شناسهٔ خبر: 37895 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: مجلس‌ایران

حماسه سیاسی، حماسه اخلاقی

حماسه / فتنه اصولگرایان بیش از همه امید پیروزی دارند، اما شمارش آرا چیز دیگری نشان می دهد. بله! پیروز انتخابات یک نامزد ائتلاف اصلاح طلب ها و کارگزاران است و همه چیز خلاف تصور اصولگرایان. حالا وقت انتقام است. چیزی که عوض دارد، گله ندارد. اما این طور نمی شود ...

مجلس ایران- مرتضی اسفندیاری؛ همه پرسی 24 خرداد بیش از آنکه یک همه پرسی سیاسی باشد یک نمایش اقتدار توأم با اخلاق بود. یک شور سیاسی و یک شعور انقلابی. یک اطاعت پذیری محض از ولایت. زیرا که همه آمدند تا مولایمان سید علی، سرش را بالا بگیرد. هر کسی با هر سلیقه ای. همه آمدند، از هر طیفی و هر آیینی. همه آمدند تا به دشمنان این مرزوبوم فقط بگویند: «نه». همه آمدند تا نشان دهند دموکراسی واقعی یعنی چه، مردم سالاری دینی به چه معناست؟

اما به راستی، دموکراسی واقعی چیست؟ مردم سالاری دینی که اصولگرایان و مردم در 24 خرداد سال 92 به معرض نمایش گذاردند با دموکراسی غربی (اومانیستی) که اصلاح طلبان در خرداد 88 به نمایش گذاردند چه تفاوتی دارد؟

آری! همگان شاهد بودند که رهبران اصلاحات و کارگزاران، زمانی که عرصه را بر خود تنگ دیدند و خود را شاهد افول گفتمان دوم خرداد یافتند و گفتگوی مدنی که آقایان از آن دم می زدند - که البته به معنای عدول از ارزش های اسلامی و دینی بود - به قهقرا و مغاک ظلمت می رود و رو به اضمحلال است، به وسط میز بازی زدند و همه چیز را به هم ریختند. آنها اصل نظام و ولایت را زیر سوال بردند و به سخره گرفتند. گویی قرار بوده است که از گندم ری بخورند و از آن دیار مسندی به دست آرند. آقایان فراموش کردند فرمایشات خمینی کبیر (ره) را که «ما خادم مردمیم و مردم ولی نعمت ما». حضرات، فریاد «وا اسفا!» سر دادند و شماری از مردم ساده دل و شماری افراد معاند و ساده لوح را با خود همراه، که دیگی که برای ما نجوشد ...

بگذریم که چه خسارت ها به بیت المال نزدند و چه حق الناس ها که به بار نیاوردند. در این حین شماری هم کشته و مجروح شدند، زیرا که آقایان، آن طور که می خواستند، نشد. حالا از جراحاتی که به قلب رهبر فرزانه این انقلاب وارد آوردند و ایشان را در نماز جمعه با چشمانی اشک بار به محراب نماز کشاندند، حرف ها باقی است که در این مکتوب مجال آن نیست و ما هم قصد کالبد شکافی آن روزها را نداریم، چرا که گذشته ها گذشته و باید فکر حالا کرد.

    شرح این هجران و این خون جگر                               این زمان بگذار تا وقت دگر

برگردیم به همه پرسی خرداد 92. از آن التهاب شب رأی گیری خبری نیست. هیچ نامزد انتخاباتی، شام رأی گیری با هیچ خبرگزاری و شبکه ی خارجی مصاحبه ای ترتیب نداده و پیشاپیش همگان را از علم غیب خود آگاه نساخته و خود را پیروز قطعی انتخابات معرفی نکرد. همه امیدوارند که کاندیدای خود، رأی بیاورد. همه مردم با هر سلیقه ی سیاسی به پای صندوق ها می روند و به زعم خود به کاندیدای اصلح رأی می دهند. ساعت پایان رأی گیری بارها تمدید می شود و آن حماسه سیاسی که امام امت، سید علی خامنه ای سفارش کرده بود، رقم می خورد. و بالاخره پایان مهلت رأی گیری و شمارش آرا.

اصولگرایان و طرفدارانشان بیش از همه امید به پیروزی دارند، اما شمارش آرا و اعلام رسانه ای آن در روز 25 خرداد، چیز دیگری را نشان می دهد. بله! پیروز انتخابات یک نامزد ائتلاف اصلاح طلب ها و کارگزاران است و همه چیز خلاف تصور اصولگرایان. حالا وقت انتقام و قصاص است؛ چرا که چیزی که عوض دارد، گله ندارد. اما این طور نمی شود.

مگر نه آن است که اصول گرایی یعنی پایبندی به اصول اخلاقی و دینی؟ پس انتقام چرا؟ مگر ما تربیت یافتگان مکتب علی ابن ابیطالب نیستیم؟ مگر مکتب ما که مکتب حسینی است به ما نیاموخته که فقط گوش به فرمان رهبر و ولایت باشیم؟ در نتیجه فردای انتخابات، شاهد تبریک گفتن یکی پس از دیگری نامزدهای اصول گرا به نامزد منتخب مردم هستیم. اصلا انگار نه انگار که رقابتی در میان بوده و همه پرسی ای. و همین جو در میان طرفداران نامزدهای اصولگرا نیز حاکم است، طوری که گویی آقای حسن روحانی کاندیدای مورد نظر  اصولگرایان بوده و همگی تنها به ایشان رأی داده اند.

آری! این است مردم سالاری که مدعیان اصلاحات (که ما آنها را دعوت می کنیم به اصلاحات اخلاقی که بیشتر به آن احتیاج دارند.) باید مطمح نظر قرار دهند و به آن توجه نشان دهند.

حالا شما خود بنگرید، دموکراسی غربی که اصالت را به نفس بشر می دهد و به قول ژان پل سارتر که معتقد است «انسان، خداست» و خداوند را تا حد بشر تنزل می دهد و بشر را تا مقام رب العالمین ارتقا، به صلاح بشر است؛ یا مردم سالاری دینی که بشر را در مقام اشرف مخلوقات اما در سایه ی الطاف پروردگار و رعایت اصول و موازین اسلامی و اخلاقی ارج می نهد؟ کدام یک؟

امید است که کارگزاران و اصلاح طلبان و همچنین طرفدارانشان به جای درس آموزی از شبکه های بیگانه و گردن نهادن زیر یوغ اجانب، از اصول گرایان و امت حزب الله، درس اخلاق گیرند. زیرا که این مهم، همان درسی است که تنها در مکتب عاشورا می توان آموخت.

نظر شما