به گزارش «نماینده» از حدود یک سال پیش که زمزمه هایی برای بازگشتن سران فتنه به صحنه سیاسی کشور مطرح شد، دست های فراوانی به جنب و جوش برخاستند تا بدون پرداختن کمترین هزینه، پرده ای از فراموشی بر روی جنایات فتنه گران بکشند و دوباره آن ها را به فضای سیاسی کشور بازگردانند.

این عملیات روانی که بعضا به صورت دانستنه یا نادانسته با همراهی برخی چهره های موجه نظام صورت گرفت رفته رفته به اوج خود رسید تا جایی که طلبکاری حامیان این عناصر جانی و فتنه گر به جایی رسید که در میان اظهارات برخی نامزدهای ریاست جمهوری یازدهم جرات و جسارت طرح مسائلی از قبیل رفع حصر به وجود آمد.

این جسارت های زننده و ظالمانه از یک سو نشان از مماشات بسیار بالا و بیش از اندازه نظام با این عناصر دارد که آنها را به طمع انداخته و از سوی دیگر نشان از تمامیت خواهی و روحیه طلبکاری این جریان دارد.

هر چه این روند به پیش رفت نه تنها شاهد مواجهه در خور از سوی نهادهای ذیربط با بانیان این مسئله نبودیم، در عین حال شاهد پایمال شدن خواست و مطالبات عمومی مردمی که در برنامه های مختلف فریاد زدند هستیم.

امروز هم با ادامه این روند در روزنامه ها و سایت های زنجیره ای شاهد اخبار گوناگون درباره «محمد خاتمی» هستیم. گویا این فرد همچنان همان خاتمی سال های قبل از 1388 است. متاسفانه هر چقدر در برابر این افراد فتنه گر سعه صدر و مناعت طبع به خرج داده می شود کمترین نشانه ای از شرمندگی و عذرخواهی از پیشگاه ملت در آنان دیده نمی شود.

حمایت های غیرقانونی سید محمد خاتمی از موسوی و کروبی و حضور فتنه انگیز او در دامن زدن به التهابات 1388 او را به یکی از اضلاع مثلث فتنه تبدیل کرد. محمد خاتمی در بیانیه منتسب به خود در 25 خرداد 1388 چنین نوشت:

«ما و شما در این مسیر همچنان حرکت خود را ادامه می‌دهیم و انتظار داریم که مطالبات روشن جناب آقای مهندس موسوی که خواست همه ما است مورد توجه قرار گیرد».

محمد خاتمی صریحا تصریح کرد که مطالبات موسوی یعنی ابطال انتخابات (کف خواسته های موسوی) مطالبات شخص خاتمی و همه همراهانش است. این حمایت بی چون و چرا قطعا به همان تعبیر ابطحی از مثلث فتنه بازمی گردد. ابطحی در گفته های خود موسوی، خاتمی و رفسنجانی را سه راس اصلی مثلث فتنه نام برد.

حمایت های خاتمی از موسوی و فتنه صرفا به این بیانیه ختم نشد و با همراهی در نوشتن نامه ها و برنامه ها و سخنرانی های متعدد دیگری نیز ادامه یافت و با تمام قوا بر تنور دروغین تقلب و مهندسی آرا دمید و آتش فتنه ای را برافروخت که در آن خون چند ده نفر از هموطنان به ناحق بر زمین ریخت و عده فراوانی زخمی شدند. قتل هموطنان در این آتش فتنه مستقیما به عناصر فتنه گر وابسته است و هنوز پرونده شکایت بازماندگان ایشان از عناصر فتنه گر در دادگاه ها مفتوح است.

اما امروز بدون توجه به نقش فتنه گری این افراد شاهد تمجیدها و همایش های متعدد با حضور محمد خاتمی هستیم و روزنامه های زنجیره ای از جمله اعتماد 5 مرداد ماه 1392 به شکلی چنین اخباری را پوشش می دهد که گویا محمد خاتمی نه تنها مجرم نیست بلکه خود در جایگاه شاکی قرار دارد!

به نظر می رسد در برخورد با این جریان هر چه در برابر پیش روی افراد مجرم و برخی رسانه های حامی آنها مجامله و کوتاهی صورت می گیرد از آن سو توقعات هم بالاتر می رود و در این میان تنها چیزی که فراموش می شود شور و غیرت و خواست میلیون ها ایرانی است که همچنان چشم به اجرای عدالت و برخورد با جرم و مجرمین شناسنامه دار سال 1388 دارند.