شناسهٔ خبر: 45135 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

در گفتگوی سیروس ناصری با روزنامه اعتماد مشخص شد؛

توافق ژنو، یک عقب نشینی مقطعی است

سیروس ناصری سیروس ناصری، از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای ایران در سال های ابتدایی دهه ۸۰، اگر چه در طول هشت سال گذشته، فعالیت رسانه ای نداشته است، اما بعد از رویت او در مراسم ختم محمدجواد ظریف، مجددا به عرصه رسانه ای بازگشته است.

نماینده: سیروس ناصری، از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای ایران در سال های ابتدایی دهه ۸۰، اگر چه در طول هشت سال گذشته، فعالیت رسانه ای نداشته است، اما بعد از رویت او در مراسم ختم محمدجواد ظریف، مجددا به عرصه رسانه ای بازگشته است.سیروس ناصری

به گزارش نماینده، در طول این سال ها اگر چه گفته می شد که او ایران نبوده است اما وی خود این موضوع را رد کرده و گفته است که در ایران بوده و برای برخی سفرها و فعالیت های اقتصادی به خارج از کشور آمد و شد داشته است.

اما هر چقدر که در هشت سال گذشته از او خبری نبود، در همین چند هفته گذشته حجم زیادی از خبرها و گفتگوها با او منتشر شده است. امروز نیز سیروس ناصری با روزنامه اعتماد در مورد موضوع پرونده هسته ای ایران گفتگو کرد. بخش هایی از این گفتگو به گزینش «نماینده» تقدیم شما می شود:

 

*بيانيه سعدآباد صرفا يك حركت تاكتيكي بود. در آن مقطع لازم بود قطعنامه شوراي حكام بي اثر و از ارجاع پرونده به شوراي امنيت جلوگيري شود كه شد. ما آن موقع به زمان نياز داشتيم تا نواقص و كمبودهاي برنامه توليد سوخت را يك به يك كامل كنيم. سعدآباد و توافق هاي بعدي اين فرصت را فراهم كرد و برنامه بدون هزينه سياسي كامل شد. لذا براساس اهداف تعريف شده در آن مقطع كاملابجا و موفق بود. اما توافق ژنو شالوده يك توافق درازمدت را پي ريزي كرده است. دستيابي به اين توافق بسيار دشوار بوده و نتيجه آن بسيار مهم و تعيين كننده است. با توافق ژنو زمينه براي حل نهايي اين بحران با تداوم غني سازي و توليد سوخت فراهم شده و اين دستاورد بزرگي است.

 

*جشن و عزا حركاتي تبليغاتي اند و تاثيرشان محدود و مقطعي است. مساله هسته يي موضوعي پيچيده و چند وجهي است كه فقط با برنامه ريزي حساب شده و درايت ومهارت سياسي مهار و سپس حل خواهد شد. تدبير و توكل چاره كار است نه تكفير وتعصب.

   

*توافق نوامبر حكم يك آتش بس و عقب نشيني مقطعي از جانب طرفين را دارد. به همين ميزان هم مي توان انتظار گشايش سياسي و اقتصادي محدودي از آن را داشت. گرچه اين مقايسه بجا نيست ولي مي توان گفت وضعيت فعلي تا حدودي شبيه دوران آتش بس در پايان جنگ تحميلي است. اگرچه در آن مقطع يك آرامش نسبي حاكم شده بود ولي ماه ها طول كشيد تا شرايط ايران پذيرفته شده و وضعيت كاملاعادي شود. الان هم ما در دوران موقت و انتقالي هستيم وفضاي مانور برايمان باز تر شده ولي تحول اساسي بعد از توافق نهايي خواهد بود.

 

*دولت قبلي در ابتداي كار قدري بي محاسبه و بي محابا عمل كرد كه عمدتا انگيزه هاي سياسي داخلي داشت ولي به تدريج به موضوع مسلط شد و تلاش كرد ضمن پيش بردن برنامه هزينه هاي سياسي و اقتصادي تحميل شده را كاهش دهد. تا حدي هم موفق بود از جمله در آلماتي كه زمينه اوليه را براي توافق هاي بعدي فراهم كرد.

   

*قطعا موفقيت بزرگي است چون امريكا بالاخره به خواست مردم ايران يعني ادامه غني سازي و توليد سوخت هسته يي تن داد. اين توافق زماني كه نهايي و قطعي شود به منزله پذيرش ايران در جمع بسيار كوچك كشورهايي است كه توانايي و تجهيزات توليد سوخت هسته يي دارند. اگر مردم ما از رقابت ها و دعوا هاي پشت پرده كشور هاي بزرگ براي به انحصار درآوردن سوخت هسته يي آگاه شوند قدر و ارزش اين توافق اصولي برايشان آشكار خواهد شد. هيچ يك از قدرت هاي سياسي امروز ميل ندارند كه كشور هاي در حال توسعه وارد عرصه سوخت هسته يي شوند. ايران با مقاومت و درايت بالاخره اين سد آهنين را شكست و راه را براي بقيه كشور هاي در حال توسعه نيز هموار كرد.

 

*ايران زماني برنامه غني سازي بومي را شروع كرد كه غربي ها همه امكانات صلح آميز را ممنوع كردند. غني سازي ۲۰ درصد هم، زماني شروع شد كه امكان تامين آن فراهم نشد و بهانه جويي كردند. اينكه ايران نشان داد اگر اراده كند هر آنچه در زمينه كاربرد صلح آميز لازم باشد خودش توليد خواهد كرد درتغيير نگاه غرب اثر محسوس داشت ولي اينكه بگوييم اين توافق منحصرا به اين دليل حاصل شد صحيح نيست. زماني كه غني سازي تا پنج درصد بود تحريم ها هم كمتر بود و با توليد ۲۰ درصد تحريم ها هم شديد شد. بنا بر اين از نظر تناسب مواضع مذاكراتي تغيير عمده يي رخ نداد. ولي اصولا بنده اين تناسب را موضوع اصلي نمي دانم. اساس مساله اين است كه ايران به غني سازي ادامه بدهد كه اين در توافق اوليه آمده و ان شاء الله در توافق نهايي هم منظور خواهد شد.

 

*به جز مذاكرات دوره اول كه همه چيز كاملاشفاف و علني و در معرض نقد مسوولان و رسانه ها بود در دوره هاي بعدي هميشه مطالب به صورت محدود و گزينشي در عرصه عمومي مطرح شده اند. بايد پذيرفت كه اين موضوع يك مساله مهم ملي است و آحاد مردم حق دارند از روند حل و فصل آن مطلع باشند. در عين حال حل اين بحران دشمنان سرسختي در منطقه و جهان دارد و آگاهي آنها از جزييات مثل آن است كه به دست خودمان دشمن را مسلح كنيم. بنابراين بايد راه حلي بينابين پيدا كرد كه هم مردم و نمايندگان آنها راضي باشند و هم امكان سوءاستفاده براي دشمنان فراهم نشود و اين كار آساني نيست.

 

*دكتر روحاني در هر ميداني كه وارد مي شوند با برنامه ريزي و طراحي و حوصله و طمانينه كار مي كنند. لذا ضريب موفقيت شان در كارها بسيار بالاست. دكتر روحاني جزو نخستين تدوين كنندگان برنامه هسته يي صلح آميز ايران بود - در مقطع ۲۰۰۳ زماني كه دشمنان ايران قصد از بين بردن نطفه صنعت هسته يي را داشتند با تدبير برنامه را جلو برد و همه زيرساخت ها را كامل كرد - و در مقطع جديد ورود ايران به باشگاه اختصاصي و انحصاري صنعت مداران هسته يي را پايه ريزي كرده است. در هيچ يك از اين دوره ها هم از سرزنش سرزنشگران خسته و دلسرد نشد و همه اعتبار خود را در اين مسير فدا كرد. تاثير ايشان بر اين پرونده غيرقابل انكار است.

   

*تروييكا و ۳+۳ تاثير چنداني در اين پرونده ندارند. اين معركه را امريكا راه انداخت- امريكا هدايت كرد- و دست آخر هم امريكا بايد حل كند. نقش بقيه كشورها در اين ماجرا محدود و بعضا ايذايي يا حمايتي است. امريكايي ها از دو سال پيش فهميدند كه به هيچ وسيله يي نمي توانند جلوي پيشرفت برنامه هسته يي ايران را بگيرند و ناچار شدند خودشان مستقيما وارد صحنه مذاكرات سياسي شوند. از موضع اصلي شان هم كه حذف كامل غني سازي در ايران بود ذره ذره عقب نشيني كردند. اين دو عامل زمينه را براي گشايش سياسي و توافق ژنو مهيا كرد.

 

*فقط ديكته نوشته نشده است كه غلط ندارد. در هر دوره يي مذاكره كنندگان تلاش كردند ضمن پيش بردن برنامه گره هاي سياسي را هم باز كنند. مي دانم شما خبرنگاران به واسطه حرفه تان دوست داريد حرف هاي جنجالي بشنويد. ولي فراموش نكنيم كه پرونده هسته يي يك مساله ملي و بلكه فراملي است. همه افراد و شخصيت هايي كه در اين مساله نقش داشته و دارند بايد با همدلي و همكاري تلاش كنند اين بار سنگين به مقصد برسد. انگشت اتهام و انتقاد را به سمت افراد قبلي و فعلي نشانه رفتن بيهوده و مضر است.

 

*به نظر من الان ديگر وقت اين بحث ها نيست. برنامه هسته يي صلح آميز ايران با مقاومت مردم در مقابل تحريم هاي تحميلي به ثمر نشسته و جهان غرب در آستانه پذيرش اين حقيقت است كه براي آنها سخت و تلخ و براي مردم ما با ارزش و شيرين است. نگاه ما ديگر بايد مثبت و رو به جلو باشد.

 

*فعلانبايد توقعات را بالابرد. در اين دوران موقت بهتر است روابط اقتصادي خود را با كشور هايي كه با ما همراهي كردند تقويت كنيم و نبايد دنبال برگرداندن غربي ها باشيم. آنها خودشان در شرايط سخت به ما پشت كردند و خودشان هم وقتي تحريم ها برداشته شود با التماس برمي گردند. البته خوب است از اين فرصت استفاده شود و بين آنها شكاف ايجاد شود كه تا حدي شده ولي بيشتر از اين، جاي كار دارد.

برچسب‌ها:

نظر شما