نماینده؛ معاهده یا عهدنامه یک توافقنامه بینالمللی است که میان کشورها یا سازمانهای بینالمللی منعقد شده و مشمول حقوق بینالملل میباشد. معاهده واژهای عام است و کنوانسیون، موافقتنامه بینالمللی، توافقنامه، پروتکل، پیمان، میثاق و... را در بر میگیرد. نامی که برای یک موافقتنامه انتخاب میشود فینفسه اهمیت ندارد و فاقد اثر حقوقی است.
هرچند کنوانسیون ۱۹۶۹ وین در مورد حقوق معاهدات، معاهده را یک توافقنامه مکتوب تعریف کرده، اما گاه بیانیههای شفاهی نیز الزامآور تلقی شدهاند.
معاهده در عرصهی حقوق داخلی کشورها با قوانین مصوب مجلس قانونگذاری قابل مقایسه است. اما تفاوت مهم این دو آن است که مفاد معاهده نسبت به دولتهایی که با آن موافقت کردهاند قابل اجراست و معمولاً کاربرد عمومی ندارد. در واقع در حقوق داخلی افراد حق انتخاب و گریز از قانون را ندارند اما اعضای جامعه بینالمللی از این حق برخوردارند.
شکل و تاریخ اجرای معاهده در خود معاهده یا با توافق طرفین شرکت کننده در مذاکره تعیین میشود. در معاهدات چندجانبه معمولاً معاهده پس از تصویب یا پیوستن تعداد معینی از دولتها به آن به اجرا در میآید. برای مثال کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها یک سال پس از تودیع شصتمین سند تصویب، و کنوانسیون حقوق کودک ۳۰ روز پس از تودیع بیستمین سند تصویب یا الحاق اجرایی شدند.
همچنین در این معاهدات آمده است که با تغییر رژیم در کشورها، دولت جدید موظف به اجرای تمامی عهود و عقود رژیم سابق خود میباشد، مگر اینکه غرامت لغو آنها توسط دولت و حکومت جدید پرداخته شود.
معاهده کمپ دیوید
یکی از مهمترین وقایع خاورمیانه در چند دهه گذشته، و پس از چند جنگ مهم، انعقاد پیمان کمپ دیوید بود که نقطه عطفی در روابط اسرائیل و اعراب به حساب میآید.
پیمانی که با تلاش بیوقفه و بیسابقه جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا صورت گرفت. کارتر در ژوئیه ۱۹۷۸ انورسادات و بگین را به اقامتگاه تابستانی رؤسای جمهور آمریکا در کمپ دیوید مریلند دعوت کرد و خود رهبری این مذاکرات را بر عهده گرفت.
در میان ۳ رهبر اصلی، شاید کارتر، چه از نظر شخصی و چه از نظر سیاسی، بیشترین علاقه را به حصول توافق نشان میداد. پس از او سادات قرار داشت که قویاً خواستار توافق بود تا لزوم سفر خود را به بیتالمقدس در نوامبر ۱۹۷۷ به اثبات برساند و بسیار تمایل داشت دوستی خود را با کارتر و ایالات متحدهی آمریکا، که به تازگی ایجاد شده بود، حفظ کند. هرچند اسرائیلیها از نظر اصولی مایل به انعقاد قراردادی با مصر بودند که یک بار و برای همیشه مصر را از ائتلاف خط مقدم جبهه مقاومت خارج سازد، ولی بگین به خوبی میتوانست بدون امضای موافقتنامه به سرزمینهای اشغالی بازگردد، چون این کار فقط وضع موجود را ادامه میداد که رژیم اسرائیل آن را نسبتاً خوب و شاید به نفع خود میدانست.
سرانجام در ۱۷ سپتامبر موافقتنامه آماده شد. سادات و بگین آن را امضا کردند و کارتر نیز به عنوان گواه رسمی امضای خود را پای آن گذاشت. موافقتنامه از ۲ سند اصلی تشکیل میشد.
یک چارچوب برای صلح در خاورمیانه و یک چارچوب دیگر برای انعقاد پیمان صلح میان مصر و اسرائیل که به پیمان کمپدیوید مشهور شد و شامل موارد زیر بود:
۱. مقررات صلح در فاصلهی ۲ تا ۳ سال پس از امضای آن باید به مرحلهی اجرا درآید.
۲. مصر حاکمیت کامل خود را بر سراسر شبهجزیرهی سینا بازیابد؛
۳. فرودگاههایی که اسرائیل در العریش، رفح، رأسالنقب و شرمالشیخ باقی میگذارد فقط برای مقاصد غیرنظامی به کار برده شود؛
۴. آزادی کشتیرانی و پرواز هواپیماها در کانال سوئز، خلیج سوئز، تنگهی تیران و خلیج عقبه برای اسرائیل تأمین شود و ۲ مورد یادشده در آخر آبراههای بینالمللی اعلام گردد؛
۵. بزرگراهی احداث شود که سینا را از راه خاک اسرائیل به اردن متصل سازد و اسرائیلیها حق عبور آزاد در آن داشته باشند؛
۶. ترتیبات خاص نظامی به شرح زیر برقرار شود:
الف) حداکثر یک لشکر از نیروهای مصری در محدودهی ۵۰ کیلومتری شرق کانال سوئز و خلیج سوئز مستقر گردد؛
ب) بقیهی شبهجزیره سینا غیرنظامی شود و فقط نیروی پاسدار صلح ملل متحد در این بخش وجود داشته باشد؛
ج) اسرائیل نیروهایش را در ۳ کیلومتری شرق سرحد مصر به ۴ گردان پیاده کاهش دهد؛
د) ۳ گردان پیاده دیگر در ناحیهای که مشمول ترتیبات فوق نیستند برای حفظ انتظامات به پلیس غیرنظامی کمک کند؛
هـ) نیروی پاسدار صلح ملل متحد در ناحیهی مرزی اسرائیل در شرمالشیخ مستقر شود. نیروی مزبور فقط با تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد برچیده خواهaد شد؛
و) نیروهای اسرائیلی در ۲ مرحله سینا را تخلیه خواهند کرد: مرحلهی نخست از ۳ تا ۹ ماه پس از امضای پیمان صلح به خطی که از شرق العریش تا رأس محمد امتداد دارد و مرحلهی دوم به مرز بینالمللی.
۷. به دنبال انعقاد پیمان صلح، بین مصر و اسرائیل مناسبات عادی برقرار خواهد شد.
مصر با امضای این پیمان و موافقت با اصول آن از جبههی مبارزه با اسرائیل خارج شد و این اقدام مصر واکنشهایی را در جهان عرب و اسلام برانگیخت. که مهمترین این اقدامات ترور انقلابی انور سادات رییس جمهور مصر، توسط خالد اسلامبولی در مراسم رژه نظامی بود بود.
پس از موج بیداری اسلامی در مصر و سرنگونی حکومت حسنی مبارک دیکتاتور سازشکار، جنبش اخوان المسلمین با بیش از نیم قرن سبقه ضد اسرائیلی، حکومت را به دست گرفت. یکی از انتظاراتی که از اخوان المسلمین میرفت، لغو معاهده کمپ دیوید و بازگرداندن حقوق مردم مصر باز پس گیرد. لغو این معاهده از جمله شعارهای پر رنگ از ابتدای شروع جنبش ضد مبارک بود.
براساس نظرسنجي كه توسط مؤسسه آمريكا «پيو» نيز به عمل آمده است، ۵۴ درصد مردم مصر اعلام كردهاند كه خواستار لغو توافق رژيم صهيونيستي-مصر هستند موضوعي كه از زمان شروع تظاهراتهاي مردمي مصر و سقوط حسني مبارك به يكي از دغدغههاي اصلي سران صهيونيست بدل شده است.
اما موضعگیری ضعیف مرسی و اعتماد به آمریکا و رژیم صهیونیستی بود که باعث گردید موج انتقادات از او، نه تنها از جانب گروههای سکولار، بلکه از جانب جوانان انقلابی و اسلامگرا نیز شدت بگیرد و سرانجام موجب ضعف پایههای حکومت مرکزی و در نهایت هم کودتای نظامی شد.
نظر شما