«نماینده»؛ محمدرضا ربیعی(فعال حوزه مد و لباس)/ با وجود اینکه در سالهای اخیر طرحهای زیادی در حوزه مد و لباس در داخل طراحی شده است، اما شاهد هستیم که آنگونه که باید از این طرحها استقبال نمیشود. درباره اینکه چرا چنین شرایطی ایجاد شده است، باید گفت؛ در طول سالها ذائقه مردم در پوشش تا حد زیادی تغییر کرده است. اینکه بخواهیم در مدت زمانی کوتاه و با چند طرح آن را تغییر دهیم به طور قطع قابلیت اجرا نخواهد داشت. به عبارتی نیاز داریم تا در این حوزه فرهنگسازیهای لازم را داشته باشیم، ضمن اینکه در بخش تولید مشکلات زیادی وجود دارد. به عنوان مثال باید گفت؛ هزینه تهیه مواد اولیه برای تولیدکننده داخلی به نسبت تولید کننده خارجی حدود ۳۰ تا ۴۰درصد بیشتر خواهد بود. آن هم در شرایطی که تهیه مشابه این لباس با تولید کشور چین یا ترکیه هزینه کمتری برای مشتریان خواهد داشت. ضمن اینکه وقتی کالایی با تنوع بالا وارد کشور میشود و نتیجه آن علاوه بر تغییر ذائقه پوشش لباس، بیکار شدن کارگران کارگاههای تولید و ایجاد مشکلات مالی یا ورشکستگی تعداد زیادی از تولید کنندگان داخلی است.
به یاد داشته باشید لباس و پوشاک جزو نیازهای اولیه همه افراد است و یکی از دلایل بزرگ تغییر ذائقه افراد این است که کار مهم و قابل قبولی از سوی جامعه در این زمینه انجام نشده است. اگر بخواهیم ریشهیابی در این حوزه داشته باشیم، باید به تکنولوژیهای جدید صنعت پوشاک اشاره کرد که به تازگی و در چند سال اخیر به آن توجه شده است.
در حال حاضر شاهد هستیم که افراد علاقمند در تولید خود با هزینه شخصی به سایر کشورها سفر کردهاند تا دورههای لازم در این زمینه را فراگیرند و بتوانند آن را به صنعت پوشاک داخل انتقال دهند. به عبارتی کار حمایتی درست و اصولی در این زمینه انجام نشده است. اینکه یک تکنولوژی بخواهد وارد یک کشور شود به طور قطع باید ابتدا استعدادیابی در آن زمینه داشته باشیم و از استعدادهای خوب حمایت کنیم تا با سفر به کشورهای دارای صنعت و تکنولوژی مورد نظر آن را فرا گیرند.
به طور نمونه در زمینه طراحی دوخت روشهای مختلفی وجود دارد و روش مولر آلمان چندسالی است که ترجمه و وارد ایران شده و آموزش داده میشود. درحالی که در دنیا تبدیل به خط میخی شده است و اکنون روشها و تکنیکهای بسیار پیشرفتهای در این زمینه در دنیا اجرایی میشود. ولی متأسفانه از افراد با استعداد برای فراگیری این روشها حمایت لازم صورت نمیگیرد تا آنها را فراگیرند و وارد کشور کنند. بنابراین میتوان گفت؛ شرایط اقتصادی، نبود حمایتها باعث شده ما نتوانیم به برند تولید داخل که برد جهانی نیز داشته باشد، دست یابیم.
ما در ایران برند نداریم و صنعت پوشاک ایران از تعدادی مزون و تولیدیهایی تشکیل شده است که مشکلات زیادی دارند. البته آنها طرحهای خوبی ارائه میدهند، اما هنوز چند عدد از آن تولید نشده است، مشاهده میکنیم مدل چینی آن با قیمت بسیار کمتر در بازار به طور وفور یافت میشود، یا سایر تولیدکنندگان داخلی از آن کپیهای ارزانتری تهیه میکنند. البته نه تنها در صنعت پوشاک بلکه در سایر اصناف ایرانیها ذائقه و ذوق زیادی در زمینه خلاقیت و هنر دارند و اگر کمی کمک و حمایت شود، میتوانند در رتبه نخست یا رتبههای برتر گروه خود جای گیرند. همچنین باید زیربناها چه در تهیه مواد اولیه و چه در بحث مبارزه با قاچاق لباس که تبدیل به افت بزرگی برای تولید داخلی شده است، تقویت شود. علاوه براین باید در این حوزهها کار شود تا فردی که قصد دارد سرمایه، زمان و توان خود را برای این کار بگذارد، امید داشته باشد که دستاورد مادی نیز برای وی خواهد داشت.
در حال حاضر متأسفانه هیچ حمایتی از این افراد نمیشود، حتی اشخاصی که با زحمت خود توانستهاند کارخانه تولید پوشاک ایجاد، تعدادی طراح نیز استخدام کنند و به طبع هزینههای آنها را نیز تقبل کردهاند. بعد از طراحی و برپایی جشن رونمایی در مدت کوتاهی این مدلها در ویترینهای سایر مغازهها دیده میشود که کپیبرداری شده هستند؛ بنابراین هیچ برندی نمیتواند انحصاری بماند تا رشد کند، زیرا در این زمینه هیچ مدیریت و نظارتی وجود ندارد. ما کارگروه ساماندهی مد و لباس را داریم اما در یکسری از حوزهها مانند کپیبرداری از طرحها هیچ قانونی نداریم. به نظر میرسد برنامهریزی و تصمیمگیری در این حوزه همچنین تبلیغ البسه برای مسئولان تا حدی دشوار است و بسیار سلیقهای با آن برخورد میشود. در آخر درباره اینکه رسالت مطبوعات در حوزه مد و لباس چه میتواند باشد باید گفت: «دغدغه بزرگ این است که بتوانیم ویترین عادلانه و به صورت تخصصی در زمینه لباس داشته باشیم تا شاید بتوان کمی راه را برای هنرمندان و طراحان باز کرد و زمینه را برای حمایت از آنها فراهم کرد.»
نظر شما