شناسهٔ خبر: 142337 - سرویس مجلس
نسخه قابل چاپ منبع: ماهنامه نماینده

برخی نمایندگان برای «رأی» خود ارزش قائل نیستند

فلاحت پیشه شاهدیم برخی در مجلس نام مستقل بر فراکسیون خود نهاده‌اند درحالی‌که عملاً هم جهت‌گیری سیاسی‌شان مشخص است و حتی پیوند شخصی و شخصی‌شده آنها هم واضح است.

ماهنامه «نماینده»؛ حشمت‌الله فلاحت‌پیشه/* اگر بخواهیم ارزش و احترامی که نمایندگان مجلس برای «رأی» خود در انجام وظایف نظارتی و قانون‌گذاری کشور قائل هستند را بررسی کنیم باید بر متأثر بودن این امر از جایگاه ساختاری یا نهادی مجلس اذعان کنیم. مجلس شورای اسلامی ایران در عین حال که ویژگی‌های مثبت فراوانی دارد، دارای نقایصی نیز هست که عمدتاً ناشی از ساختار سیاسی ایران به‌شمار می‌رود.

با توجه به اینکه در این ساختار، «حزب» با «دموکراسی» همزاد نیست، لذا نمی‌توانیم آن را یک نظام سیاسی دموکراتیک دارای قابلیت‌هایی همچون پیش‌بینی یا پاسخگویی کامل تعریف کنیم. خیلی از رفتارهایی که در مجلس ما -‌به‌عنوان یک نقص‌- وجود دارد، در نظام حزبی مشاهده نمی‌شود؛ رفتارهایی همچون خلق‌الساعه بودن تصمیم‌ها، پیش‌بینی ناپذیر بودن رفتارهای سیاسی و ضعف نخبگی در حوزه سیاسی کشور.

در نظام حزبی افراد در یک روند منطقی رشد و نمو پیدا می‌کنند که گرچه بدون نقص نیستند، اما این نقاط ضعف خیلی کمتر از نظام توده‌ای سیاسی فعلی در حوزه مجلس کشور ماست. در نظام حزبی کارها بسیار تخصصی‌تر پیش می‌رود. در این خصوص می‌توان به جلسه اخیر صحن علنی مجلس که قرائت سومین گزارش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از اجرای برجام در دستور کار بود، اشاره کرد؛ برای اظهارنظر در خصوص این گزارش، حدود ۱۵۰ نماینده مجلس نام‌نویسی کرده بودند؛ اغلب افرادی که نامشان در قرعه‌کشی انتخاب شده بود، تخصصی در این حوزه نداشتند؛ لذا درباره یکی از مهم‌ترین مسائل روز کشور افرادی صحبت کردند که برخی اطلاعی نداشتند. نمونه‌های دیگری هم برای بحث تخصص قابل ذکر است؛ مثلاً خودم طراح طرحی بودم که بعد از تصویب کلیات، هنگام ورود به جزئیات دیگر امکان صحبت پیدا نکردم و طرح با شکست مواجه شد.

یک بار طی بازدید از مجلس هلند متوجه شدم در جلسات خود حضور و غیاب ندارند و مجلس مسئول نظم و انضباط نماینده‌ها نیست؛ در سازوکار حزبی کشور هلند، برقراری نظم جلسات برعهده حزب است و اگر نماینده‌ای حضور منظم در جلسات نداشته باشد، در دوره بعد امکان راهیابی به مجلس ندارد. در ایران مسئول این نظم مجلس است و همواره می‌بینید که حدود یک‌چهارم نماینده‌ها درگیر اموری هستند که ارتباطی به مجلس ندارد؛ بر همین اساس هنگام اخذ رأی مشغول صحبت با تلفن برای حل مشکل افراد یا ارتباط‌گیری با ارباب‌رجوع هستند. این عده از نمایندگان، تصور می‌کنند اگر این کارها را نکنند رأی آیندة آنان از بین خواهد رفت.

برخی جناح‌های سیاسی کشور و سیاستمداران ما همچون کلاهبرداران اقتصادی عمل می‌کنند؛ کلاهبردار اقتصادی برای اینکه بتواند کارش را پیش ببرد، شناسایی نشود و تعهدی نپذیرد، اسم عوض می‌کند و چک بی‌محل می‌کشد. خیلی اوقات جناح‌های سیاسی ما نیز همین‌گونه رفتار می‌کنند؛ در هر انتخاباتی شعارهای متناسب همان مقطع را می‌دهند و زمانی که رأی مردم را گرفتند، اسم عوض می‌کنند.

این روند درحالی است که در قالب حزب دیگر نمی‌توان چنین تحرکاتی داشت؛ زیرا مسئول شعارهای انتخاباتی افراد، حزب‌ها هستند، چون افراد می‌روند اما احزاب می‌مانند؛ حزب نمی‌تواند دروغگو باشد؛ این ساختار نادرست به شفافیت، دقت و قابلیت‌های کار نمایندگی در ایران لطمه می‌زند؛ در چنین شرایطی نماینده‌هایی روی کار می‌آیند که بر حسب میزان وابستگی که خارج از مجلس دارند، رفتارشان در مجلس تأثیر می‌پذیرد.

در مجلس، سران برخی جریان‌ها افرادی را گرد خود جمع می‌کنند، هنگام رأی‌گیری‌ها نظرشان را می‌گویند تا آن افراد این نظر را با صدای بلند مطرح کرده و بر رأی و نظر دیگران اثر بگذارند؛ آنها شأن خودشان در قانون اساسی را نمی‌دانند و این رفتارشان خلاف شأن نمایندگی است. همچنین شاهدیم برخی نماینده‌ها به عکس سلفی گرفتن با استانداران و وزرا افتخار می‌کنند؛ این جنس رفتارهای برخی نمایندگان بر کاهش شأن و جایگاه نمایندگی اثر گذاشته است و گرچه شأن یک نماینده حداقل در تراز وزراست، اما معتقدم حتی والاتر از آن است؛ زیرا یک وزیر هیچ‌وقت نمی‌تواند عملکرد نماینده مجلس را مورد سؤال قرار دهد، درحالی‌که این کار توسط نمایندگان نسبت به وزرا قابل تحقق است.

یک ضعف ساختاری دیگر هم در کشور ما وجود دارد و آن اینکه در دنیا، انتخابات مجلس، استانی یا ایالتی است، اما فقط در ایران است که انتخابات براساس شهرستان‌ها انجام می‌شود. در این شرایط نماینده‌ها مجبور و محکوم به کارهای بخشی‌نگرانه و کوچک می‌شوند.

یک نماینده به‌جای اینکه نوع رفتار نظارتی و قانون‌گذاری‌اش در سطح دولت و وزارتخانه‌ها باشد، متأثر از اختلاف‌ها و ارتباط‌هایی است که در حدود بخشداری‌ها و فرمانداری‌ها دارد. وقتی انتخابات به‌صورت ایالتی برگزار شود، نماینده‌ها مجبور هستند برای خودشان شأن ملی تعریف کنند و در این حوزه گام بردارند.

بخش عمده‌ای از نامه‌هایی که نمایندگان خطاب به دستگاه‌ها می‌نویسند به دلیل ناکامی یک شخص از انجام یک کار اداری معمولی است؛ لذا قصد می‌کند با توان و اعتبار نماینده‌اش کاری انجام بدهد. این رفتارها نیز باعث کاهش شأن نماینده‌ها شده است. بارها شاهد بودم نماینده‌ای به‌خاطر کار شخصی چند ارباب‌رجوعش از حوزة انتخابیه، رأی اعتمادش به یک وزیر را تحت‌الشعاع قرار دهد.

البته این موارد نیاز به تغییر قانون دارد که علاوه‌بر رفع ایرادهای اساسی قانون انتخابات -که موجب کاهش شأن نمایندگان در حد شوراهای محلی شده است- باید در درجه نخست انتخابات مجلس را استانی کنیم؛ اگر این تغییر رخ ندهد روزبه‌روز تعداد نمایندگان نخبه و دارای شأن ملی در مجلس ما کاهش خواهد یافت و با چنین وضعی هیچ‌وقت نمی‌توان انتظار در رأس امور قرار گرفتن از مجلس داشته باشیم.

نکته دیگری که حائز اهمیت است، اینکه رفتار فراکسیون‌های مجلس نیز بدون نقص نیست؛ شاهدیم برخی در مجلس نام مستقل بر فراکسیون خود نهاده‌اند درحالی‌که عملاً هم جهت‌گیری سیاسی‌شان مشخص است و حتی پیوند شخصی و شخصی‌شده آنها هم واضح است.

دیدیم برخی فراکسیون‌ها در مقطع رأی اعتماد به‌گونه‌ای عمل کردند که شأن و اعتبار مجلس تضعیف شد. مخالف ثبت‌نام می‌کردند و موافق سخن می‌گفتند. این روش یکی از بدترین بازی‌های سیاسی بود که در تاریخ مجالس ما کم‌سابقه به‌شمار می‌رود. دلیل بروز چنین وضعی این است که ریشه فراکسیون‌ها در منافع و مناصب زودگذر در دولت‌ها و مجلس است؛ بر همین اساس می‌توان گفت فراکسیون‌های کشور ما بی‌ریشه هستند.

در مجلس دهم مترصد تشکیل فراکسیون مستقل‌ها بودم که متوجه شدم اتفاقاً این فراکسیون را افرادی راه انداختند که با همه جناح‌های سیاسی برای رأی‌آوری همکاری می‌کردند؛ آنان نه‌تنها مستقل نیستند بلکه وابستگی به همه جناح‌های سیاسی دارند و به همین دلیل من و عده‌ای از نمایندگان مستقل عضو هیچ یک از فراکسیون‌ها نشدیم. وجود این واقعیت‌ها در مجلس ایران باعث دل‌زدگی نخبگان سیاسی و بیش از آن دل‌زدگی مردم می‌شود.

عضو کمیسیون امنیت ملی و نماینده مردم اسلام‌آباد غرب در ادوار هفتم، هشتم، دهم

نظر شما