شناسهٔ خبر: 37939 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: مجلس‌ایران

خود کرده را تدبیر نیست ...

مسعود ابراهیمی در انتخابات یازدهم به همان میزان که جبهه ائتلافی اصلاح طلبان و کارگزاران تمرکز داشتند، اصولگرایان دچار پراکندگی و افتراق بودند. اما این شقاق از کجا آمد، آمدنش بهر چه بود؟ به کجا می رود آخر؟

مجلس ایران – مسعود ابراهیمی؛ همانطور که شاهد بودیم، در انتخابات یازدهم به علت شقاق و عدم وحدت میان کاندیداهای اصولگرایان، این جریان با شکست رو به رو شد. به همان میزان که جبهه مقابل تمرکز داشتند، اصولگرایان دچار پراکندگی  و افتراق بودند. اما این شقاق از کجا آمد، آمدنش بهر چه بود؟ به کجا می رود آخر؟

 

ظهور افتراق و پراکندگی اصولگرایان

چند دستگی در میان اصولگرایان از زمان انتخابات مجلس نهم در میان اصولگرایان ظهور پیدا کرد. متحد و پایداری! تخریب اصولگرایان از جانب اصولگرایان! و ...

متاسفانه عده ای از اصولگرایان جذب حداکثری و دفع حداقلی را از دستور کار خارج کرده اند. به برقراری نظامات و ضوابط سخت پرداختند و به اصطلاح در یارکشی هایشان مو را از ماست بیرون کشیدند. حال آنکه برای اصولگرا بودن تنها رعایت سه شرط کافیست، پایبندی به آرمانهای انقلاب اسلامی، التزام به ولایت فقیه و مراعی داشتن احکام اسلام. اما عده ای خط قرمزی به دور خود کشیدند و هرکس داخل در دایره ایشان بود را دارای عصمت می دانستند  و غیره را سراپا تقصیر. بی آنکه به عواقب این اقدامات گوشه چشمی داشته باشند.

از همین افراط و تفریتها ها بود که بذر گندیده شقاق و دو دستگی در زمین اصولگرایان به بار نشست و در انتخابات یازدهم بروز یافت.

 

تلاش های بی نتیجه برای اجماع اصولگرایان در انتخابات

تلاش های بسیاری برای اجماع اصولگرایان شد. من باب مثال از جمله افرادی که با هزینه کردن از خود این مهم را پیگیری می نمود، آقای حدادعادل بود. وی با انصراف خود از انتخابات به نفع جریان اصولگرا و عمل به تعهدش اصولگرایان را به اجتماع و پرهیز از افتراق فرا خواند. اما هیچ یک از کاندیداهای اصولگرا حاضر به کناره گیری نشدند. همچنین با مراجعه به رهبران فکری کاندیداها تلاش کرد تا ایشان را برای اجماع متقاعد سازد. اما با پاسخ های عجیبی رو به رو شد: ما مامور به انجام تکلیفیم نه اخذ نتیجه.

باید از این بزرگواران پرسید: آیا عاقبت اندیشی تکلیف شما نبود؟؟؟

بله، ما هم قبول داریم که ما مامور به انجام تکلیفیم نه اتخاذ نتیجه. اما فکر کردن درباره نتیجه یک عمل و برآورد عواقب آن، خود یک تکلیف است. لازمه حکیم بودن و عاقبت اندیشی توجه به عواقب اقدامات و نتایج امور است.

اگر عقل را سرلوحه خود قرار دادیم و متواضع بودیم، آنگاه نصرت خداوند حتمی است.

امید است اصولگرایان و به ویژه اطرافیان و طرفداران از این پس تعصبات را کنار گذاشته، علاوه بر تشخیص اصلح، مصلحت نظام اسلامی را هم مدنظر قرار دهند و متواضعانه به وقتش حاضر شوند و به وقتش هم کنار بروند و جز رضای الهی به هیچ چیز دیگری نظر نکنند.

سخن آخر « تِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ »

چیزی که مهم است این نیست که نتیجه انتخابات چه شد، کاش چنین و چنان می شد و ... بلکه آنچه هم اکنون باید به آن پرداخت این است که از این دست اتفاقات پند بگیریم. خداوند متعال همانطور که در آیه 140 سوره آل عمران فرموده اند، بنا را بر این گذاشته اند که با انتقال قدرت گه گاه تلنگری به مومنان زده شود که این نیز از رحمت اوست.

نظر شما