شناسهٔ خبر: 40645 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

هشدار تند اقتصادی فرشاد مومنی به دولت روحانی

فرشاد مومنی 4 مومنی با اشاره به سیاست های فعلی دولت در حوزه قیمت ها گفت: اگر این کار خوب است پس چرا زودتر انجام نمی‌دهید؟ اما اگر برای گرفتن رای به مردم گفتید این کار غلط است با چه منطقی در سال ۹۲ غلط است و در سال ۹۳ صحیح؟

فرشاد مومنیبه گزارش «نماینده» دکتر فرشاد مومنی اقتصاددان دانشگاه علامه طباطبایی و از حامیان و مشاوران ارشد موسوی در انتخابات ۱۳۸۸ در سخنرانی روز یکشنبه خود که گزارش آن امروز در روزنامه شرق مطرح شد انتقادات صریح و تندی را نسبت به سیاست های اقتصادی دولت به ویزه در موضوع نرخ ارز و مسئله شوک درمانی مطرح کرد.

 

دکتر مومنی در یکی از بخش های سخنان خود به دخالت جهت دار رئیس بانک مرکزی در جلوگیری از افت قیمت ارز اشاره کرد و به شدت رئیس بانک مرکزی و سیاست اقتصادی دولت را مورد نقد قرار داد.

 

وی در بخش اصلی سخنان خود اینگونه در برابر سیاست اقتصادی دولت استدلال نمود: خارج‌شدن از این دور رکود تورمی مستلزم برخورد با منافع غیرمولدهاست که به یک فهم و اراده اجتماعی نیاز دارد. در دولت اخیر هم گرچه رییس بانک مرکزی در اولین مصاحبه خود گفت که به تعیین دستوری نرخ بهره آلرژی دارد؛ ترجمه این حرف در اقتصاد این است که نرخ بهره هر چقدر بالاتر رود از نظر ایشان اشکالی ندارد و نباید دستور به توقف آن داد. همین آقا وقتی نرخ ارز به‌صورت کاملا غیردستوری روند نزولی پیدا می‌کند اعصاب خود را از دست می‌دهد که اگر از این پایین‌تر بیاید تحمل نخواهیم کرد. خوب است بدانیم که بالارفتن نرخ بهره به چه کسی سود می‌رساند و به چه کسی ضرر؟ تاجرانی که به تجارت پول مشغولند در این شرایط سود می‌برند.

اما اگر نرخ بهره پایین بیاید سطح تولید تولیدکنندگانی بالا می‌رود که بحران نقدینگی دارند؛ عرضه کل افزایش پیدا می‌کند، تورم پایین می‌آید، بیکاری کاهش می‌یابد. پس با نرخ پایین بهره، عامه مردم و تولید‌کننده‌ها سود می‌برند و آنها ضرر می‌کنند. درمورد نرخ ارز هم همین‌طور. رییس کل محترم می‌داند که اگر بخواهد از منافع مردم و تولیدکننده‌ها دفاع کند در مقابل تاجران پول نمی‌تواند مقاومت کند. اما اگر از منافع آنها دفاع کند چون مردم سازماندهی و صدای جدی در مراکز تصمیم‌گیری ندارند، مشکلی پیش نمی‌آید.

نئوکلاسیک‌های وطنی تا زمانی که ماجرای شوک‌درمانی حامل‌های انرژی اتفاق نیفتاده بود، مدام مصاحبه می‌کردند که شوک‌درمانی باید اجرا شود و حتی برخی از آنها شوک مزبور را کافی ندانسته فرمان شوک هم‌زمان به نرخ ارز را هم صادر کردند. وقتی تاثیر آن دیده شد گفتند اجرای آن اشکال داشته است نه خود طرح. این یک فرمول است که توسط کارشناسان بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول ابداع شده است. اینکه وقتی نتیجه سیاست‌های تعدیل مشخص شد، همه‌چیز را متوجه اجرای بد آن کنند. در دولت آقای خاتمی هم عده‌ای از این دوستان جلسه‌ای برای بررسی آثار پیاده‌سازی سیاست‌های تعدیل برگزار کردند. حرف‌شان این بود که اصل ماجرای تعدیل درست است و مشکل فقط در اجراست.

بنده گفتم اولا اجرای این برنامه در ایران از بالاترین سطح حمایت سیاسی برخوردار بود. از بالاترین سطح منابع ارزی و ریالی هم برخوردار بودیم. تیمی هم که این سیاست‌ها را جلو می‌برد، بی‌سابقه‌ترین سطح انسجام فکری را با هم داشتند. اگر برنامه‌ای در این شرایط بد اجرا شود کی قرار است خوب اجرا شود؟! دوباره در این دولت هم زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد که این کار اجتناب‌ناپذیر است. در دوره احمدی‌نژاد هم گفتند فقط حامل انرژی مهم نیست و باید نرخ ارز هم دستکاری شود. این توصیه‌ها را می‌توان در مقالات روزنامه‌های اخیر هم خطاب به دولت جدید دید. مسوولان جدید هم مصاحبه کردند که ما به مردم محترم قول می‌دهیم که تا پایان سال هیچ شوک جدیدی به قیمت‌های کلیدی وارد نمی‌شود.

این یعنی در سال جدید شوک وارد خواهد شد. اگر این کار خوب است پس چرا زودتر انجام نمی‌دهید؟ قانون بودجه هم الان این اجازه را به شما می‌دهد. اما اگر برای گرفتن رای به مردم گفتید این کار غلط است با چه منطقی در سال ۹۲ غلط است و در سال ۹۳ صحیح؟

نظر شما