شناسهٔ خبر: 39674 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ

مای دیر میخواهم طلاقت بدهم!

رهبر 2 با وجود عادت بر شنیدن حرفهای سیاسی آقا، اما وقتی دقیق تر مینگریم با منظومه فکری آقا مواجه میشویم که از سالها قبل موضوعاتی را در باب سبک زندگی اسلامی با محوریت خانواده بیان کرده اند؛ حرفهایی که کمتر منتشر شده، کمتر شنیده شده و کمتر بدان تاکید شده است.

نماینده - سیدمحمدعلی صدری نیا؛ «زن و شوهر (در غرب) ظاهرا در یک خانواده اند، در دفتر هم اسمشان ثبت شده، عقد شرعی هم خوانده اند؛ اما آن پیوند دهنده اصلی نیست، چرا؟ چون این ذخیره ارزشمند غریزی طبیعی را که باید پشتوانه خانواده باشد در جاهای دیگر مصرف کرده اند. اصلا احتیاجی نسبت به هم احساس نمی کنند. به هم می گویند «my dear» ، عزیز من، اما این فقط در زبان است. این مای دیری است که وقتی هم بخواهد طلاقش بدهد، می گوید مای دیر می خواهم طلاقت بدهم! یعنی هیچ!» (آقا ۸۱/۷/۱۱)

 

شاید همه مان عادت کرده باشیم به پیگیری حرف های سیاسی آقا. همان هایی که در خبر ساعت ۱۴ و ۱۹ و ۲۰:۳۰ و ۲۱ و ۲۲ و الی آخر بر رویش تاکید می شود. همان هایی که تبدیل می شود به کلیپ های تصویری و پادکست های صوتی رسانه ها؛ همان هایی که تیتر یک روزنامه ها و سایت ها می شود. همان هایی که بیشتر بر سخنان آقا در زمینه سیاسی می پردازد. و شاید بخاطر همین عادتمان است که بعضی وقت ها باور اینکه حضرت آقا در زمینه موضوعی اجتماعی، فرهنگی یا علمی، فلان جملات را گفته اند برایمان سخت باشد.

 

کتاب خانواده انتشارات صهبا که کمتر از یک ماه پیش منتشر شد پر است از همین حرف های جالب و جذاب و دقیق در باب سبک زندگی اسلامی در خانواده. کتاب بر پایه سخنان آقا در جلسات خطبه خوانی عقد زوج های جوان، و بر مبنای توصیه های آقا به این زوج ها نوشته شده است.

 

بعضی از جملات آقا در مورد تشریح وضعیت خانواده در غرب بسیار شیرین و خواندنی است:

 

«در این خانواده غربی، دو تا بچه دبستانی و دبیرستانی هم مثلا دارند، که این بچه ها خیلی جمع خانواده را دور هم نمی بینند. مثل ماها سر سفره بنشینند و یکی بگوید نان را بگیر، یکی بگوید برای من غذا بکش، فرد دیگر خانواده بگوید آی! مال من چی؟ این خیلی فضای شیرین جالبی است. یا غذا چرا اینطوری شد؟ چرا آن غذا را نپختی؟ یا مثلا شب ماکارونی بپزید. این چیزها را اینها ندارند. آن خانم در محیط کارش یک ساندویچ می گیرد و می خورد، یا با دوستش در کافه ای قرار می گذارند که با هم بنشینند و غذا بخورند. شوهرش طور دیگری رفتار می کند؛ بچه ها هم همینطور سرگردان و آواره اند و هر چه گیرشان آمد از این چیزهایی که حالا معمول شده بخرند و بخورند، می خورند و توی مدرسه و بیرون مدرسه پرسه می زنند و بعد هم به خانه بر می گردند...»

 

تعبیرات بی نظیر در حوزه نگاه به خانواده، نگاه عمیق و ظریف در حوزه تعریف روابط در خانواده و توصیه های کاربردی برای جزء به جزء زندگی جوانان، به اضافه نحوه روان نگارش این کتاب باعث شده است که مخاطب به خودش اجازه بلند شدن از پای کتاب را تا پایان ندهد و کل کتاب را که به شیوه یک جلسه سخنرانی نگاشته شده است در یک نشست بخواند.

 

«توصیه ما به عروس و دامادها و پدران و مادرانشان این است که سعی کنند مراسم ازدواج را به شکل اسلامی درآورند. این معنایش این نیست که جشن و مهمانی و شادمانی نباشد. نه عروسی اسلامی هم مانند همه عروسی ها، جشن و مهمانی و شادمانی دارد. اصلا ولیمه عروسی و مهمانی برای عروسی در اسلام مستحب است. مراد ما از به شکل اسلامی درآوردن مراسم ازدواج حذف اینها نیست؛ بلکه مراد ما این است که در ضمن عروسی کارهای خلاف شرع صورت نگیرد. وقتی می گوییم کار خلاف شرع، فورا ذهن ها معطوف به مساله محرم و نامحرم و موسیقی حرام و از این قبیل می شود. البته اینها هم خلاف شرع است. اما خلاف شرع فقط منحصر به اینها نیست. اسراف هم خلاف شرع است، زیاده روی در خوردن و آشامیدن، زیاده روی در ریخت و پاش، زیاده روی در تجملات، شرعا حرام است. متاسفانه این حرام مسلم تا حدودی در بین مردم رایج شده است. اینطور برگزار کردن مراسم باعث می شود که خیلی ها احساس کنند دستشان نمی رسد، نمی توانند، دخترها در خانه می مانند، پسرها نامتاهل می مانند، اینها هم گناه است.»

 

با وجود عادتمان بر شنیدن حرف های سیاسی آقا، اما وقتی دقیق تر می نگریم با منظومه فکری آقا مواجه می شویم که از سال ها قبل موضوعاتی را در باب سبک زندگی اسلامی با محوریت خانواده بیان کرده اند. حرف هایی که کمتر منتشر شده، کمتر شنیده شده و کمتر بدان تاکید شده است. این کتاب پر است از همین حرفهای منتشر نشده و شنیده نشده و تاکید نشده...

برچسب‌ها:

نظرات مخاطبان 0 2

  • ۱۳۹۲-۰۶-۰۴ ۱۲:۴۶دلشکسته 0 1

    سلام
    باور کنید خیلی از این ریخت و پاش ها را مذهبی ها انجام میدهند. بخدا من از یک خانواده مذهبی زن گرفتم اما انقد که به رسم و رسومشون توجه دارن به دستور خدا توجه ندارند. انقد بهم فشار آوردن که وقتی اخیرا عازم سفر عتبات شدم در حرم امام علی انقدر گریستم که ...
    خیلی سعی کردم پیش امام علی(ع) شکایت نبرم و ازشون بگذرم.
    شما رو بخدا یک کاری کنید. رسانه ها باید دستی بجنبانند تا خدا هم کمک کنه فرهنگ جامعه مون درست بشه. شنیدم که رهبری گفتن:
    انقدر فکرم مشغول فرهنگ است که بعضی شب ها از خواب می پرم و فکر فرهنگ آشفته ای که جامعه را گرفته مانع از این می شود که خوابم ببرد.
    پس توروخدا بیاد با توکل بخدا یک کاری بکنیم.
    ارادتمند شما، دلشکسته
                                
  • ۱۳۹۲-۰۶-۰۵ ۱۲:۰۸حمید 0 0

    صحبت تاریخ 81/7/11 اصلا در سایت khamenei.ir یافت نشد.
    لطفا لینک منبع را قرار دهید
                                

نظر شما