به گزارش «نماینده» هادی آجیلی کارشناس مسائل بین الملل و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به علل مختلف و اثر گذار در پیروزی نماینده جمهوریخواهان آمریکا اظهار داشت: پیروزی دونالد ترامپ از دو عامل سلبی و ایجابی و همچنین چند عامل در شرایط برگزاری انتخابات برآمده است. عامل اول بیشتر حالت سلبی دارد و این رای بیشتر از آنکه بخواهد ایجابی به نفع ترامپ ارزیابی شود، بیشتر نه به وضعیت سیاسی و اقتصادی و شرایط حاکم در ایالات متحده آمریکا است.
وی با بیان اینکه ممکن است که هر یک از شهروندان آمریکا به دلایلی جداگانه و مختلف به ترامپ رای داده و این دلایل یکسان نباشد افزود: به عبارت دیگر میتوان این رای را یک رای اعتراضی قلمداد کرد و این اعتراض در زمینه معیشت و سیاست و اقتصاد چشمگیر است. ممکن است که عده ای دیگر درآمریکا با این رای اعتراض خود را به تبعیض های نژادی و اجتماعی اینگونه نشان دهند اما با وجود تفاوت در اشکال اعتراضی یک نقطه تشابه در همه آن ها وجود دارد و آن اعتراض به وضع موجود در ایالات متحده آمریکا است.
این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه در واقع مردم آمریکا کیلینتون را نماینده ای از دستگاه هیئت حاکمه و کسانی که در بروکراسی و راس هرم قدرت از گذشته وجود داشتند میدانند گفت: این رای نشان دهنده آن است که احساس مردم آمریکا به کیلینتون همان حسی است که به هیئت حاکمه دارند و رای دهندگان با انتخاب ترامپ، کیلینتون را از همان جنسی که به آن معترض هستند قلمداد کردند.
وی با اشاره به عوامل دیگر موثر در پیروزی ترامپ اظهار داشت: در کنار این عامل سلبی یک عامل ایجابی نیز وجود دارد و آن برمیگردد به احساس مردم آمریکا نسبت به شخصیت ترامپ و اینکه این شخصیت به یک تیپیکال آمریکایی نزدیک تر است و میتوان اینگونه نیز عنوان کرد که مردم امریکا احساس کردند ترامپ مانند کیلینتون دورویی ندارد. در نتیجه مردم آمریکا دقیقا میدانستند که به لحاظ شخصیتی به چه کسی رای میدهند.
آجیلی در ادامه تاکید کرد: در کنار این دو علت دو عامل مهم در شرایط برگزاری انتخابات هم موثر بود که این انتخابات به پیروزی ترامپ منجر شد. عامل اول عملکرد کیلینتون در همراهی دستگاه رسانه ای حامی خود در تبلیغات دوران قبل از انتخابات و اجرای فاز تخریب بر روی ترامپ بود که نه تنها موفق نبود بلکه نتیجه ای معکوس داد. تخریب از حدی که بگذرد مظلومیت ایجاد میکند و به لحاظ روانی مردم برعکس عمل میکنند.
این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه یکی دیگر از عوامل مهم و اثر گذار شکاف جدی میان آنچه نخبگان میپندارند و آن چیزی که عامه جامعه هدف گذاری میکنند بود گفت: نمونه دیگر این شکاف را به شکل عملی در خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مشاهده کردیم و اینکه رای به آن یک رای ضد نخبگی بود و بر خلاف تصور نخبگان به خروج از اتحادیه رای مثبت داده شد. اما این موضوع از الزامات دمکراسی است و نخبگان همان اندازه رای دارند که عامه جامعه رای میدهند. در دمکراسی رای ها ارزش گذاری نمیشود و مطمئنا اگر قرار بود رای نخبگی به ترامپ داده شود مطمئنا نتیجه انتخابات به شکل دیگری رقم میخورد.
نظر شما