شناسهٔ خبر: 46643 - سرویس مجلس
نسخه قابل چاپ

وزن کشی جریان های سیاسی در رقابت برای مجلس بعدی

انتخابات اصولگرایان هر چند به عنوان جریان پیروز این انتخابات محسوب نمی شوند اما به عنوان طفیلی جریان پیروز انتخابات هم شناخته نمی شوند وبا حفظ هویت گفتمانی خود توان تاثیر گزاری در معادلات سیاسی را دارند.

نماینده - در صف بندی های سیاسی، جریانی که اکثریت کرسی های قدرت را در اختیار دارد به عنوان جریانی که حاکمیت گفتمانی دارد، تلقی می شود . کرسی هایی که ترکیبی از سه قوه مجریه و قضاییه و مققنه است. در این میان در ایران با توجه به نحوه مدیریت قوه قضاییه ، حاکمیت در دوقوه مقننه و مجریه و تا حدودی شوراهای اسلامی به عنوان یک نهاد مشورتی مهم مردمی، مصداق حاکمیت و اکثریت یک جریان سیاسی است.

مبتنی بر این واقعیت این است که همیشه جریانی که دولت را به دست می آورد، بلافاصله تلاش بی وقفه ای برای تصرف مجلس انجام می دهد و جریانی هم که مجلس را در دست دارد ، از تصرف دولت و به دست آوردن جایگاه ریاست جمهوری توسط طیف خود غافل نیست. این پدیده همیشه درمیان جریان های سیاسی  کشور قابل مشاهده بوده است. زمانی که در دوم خرداد ۱۳۷۶ جریان اصلاحات با آرای بسیار بالایی به پیروزی رسید ، بلافاصله تئوری فتح سنگر به سنگر قدرت در دستورکار قرار گرفت وبعد ازمجلس پنجم که در اختیارجریان اصولگرایی بود ، مجلس ششم در اختیار تندروترین طیف اصلاح طلبان قرار گرفت.

جریان اصلاحات در حالی که مجلس و دولت را در اختیار داشتند با تمام قدرت در جهت تصرف کرسی های شوراها اسلامی حرکت کردند. چرا که هنوز یک مرکز قدرت دیگری وجود داشت که عدم سیطره بر آن به معنی واگذاری بخشی از قدرت به رقیب بود.

با این پیش فرض می توان گفت که صرفا تصرف یکی از جایگاههای قدرت به معنی غلبه گفتمانی یک جریان سیاسی نیست. از سوی دیگر نحوه قرار گرفتن در قدرت هم مهم است. به عنوان مثال جریانی که با ایجاد یک موج در میان افکارعمومی روی کار می آید، امکان اینکه در جایگاههای دیگری هم موفق شده و گفتمانش را مسلط سازد بیشتر است. مانند زمانی که جریان اصلاحات با اکثریت شگفت انگیز در دوم خرداد ۷۶ روی کارآمد. یا زمانی که گفتمان عدالت طلبی در سال ۸۴ توانست رقبای سرسخت و جدی را پشت سر بگذارد.

 اما گاهی در صف بندی های انتخاباتی، وضعیت بینا بینی حاکم می شود. در وضعیت بینابین غالبا آرای کاندیدای پیروز سلبی است. به این معنی که رقبا به دلایلی مانند پایگاه های رای همسان و یا ناتوانی در شکل دهی به جریان تبلیغاتی کارآمد موفق به جلب رای اکثریت نمی شوند. در این صورت کاندیدای پیروز بخشی از آرای ریزش شده از طیف مقابل را جلب و با اکثریت حداقلی پیروز عرصه انتخابات می شود. درانتخابات ریاست جمهوری اخیر چنین وضعیتی حاکم بود. با پراکندگی رای جریان اصولگرایی بین چند کاندیدا و نارضایتی بدنه اجتماعی اصولگرا از عدم وحدت کاندیداهای منتسب به این طیف وهمچنین انصراف یک کاندیدا از جریان مقابل اصولگرایی، رئیس جمهور منتخب توانست رای حداقلی ۰۷/۵۰ را کسب نماید، درحالی که هیچ گونه گفتمانی در فضای رقابتی انتخابات شکل نداده بود. در ایام انتخابات این جریان نقش عمده را به مفهوم "کلید" به عنوان ابزاری کارکردی داده بودند. دقیقا بعد از پیروزی در انتخابات بود که دولت و حامیانش دنبال تولید گفتمان اعتدال رفتند، این رویکرد از مراسم تنفیذ و سپس تحلیف پر رنگ تر شد. با این وجود ، همچنان گفتمان اعتدال، گفتمان غیر فراگیر وضعیفی به لحاظ پایگاه اجتماعی است.

گرچه در این میان اتفاقی منجر شد اعتدال حد اقل در بستر رسانه ای کشور ودر میان بخشی از نخبگان ، مورد توجه قرار گیرد و آن تغییر رویه جریان اصلاحات از گفتمان مطلوب خود به سمت گفتمان اعتدال بود. این اتفاق اگر چه صحنه بازی سیاسی را تا حدودی به نفع جریان دولت تغییر داده است اما می تواند به نفع گفتمان اصولگرایی تمام شود.

چرا که یک رقیب جدی و سرسخت به نام اصلاح طلبی تحت پوشش گفتمان جدیدی قرارگرفته است، در حالی که جریان اصولگرایی همچنان بر معیارهای گفتمانی خود پای می فشارد و تمایزات و افتراقات خود با دولت را در کنار اشتراکات حفظ نموده است ،ازسوی دیگر در افکار عمومی رئیس جمهور منتخب فردی نیست که در مقابل جریان اصولگرایی شناخته شود، لذا اصولگرایان هر چند به عنوان جریان پیروز این انتخابات محسوب نمی شوند اما به عنوان طفیلی جریان پیروز انتخابات هم شناخته نمی شوند وبا حفظ هویت گفتمانی خود توان تاثیر گزاری در معادلات سیاسی را دارند.

این مساله با واقعیت های سیاسی کشورهم تطابق دارد؛ چرا که هنوز نزدیک دوسال از دوره نمایندگی مجلس اصولگرا باقی مانده است وفرصت کافی برای بازخوانی عملکردهای خود و تحکیم جایگاه خویش در میان افکار عمومی دارند ، از سوی دیگر در انتخابات اخیر شورای شهر و روستا در بسیاری از مناطق موفق به کسب اکثریت مردمی شده است.در بستر اجتماع هم که تجلی گاه آن رویدادهایی مانند راهپیمایی ۲۲ بهمن است ، گفتمان اصولگرایی غالب است . بنابر این در شرایط فعلی چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ پذیرش دربدنه اجتماع ،اصولگرایی همچنان گفتمان غالب است .

نظر شما