مجلس ایران - سید مصطفی خاتمی؛ همانطور كه پیشبینی میشد، سومین مناظره 8 داوطلب ریاست جمهوری، به مراتب داغتر و جذابتر از دو مناظره قبلی بود. چه از لحاظ تجربه بیشتر در اجرا و كاهش نواقص و چه از جنبه موضوع مناظره یعنی مسائل سیاست داخلی و خارجی كه اكنون پرمناقشهتر از هر زمانی مورد توجه است.
فارغ از اینكه مناظره سوم احتمالاً تأثیر مثبتی در افزایش مشاركت عمومی در انتخابات خواهد گذاشت و طبعاً كمك زیادی به مردم برای انتخاب نامزد مورد نظرشان خواهد كرد، این یادداشت از نگاهی دیگر به این مناظره میپردازد.
آنچه در مناظرههای قبلی نیز كمابیش و به شكلی كمرنگ بروز داشت و در این برنامه به صورت عینیتر و واضحتر مشاهده شد، تقابل گفتمانها بود. تقابل میان گفتمان «كسب قدرت به هر قیمت» و گفتمان انقلاب اسلامی. حقیقت آن است كه اغلب داوطلبان در مناظره سوم، از هیچ حربهای برای اثبات خود چشمپوشی نكردند.
برخی داوطلبان تمام توان خود را برای سیاهنمایی و نشان دادن چهرهای تاریك و كدر از كشور به كار بستند و راه حل را بازگشت به دوران مشعشع اصلاحات و یا سازندگی بیان كردند. برخی دیگر نیز كشور را بر لبه پرتگاه دانستند و تصویری از یك منجی و ابرمرد بیطرف كه توان تشكیل دولتی فراگیر دارد، از خود ارائه نمودند. تعداد بیشتری از داوطلبان همه سعی خود را بر اعتدالنمایی و ارائه چهرهای فراجناحی، مقبول و میانهرو از خود معطوف نمودند تا آنجا كه تعدادی حاضر شدند به رغم سوابق و ادعاهای انقلابی گذشته، در موضع انفعال، به شكل تلویحی نسبت به جبهه استكبار اظهار ضعف نمایند.
از سویی تقابل میان برخی داوطلبان منجر به درگیری صریح آنان به صورت شخصی و حتی افشاگری درباره سخنان بیانشده در جلسات محرمانه شد. كار تا آنجا ادامه یافت كه برخی حتی از استناد به خاطرات شخصی و نقل قول های نامعتبر برای اثبات خود و نفی دیگران پرهیز نكردند. نام آوردن از یكایك اقوام و همینطور اصناف و مشاغل، از زنان و رانندگان و بازاریان گرفته تا پیراپزشكان و ایثارگران، به امید جلب آرا، خود نمایش تأثربرانگیز و مأیوسكننده دیگری بود.
تأكید برخی نامزدها بر مسائل جزئی و مصادیق ریز و ذكر نام بعضی اشخاص گویای آن است كه این افراد ضمن آنكه سخن تازهای ارائه نمیدهند، نگاه كلان و منسجمی نیز به مسائل كشور ندارند و نتوانستهاند شبكه مسائل، نقاط قوت و ضعف و فرصتها، تهدیدات و آسیبها را بازشناسند و برای جلب رأی و نظر مردم، متكی بر تحریك احساسات و ایجاد هیجان كاذب عمل میكنند.
برخی اشخاص حتی در طول برنامه نیز دچار تعارضات جدی در اظهار نظر شدند. بزرگواری در جایی ایران را حتی قدرت منطقهای به حساب نمیآورد و در جایی دیگر بر ترس دستگاههای جاسوسی غرب از ارتباط یافتن مردم كشورهای مسلمان و فعالان بیداری اسلامی با ایران سخن میگوید و به این سؤال پاسخی نمیدهد كه اگر ایران قدرتی ندارد، چرا باید غرب از ارتباط مسلمانان با ایران بهراسد!؟
در این میان، روش و منش آقایان حداد عادل و جلیلی در مناظره قابل تأمل و توجه است. این دو داوطلب به جای طرح خود و ارائه چهرهای نجاتبخش از خود، به بیان دیدگاه ها و عقایدشان در پیشگاه قضاوت مردم پرداختند. این بزرگوران در نقد دیگر داوطلبان به جای آنكه اشخاص را نقد كنند، عملكرد اشخاص و جریانات و گفتمان های سیاسی را كه داوطلب بدان منسوب است صریحاً نقد و بررسی نمودند. اتكای این آقایان نیز یا به مستندات مكتوب بود و یا خاطرات جمعی. یعنی به جای آنكه دست به افشاگری محتوای گفتگوهای محرمانه یا دوستانه بزنند و خاطرات بستنیخوری با این و آن و یا نقل قول های دست چندم را نقل كنند، اندیشهها و عملكردهای ثبت شده در منابع مكتوب و یا خاطره جمعی مردم را بازخوانی كردند؛ آن هم غالباً با رویكرد جریانات سیاسی و نه اشخاص.
نقطه قوت و مزیت حضور آقایان حداد عادل و جلیلی در مناظره سوم این بود كه این دو نفر، خودشان بودند؛ سعی نكردند برای جلب رأی به آنچه نیستند تظاهر كنند و مردم را بفریبند و صریح و با شجاعت آنچه را حق میدانستند بیان نمودند.
به نظر میرسد، همین تفاوت رویكرد در مناظره، میتواند تفاوت گفتمانی این دو جبهه را مشخص سازد. گفتمان اشرافیت كه مبنایش كسب رأی و قدرت حتی به قیمت سازش و یا ورود به مسائل و درگیری های شخصی است و در مقابل گفتمانی كه دغدغهاش بازخوانی و تبیین آرمان های اصیل انقلاب اسلامی است، حتی اگر رأی نیاورد.
در شرایط حاضر كه از آن به پیچ تاریخی یاد میشود، كشور نیاز به رئیس جمهوری دارد كه ضمن توان مدیریتی، دارای اعتماد به نفس، صریح، صادق و شجاع باشد، از بیان عقیدهاش نهراسد و به ملامت دیگران نیندیشد. رئیس جمهور مظهر اقتدار ملی است، بنابراین نه از موضع ضعف كه باید از موضع اقتدار مبتنی بر لطف الهی و پشتیبانی مردم، به جهان بنگرد.
نظر شما