شناسهٔ خبر: 142067 - سرویس مجلس
نسخه قابل چاپ منبع: ماهنامه نماینده

تحلیل ناصر ایمانی از ساختار پارلمان در گفت‌وگو با «نماینده»

باید سراغ مجلسی، مدرس ساز برویم

ایمانی  باید پیش به‌سوی ساختاری مدرس‌ساز برویم تا اینکه به‌صورت انفرادی نمایندگان را تشویق به الگوگیری از شهید مدرس کنیم

ماهنامه «نماینده» /  پس از پایان هر دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی و عدم تحقق شعارهای نمایندگان، یک نوع ناامیدی در میان بخشی از جامعه شکل می گیرد که همچنان منتظر عملیاتی شدن مطالبات خود از نمایندگان مانده‌اند. در راستای چرایی عدم تحقق وعده‌ها توسط نمایندگان مجلس و همچنین عملکرد نمایندگان در ادوار مختلف سراغ «ناصر ایمانی» تحلیل‌گر مسائل سیاسی رفتیم. وی اصلی‌ترین شاخصه در این زمینه را ساختار معیوب مجلس شورای اسلامی عنوان کرده و ساختار فعلی را منتج به لابی‌گری میان نمایندگان مجلس و دولت می‌داند که تبعاتی همچون یأس عمومی جامعه را در پی خواهد داشت.

*در بازۀ زمانی انتخابات‌های متعدد مجلس شورای اسلامی، ما شاهد شعارهایی از جانب کاندیداها بودیم که پس از انتخاب این افراد هیچ‌گاه اجرایی نشده، دلیل ارائه شعارهای غیرعملیاتی توسط نمایندگان چیست؟
ما یک بحث زیربنایی و ساختاری در مورد ترکیب مجلس شورای اسلامی بر طبق قانون اساسی و قوانین موجود کشور باید داشته باشیم تا مشخص شود چه نمایندگانی امکان ورود به مجلس را دارند و بعد از آن انتظارات خود را نسبت به این نماینده متناسب با این ساختار مجلس تنظیم کنیم تا انتظار بیش از اندازه هم نداشته باشیم. در ساختار فعلی مجلس در قانون اساسی جمهوری اسلامی، حوزۀ اختیارات نمایندگان مجلس در همین حدی بوده که در اکثر مجالس مشاهده می‌کنیم و نباید انتظار توقعی بیشتر از آنها داشته باشیم. اگر انتظار توقعات بالاتری از نمایندگان داریم باید ساختار فعلی مجلس را تغییر دهیم تا متناسب با آن، شخصیت کارآمدی و علمی هر یک از افراد نیز تغییر کند.

*با توجه به اینکه سطح انتظارات مشخص نمایندگان به گفتۀ شما در همین حد مجالس گذشته بوده، چرا افراد شعارهای فراتر از توانایی‌هایشان می‌دهند؟
من دوباره مشکل این رفتار نمایندگان را به ساختارها، ارجاع می‌دهم. ساختار فعلی همچون مکانیسم سیستمی بوده که برای ورود به آن نیازمند شعارزایی هستیم تا در راستای جلب نظر عموم مردم قدم برداریم. ساختارها به‌گونه‌ای بوده که نمایندگان برای ورود به مجلس مجبور به ارائه شعارهای ماورایی هستند که شاید اصلاً برخی از برنامه‌هایشان در حیطۀ اختیارات یک نمایندۀ مجلس نباشد.

*در واقع نمایندگان با ارائه یک‌سری از دروغ‌ها و خلاف واقع‌گویی‌ها برنامه‌های خود را ارائه می‌دهند؟
شاکلۀ ساختار مجلس، نمایندگان را وادار کرده که چنین کاری را انجام دهند چون در غیر این صورت رأیی کسب نخواهند کرد. در نهایت نیز مردم پس از ۴ سال وقتی با یک خلأ معنادار میان شعارها و واقعیت‌ها مواجه می‌شوند، فرد دیگری را برای حضور در مجلس جایگزین می‌نمایند.

*آیا این حلقۀ بی‌اعتمادی نسبت به نمایندگان، تبعات اجتماعی و سیاسی را در پی نخواهد داشت؟
صددرصد تبعات مختلفی را در پی خواهد داشت. همان‌طور که بارها اشاره کردم، ساختار معیوب منجر به تبعاتی شده که نتیجۀ آن بده بستان‌های سیاسی میان دولت و مجلس می‌شود و فسادهایی که هر هفته توسط رسانه‌ها منتشر شده نیز حاصل این بده بستان‌های ناظر و مجری قوانین است. فکر می‌کنید چرا برخی قوانین خلق‌الساعه در مجلس تصویب شده و برخی از قوانین ضروری ماه‌ها و شاید سال‌ها زمان می‌برد! دلیلش همین لابی‌گری‌های صورت گرفته توسط بخشی از مدیران اجرایی کشور و نمایندگان مجلس است.

*شما در صحبت‌هایتان به‌صورت مداوم به ایرادهای ساختار فعلی مجلس اشاره کردید. به‌منظور اصلاح ساختار فعلی که خروجی آن نمایندگانی با صلاحیت علمی و کارآمدی باشد، چه اقداماتی باید صورت پذیرد؟
در ساختار فعلی مجلس، نماینده‌ای که به مجلس راه یافته نماینده‌ای است که قطعاً مستحضر به پشتوانۀ مردمی رأی است اما آیا صلاحیت کافی به‌منظور حضور در مرکز تصمیم‌گیری کلان کشور و نظارت بر قوای دیگر را داراست!؟ پاسخ این سؤال معلوم نیست. نمی‌گوییم قطعاً صلاحیت لازم را نداشته ولی امکان عدم صلاحیت در وی موجود است. در دیگر کشورها، فارغ از مجلسی که متشکل از نمایندگان مردم بوده، مجلسی تحت عنوان سنا یا مجلس نمایندگان نیز تشکیل می‌گردد. این مجلس متشکل از نخبگان، کارشناسان و خبرگان حوزه‌های مختلف بوده که این افراد با توجه به تجربۀ کافی خود از صلاحیت و کارآمدی لازم برخوردار هستند. سازوکار اداری در کشورهای اروپایی به این صورت است که ابتدا مصوبات مجلس اول(که پشتوانۀ مردمی دارد) وارد مجلس سنا شده و بعد از کار کارشناسی و حک و اصلاح لازم به‌عنوان قانون کشور مطرح می‌گردد. بنابراین می‌توان گفت که قوانین موجود هم پشتوانۀ مردمی و هم پشتوانۀ تخصصی را داراست.

 تقلید خصوصیات و ویژگی‌های اخلاقی شهید مدرس توسط تمامی نمایندگان با توجه به خلقیات مختلف امکان‌پذیر نبوده و شاید تنها چند نفر قادر باشند که از ایشان الگو بگیرند. اگر شما یک مکانیسم صحیح را راه‌اندازی نمایید، از این ساختار جدید چندین و چند شهید مدرس نیز ایجاد خواهد شد.

*خب، با ساختار جدید ترسیمی توسط شما نیز امکان لابی‌گری با مجلس سنا توسط دولتمردان وجود دارد؟
در شیوۀ جدید قدرت لابی‌گری نسبت به گذشته بسیار کاهش یافته چرا که هیچ تضمینی وجود نداشته که اولاً قوانین مطرح شده توسط مجلس اول به‌وسیلۀ سنا مورد پذیرش قرار گیرد، ثانیاً به‌دلیل ترکیب تخصصی‌گرای مجلس سنا و عدم وابستگی افراد حاضر در آن، امکان لابی‌گری به حداقل‌ترین سطح خود می‌رسد. ترکیب مجلس سنا تقریباً چیزی شبیه ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده که از تمامی احزاب و گرایش‌ها بنا بر تخصص‌گرایی شکل گرفته است و هر یک از افراد حاضر در آن خود را در حد و اندازه‌های یک رئیس‌جمهور می‌دانند.

*پس چطور در زمان مشروطه یک نمایندۀ مجلس همانند شهید مدرس توانسته در مقابل زیاده‌خواهی دولتمردان را بگیرد با توجه به اینکه ساختار مجلس نیز در آن زمان فسادگونه و به شدت لابی‌گرایانه شکل گرفته است؟
ما راجع به استثنائات صحبت نمی‌کنیم. به نظرم امثال شهید مدرس جزئی از استثنائات بوده‌اند که با توجه به ویژگی‌های شخصیتی بارز خود توانسته مدیریت مجلس را تحت تأثیر قرار دهد.

*نمی‌توان شهید مدرس را به‌عنوان الگوی نمایندگان قرار داد و با همین شیوه مجلس را اداره کرد؟
طبیعتاً الگوگیری از شهید مدرس امری پسندیده بوده که وضعیت را بهبود می‌بخشد ولی حرف بنده چیز دیگری است. تقلید خصوصیات و ویژگی‌های اخلاقی شهید مدرس توسط تمامی نمایندگان با توجه به خلقیات مختلف امکان‌پذیر نبوده و شاید تنها چند نفر قادر باشند که از ایشان الگو بگیرند. اگر شما یک مکانیسم صحیح را راه‌اندازی نمایید، از این ساختار جدید چندین و چند شهید مدرس نیز ایجاد خواهد شد. باید پیش به‌سوی ساختاری مدرس ساز برویم تا اینکه به‌صورت انفرادی نمایندگان را تشویق به الگوگیری از شهید مدرس کنیم.

*شما به ساختار دو مجلسی در کشورهای اروپایی اشاره کردید، اگر نمایندگان مردم در مجلس اول در همان کشورها شاهد عدم اجرایی شدن شعارهای نمایندگان باشند، اعتراض‌های خود را چگونه ابراز می‌کنند؟
در کشورهای اروپایی چنین اتفاق‌هایی به‌ندرت رخ می‌دهد. نمایندگانی که وارد مجلس می‌شوند ضرورتی برای ارائه شعارهای نشدنی ندارد و وعده و وعیدهای کلان در حوزۀ انتخاباتی رخ نداده و انتظاراتی نیز ایجاد نمی‌شود. وقتی تخصص، توانایی و تجربۀ مدیریتی افراد همراه با حزبی که نماینده را معرفی کرده مد نظر قرار می‌گیرد، مردم به اعتماد کارکردهای گذشتۀ حزب به نماینده رأی می‌دهند. اتفاقاً نکته‌ای که در نظام فعلی ما نیز مغفول واقع مانده همین نظام حزبی است. برخی حرف‌ها در ماه‌های گذشته پیرامون تغییر نظام ریاستی به پارلمانی در خبرگزاری‌های مختلف صورت گرفته که از پایه بی‌دلیل است وقتی ما هیچ نظام حزبی تعریف شده‌ای در کشورمان نداریم، چطور ممکن است نظام پارلمانی را در مجلس راه اندازی کنیم!

*با توجه به گفته‌های شما، مسئلۀ تحزب‌گرایی مکمل بحث تغییر ساختار مجلس است؟
دقیقاً، همین‌طور است. در دنیا مکانیسم‌های مختلفی گذاشته‌اند تا مجالس قانون‌گذاری را کارآمد نمایند. یکی مسئلۀ احزاب بوده و دومی همان سیستم دو مجلسی است. ارائه طرح‌ها و مصوباتی همچون حقوق‌های مادام‌العمر برای نماینده‌ها و همچنین تصویب‌های یک‌بارۀ برخی از حساس‌ترین موضوعات کلان کشور همگی ریشه در ساختار معیوب دارد که کار کارشناسی را به پایین‌ترین سطح خود تقلیل می‌دهد.

*ولی این پیشنهادات شما بسیار زمان‌بر است؟
هر رفرم ساختاری طبیعتاً در بلند مدت قابلیت کارآمدی خود را نشان می‌دهد، مهم این است که ما از چه زمانی برای تغییر آماده شویم. بله، اگر ۱۰ سال زمان برای این تغییرات لازم بوده و ما آغاز تغییرات را به سال‌های آینده موکول نماییم، هیچ‌وقت شاهد بهبود وضعیت فعلی نخواهیم بود.

نظر شما