شناسهٔ خبر: 144929 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق

حمله عدالت‌طلبان قلابی به اشعار روز عید حرم رضوی

میثم مطیعی مدعیان عدالت‌طلبی به جای همفکران اصلاح‌طلبشان، به اشعار و مداحی مطیعی در روز اول سال حمله کردند و حال آن که پشت سر این حمله و توهین، رازی نهفته است که در آینده جزئیات بیشتری از آن، آشکار خواهد شد.

«نماینده» / باز هم در فضای غیررسمی و در عرصه شبکه های اجتماعی، به اشعار و مادحین حمله و توهین شد و این بار نه از طرف اصلاح‌طلبان و حامیان دولتی بلکه این وظیفه به دوش یاران انحراف و عدالت بهاری گذاشته شد.

مطیعی که در روز نخست سال ۹۷ و در حرم حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام، قبل از فرمایشات رهبر انقلاب اشعار خود را ارائه کرد، همانند عید فطر سال گذشته، آماج حملات و توهین‌های منحرفینی قرار گرفت که پشت نام عدالت طلبی پنهان شده‌اند؛ عدالت طلبانی که به سلیقه خود عدالت را معرفی می کنند و اگر در مسیر سلیقه‌ای شان، فرمایشات ولی فقیه با نظرات آن‌ها یکی نباشد، از توهین و حمله به رهبری هم هیچ ابایی ندارند کما اینکه در زمانی نه چندان دور وقتی رهبر انقلاب به دلیل بی بصیرتی و نادانی این جماعت، به صورت علنی اعلام کردند که آن شخص به نغع و مصلحتش نیست در انتخابات شرکت کند همین جماعت عدالت و تقوای رهبری را هم زیر سؤال بردند...

در این چند روز، حامیان انحراف با انواع و اقسام تعابیر به اشعار روز عید حمله کردند، مداح نجومی بگیر، مداح میلیونی بگیر و ...

اما چرا باز هم به اشعار مطیعی حمله کردند؟

شاید برگشتن به اشعار روز اول عید بتواند پاسخی به سؤال فوق باشد که چرا مدعیان عدالت به مطیعی و اشعارش حمله کردند!

به ابیات زیر دقت کنید:

مبادا فراموشی درد مردم

غم کارگرها مبادا شود گم

مبادا که ظالم بخسبد به سایه

و ملت دلش پر شود از گلایه

مبادا کشاورز ما خسته گردد

و دست عدالت دمی بسته گردد

از آن سو به اسم عدالت، دکان‌ها

مبادا شود سبز و افتد به جان‌ها

عدالت اگر عطر تقوا ندارد

سرانجام جز فتنه، معنا ندارد

بسا مرد اهل عدالت که امروز

شده طعمه‌ی فتنه ای خانمان سوز

اگر سیف الاسلام، اگر فخر میهن

ز ما نیست گر شد گرفتار "من من"

به کبر و ریا، خرمنش رفت بر باد

ز چشم همه دوستان نیز افتاد

مبادا نفاق جدیدی بجوشد

و آنگه ردای عدالت بپوشد

این ابیات پیامی ندارند جز اینکه هیچ کس حق ندارد به اسم و بهانه عدالت آن هم عدالت سلیقه‌ای؛ همه افراد و رؤسا و حتی سران عالی مملکت را بی عدالت و بی تقوا جلوه دهد و بگوید همه آلوده هستند الا من...

به نظر می رسد عدالت در جامعه امروزی ما مصداق همان فرمایش امیرالمؤمنین شده است که فرمودند: " کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ ".

افراد معلوم الحالی که هشت سال تنها ژست عدالت خواهی به خود گرفتند و با این شعار زیبا، اقداماتی خلاف عدالت مرتکب شده اند، در فضای امروزی ما، آتش بیار معرکه‌ای شده اند که نفعش فقط در جیب ضد انقلاب می رود و بر اساس عدالت طلبی سلیقه‌ای‌شان و برای اینکه اثبات کنند مردم به دنبال آن‌ها هستند؛ در پی ایجاد فتنه ای هستند که برای مردم چیزی جز ضرر ندارد.

حامیان عدالت‌ پوشالی از اینکه به واسطه دروغ‌های بزرگ آن‌ها، مردم به نظام و ساختارهای جمهوری اسلامی بدبین و بی اعتماد بشوند، هیچ باکی ندارند و به جای پاسخگویی نسبت به هشت سالی که در رأس قدرت بودند، این و آن را به نفوذی بودن متهم می کنند و برای رد گم کنی و تطهیر دامنه آلوده‌شان که نشان می دهد در آغوش امثال سطوتی‌ها و پریوش‌هایانگلیسی بودند، رو به روی سفارت روباه (رفیق دیرنه‌شان) احکام قضائی را به آتش می‌کشند حال آن که اگر بر اساس عدالت واقعی بخواهیم پیش برویم، آن‌ها باید پاسخگوی دوران سیاهی باشند که باعث شد مردم از شعار عدالت طلبی، به سمت شعارهایی تمایل پیدا کنند که می‌گفت باید با کدخدا صحبت کنیم...

آقایانی که مدعی هستند به دنبال نجات جامعه و نظام اسلامی از بی عدالتی هستند، نمی‌دانند خوراک سازی برای دشمن و ضد انقلاب، خودش بی تقوایی و بی عدالتی محض در حق نظام اسلامی است؟

آیا به دروغ نظام اسلامی و مسؤولان نظام را به فساد متهم کردن، بی عدالتی و بی تقوایی نیست؟ مگر رهبری انقلاب نفرمودند که به استناد یک اتهام ثابت نشده به دیگران حمله کردن، کاری بد، ‌غلط، نامناسب، ‌ خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق است؟ پس چرا آقایان به واسطه دروغ گویی به دیگران اتهام می زنند و تصور می کنند عدالت طلب و انقلابی هم هستند؟

آقایانی که به امثال مطیعی‌ها نجومی بگیر می‌گویند؛ چرا درباره دزدی‌ها و خلاف کاری هایی بقاییکه در دادگاه انقلاب اسلامی اثبات شده و محکوم شده است، سکوت می کنند و به جای پذیرفتن احکام دادگاه، رؤسای قوه و کلیه قوه قضائیه را زیر سؤال می برند؟ مگر احکام قضایی و محکومیت های قضایی جزیی از قوانین این مملکت نیست که آقایان می گویند ما قبول نداریم؟ مگر امام خمینی(ره) درباره کسانی که می گویند ما قانون را قبول نداریم، نفرموند که تو غلط می کند که قانون را قبول نداری؟

آقایانی که دلشان برای اسلام می سوزد و دیگران را میلیونی بگیر معرفی می کنند، چرا درباره رشوه‌ها و پول های نجومی که معاون اول رئیس جمهور محبوبشان (محمدرضا رحیمی) از طریق نامشروع کسب کرد و در دادگاه محکوم شد، سکوت کردند و هیچ کس به رئیس‌جمهور بهاری خرده نگرفت که چرا چنین شخص فاسدی را به عنوان معاون اول دولت منصوب کردی و حتی وی را به عنوان خط قرمز کابینه نشان دادی؟

نظر شما