شناسهٔ خبر: 48589 - سرویس اقتصاد
نسخه قابل چاپ

سعید لیلاز: یارانه تنها می‌تواند هزینه نان و پنیر مردم را تأمین کند

از نظر این اقتصاد دان کف حداقل معیشت آنجایی است که افراد هزینه مواد غذایی مورد نیاز را فراهم می‌کنند. که در قوانین بین‌المللی نیز یکسری شاخصه‌هایی در نظر گرفته شده لاکن هیچ شاخصه مشخصی را نمی‌توان برای این مهم برآورد کرد.

به گزارش نماینده، روزنامه ابتکار نوشت:

اگر مردم فرصت مناسب برای ورود به بازار برای عرضه کالا و خدمات را داشتند بیکار نمی‌ماندند. نمی‌توان گفت که افراد راحت طلبند و دوست دارند بیکار بگردند بلکه باید گفت برای آنها فرصت اشتغال فراهم نشده است، که البته اگر شرایط فراهم بود و هیچگونه موانع ورودی به بازار وجود نداشت و یا سیستم آموزشی به گونه ای بود که افراد برای کار در بازار آموزش می‌دیدند یا آموزش آنها برای بخش خصوصی مفید بود و توانائیهایی برای عرضه می‌داشتند، بی تردید بیکار نمی‌ماندند..

نظرات کارشناسان پیرامون هدفمندی یارانه‌ها و تشویق برخی مردم با عنوان قشر بی نیاز به جهت انصراف از دریافت یارانه‌های نقدی طی سال آینده ما را بر آن داشت تا از نظر برخی مسئولین و کارشناسان اقتصاد در این خصوص بهره مند شویم.در این خصوص و در پاسخ به این سئوال خبرنگار ابتکار که عدم دریافت یارانه ای نقدی از سوی مردم چه تاثیری در اقتصاد و بودجه کشور خواهد داشت و با توجه به تشویق مردم بلاخص قشر مرفه از عدم دریافت یارانه‌های نقدی چه تعریفی از قشر نیازمند یا غیر نیازمند (مرفه ) می‌توان ارائه داد. دکتر سعید لیلاز در پاسخ به سئوالات خبرنگار ابتکار گفت:” بر اساس برآورد من و مطالعات اینجانب به عنوان یک کارشناس اقتصادی اگر 14 یا 15 درصد از مردم از دریافت یارانه انصراف دهد سالانه 6 هزار میلیارد تومان در هزینه‌های دولت تفاوت ایجاد خواهد کرد به عبارتی این 6 هزار میلیارد تومان در سال از هزینه‌های دولت کم خواهد کرد و چه بسا اثری کاملا روشن در کاهش تورم نیزخواهد داشت”.

این کارشناس اقتصادی در خصوص رقم پرداختی یارانه‌ها که در جهت جبران افزایش قیمت حامل‌های انرژی برای مردم در نظر گرفته شد می‌گوید: اگر قرار بود که صد در صد در آمد ناشی از یارانه‌ها به مردم تعلق گیرد این رقم چیزی نزدیک به 15 یا 16 هزار تومان بود و نمی‌توانست رقم ماهانه 45 هزار تومان باشد به عبارتی دولت با پرداخت رقم ماهانه نفری 45 هزار تومان به واقعه مجبور به چاپ اسکناس شد. وی در ادامه با یادآوری شعری از حکیم ابوالقاسم فردوسی که می‌گوید:” گاو نادان خورد زپهلوی خویش”.یاد آور شد این وضعیتی بود که دولت سابق مجبور به پرداخت رقم بالای آن چه پیش بینی شده بود باشد که علی الظاهر برای مردم خوشایند بود لاکن این پرداختی نتیجه افزایش تورمی بود که برای مردم نگران کننده بود که در وضعیت فعلی نیز نتوانست آنگونه که باید دردی را درمان کند.

دکتر سعید لیلاز این کارشناس اقتصادی در ادامه خاطر نشان می‌کند به عبارتی با احتساب تورم این رقم پرداختی 45 هزار تومان همان 20 هزار تومان با احتساب تورم است و این در حالی است که با افزایش تورم طی سال جدید تنها می‌تواند هزینه نان و پنیر مردم باشد.

سعید لیلاز در ادامه در پاسخ به این سئوال خبرنگار ابتکار که چه تعریفی از قشر مرفه یا فقیر می‌توان داشت و آیا با این رویه قدرت خرید مردم از اقشار مختلف احیا خواهد شد یا خیر گفت:وضعیت پیش آمده تقصیر دولت نیست و از دولت نیز تا 3 سال آینده نباید انتظارنابجایی داشت همچنین طی 8 سال گذشته آسیب شدیدی به اقتصاد و مردم وارد شد و بیشترین ضربه نیز متوجه قشر کارمند بود تا کارگر.که در وضعیت فعلی با توجه به وضعیت حقوقی قشر کارگران و کارمندان شاید به جرات بتوان گفت قدرت خرید قشر کارگری به سالهای 80 بازگشته و قدرت خرید کارمندان نیز به دهه 70 رسیده است به عبارتی با این وضعیت باید به دولت فرصتی 3 ساله داد تا بتواند قدرت خرید مردم را از دوباره احیا کند.

این کارشناس اقتصادی در ادامه در تعریف خود از فقیر و فقر و همچنین ثروت و ثروتمند این مهم را یادآور می‌شود که تعریف از فقرو ثروت نسبی است و در یک تعریف کلی از فقیرباید گفت اگر فردی نتواند معیشت روزانه خود را تامین کند و میزان درآمد وی در حدی نباشد که کالری مودر نیاز یک روز خود راتامین کند از آن با نام معیشت زیر خط فقر مطلق یاد می‌شود. که طبق تعریف سازمان ملل اگر کسی قادر به تامین یک دلار یا 2 دلار در روز نباشد آن را خط فقر مطلق می‌داند.

از نظر این اقتصاد دان کف حداقل معیشت آنجایی است که افراد هزینه مواد غذایی مورد نیاز را فراهم می‌کنند. که در قوانین بین‌المللی نیز یکسری شاخصه‌هایی در نظر گرفته شده لاکن هیچ شاخصه مشخصی را نمی‌توان برای این مهم برآورد کرد.

در ادامه در خصوص آینده هدفمندی یارانه‌ها و وضعیت کلی مردم در رویارویی با آتیه نگران کننده این مهم برای مردم دکتر محمدقلی یوسفی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفت و گویی اینگونه عنوان می‌کند که نمی‌توان به بهانه این که دولت مسئول ایجاد اشتغال نیست و یا کشور با تورم مواجه است مهمترین هدف استراتژی توسعه را به فراموشی سپرد.

وی در این خصوص یادآورمی شود که اگر انسانها بیکار، بیمار، محروم، فقیر و رنجور باشند و صدای آنها توسط سیاستگذاران و تصمیم سازان شنیده نشود بنابراین رشد اقتصادی برای کیست و چه معنایی می‌دهد و چه هدفی را دنبال می‌کند؟

وی در ادامه گفت و گو با ایرنا این مهم را خاطر نشان می‌کند که اگر مردم فرصت مناسب برای ورود به بازار برای عرضه کالا و خدمات را داشتند بیکار نمی‌ماندند از این روی نمی‌توان گفت که افراد راحت طلبند و دوست دارند بیکار بگردند بلکه باید گفت برای آنها فرصت اشتغال فراهم نشده است، که البته اگر شرایط فراهم بود و هیچگونه موانع ورودی به بازار وجود نداشت و یا سیستم آموزشی به گونه ای بود که افراد برای کار در بازار آموزش می‌دیدند یا آموزش آنها برای بخش خصوصی مفید بود و توانائیهایی برای عرضه می‌داشتند، بی تردید بیکار نمی‌ماندند.

به گفته استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در صورتی که شرایط به نحوی بود که بخش خصوصی رشد مناسب را در اقتصاد داشت و یا بنگاههای زیادی فعال بودند می‌توانستند لااقل افراد متخصص و کارآمد را جذب کنند. وقتی صحبت از بخش خصوصی می‌شود منظور تجار نیست بلکه تولیدکنندگان هستند. حتی آدام اسمیت اسکاتلندی پدر علم اقتصاد مدرن هم بیشترین تاکیدش بر تولیدکنندگان کالا و خدمات بود زیرا تاثیر فعالیت‌های تولیدی بر اشتغال نسبت به تجارت بادوام تر و مولدتر است.وی با اشاره به اطلاعات مرکز آمار ایران گفت: آمارها نشان می‌دهد حدود 9 درصد یعنی حدود 2میلیون نفر از افراد شاغل در حقیقت اشتغال ناقص دارند یعنی یا تنها ساعاتی از روز را کار می‌کنند و یا دستمزد بسیار ناچیزی دارند.

یوسفی افزود: مردم خود بیکاری را انتخاب نکرده اند و مجبور به بیکاری شده اند که البته بسیار دردناک است که خانواده ای تمام هست و نیستش را خرج تحصیل فرزندانش کند تا آنها مدارک کارشناسی و یا کارشناسی ارشد در رشته‌ها علوم انسانی مانند اقتصاد و جامعه شناسی بگیرند و سپس در خانه بمانند.

نظر شما