شناسهٔ خبر: 40615 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ

نگاهی کوتاه بر تاریخ مصر

فرعونیان مصر در امواج مظلومیت مردم فلسطین

سادات، مبارک و مرسی روسای جمهوری بودند که نتوانستند به حقانیت مردم فلسطین بها دهند و با نادیده گرفتن مظلومیت این مردم از ریاست جمهوری عزل شدند. این اتفاقی است که مورد غفلت همه روسای جمهور مصر قرار گرفته است.

نماینده؛ پس از اعلامیه بالفور و اقدام انگلیس برای تشکیل کشور اسرائیل در سرزمین بیت المقدس، هزاران یهودی به این سرزمین کوچانده شدند. این کوچ اجباری با خواست یهودیان صهیونیست برای ایجاد کشور اسرائیل بود. این اقدام موجب شد تا هزاران نفر از مسلمانان ساکن در بیت المقدس مورد ظلم قرار بگیرند و از خانه و کاشانه آواره شوند. در این برهه ملت فلسطین مورد ظلم قرار گرفت و ندای مظلومیت کودکان و زنان فلسطینی در کل عالم پیچید. فریاد مظلومیت فلسطینیان موجب شد تا کشورهای مختلف با حاکمان دیکتاتور به زیر کشیده شوند. یکی از کشورهای اثر گذار بر روی ملت فلسطین مصر است.

 

نگاهی کوتاه به تاریخ مصر از سال های پایانی سلطنت تا سال های ریاست جمهوری مقامات مختلف این موضوع را به اثبات می رساند:

 

سرآغاز جمهوریت در سواحل رود نیل

جمال عبدالناصر 5کودتای ۱۹۵۲ (۱۳۳۱) نقطه آغاز تحول در این سرزمین بود. جمال عبدالناصر به همراه محمد نجیب، دوتن از اعضای جوان ارتش سلطنتی مصر در یک کودتای بدون خونریزی توانستند ملک فاروق پادشاه این کشور را برکنار کنند و سیستم سلطنتی را منحل و حکومت جمهوری را جایگزین کردند. بنابراین جمال عبدالناصر در سال ۱۹۵۶ (۱۳۳۵) دومین رئیس جمهور این کشور شد. جمال عبدالناصر دارای تفکرات پان عربی بود او اولین فردی بود که خلیج فارس را با نام جعلی عربی خواند. وی دارای گرایشات ضد امپریالیستی بود و توانست کانال سوئز را ملی کند. سر انجام جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۶) سکته کرد. درباره مرگ او شایعات بسیاری مطرح است و معتقدند مرگ او سکته نبوده است.

 

انور سادات و خفت سازش

انور سادات 5بعد از جمال عبد الناصر، انورسادات رئیس جمهور این کشور شد. انور سادات فردی نظامی بود که در میان افواه عرب لقب دیکتاتور و فرعون مصر را به دست آورد! علت اصلی این لقب این بود که او اولین حاکم عرب بود که حاضر شد با صهیونیست های اسرائیل قرارداد صلح امضا کند. همین موضوع نیز موجب شد تا حق ملت فلسطین را زیر پا بگذارد.

این قرارداد صلح مهم ترین اتفاق دوران معاصر مصر است. قراردادی که در سال ۱۹۷۸ (۱۳۵۷) اتفاق افتاد ولی بعد از گذشت ۳۵ سال هنوز شومی آن کشور مصر را رها نکرده است. جنگ های پیاپی مصر با اشغالگران قدس هر روز بیشتر می شد و اوضاع اقتصادی مصر نیز وضعیت مطلوبی نداشت. این شرایط موجب شد که انور سادات رئیس جمهور مصر با درخواست کمک از آمریکا به دنبال صلح با اسرائیل باشد. آمریکا نیز از این موضوع استقبال کرد؛ انور سادات نیز با سفر به سرزمین های اشغالی و سخنرانی در پارلمان آن کشور تمایل خود را برای ایجاد قرارداد صلح نشان داد.

 

مذاکره بر سر شرافت

کمپ دیوید 5کمپ دیوید قرارداد صلحی است که میان انور سادات رئیس جمهور مصر و مناخیم بگین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی با میانجی‏گری جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا امضا شد. سه طرف مذاکره‌کننده در آغاز مذاکرات، جلسه‌ی عمومی با یکدیگر تشکیل دادند. در این جلسه آنان پیشنهادهای خود را ارائه دادند که به کلی با یکدیگر متفاوت بود. کارتر تصمیم گرفت با سادات و بگین جداگانه به مذاکره بپردازد و خودش نقش میانجی را ایفا کند. در میان سه هیئت نمایندگی در اشتیاق به حصول توافق نیز تفاوت وجود داشت. این عامل مهم مذاکرات به شمار می‌رفت، زیرا هر قدر یک طرف معین برای انعقاد موافقت‌نامه شتاب به خرج می‌داد، موقعیت سیاسی‌اش تضعیف می‌شد. در میان سه رهبر اصلی، شاید کارتر، چه از نظر شخصی و چه از نظر سیاسی، بیشترین علاقه را به حصول توافق نشان می‌داد. پس از او سادات قرار داشت که قویاً خواستار توافق بود تا لزوم سفر خود را به اسرائیل به اثبات برساند؛ چرا که با این سفر دیگر اعتباری میان کشورهای عرب نداشت. بنابراین بسیار تمایل داشت دوستی خود را با کارتر و ایالات متحده‌ی آمریکا، که به تازگی ایجاد شده بود، حفظ کند. هرچند اسرائیلی‌ها از نظر اصولی مایل به انعقاد قراردادی با مصر بودند که یک بار و برای همیشه مصر را از ائتلاف خط مقدم جبهه خارج سازد، ولی بگین به خوبی می‌توانست بدون امضای موافقت‌نامه به سرزمین‌های اشغالی بازگردد چرا که در آن زمان به پیروزی های زیادی دست پیدا کرده بود، این کار فقط وضع موجود را ادامه می‌داد که اسرائیل آن را نسبتاً خوب و شاید به نفع خود می‌دانست. البته نیروهای اسرائیل نیز در اثر جنگ های پیاپی نیرویشان تحلیل رفته بود و انعقاد قرارداد می‏توانست جایگاهشان را در میان کشورهای عرب اثبات کند. به هر صورت کارتر توانست دو طرف را به امضای قرارداد صلح وادار کند.

 

مفاد اين قرارداد عبارت است از:

۱ - صلح مصر و رژيم صهيونيستى و در نتيجه پذيرش موجوديت اين رژيم توسط مصر.

۲ -تـخـليـه صـحـراى سـيـنـا و بـازگـردانـدن آن بـه مصر. اين بند در واقع غير نظامى شدن صـحـراى سـيـنـا بود و گرنه اين صحرا به حاكميت مصر در نيامد و نيروهاى نظامى مصر نمى توانستند در اين منطقه تردد داشته باشند.

۳ -خـود مـخـتـارى فـلسـطـيـنـي هـا در نـوار غـزّه و كـرانـه غـربـى رود اردن تـحـت نظارت دولت صهيونيستى.

 

در این پیمان هیچ اشاره ای به دیگر کشورهای عرب و گروه های مخالف اسرائیل نشده بود.

 

نتایج سازش

پس از امضاى اين پيمان، دو كشور روابط رسمى ديپلماتيك خود را آغاز كردند. بيشتر كشورهاى عـربـى، با اين قرار داد مخالفت كردند و حتى رژيم سعودى هم كمك هاى اقتصادى خود را به مصر قطع كرد. علت اصلی نفرت مردم مصر و دیگر کشورها از این قرارداد این بود که در واقع در آن رژیم اشغالگر صهیونیست که با زور و فریب فلسطینیان را از سرزمینشان بیرون کردند به عنوان یک کشور شناخته می شد و حق فلسطینیانی که صهیونیست های اسرائیل آن را زیر پا گذاشته بودند توسط یکی از کشورهای جهان عرب نادیده گرفته شد و این کشور رسما مورد قبول قرار گرفت. گروهی از معترضین مصری در این باره بیانیه صادر کردند. همچنین کنگره ملی فلسطین نیز با صدور بیانیه قرارداد را شرم آور دانست و همچنین اقدام انورسادات را هم محکوم کرد. انور سادات پیش از امضای این قرار داد می پنداشت که این قرارداد می تواند جایگاه مصر را ارتقا بخشد و فشارهای اقتصادی کشورش را کم کند. اما اینگونه نشد و مصر در میان کشورهای عرب در یک انزوای کامل قرار گرفت. هرچند که اسرائیل با فرستادن سرمایه گذارهای صهیونیست به مصر سعی کرد مصر را از بحران اقتصادی نجات دهد.

 

انور سادات با امضای این پیمان اعتبار خود را میان ملت های عرب از دست داد ولی آمریکا با دادن صلح  نوبل در پی این بود تا شخصیت پاشیده او را دوباره بازیابی کند. اما شخصیت انور سادات به قدری مورد غضب اعراب و مسلمانان قرار گرفته بود که چند بار عملیات ناموفق برای ترور او اتفاق افتاد.

 

اعدام انقلابی

انورسادات 5انور سادات به خاطر زیر پا گذاشتن حق فلسطینیان نتوانست مدت زیادی در ریاست جمهوری بماند و مظلومیت مردمان بی گناه فلسطین او را به آتش کشید. سرانجام خشم مردم مسلمان از انور سادات موجب شد تا او را در ۶ اکتبر ۱۹۸۰ به سزای اعمالش برسانند.

در سالروز رژه پیروزی جنگ رمضان (این جنگ موجب استعفای گلدامایر رئیس دولت اشغالی شد) زمانی که انور سادات به همراه تعدادی از فرماندهان و مقامات عالی کشور در جایگاه مشغول سان دیدن بود و درست زمانی که هواپیمای میراژ با فاصله کمی از زمین در حال پرواز بود از جیپ روبروی جایگاه انور سادات که توسط چهار گروه حفاظت می شد با پرتاب نارنجک و شلیک های مکرر مسلسل مورد حمله قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح و کشته شد. یک افسر جوان ارتش به نام خالد اسلامبولی با شعار «مرگ بر فرعون» انور سادات را به رگبار بست. خالد اسلامبولی جوانی نظامی بود که ارتباط مخفیانه ای با گروه جهاد اسلامی داشت. وی پس از به درک فرستادن انور سادات در دادگاه مصر محاکمه و به اعدام محکوم شد. بعد از این اتفاق ارتش مصر ۳۰۰ نفر از اعضای جهاد اسلامی را محاکمه کرد.

گفته شده که در روز ترور ۲۸ نفر مجروح شدند و از آن جمله می توان به حسنی مبارک، معاون رئیس جمهور اشاره کرد. با وجود اینکه مبارک در این روز مجروح شده بود اما دختر انور سادات بعد از سی سال از مرگ پدرش، مبارک را به دخالت در مرگ پدرش متهم کرد!

 

فرعون بعد از فرعون!

حسنی مبارک 5پس از انور سادات حسنی مبارک به ریاست جمهوری رسید. وی چهارمین رئیس جمهور مصر بود که در ۱۴ اکتبر ۱۹۸۱ به قدرت رسید. او در طول مدت ریاست جمهوری اش به صلح با اسرائیل پایبند بود و در طول جنگ های فلسطین با اشغالگران اسرائیل نه تنها به فلسطینیان کمک نکرد بلکه با بستن گذر گاه رفح ورود هرگونه مواد خوراکی و دارویی رانیز به داخل فلسطین ممنوع کرد.

عدم حمایت از مظلومان فلسطین دامان مبارک را نیز گرفت و مبارک نیز به خاطر اشک کودکان فلسطینی در آتش خشم مردم از حکومت برکنار شد. حکومت استبدادی و خوی دیکتاتورمنشانه مبارک همراه با اوضاع بد معیشتی موجب شد که همزمان با امواج بیداری اسلامی مصریان نیز از دست این فرعون مصر هفده روز در خیابان های قاهره تجمع کنند. در این مدت عده زیادی از معترضان به وسیله نیروهای مبارک زخمی و کشته شدند. در هجدهمین روز این تجمع میدان قاهره غرق شادی شد و مبارک در ۱۸ فوریه ۲۰۱۱ استعفا داد و مسئولیت را به شورای عالی نیروهای مسلح مصر به ریاست محمد حسین طنطاوی واگذار کرد.

 

امواج انقلابی بیداری اسلامی

برای دومین بار خشم مردم فلسطین از حق پایمال شده شان حکومت مصر را دچار بحران کرد و مبارک در ۱۱ اوت ۲۰۱۱ در دادگاه حاضر شد جایگاه او بیش از هر چیز به قفس شبیه بود. او را روی برانکارد به آن جا بردند و در مقابل چشمان مردم به خاطر ریختن خون معترضان و فساد مالی خاندانش متهم شد. دادگاه های او همیشه با جنجال های رسانه ای در کل دنیا همراه بود.

 

پس از برکناری مبارک از حکومت مصر، در تاریخ ۱۷ژوئن ۲۰۱۲  انتخابات ریاست جمهوری در مصر برگزار شد.

در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۳ نفر با هم رقابت کردند:

-عبدالمنعم ابوالفتوح (دبیرکل اتحادیهپزشکی عرب و عضو پیش دفتر راهبری اخوان‌المسلمین)

-عبدالله اشعل (حزب اصالت)

-هشام بسطویسی (ائتلاف ملی پیشرفت متحد)

-ابوالعز حریری (ائتلاف انقلاب ادامه دارد)

-محمود حسام‌الدین (مستقل)

-حسام خیرالله (حزب سلامت مردم‌سالاری)

-احمد شفیق (فرمانده نیروی هوایی و نخست‌وزیر حسنی مبارک)

-حمدین صباحی (رهبر حزب طرفداد جمال عبدالناصرکرامت)

-خالد علی (وکیل و فعال کارگری رئیس پیش مرکز حقوق اقتصادی و اجتماعی مصراز بنیادگذاران مرکز حقوقی هشام مبارک)

- محمد سلیم عوا (دبیرکل اتحادیهبین‌المللی عالمان مسلمانرئیس انجمن فرهنگ و گفتگوی مصر)

-محمد عبدالفتاح فوزی (حزب نسل مردم‌سالاری)

-محمد مرسی (حزب آزادی و عدالت)

-عمرو موسی (دبیرکل پیشین اتحادیه عرب و وزیر خارجه قبلی مصر)

 

در دور نخست انتخابات محمد مرسی با کسب ۲۴ درصد آرا و احمد شفیق با ۲۳ درصد آرا توانستند به دور دوم انتخابات راه یابند.

محمد مرسی نامزد مورد حمایت اخوان المسلمین و رئیس حزب آزادی و عدالت بود که با احمد شفیق نامزد مورد حمایت طرفداران حسنی مبارک رقابت کرد. در دور دوم انتخابات محمد مرسی توانست با کسب ۵۱ درصد آرا پنجمین رئیس جمهور مصر شود.

 

فرعون انقلابی

محمد مرسی 5دوران ریاست جمهوری مرسی با بحران های متفاوتی همراه بود. مهم ترین بحران را باید وضعیت اقتصادی و معیشتی مصر توصیف کرد که مردم انتظار بهبود اوضاع زندگی و کاهش فشارهای اقتصادی را در این دوران داشتند؛ مرسی هم چنین با دخالت های مکرر ارتش و نظامیان در سیاست مواجه بود. از طرف دیگر هنوز امنیت در داخل کشور برپا نشده بود. کشورهای مختلف در امور داخلی مصر دخالت می کردند. اما محمد مرسی با سیاست های دوگانه ای که در پیش گرفته بود نتوانست اعتماد مردم به خودش را حفظ کند. وی در دوران ریاست جمهوری اش اختلافات مذهبی را دامن زد. نقطه اوج این موضوع هم در روزهای پایانی ریاست جمهوری مرسی و بیان این نکته بود که شیعیان رافضی هستند و صدور فرمان جهاد در سوریه هم به این اختلافات دامن زد. سیاست او در قبال اسرائیل نیز چندان مورد اقبال مردم قرار نگرفت. مردم انقلابی که در سال ۲۰۱۱ به سفارت اسرائیل حمله کرده بودند حالا با سیاست حمایت از کمپ دیوید مرسی مواجه شدند. دخالت های مکرر در امور سوریه با تعرض به دولت قانونی سوریه و هم چنین رابطه با اسرائیل و سیاست های دوگانه در قبال گذرگاه رفح و فلسطینیان موجب نارضایتی محور مقاومت از او شد.

 

مرسی  نیز به خاطر عدم حمایت کامل از فلسطین و حق فلسطینیان در آتش خشم مردمانش سوخت و نتوانست امنیت و ثبات و بهبود اوضاع اقتصادی را در کشور حاکم کند. بنابراین در روزهای پایانی اولین سال ریاست جمهوری اش با اعتراض جنبش تمرد روبرو شد. اوجگیری این اعتراضات به همراه دخالت های ارتش در امور سیاسی موجب شد که در تاریخ سوم ژوئیه ۲۰۱۳ فرمانده ارتش عبدالفتاح السیسی در بیانیه ای مرسی را از حکومت برکنار کند و عدلی منصور را به عنوان رئیس دولت موقت جانشین او سازد. مرسی و تعداد زیادی از رهبران مصر نیز دستگیر شدند. از طرف دیگر مبارک که در طول این سال ها در زندان بود آگوست ۲۰۱۳ تبرئه و آزاد شد. در حالی که مرسی رئیس جمهور منتخب هم چنان در زندان به سر می برد!

 

سادات، مبارک و مرسی روسای جمهوری بودند که نتوانستند به حقانیت مردم فلسطین بها دهند و با نادیده گرفتن مظلومیت این مردم از ریاست جمهوری عزل شدند. این اتفاقی است که مورد غفلت همه روسای جمهور مصر قرار گرفته است.

برچسب‌ها:

نظر شما