شناسهٔ خبر: 48488 - سرویس مجلس
نسخه قابل چاپ

رییس فراکسیون رهروان در گفت و گو با رسانه دولت:

فراکسیون هم نیازمند آن است تا جایگاهی در دولت داشته باشد

جلالی جلالی در این گفت‌و‌گو تأکید دارد که مشی فراکسیون حمایت از عقلانیت و اعتدال است و شلوغ بازی هایی که در صحن علنی از سوی برخی انجام می شود را نباید به حساب کلیت مجلس گذاشت. دیدار روز گذشته رهروان با رئیس جمهوری نوید بخش همکاری های بیشتر بین مجلس و دولت خواهد بود.

به گزراش نماینده، روزنامه ایران نوشت: گفت و گو کرده ایم با دکتر کاظم جلالی رئیس فراکسیون رهروان ولایت مجلس که نماینده شاهرود و رئیس مرکزپژوهش‌های مجلس است. جلالی در این گفت‌و‌گو تأکید دارد که مشی فراکسیون حمایت از عقلانیت و اعتدال است و شلوغ بازی هایی که در صحن علنی از سوی برخی انجام می شود را نباید به حساب کلیت مجلس گذاشت. دیدار روز گذشته اعضای شورای مرکزی فراکسیون اکثریت با رئیس جمهوری نوید بخش همکاری های بیشتر و راهبردی تر بین مجلس و دولت خواهد بود.

 آقای جلالی چه اختلاف نظرهایی بین اصولگرایان مجلس نهم سبب تشکیل دو فراکسیون مجزا شد؟ عمده اختلاف بر سر چینش هیأت رئیسه مجلس بود یا برآمده از اختلاف‌های  قبل از انتخابات؟
اختلاف‌ها فراتر از بحث هیأت رئیسه بود. در جریان اصولگرایی، عده‌ای پرچم را به دست گرفته‌اند و معتقدند بقیه دنباله رو آن‌ها باشند، بدون اینکه حق بازیگری داشته باشند. اینها اصولگرایی را در خودشان خلاصه می‌کنند و یک انحصار‌گرایی مفهومی ایجاد کردند؛ به این معنا که ضوابط اصولگرایی را فقط «ما» تعیین می‌کنیم. بخش دیگر اختلاف‌ها به مسائل سیاسی برمی‌گشت. ما معتقدیم اگر کسی برخلاف اصول رفتار کرد، نباید از آن چشم‌پوشی کنیم. اما بخشی از این دوستان نسبت به دولت قبل، مواضع حمایتی بدون محدودیت داشتند.
مثلاً در ماجرای خانه نشینی 11روزه آقای احمدی‌نژاد، یادم هست در شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان، یکی از عزیزان- که خیلی هم در دفاع از اصولگرایی چهره برجسته‌ای است- می‌گفت باید حرف‌های آقای احمدی‌نژاد را هم شنید! من و آقای علاء‌الدین بروجردی بعد از جلسه به ایشان گفتیم این چه ولایتی است که از یک طرف دم از مطلقه بودن می‌زنید و از یک طرف می‌گویید در این مورد خاص باید حرف‌های آقای احمدی‌نژاد را هم شنید؟ موارد دیگری هم بود مانند در رأس امور نبودن مجلس، اختلاس‌ها و تخلفاتی که انجام شد. جلوتر که آمدیم، رسیدیم به ماجرای جلسه علنی 15 بهمن 91 که خودش زمینه‌ساز22 بهمن قم شد.


  در چنین فضایی  انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برگزار شد و دولت آقای روحانی با گفتمان اعتدال و میانه روی بر سر کار آمد. لطفاً به صورت شفاف بفرمایید فراکسیون رهروان ولایت چه مرزی با دولت یازدهم دارد؟ کجا با دولت احساس نزدیکی می‌کنید و کجا‌ها با آن زاویه دارید؟
بیشترین کار در بحث میانه روی و اعتدال را فراکسیون رهروان ولایت انجام داد و هزینه‌های زیادی را نیز در این مسیر پرداخت کرد. طبیعی است که بین دولت و مجلس یا فراکسیون‌های آن اشتراک نظر یا تفاوت‌هایی وجود داشته باشد. ما باور داریم آقای روحانی دارای یک سبقه انقلابی است و بعد از پیروزی انقلاب هم در مسئولیت‌های مختلف نظام کار کرده است. شاکله ذهنی و فکری ایشان در جریان روحانیت و ولایت شکل گرفته است. مشی دکتر روحانی هم از ابتدا اعتدال و حرکت در مسیر منطق و عقلانیت بوده است.
از این جهات اصولگرایان و فراکسیون ما با ایشان احساس نزدیکی می‌کند. با این حال دولت یازدهم هنوز در ابتدای کار است و خیلی‌ها منتظرند آقای روحانی جهتگیری خود را مشخص کند، یعنی می‌خواهند آقای روحانی را یا در اردوگاه اصولگرایی بدانند یا در جریان اصلاح‌طلبی. به نظر من مشی ایشان نشان می‌دهد که دنبال هیچ کدام از این دو نیست و به دنبال تشکیل جریان جدیدی در کشور متشکل از هر دو جناح است. اگر هدف این باشد کار خوبی است، چون با حذف همدیگر نمی‌توانیم کشور را اداره کنیم لذا کسانی که همدیگر را به رسمیت می‌شناسند و تندروی نداشته باشند می‌توانند در کنار هم قرار بگیرند.


  انتظار این بود همکاری بیشتر و بهتری بین دولت و فراکسیون رهروان وجود داشته باشد، ولی احساس می‌شود میدانداری مجلس در برهه‌هایی به دست همان جریان تندرو افتاده است. برای همین انتقاداتی در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور مطرح شده مبنی بر اینکه چرا فراکسیون رهروان دچار انفعال شده است؟
سؤالتان بجاست. درابتدای تشکیل دولت یازدهم آنقدر اقبال از سوی نمایندگان به آن وجود داشت که گاه ما خودمان در جلسات فراکسیون دوستان را دعوت به صبر می‌کردیم. منتها سؤال این است چرا باید آن فضا تبدیل به این فضای فعلی شود و فضای نقد دولت آنقدر تند شود که مورد اعتراض برخی دلسوزان مجلس هم قرار گرفته است؟ من بخشی از آن را متوجه عملکرد دولت می‌دانم. معاونان پارلمانی حضور بسیار کمرنگی در مجلس دارند. من که 4 دوره سابقه حضور در مجلس را دارم می‌توانم بگویم ضعیف‌ترین حضور و عملکرد معاونان پارلمانی را در دولت یازدهم دیده‌ام.
وضعیت نمایندگان را تصور کنید؛ بودجه کافی نداریم، بسیاری از طرح‌ها در شهرستان‌ها یا تعطیل است یا به شکل رقیق ادامه کار می‌دهد. نخستین کسی که مردم می‌توانند یقه‌اش را بگیرند نماینده مجلس است؛ خب اینجا چه کسی باید به نماینده مجلس کمک کند؟ مسلماً دولتی‌ها. ولی متأسفانه دولت در این رابطه اقدام جدی انجام نداده است. در حالی که  اگر فضای اصولگرایانه مجلس را در نظر بگیرید تعدادی از وزرای فعلی نباید رأی می‌آوردند. چه جریانی در داخل مجلس کمک کرد که وزرا رأی اعتماد بگیرند؟ حتماً همین فراکسیون رهروان ولایت بود. اما آن انسجامی که باید در دولت برای ارتباط با مجلس وجود داشته باشد وجود ندارد. ما امیدواریم این روند معکوس شود.
چند روز پیش رئیس محترم مجلس جلسه غیرعلنی گذاشتند. تقریباً همین بحث‌ها مطرح شد و اینکه باید به دولت کمک کرد. من نمی‌خواهم بگویم مجلس یا نمایندگان ضعف ندارند، ولی بخش زیادی از این مسائل بر می‌گردد به دولت. نگاه مفهومی آقای رئیس‌جمهوری به مجلس خیلی خوب است و بهترین تعابیر را برای مجلس به کار می‌برد اما نگاه عینی و ملموس، خیلی قابل توجه نیست.
 همین تعبیر را از سوی دیگری نیز می‌توان به کار برد. سخنان زیادی از طرف چهره‌های برجسته مجلس، رؤسای فراکسیون‌ها و هیأت رئیسه شنیده می‌شود که مجلس همراه و همکار دولت است. اما در عمل  انتظار بیشتری از مجلس وجود دارد.
بله ممکن است این درست باشد. ولی مجلس سازماندهی واحد ندارد. یک نماینده در حوزه انتخابیه کارش انجام نشود، می‌آید مجلس داد و بیداد می‌کند. اما دولت دارای فرماندهی واحد است. ما خیلی از راهکارهای مختلف را به دوستان دولت پیشنهاد کردیم و گفتیم کارگروه مشترک تشکیل دهیم ولی تاکنون خبری نشده است.
من هم از این چیزی که در مجلس می‌گذرد راضی نیستم حتی گاه برای آرامش مجلس دخالت می‌کنم. مثلاً دیدم در نشریه‌ای نوشته شده بود فلان وزیر می‌خواهد استیضاح شود، بلافاصله رفتم سراغ کسانی که قصد استیضاح داشتند و به خود وزیر هم زنگ زدم. از این موارد به کرار اتفاق افتاده است. چون معتقدیم به نفع مجلس نیست که هر روز در آن، مسأله استیضاح و سؤال مطرح شود. اما از آن طرف هم باید به این فکر کرد که چرا این روند دارد تشدید می‌شود.
 ولی به نظر می‌رسد که بخش عمده‌ای از این موضوع هم به عملکرد فراکسیون‌ها برمی‌گردد. اینکه به قول شما نماینده می‌آید در مجلس و داد و بیداد می‌کند که با فلسفه تشکیل فراکسیون مخالف است. از هیأت رئیسه فراکسیون انتظار می‌رود برای مدیریت فضای مجلس تلاش کند. اگر قرار باشد مثلاً هر نماینده‌ای که جواب سربالا از وزیر شنید یا جواب سلامش را نداد یک طرح استیضاح آماده کند که مجلس مدیریت نمی‌شود!
 البته نمایندگان به محض اینکه وزیر جواب سلامشان را ندهد نمی‌روند استیضاح کنند. اما فراکسیون هم نیازمند آن است که جایگاهی در داخل دولت داشته باشد تا این انتظاری که شما دارید تقویت شود. نمایندگان می‌گویند عضو فراکسیون هستیم و با دولت همکاری می‌کنیم ولی این فراکسیون چه نفعی برای ما دارد؟ فایده‌اش کجا متبلور می‌شود؟ فایده‌اش آنجاست که دولت هم با فراکسیون همکاری داشته باشد و مشکل چند تا نماینده را حل کند.
  انتقادهای شما نسبت به دولت به جای خود. اما چطور منتقدان و مخالفان با صراحت نطق می‌کنند، تذکر می‌دهند و سؤال طرح می‌کنند؛ ولی حمایت‌های فراکسیون رهروان خیلی صریح نیست و گویی توأم با نوعی لکنت است. البته حمایت از برنامه‌های کلان و ملی مثل مذاکر‌ه‌های هسته‌ای منظور است.
اینکه شلوغی‌هایی در مجلس وجود دارد یا اینکه صدای منتقدین بلند‌تر است، بر می‌گردد به اینکه آن‌ها در خارج از مجلس تریبون و رسانه‌های زیادی دارند و مواضعشان پررنگ‌تر منتشر می‌شود. اما معنایش این نیست که اینها «همه مجلس» هستند. فضای کلی مجلس فضای همدلی و همکاری است.
اما طیف مقابل اینها، خیلی رسانه ندارد. اصلاً خود دولت هم رسانه ندارد. من بارها به برخی دوستان دولت گفته‌ام که شما فضای رسانه‌ای نساخته‌اید. مثلاً دکتر روحانی رفتند دانشگاه و گفتند چرا استادان دانشگاه وارد میدان نمی‌شوند. خوب مگر چقدر رسانه‌ها می‌روند سراغ استادان دانشگاهها؟ این نیست که دانشگاهیان حرف نداشته باشند یا در حمایت از کارهای خوبی که انجام شده نمی‌خواهند حرف بزنند، فضای رسانه‌ای شکل نگرفته که آن‌ها حرف بزنند.  ضمن اینکه وقتی مجلس می‌خواهد از چیزی حمایت کند باید به یک یقینی هم برسد. حمایت‌های مجلس از گفت‌وگوهای هسته‌ای کم نبوده ولی یک نکته منفی اتفاق افتاد که تردید ایجاد کرد. دوستان وزارت خارجه در ابتدا گفتند مذاکره‌ها محرمانه است. البته بعدش آمدند و همه چیز را گفتند.
 آقای دکتر ما در مجلس صداهای مختلفی را می‌شنویم که در نگاه اول شاید تعبیر به تکثر شود. اما این صداهای مختلف در حوزه‌های متعدد است. از مذاکره‌های هسته‌ای گرفته تا آموزش عالی، فضای رسانه‌ها، اقتصاد و محیط فرهنگی و... یعنی احساس می‌شود بحث فراتر از تکثر باشد و به نوعی آشفتگی و پراکندگی را تداعی می‌کند. نظر شما چیست؟
هنگام تغییر دولت‌ها شاهد چنین فضاهایی در مجلس هستیم تا زمانی که یک «هم فهمی» بین دولت و مجلس ایجاد شود. در ابتدای شروع به کار دولت، یک فهم مشترک درخصوص وضعیت کشور بین دو قوه وجود داشت. این می‌تواند به تعیین اصلی‌ترین چالش‌ها خصوصاً در حوزه اقتصاد و برنامه‌ریزی برای حل آن‌ها کمک کند. با تشکیل کارگروه‌های مشترک می‌تواند این «هم فهمی»‌ها بیشتر شود. در نظام بودجه‌نویسی و نظام پولی هم که مشکلات اساسی داریم. در همین کارگروه‌های مشترک می‌شود به جمع‌بندی رسید. ما در مرکز پژوهش‌ها این کار را کردیم و ویرایش اول یک گزارش را هم نوشتیم و گفتیم که چه مواردی باید در دستور کار قرار دهیم که البته مورد توجه
قرار نگرفت.
 در آستانه انتخابات آینده مجلس، احتمال نزدیکی دو فراکسیون اصولگرای مجلس وجود دارد؟
تا انتخابات خیلی وقت باقی است و خیلی اتفاق‌ها خواهد افتاد. کارهایی دارد انجام می‌شود برای اینکه جریان عقل‌گرایانه و اعتدالگرایانه را در داخل کشور تقویت کنیم. مشی ما تقویت عقلگرایی و اعتدالگرایی است. اگر دیگران هم آمدند و ما را در این مسیر همراهی کردند ما دست‌شان را می‌فشاریم اما اینکه ما روش‌مان را تغییر دهیم و به سمت دیگری برویم، خلاف
باورهایمان است.
 چه کارهایی در حال انجام است؟
حالا بماند در برنامه‌های دیگر
ان‌شاء الله خواهم گفت.
 این اقدام‌ها ممکن است منجر به تشکیل یک حزب سیاسی از درون فراکسیون رهروان مجلس شود؟
نفی نمی‌کنم. حزب شود یا جبهه یا نحله، احتمالش خیلی زیاد است.
 یعنی درباره‌اش بحث‌های عینی هم کرده‌اید؟
فعلاً در همین حد بدانید کافی است.
 رقابت‌های سیاسی در ایران حول دو گانه اصلاح‌طلبی- اصولگرایی بوده است. به نظر شما با روی کار آمدن گفتمان اعتدال احتمال اینکه تغییری دراین آرایش سیاسی ایجاد شود، هست؟
اگر آقای دکتر روحانی این کار را نکند که موفق نخواهد بود. به شکل سنتی رقابت‌های سیاسی کشور بین دو جناح بوده و همیشه دعواها بین تندروهای این دو جناح بوده است. حال اگر دولت همه توجه‌اش را معطوف کند به معتدلان چپ یا معتدل‌های راست، دیگر دولت اعتدال نیست، بلکه دولت اعتدالیون چپ یا اعتدالیون راست می‌شود.
اگر دولت اعتدالی چپ تشکیل شود، عملاً زبان تندرو‌های راست روی اعتدالی‌های راست باز می‌شود و معتدلان راست خود به خود به حاشیه می‌روند و تندروها به میدان می‌آیند. اگر اعتدالی‌های راست در دولت باشند، همین وضعیت در اردوگاه چپ اتفاق می‌افتد. اما اگر ایشان تلاش کنند یک آشتی عمل‌گرایانه بین دو جناح ایجاد کند که اینها در کنار هم قرار گیرند، یعنی آدم‌های کارآمد، معتدل، انقلابی و متدین هر دو جناح در کنار هم قرار گیرند؛ یک جریان جدید در کشور شکل می‌گیرد. در این صورت تندروها خود به خود حاشیه‌نشین می‌شوند. آقای روحانی، دکتر ولایتی و آقای ناطق نوری چهره‌هایی هستند که اگر در کنار هم قرار بگیرند می‌توانند جریان اعتدالیون راست و چپ را به شکل همکاری جویانه در کنار همدیگر شکل بدهند.
 این موضوع به صورت عملی در جایی دنبال می‌شود؟
آقای رئیس‌جمهوری که گرفتار است ولی در محافل دیگر این مباحث به طور جدی مطرح است.

نظر شما