسته ها دوباره آمدند روی کار.
چه کسانی به اشرار کردستان کمک می کنند ؟
- از یک کشور بزرگ همسایه به آنها کمک می شود ، از یک کشور اسلامی همسایه به آنها کمک می شود ، از اسرائیل به اینها می رسد ، از سوی دزدان فراری و عوامل رژیم سابق هر روز به اینها پول و اسلحه داده می شود پس می خواهند مردم در مقابل این دسیسه ها ساکت بنشینند؟ارتش دخالت نکند ؟ پس چه بکند؟ 
- این درگیری عاقبتی برای کردستان ندارد جز خرابی ، کشتار ، ویرانی ، جز از بین رفتن آبروی برادرها و خواهرهای کرد ما هیچ محصولی ندارد ، ۳۰میلیون جمعیت ایران و مسلمان‌ها، تسلیم یک مشت خودخواه و وابسته به دیگران نخواهند شد. 
ما این انقلاب را مفت به دست نیاوردیم / این ملت تحمل نمی کند 
- ما این انقلاب را مفت به‌دست نیاوردیم که بازیچه یک مشت بازیگر بین‌المللی باشیم. ۶۰ هزار از بهترین جوان‌های ما کشته شدند، خیال می کنند مفتی ؟ بعد بلوچستان ، بعد خوزستان ، بعد دولت مرکزی تهران و کویر لوت و کرمان ! عاقبت کار همینه ، این خیانت بزرگی است . 
- این ملت تحمل نمی‌کند. قرآن هم تحمل نمی‌کند. قرآن می‌گوید:«قاتلوهم حتی لاتکون فتنه» هرجا فتنه شد باید بجنگید. فتنه را قرآن و دین ما تحمل نمی‌کند…رک کیهان ، ۱۰شهریور ۱۳۵۸، صفحه ۱۰
خلاصه کلام این که سیاست قدیمی و کهنه شده استعمار پیر برای ایجاد تفرقه و حکومت بر قومیت های پراکنده دیگر در ایران جواب نمی دهد . مردم کردستان در طول ۳۵ سال گذشته چنان چه در انقلاب و سرنگونی رژیم استبدادی پهلوی نقش داشتند در حفاظت و حراست از مرزهای میهن اسلامی در طول دفاع مقدس نقشی عظیم ایفا کردند. کردهای غیور مرز داران ایران اسلامی بوده و هستند و کردستان عزیز هرگزاز مام میهن جدا نبوده و جدا نخواهد بود...

برچسب‌ها:

نظر شما