کشور کهنسال و تاریخی مصر روزهای سختی را طی میکند و امنیت به رویای شیرین مردم تبدیل شده است. اتفاقات اخیر مصر، برکناری مرسی و کشتار شیعیان موجب نگرانی مردم تمام کشورها شده است. «نماینده» به دنبال این اتفاقات با دکتر مسعود اسداللهی پژوهشگر و کارشناس مسائل خاورمیانه به گفتوگو نشسته است.
چه گروه هایی از اتفاقات اخیر مصر سود می برند؟
شرایطی که در مصر به وجود آمده در وهله اول به نفع اسرائیل است. ایده آلترین حالت برای اسرائیل این است که یک جنگ داخلی در مصر اتفاق بیافتد. دقیقا مثل سوریه که درگیر یک جنگ داخلی شد و قدرت نظامیاش تحلیل رفت و ارتش سوریه دیگر خطری برای اسرائیل نیست. به جز سلاح شیمیایی که ارتش سوریه دارد، بقیه ارتش سوریه آنچنان مستهلک شده است که ده سال زمان میخواهد تا دوباره نوسازی شود. به همین خاطر، اسرائیل خیالش راحت است که دیگر خطری از جانب سوریه او را تهدید نمیکند. اگر این اتفاق در مصر هم بیافتد آنها خیلی خوشحال میشوند.
آیا در دوره ریاست جمهوری مرسی، به ایران اجازه نقش آفرینی و حضور فعال در مصر داده شد؟
مرسی که مخالف ایران بود و این موضوعی است که همگان به آن اذعان داشتهاند. با اینکه مصری ها در کنفرانس غیر متعهدها در ایران حضور داشتند ولی توهینهای بسیاری به ایران کردند؛ چه قبل از کنفرانس و چه بعد از آن. مرسی اشتباهات و خیانتهای بسیاری کرد. ما متاسفانه در ایران اشتباهات اخوان را نمیگوییم و تصویری از اخوان درست کرده ایم که این تصویر با واقعیت جور در نمی آید. حالا که اخوان سقوط کرده، در ایران نمیدانیم بگوییم کودتا شده یا نه.
مهمترین اشتباهات مرسی در چه مسائلی بود؟
آقای مرسی چند اشتباه بزرگ کرد. یکی اینکه اخوان به کمپ دیوید مشروعیت مذهبی داد. در زمان مبارک این پیمان مشروعیت سیاسی داشت. انتظار این بود که اخوان به عنوان یک گروه مذهبی حداقل اگر نمیتواند کمپ دیوید را از بین ببرد حداقل زیر سوال ببرد. اما اینها آمدند دربست آن را قبول کردند به طوری که هیچ نوع تشکیکی در آن نداشتند. این یکی از خیانتهای اخوان بود.
در جنگ ۸ روزه هم فشاری که مرسی به حماس آورد موجب شد آن توافق نامه امضا شود. موفقیتی که گروههای مقاومت در فلسطین کسب کردند بسیار بینظیر بود و توانستند تل آویو را با موشک بزنند. کار به جایی رسیده بود که اسرائیل برای آتش بس به گدایی افتاده بود. در چنین شرایطی میتوانستند شرایط خود را تحمیل کنند اما با فشار مرسی یک موافقت نامه ضعیف از طرف اسرائیل پذیرفته شد که بعد هم اسرائیل هیچ کدام از شروط را نپذیرفت. تقریبا میتوان گفت حماس دست خالی از جنگ ۸ روزه بیرون آمد. من خودم در لبنان در یک میزگرد سیاسی به نماینده حماس در لبنان گفتم که این نتیجه سیاسی با این نتیجه نظامی هم خوانی ندارد و مشخص است که شما تحت فشار مرسی بودید. البته ایشان سعی کرد آن را توجیه کند.
بحث دیگر تونل ها است. آن مقدار تونل مابین غزه و مصر که در زمان مرسی از بین رفت در زمان مبارک از بین نرفت. پس مرسی چه کاره بود؟ اگر عرضه ندارد رئیس جمهور باشد بهتر است کنار برود. به اسم اخوان حکومت میکند و در زمان او بسیاری از تونلها نابود شد. کار به جایی رسیده بود که حتی صدای اعتراض حماس که خودشان هم شاخهای از اخوان المسلمین هستند در آمده بود.
اما بزرگترین اشتباه مرسی در پایان حکومتش این بود که آمد و قطع رابطه با سوریه را اعلام کرد و فرمان جهاد در سوریه نیز صادر کرد و شیعیان را رافضی خواند. دو روز بعد از آن بود که شیخ حسن شحاته را با آن وضع به شهادت رساندند. من از چند منبع موثق شنیدم که مرسی شخصا گرایشهای ضد شیعی دارد.
اشتباه ما در ایران این است که اخوان المسلمین را حزب الله مصر ترسیم کردیم. در صورتی که کاملا مشخص است دست اینها در دست سلفی هاست. حتی در همین یک ماهی که در میدان رابعه عدویه جمع بودند، هر شب سخنرانی داشتند و سخنرانها آدمهای سلفی ضد شیعه بودند. «صفوت حجازی» که یکی از کادرهای اصلی اخوان است و ما در تلویزیون چندین بار مصاحبه او را دیدهایم کسی است که بالای منبر شیعه را تکفیر میکند. بنابراین دلیلی ندارد حزب الله از مرسی حمایت کند.
بعضی رسانههای عربی اصرار دارند اینگونه القا کنند که حزب الله در مسائل داخلی مصر موثر است. آیا واقعا اینگونه است؟
نه تنها حزب الله که ایران را هم متهم میکنند. ببینید در زمان مبارک هم که یکی از برادران حزب الله را دستگیر کردند، اتهام این فرد چه بود؟ اتهامش رساندن سلاح به گروههای مقاومت در داخل فلسطین بود. بعد عدهای تلاش کردند این موضوع را گسترش دهند که اینها دارند تشیع را تبلیغ میکنند که البته شایعات باطلی بود و الان کاملا قطعی است که حزب الله در مصر هیچ نقشی ندارد. دعوای مصر یک دعوای کاملا داخلی است. به خاطر اتفاقاتی که در مصر افتاده است یک طرف اخوانیها و سلفیها هستند یک طرف هم گروههای لائیک و قومی عربیها و گروهی در وسط هم هستند که باقی ماندههای رژیم سابق هستند. نه حزب الله حضور دارد و نه مایل است که حضور داشته باشد. بلکه موضعشان این است که بهتر است بیشتر با گفتگو مشکلات را حل کرد.
موضع حزب الله در قبال مرسی چه بود؟
نگاهی که ما در ایران در مورد اسلام گرایی داریم حزب الله ندارد. دیدگاهش ۱۸۰ درجه متفاوت است. ما از اسلامگرایی در جهان اهل سنت خیلی استقبال میکنیم و آن را ادامه انقلاب اسلامی میدانیم. ولی حزب الله آن را بزرگترین خطر میداند. همان طور که در جریان اخوان دیدیم. حزب الله همیشه از مواضع رسانههای ایران در مورد اخوان ناراحت بود و معتقد بود که باید موضع گیری وسط داشت؛ نه از ارتش حمایت کرد و نه از اخوان. در حالی که ما از ابتدا بر طبل کودتا بودن کوبیدیم و بعدها نتیجه این موضع اشتباه را هم خواهیم دید.
نظرات مخاطبان 0 2
۱۳۹۲-۰۵-۳۰ ۱۹:۰۷رهگذر 1 11
۱۳۹۲-۰۶-۰۱ ۱۱:۵۰امیر 0 1