شناسهٔ خبر: 168517 - سرویس مجلس
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز

میرسلیم درسال۹۶ با اجازه موتلفه درانتخابات ماند و ما میدانستیم ۴۰۰هزار رای بیشتر ندارد

بادامچیان دبیر کل حزب موتلفه در بارۀ حضور میرسلیم در انتخابات 96 گفت: ایشان شخصا ایستاد و می دانستیم که 400 هزار تا بیشتر رای نمی آورد. نمی توانیم در حزب کسی را به تکلیف غیر شرعی وادار کنیم به خاطر اینکه عضو حزب است.

به گزارش«نماینده» اسدالله بادامچیان دبیر کل حزب موتلفه و در این روزها به نمایندگی از این حزب عضو شورای وحدت است. می گوید که ما به مردم گفتیم به آیت الله رئیسی رای بدهند ولی خودشان خواستند که روحانی رئیس جمهور شود. معتقد است که این روزها نه تنها مردم حتی روحانی هم از ریاست جمهوری خودش پشیمان است. لاریجانی را همچنان اصولگرا می داند و می گوید آیت الله هاشمی رکن انقلاب بود ولی اشتباهاتی داشت اما نباید او را تقدیم اصلاح طلبان بکنیم. درباره افق شورای وحدت و احتمال همکاری‌شان با شورای ائتلاف هم پرسیدیم.

کمتر از شش ماه دیگر دولت آقای روحانی به پایان می‌رسد. ارزیابی جنابعالی از عملکرد ایشان در دوران ریاست جمهوری چیست؟ دولت آقای روحانی چه نقطه قوتی داشت؟ چه نمره ای به آقای روحانی می‌دهید؟
اول اینکه بنده نمره بده نیستم، دوم اینکه سیاه و سفید مطلق نمی‌کنم. اگر در حال حاضر از بنده درباره آقای بازرگان هم بپرسند می‌گویم ایشان هم در یک حدی خدمت کرده است. در صورتی که بازرگان را قبول نداشتیم، حتی از قبل انقلاب هم ایشان را قبول نداشتیم ولی معتقدم پذیرفتن نخست وزیری امام در آن شرایط یک خدمت بوده، چراکه خود این موضوع یک کلاه‌گذاری سر آمریکایی‌ها بود تا فرصتی برای حل مسائل باشد، در کتاب نهضت آزادی هم نوشتم که به چه علت امام مهندس بازرگان را نخست وزیر گذاشت.

دولت آقای روحانی هم مثل همه دولت‌ها انتخاب ملت است. در هر دولتی هم یک نقاط قوتی وجود دارد، مثلا وزارت راه و شهرسازی که نمی‌تواند راه نسازد. یا وزارت نیرو می‌تواند سد نسازد و برق کشور را تامین نکند؟ این‌ها کارهای جاری در یک کشور است و این کارها به طور معمول انجام می‌شود. اما موضوعی که می‌ماند و اینجا باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا واقعا این دولت آن کاری که باید بکند توانسته انجام دهد، یا حالا فقط خود آقای روحانی و جهانگیری هستند که می‌گویند ما خیلی عالی بودیم.

البته مردم توجه به این موضوع ندارند که خودشان آقای روحانی را انتخاب کردند و به نظرم در حال حاضر خود آقای روحانی هم پشیمان نشده نیست و همه کسانی که به ایشان رای دادند به نوعی پشیمان هستند. مجموعه ما که همه به اتفاق جمع شدیم و گفتیم که به آقای رئیسی رای دهید. خدا هم طوری تقدیر کرد که امروز ایشان رئیس قوه قضائیه شده و مردم می‌بینند که ایشان چقدر کار می‌کند.

ولی تحلیل اینکه یک دولت موفق است یا نه در رضایت مردم است. اگر ما می‌گوییم دولت شهید رجایی و باهنر محبوب مردم است یا دولت مرحوم آیت الله مهدوی‌کنی که یک دوره‌ای کوتاه نخست وزیر بود محبوب مردم شد، به این دلیل است که اینها سالم کار کردند. با اینکه اینها هم مشکلات داشتند نه اینکه خیال کنیم همه مسائل حل شده بوده و اصلا مشکلی در کار نبوده، اما اینها رضایت مردم را داشتند.
 
متاسفانه بالاترین نقطه ضعف دولت آقای روحانی یا دولت اصلاح طلبان اعتدالی این است که رضایت مردم را نتوانستند به دست آورند. نکته دیگری که سبب نارضایتی مردم شده، این است که ایشان خودش را محدود کرد، در حالی که رئیس جمهور متعلق به همه ملت است. اگر شهید رجایی از موتلفه اسلامی است، ولی زمانی که نخست وزیر می‌شود و دولت تشکیل می‌دهد از همه گروه‌ها در دولت او حضور دارند.

منظورتان محدود کردن انتخاب اعضای کابینه است؟
محدود شدن به جریانی که حاکم بر دولت است، به قول خودشان جریان اصلاح طلبان اعتدالی. البته این واژه «اصلاح طلبان اعتدالی» یک توهین است به سایر اصلاح طلبان، چراکه اصلاح طلبان معتقد هستند افراط‌گری و تندروی خیلی کار بدی است. وقتی یک گروهی می‌گوید «اصلاح طلب اعتدالی» است یعنی بقیه گروه‌های اصلاح طلب را تندرو و افراطی می‌داند.
 
اصلاح طلبان در مسائل سیاسی اصطلاحاً «پیاده» هستند و این موضوع مربوط به همین حالا هم نیست. آن زمانی هم که دولت دوم خرداد بر سرکار بود هم اینها «پیاده» بودند. آنقدر «پیاده» هستند که حتی یک عنوان درست هم نمی‌توانند برای خودشان انتخاب کنند.
 
علاوه بر وابسته بودن آقای روحانی به این جریان، مشکل دیگر دولت آقای روحانی این است که ایشان به نگاه‌های کارشناسی توجه نکرد و آنچه را که مجموعه خودشان تصمیم می‌گرفت، انجام داد و نتیجه‌اش این است که ارزش پولی ملی کشور را در برابر دلار و ریال از سه هزار تومان در آغاز کارش به 25 - 30 هزار تومان رسانده است. یکی از دوستان به شوخی گفت که ایشان خیلی در گرانی‌ها توانمند است.

آقای روحانی اخیرا خطاب به قوای دیگر گفتند که بگذارید کارمان را انجام دهیم. نظر حضرتعالی درباره اظهارات ایشان با توجه به اینکه کمتر از شش ماه تا پایان دولت مانده چیست؟
به نظر بنده شش ماه خیلی زمان موثری است و ایشان در این مدت می‌تواند چندین خدمت جدی انجام دهد. مخصوصا حالا که دیگر مسئله حضور در انتخابات و رای آوری هم نیست و اتفاقا این موضوع زمینه مناسبی است که ایشان با خیال راحت بتواند کار کند. اما درباره اینکه ایشان می‌گویند بگذارید کارمان را انجام دهیم، باید گفت که در دنیا کدام دولت است که بر سرکار آید و مخالفانش دستان خود را ببندند که او  هر کاری دلش خواست انجام دهد. ایشان باید طوری عمل کند که مورد انتقاد قرار نگیرد. مگر در انگلستان وقتی که یکی از این دو حزب دیکتاتور پشت پرده بر سر کار می‌آید، حزب مقابل و رقیب آن حزب را رها می‌کند و ساکت می نشیند؟
 
آقای روحانی این حرف را به نیروهای مسلح هم گفتند.
بنده قصد ندارم نظر ایشان را نقد کنم و خیلی وقتم را صرف این موضوع نمی‌کنم. بهتر است که ما حرف خودمان را بزنیم و خیلی حرف خوب داریم که بزنیم. ما اصلا نیاز به دعوا نداریم، خدا شهید بهشتی را رحمت کند. ایشان می‌فرمایند علت اینکه ما دچار مهندس بازرگان شدیم این بود که فرصت پیدا نکردیم یک حزب قوی را برای بعد از انقلاب مطرح کنیم که بتواند با اجتهاد و با قدرت کشور را اداره کند. آقای بازرگان با افکار ما و امام و حتی اسلامی که ما معتقد بودیم همراه نبود در نتیجه چوبش را خوردیم، چوب اینکه نیروی اصلی انقلابی برای اداره یک حزب مسلط در آن زمان نداشتیم.

شهید بهشتی می‌فرماید دولت آقای بازرگان دولت اضطرار بود و البته دولت ضعیفی هم بود. ولی ما نباید آن دولت(بازرگان) را تخریب کنیم بلکه باید به جای تخریب چاره کنیم. همین الان هم باید چاره کنیم چاره ما این نیست که با آقای دکتر روحانی دعوا کنیم. ایشان یک کارهای در طول دوره مسئولیت  انجام داده، هر جا خوب کار کرده خدا به ایشان اجر دهد و اگر نتوانسته کار کند ان‌شاءاالله کمک کند به دولت های بعدی که جبران کنند. ما بیاییم به ملت‌مان بگوییم که راه نجات از این مشکلات انتخاب یک دولت رجایی گونه، پاک، سالم و انقلابی است. وقتمان را صرف نفی آقای روحانی نکنیم در حال حاضر خودش به اندازه کافی نقاط منفی دارد. شما تلاش کنید نقاط مثبتتان را تقویت کنید.
 
شما به عنوان یک فعال سیاسی و کسی که دو دوره در مجلس(دوره دوم و هشتم) حضور داشتید، ارزیابی‌تان از عملکرد مجلس یازدهم در این مدتی که روی کار آمده، چیست؟
در رابطه با ارزیابی عملکرد مجلس یازدهم حالا نمی شود خیلی صحبت کرد ولی می‌توانستند در این مدت خیلی بهتر از این کار کنند.


مجلس یازدهم برازنده آن واژه «مجلس انقلابی» که رهبری فرمودند، هستند؟
انقلابی بودن درجات دارد مثل ایمان که درجات دارد. یکی در درجه بالاتر و دیگری در درجات پایین تر است و  در حدیث هم می‌فرمایند آن کس در درجه دهم ایمان است به کسی که پایین تر از آن است نگوید «تو چیزی نیستی». یک مجلسی با رای مردم تشکیل شده و افراد گوناگونی به آن راه یافته‌اند. بعضی از نمایندگان تازه کار هستند و دارند تجربه کسب می‌کنند. چرا مجلس را تضعیف کنیم؟  این کار را نکنیم. اما اینکه آیا مجلس باید یک تحول و بازنگری در خودش کند تا بهتر شود این امر لازمی است که امیدواریم عزیزانمان که در مجلس هستند این کار را انجام دهند.
 
این شاخص‌هایی که می‌فرمایید می‌توانست بهتر باشد به طور مصداقی می‌توانید بفرمایید که چه کارهایی می‌توانستند بکنند و هنوز انجام ندادند؟
به عنوان نمونه آقای رئیسی، رئیس قوه قضاییه شدند. البته قبلا هم روسای قوه قضاییه خیلی خوب داشتیم. مثلا خدماتی که مرحوم آیت الله یزدی در دروان مسئولیتش انجام داد، انصافا خدمات بسیار ارزشمندی بود. ولی امروز آقای رئیسی طوری رفتار کرده که توده مردم به او امیدوار شدند. در حال حاضر  شما به هرکسی هم این موضوع را بگویید، تصدیق می‌کند. ایشان رفته در یک منطقه یک کارخانه‌ای را که تعطیل شده بوده را مجددا راه اندازی کرده است.
 
اما اگر در مورد این مجلس (در این مدتی که روی کار آمده) از مردم بپرسید خیلی امر شاخصی را ندیده‌اند. کار منفی ندیدند اما اقدام مثبت ویژه‌ای هم هنوز ندیدند. یکی از مشکلات مجلس یک مقدار حرکت یک طرفه در نصب روسای کمیسیون های مجلس و هیئت رئیسه مجلس بوده که به نظر بنده با تجربه‌ای که در ارتباط با  مجلس دارم در سال دوم باید این را چاره کنند که ان‌شاءالله این اتفاق بیافتد.

با توجه به آشنایی با فضای مجلس و خصوصا حضورتان در دوره هشتم که ریاست مجلس بر عهده آقای لاریجانی بود، ریاست آقای قالیباف را تا اینجا چطور ارزیابی می کنید؟
لطفا یک سوال دیگر بپرسید.
 
سفرهای استانی آقای قالیباف را چطور می‌بینید؟
رئیس مجلس ریاست یک قوه است که نمایندگان ملت او را انتخاب می‌کنند. اینکه سفر می‌رود و کار می‌کند در اختیار خودش است و ارزیابی آن را از مردم در نظرسنجی ها بیابید.
 
یعنی به عنوان فعال سیاسی و فردی آشنا به مجلس در این رابطه صحبت نمی‌کنید؟
علاقمند نیستم که وارد تحلیل این طور مسائل شوم که اگر مثبت بگویم یک بحث است و منفی بگویم یک بحث دیگر است.
 
آقای دکتر! به سمت انتخابات برویم. افق شورای وحدت کجاست؟ این طور است که در نهایت به یک وحدتی با همفکران مانند شورای ائتلاف برسید؟ یا بدون توجه به بقیه گروه‌ها گزینه مدنظر را معرفی کند؟
شورای ائتلافی که برای انتخابات مجلس یازدهم شکل گرفت غیر از این شورای ائتلافی است که می‌خواهد برای انتخابات ریاست جمهوری و شوراها فعالیت کند و لذا آن ائتلاف پس از انتخابات مجلس تمام شد. ولی بعد از انتخابات مجلس یازدهم  برخی از دوستان همان ائتلاف را به نام شورای ائتلاف دنبال کردند.

در انتخابات مجلس یازدهم یک مقدار جر و بحث زیاد بود و علیرغم شعار وحدت از طرف همه بیست فهرست 30 نفره در تهران درآمد نه یکی دوتا لیست انتخاباتی. ولی بزرگان آمدند و مراقبت کردند و ما هم در موتلفه پیروی کردیم و موتلفه در این زمینه همراهی جدی کرد.

پس از پایان انتخابات مجلس، جامعه روحانیت مبارز هم به عنوان یک نهاد نه یک تشکل و حزب به این فکر افتادند که دوباره نیروها را با هم جمع کنند. آن دفعه دوستان با جامعه روحانیت همراهی نکردند. این دفعه روحانیت آمده و برنامه ریزی کرده و تصمیم قطعی آن‌ها این شد که وحدت بین اصولگرایان را حفظ کند چراکه احساس کرد شورای ائتلاف نمی‌تواند همه نیروها را دورهم جمع کند. و از آن طرف نیاز است در این انتخابات ریاست جمهوری که در گام دوم انقلاب است حتما یک وحدت قوی شکل بگیرد. به همین علت تصمیمشان را گرفتند و جامعه روحانیت از بعضی از عزیزان شورای ائتلاف، و از بنده به عنوان موتلفه و آقای مهندس باهنر از جبهه پیروان خط امام و رهبری دعوت کردند. و گفتند که ما می خواهیم آن وحدت سراسری و همگانی برقرار شود و اول از شما شورای ائتلاف شروع کردیم.
 
سیاست جامعه روحانیت و شورای وحدت این است که: یک - وحدت برقرار باشد و هر موقع شورای ائتلاف یا هر گروه دیگری خواستند، تشریف بیاورند هیچ منعی برای آمدن این دوستان به شورای وحدت نیست.

دو - سیاست ما در رابطه استان‌ها این است که هر استان خودش تصمیم بگیرد برای شوراهای شهر و روستا، هیچ دلیلی ندارد که ما در تهران چه در شورای ائتلاف و چه در شورای وحدت تصمیم بگیریم برای سایر استان ها که مثلا سیستان و بلوچستان و چابهار چه کسانی نامزد شوراها باشند. خودشان برای تصمیم گیری کفایت دارند.
 
سه - سیاستمان در ریاست جمهوری هم کاملا مشخص است؛ چه موتلفه، چه شورای وحدت سیاستشان این است که هر عزیزی در خودش صلاحیت می بیند و می خواهد خودش را برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح کند ما تخریب و منعش نمی‌کنیم. چرا که در نهایت شورای نگهبان احراز صلاحیت می‌کند و از بین احراز صلاحیت شده ها انتخاب می کنیم که چه کسی اصلح و افضل است. باندبازی و جناح‌گرایی هم در هر دوره از انتخابات ضرر دارد و مردم دیگر حال و حوصله این کارها را ندارند. مردم می‌خواهند یک رئیس جمهوری باشد که سابقه اش نشان دهد مانند رجایی پاک است، دوم اینکه قدرت این کار را دارد که از عهده این شبکه های فساد بربیاید و سوم اینکه رجل سیاسی و مذهبی باشد و چهارم اینکه مردم به او رای دهند و مردم به کسی رای خواهند داد که اطمینان پیدا کنند که مشکلات کشور را می تواند حل کند.
 
همین الان گزینه مطلوب شورای وحدت برای ریاست جمهوری فارغ بحث تائید صلاحیت چه کسی است؟
هیچکدام.
 
 حتی آقای رئیسی هم گزینه مطلوب شورای وحدت نیست؟
هنوز که آقای رئیسی اعلام نکرده که می‌خواهد در انتخابات شرکت کند. تا حالا فقط دوسه نفر هستند که خودشان را به عنوان نامزد انتخابات مطرح کردند و در حال حاضر هم موقع تصمیم‌گیری در رابطه با این موضوع نیست. در مجموع بین گروه‌های ما تفاهم بیشتری روی جناب آقای رئیسی هست و اگر هم تشریف بیاورند موتلفه یکی از مجموعه‌هایی است که نظرش روی جناب آقای رئیسی است.

 
نظر شما درباره گزینه هایی مثل آقای قالیباف و یا آقای ضرغامی که اعلام کاندیداتوری هم کرده اند، چیست؟
در این رابطه صحبت نمی‌کنم و اصلا وارد این افراد نمی‌شوم. به دلیل همان سیاستی که عرض کردم و هر کسی که بیاید مانعش نمی شویم، چراکه حق قانونی او است که بیاید اگر فکر می کند به درد ریاست جمهوری می خورد.

مبنای شما این است که چه کسانی تایید صلاحیت می‌شوند، و آن موقع بررسی‌ها را انجام دهید؟
 آن موقع از بین افرادی که احراز صلاحیت شدند می بینیم کدامشان افضل است. طبق مبنای اسلامی موظف به انتخاب افضل هستیم. به اصطلاح فقهی علمایی تقدیم مفضول بر فاضل و تقدیم فاضل بر افضل ملعونیت می‌آورد. پیامبر(ص) می فرماید هر کس خودش را در بین مسلمانان جلو بیندازد در حالی که می بیند فردی افضل از او هست، حتما خائن به خدا و رسول او و مومنین است.

امکانش هست شورای وحدت از آقای لاریجانی حمایت کند؟
تا الان که نه. ولی اگر زمانی شورای نگهبان احراز صلاحیت فرمود و  ایشان جزو احراز صلاحیت شده ها قرار گرفت، مثل بقیه مورد بررسی قرار می‌گیرد تا نظر جمع مشخص شود.

از این جهت آقای لاریجانی را عرض کردم که ایشان گرایشاتی به سمت جریان اصلاحات پیدا کردند و می‌خواهم ببینم که اصلا امکان دارد گزینه شورای وحدت باشند؟
من که نباید از طرف شورای وحدت حرف بزنم چون سخنگوی شورا جناب آقای متکی هستند. اما یک موقعی شایعه کردند که جامعه روحانیت می خواهد سراغ آقای لاریجانی برود، آنها هم گفتند نه ما در حال حاضر اصلا دنبال نامزد نیستیم و نامزدهای ما را باید شورای وحدت مشخص کند. به این دلیل که جمعی تصمیم گیری می شود و چهل و چند حزب در آنجا نماینده دارند.

شورای وحدت به کنار، از سمت موتلفه آقای لاریجانی را حمایت می‌کنید؟
عرض کردم که در مجموع ما عضو شورای وحدت هستیم و ما احترام همه را داریم از جمله جناب آقای لاریجانی. من صراحتا بگویم ما هیچ وقت نسبت به این افراد تخریب و تضعیف نکردیم. اینها شخصیت های مملکت هستند و برای چه می‌خواهیم دعوا کنیم و همدیگر را بشکنیم. باید همدیگر را تقوبت کنیم.

من باب تائید و معرفی کاندیدا عرض می‌کنم؟
در موضوع تایید و معرفی هم سیاست مان روشن است، مبنایش را گفتم.
 
حاج آقا صریح نمی گویید؟
از این صریح تر بگویم هنوز که کار به جایی نرسیده. هر وقت اعلام شد آن موقع صریح می گوییم.
 
وضعیت فعلی آقای احمدی نژاد را چطور ارزیابی می‌کنید؟
چه دلیلی دارد که راجع به ایشان بنده بحث بکنم.
 
 به هر حال شما به عنوان یک فعال سیاسی با سابقه نظری در رابطه با این تغییرات آقای احمدی نژاد ندارید ؟
مگر قرار است هر فعال سیاسی نسبت به همه اظهار نظر کند. بنده معمولا تخریب و تضعیف را قبول ندارم. مردم خودشان می فهمند به چه کسی رای دهند. شما نگران این موضوع نباشید.
 
پیش بینی شما از حضور مردم در انتخابات پیش رو چیست؟
از نظر بنده اگر کسی را معرفی کنیم برای ریاست جمهوری که مردم احساس کنند یک پشتوانه قوی مثل شورای وحدت یا جبهه پیروان یا موتلفه اسلامی را دارد و می تواند مشکلات را حل کند و گام دوم را پیش ببرد، برای اینکه او را تقویت کنند حضور گسترده ای در صحنه انتخابات خواهند داشت. شما در جریان 22 بهمن این موج مردم را در سراسر کشور دیدید که با وجود کرونا چطور آمدند. حضور مردم در بزنگاه ها را دیده ایم و در آنجا هم می آیند برای اینکه او را تقویت کنند تا بر مشکلات فائق آید.

 
در جریان اصلاحات با توجه به این سردرگمی که دارند به نظرتان گزینه مطلوبی که وارد رقابت می‌کنند چه کسی است؟
خیلی اختلاف دارند حتی این شورای اجماعی که راه انداختند به دلیل اختلافشان بود. قبلا شورای هماهنگی بود و بعد این نهاد اجماع ساز را راه انداختند. سر همین مسئله هم باهم دعوا می‌کنند و  هر روز یک چیزی بر علیه آن می‌گویند، مضاف به اینکه اینها کسی را هم ندارند که مردم را جمع کند. یک زمانی شخصیتی مثل آیت الله موحدی کرمانی می‌آید و گروه ها را جمع می‌کند و این مسئله برای مردم قابل قبول است و ملت به آن اعتماد دارند. روحانی محترم و معتبر که همه عمرش در خدمت انقلاب و همه عمرش پاکی و صفا است. اما اینها ناشیانه عمل کردند و یک کسی را که در قضایای فتنه 88 مشکلات دارد محور گذاشتند. اگر او را برای اجماع اپوزسیون و مخالفان بگذارند بله می‌شود، اما اگر قرار باشد توده مردم را بسیج کند طبعا به حرف او کسی نمی آید. اینها هم که تبلیغ می کنند که اگر اصلاح طلبان نیایند مشارکت مردم کم می شود چنین چیزی نیست. مگر در همین انتخابات مجلس نامزد خیلی جدی مثل آقای مجید انصاری نداشتند. ایشان در انتخابات رای خیلی پایینی هم آورد.
 
 آقای روحانی خطاب به موتلفه گفته بودند شما «منا» هستید، این درست است؟
خیر. بعد از انتخاب روحانی، با مرحوم عسگراولادی به دیدن ایشان رفتیم و هنوز مسئولیت را به عهده نگرفته بودند. در آنجا آقای عسگراولادی به ایشان گفتند ما شما را منا می‌دانیم و آماده‌ایم که اگر کمکی بخواهید ما انجام ‌دهیم. ایشان هم در جواب گفت ما هم شما را منا می دانیم. بعد قرار شد یک نفر بین این دوتا منا رابط باشد آن هم جناب آقای دکتر آل‌اسحاق بود. اگر شما یکبار با آقای آل‌اسحاق در این مورد تماس گرفتید آقای روحانی هم با این رابط مناها تماس گرفت، صحبت ایشان در حد تعارف بود. البته ما تعارف نمی‌کنیم و هر دولتی را که مردم به آن رای دهند و ولی امر تنفیذ کند با آن کار می کنیم. ما صادقانه می خواستیم کار کنیم ولی صحبت های آقای روحانی برای تعارف بود.
 
 یک مصاحبه از شما خواندم که گفته بودید مرحوم هاشمی و آقای جاسبی جز اصولگرایان هستند. این درست است؟
بله. درست است.
 
 یعنی مرحوم آقای هاشمی با آن تغییراتی که داشتند جزو جریان اصولگرایی محسوب می شدند؟
بله. علت این است که آقای هاشمی با مقام معظم رهبری بود و به ایشان ارادت داشت. کسی که به ولی امر اعتقاد داشته باشد و به قانون اساسی اعتقاد داشته باشد و نظام را قبول داشته باشد و مثل آقای هاشمی، یک رکن انقلاب باشد آیا صحیح است او را برداریم کامل تحویل دهیم به اصلاح طلبانی که این همه مشکل دارند؟ این جایز نیست. چرا می خواهید آقای هاشمی را بندازید سمت اصلاح طلبان.
 
خود آقای هاشمی به آن سمت گرایش پیدا کرده بودند؟
از این نوع سلیقه ها همه دارند. مگر همه این اصولگرایان یک سلیقه دارند گاهی هم با همدیگر درگیر می‌شوند. این هم مثل بقیه چرا اینطوری فکر می کنیم تا کسی دو تا اشتباه کرد فوری آن را سیاه نشان دهیم. او هم یک آدمی است که دچار اشتباهات شده است. اشتباهاتش قبول، خدماتش هم قبول.


 پس با این اوصاف ایشان را باز جز جریان اصولگرایی می دانید؟
بله، قطعا

 آقای لاریجانی و جاسبی هم کماکان اصولگرا می دانید؟
بله، حتما.

اصلاح طلبان بحث گزینه نظامی را خیلی مطرح می‌کنند، می‌گویند اصولگرایان می‌خواهند یک نظامی را حاکم کنند؟ نظرتان درباره این طرز تفکری که در رابطه با گزینه نظامی القا می‌کنند، چیست؟
اصلاح طلبان حرف هایی را که می زنند از باب خودشان است. ما بحث نظامی و غیر نظامی نداریم . بحث چهره ای است که  مطرح باشد برای ریاست جمهوری. اگر یک چهره ای مثل شهید حاج قاسم سلیمانی بود همه به او رای می دادیم، مگر ایشان نظامی نبود. یک نظامی حاضر در صحنه. ولی اینکه در میدان سیاست معمولا به نظامی ها در ایران رای نمی دهند، بله چندبار نظامی ها آمدند و رای نیاوردند. علاوه بر اینکه نظامی اگر بخواهد بیاید به نظرم باید از فرماندهی اجازه داشته باشد به این دلیل که افراد نظامی و امنیتی اگر سفر هم می خواهند بروند باید اجازه بگیرند اینکه یکی با لباس نظامی بیاید چه سپاهی باشد و چه ارتشی و بگوید می خواهم نامزد ریاست جمهوری شوم. جرا با این لباس می آید؟ این لباس یعنی نظامی و فرد نظامی هم تحت فرماندهی است.
 
 سال 96 آقای میرسلیم کاندیدا شدند و تا لحظه آخر هم کنار نکشیدند. آیا این کار با حمایت موتلفه بود یا نظرخودشان بود. گزینه شما در آن انتخابات آقای رئیسی بود؟
این کار با اجازه موتلفه بود و علت آن هم این بود که ایشان از نظر تکلیف شرعی می گفتند که اگر من کنار بروم آن کسانی که می‌خواهند به بنده رای دهند نمی روند به آقای رئیسی رای بدهند و رای خود را به آقای روحانی می دهند و من جایز نمی دانم و بنابراین تکلیف شرعی است. در مبنای حزب موتلفه هم دستور حزبی حجت شرعی نیست و حق حجت شرعی است. اگر دستور حزبی منطبق با حق بود عمل می شود. اگر عضوی شک داشت عمل می کند چرا که تشکل حق هستند و اگر واقعا یقین داشت که حق نیست با اجازه حزب عمل نمی کند و برای اینکه هرج و مرج نشود به مافوقش می گوید. لذا ایشان شخصا ایستاد و می دانستیم که 400 هزار تا بیشتر رای نمی آورد. نمی توانیم در حزب کسی را به تکلیف غیر شرعی وادار کنیم به خاطر اینکه عضو حزب است.
 
 در نهایت ممکن است شورای وحدت با شورای ائتلاف وحدت کنند؟
این بستگی دارد به شورای ائتلاف که اگر آمادگی دارد به سمت شورای وحدت بیاید. البته مذاکراتی بینشان هست اما خب اگر بتوانند واقعا به این مسیر برسند کار بسیار خوبی است که ان‌شاءالله شورای ائتلاف با وحدت یکی شود.
 
 یعنی شورای ائتلاف در شورای وحدت ادغام شود؟
نمی‌خواهد ادغام شوند باهم همکاری کنند.

نظر شما