شناسهٔ خبر: 39299 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ

تهرانی که قاهره نشد!

طراحان دروغ بزرگ چرا عذرخواهی نمیکنند؟

محمد حسین زاده ایران ۸۸ فاصله ای با مصر ۹۲ نداشت، اما ایران ۹۲ در میان خاورمیانه ی پر از بمب و انفجار و آشوب و درگیری مسلحانه و قومی و مذهبی، آرام است و انتقال قدرت سیاسی در آن در حال انجام است.

نماینده - محمد حسین زاده؛ دولت دهم مثل هر دولت دیگری رفتنی شد، دولت یازدهم هم آمد تا به جای مهرورزی به سبک احمدی نژاد، اعتدال را به سبک روحانی بیاورد. این تغییر و انتقال دولت در جمهوری اسلامی در حالی صورت می گیرد که در منطقه و در کشورهای اطراف غوغایی از آشوب ها و بمب گذاری ها برپاست.

در مصر مرسی عزل شده و به زندان رفته است و ارتش برای خودش دولت تعیین کرده است، گروهی از مردم حامی اقدام ارتش شده اند و گروهی حامی مرسی زندانی. خیابان های قاهره تبدیل به صحنه ی جنگ  شده است بین مردم. نتیجه اش تا به امروز ده ها کشته و بی ثباتی سیاسی در جامعه مصر است، اتفاقی که به سرعت اثرات آن بر اقتصاد و فرهنگ و اجتماع مصر نمایان خواهد شد.

در سوریه و با شروع اعتراضات مخالفین بشار اسد، چندی نگذشت که وحدت جریان های مخالف از هم پاشیده شد، چرا که دست بیگانه غربی- عربی برای جریان های پایبند به منافع ملی سوریه نمایان شد و راه خود را از راه جریان های سلفی و ارتش آزاد سوریه و به طور کلی تروریست هایی که می خواهند سوریه را نابود کنند جدا کردند. هوشیاری مردم سوریه در مقابل تروریست ها، کشور را از فروپاشی نشان داد، هر چند که ساختن دوباره ی سوریه کاری سخت و دشوار است.

در لبنان جریان های نزدیک به عربستان و فرانسه و آمریکا تمام تلاش خود را کردند تا بی ثباتی سوریه به لبنان کشیده شود و خیابان های لبنان را تبدیل به میدان جنگی دیگر کنند تا حزب الله به جای آنکه توان و حواسش را معطوف به دشمن صهیونیست بکند، در درگیریهای خیابانی لبنان زمین گیر شود.

در عراق و افغانستان بعد از اشغال آمریکا، روزانه ده ها تن در بمب گذاری ها کشته می شوند. غربی ها و البته عرب های وابسته ی غربی از آشفتگی فضای سیاسی و امنیتی این کشورها خصوصا عراق استقبال می کنند.

در بحرین مردم هم چنان در یک سانسور رسانه ای در شکنجه و خفقان به سر می برند. در عربستان وضعیت شیعیان بهتر از بحرین نیست و تمام پیش بینی های تحلیل گران بر این اساس است که بعد از مرگ پادشاه عربستان، جنگ قدرت شاهزادگان سعودی، عربستان را به بحران خواهد کشید.

در لیبی بعد قذافی، سلفی ها و القاعده جا خوش کرده اند و بمب گذاری های خیابانی مهمان لیبیایی ها هم شده است. پروژه ی مصری سازی تونس آغاز شده است و اگر مردم و خواص تونس هوشیار نباشند، عاقبتی همچون خیابان های قاهره در انتظار خیابانهای تونس است.

اما در میان خاورمیانه ی پر از بمب و انفجار و آشوب و درگیری مسلحانه و قومی و مذهبی، ایران آرام است و انتقال قدرت سیاسی کشور در حال انجام است.

ایران ۸۸ را به یاد بیاوردید. هنوز رای گیری تمام نشده است، میر حسین موسوی خبر پیروزی اش را با اختلاف بالا با رقیبش اعلام می کند. اما نتایج رسمی حرف دیگری می زند. ۱۱ میلیون اختلاف با احمدی نژاد حقیقتی است که موسوی و اطرافیانش حاضر به پذیرش آن نیستند. بیانیه پشت بیانیه است که از سوی او و مهدی کروبی علیه نظام جمهوری اسلامی صادر می شود و نظام را محکوم به تقلب ۱۱ میلیونی می کنند. فضای کشور شدیدا آشفته شده است. در ۲۵ خرداد و ۳۰ خرداد در خیابان های تهران چندین مرد و زن کشته می شوند. مردم در شوک اتفاقات پایتخت و رسانه های بیگانه ذوق زده.

با تمام هزینه هایی که کشور متحمل شد با حضور مردم در ۹ دی فتنه گران به حاشیه رانده شدند. با حصر موسوی و کروبی، حامیان فتنه درک می کنند که دیگر اردوکشی های خیابانی قادر به ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی نیست، تغییر استراتژی داده و باز به شعار جامعه مدنی و اصلاحات از درون بر می گردند. خاتمی که از سوی اپوزیسیون شدیدا تحت فشار بوده است که نباید در انتخابات مجلس شرکت کند ولی از سویی به این نتیجه رسیده است که راه دوستان در حصرش بی نتیجه است رای خود را در شهرستانی نزدیک پایتخت و به دور از چشم خبرنگاران به صندوق می اندازد.

کم کم بعضی از سران اصلاحات در جلسات خصوصی و در تحلیل ها اذعان می کنند تقلبی در کار نبوده است، با تغییر موضعی عجیب ادعا می کنند همه ی اعتراض ما به رفتار احمدی نژاد است.

 اکنون ۴ سال از حوادث سال ۸۸ گذشته است، انتخابات ریاست جمهوری فرا رسیده است. جمهوری اسلامی همان جمهوری اسلامی سال ۸۸ است، رهبر هم همان رهبر، شورای نگهبان هم همان شورای نگهبان. چیزی تغییر نکرده است ولی مدعیان تقلب در سال ۸۸ به پای صندوق آمده اند. نامزد مورد حمایت آنها فقط بخاطر تعداد رایی کمتر از ۳۰۰ هزار، در همان دور اول رئیس جمهور می شود و رقبای اصولگرای آنها به جای شورش خیابانی و دادن بیانیه های متوالی و مصاحبه با شبکه های بیگانه و تحریک حامیانشان به آتش زدن سطل های زباله، در همان ساعت اول اعلام نتایج به حسن روحانی تبریک گفتند. حتی قالیباف یا جلیلی درخواست شمارش مجدد هم ندادند تا شاید این ۳۰۰ هزار رای در میان حدود ۶۰ هزار صندوق اتفاقی برایش بیافتد و بهانه ای دستشان را بگیرد. این بار مدعیان اصلاحات هم اعتراض نکردند، چرا رهبر انقلاب برای تبریک به رئیس جمهورمنتخب عجله کرده است؟

بعضی از اصلاح طلبهایی که هنوز کمی انصاف دارند از رهبری تشکر می کنند برای هدایت  و نظارت بر انتخابات و بعضی دیگر شاید شرمگین اند از ظلمی که کرده اند در حق نظام و مردم و رهبری و البته عده ای همچنان گستاخ.

ایران ۸۸ فاصله ای با مصر ۹۲ نداشت و حتی با سوریه امروز. مصر را آنانی که منافع ملی کشور شان را برای رسیدن به منافع شخصی و حزبی خود به پای دوستان آمریکایی و اروپایی خود قربانی کردند به اینجا کشاندند و سوریه را نیز هم.

مدعیان تقلب تمام تلاش خود را کردند و هیچ بعید نبود که خیابان های تهران هم مانند قاهره صدها کشته بدهد، مرزهای ایران هم مانند سوریه آماج حمله سلفی ها باشد. اگر کمک خدا نبود و اگر هوشیاری مردم و رهبری رهبر انقلاب نبود، امروز وضع کشورمان از مصر و سوریه به مراتب بدتر بود چرا که بغض و کینه ی آمریکا و اسراییل از ما بیشتر و عمیق تر است.

حال سوال اساسی اینجاست که چه کسی این هزینه ی سنگین تحمیلی به نظام را باید پرداخت کند؟ بالفرض که این سخن بعضی از مدعیان تقلب درست باشد که احمدی نژاد هم مقصر بوده است، ولی آیا باز هم این ادعای آنها جواز قابل قبولی است بر آنچه در سال ۸۸ بر سر کشور در آوردند؟

آنها که امروز در خفا و در جلسات خصوصی شان تقلب را نفی می کنند، چرا در تریبونی رسمی پرده از این دروغ بزرگشان بر نمی دارند؟ اگر خود طراح این دروغ بزرگ بودند چرا به درگاه خداوند توبه نکرده و عذر به درگاه ملت نمی آورند؟ اگر خود نیز فریب اپوزیسیون خارج نشین را خورده اند تا کی می خواهند بازیچه ی دست آنها باشند؟ مگر ادعای مردمی بودن ندارند؟ با مردم سخن بگویند از غفلت هایی که داشته اند.

اینکه عذرخواهی نمی کنند از سر گستاخی و خیانت است و یا از سر ترس و خوف؟ خون های سال ۸۸ بر گردن آنهاست و هزینه ی لب پرتگاه رفتن کشور به پای آنها. چقدر گستاخی است که بعضی مدعیان تقلب و شاید بهتر است بگوییم طراحان دروغ بزرگ، اوضاع مصر و سوریه را می بینند و هنوز عذرخواهی نکرده اند؟ 

نظر شما