«نماینده»؛سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی*/ یکی از مشکلاتی که در دموکراسی ایرانی وجود دارد، این است که حدود قدرت مرزبندی مشخصی در افکارعمومی ندارد. مردم وظایف دولت را از شهرداریها میخواهند، وظایف شهرداریها را از دولت؛ و همة اینها را از نمایندة مجلس انتظار دارند. این یک معضل بزرگی است.
به دلیل پاسخگو نبودن سیستمهای اداری شاهد انباشت نارضایتی مردم نیز هستیم و آنها به هر دری میزنند تا مشکل خود را بیان کنند. کافی است یک نمایندة مجلس در جلسهای مردمی شرکت کند، مردم همه چیز را از او میخواهند. از مداخله در حکم قاضی ـ که مستقل است ـ تا انواع تخلفات قانونی و دخالت در قوای مختلف کشور.
در قانون اساسی مقام معظم رهبری عالیترین مقام و هماهنگکنندة بین قوا هستند. یک دولت اجرایی وجود دارد که مجلس متناظر با آن مجلس شورای اسلامی است. دولت محلی نیز داریم که مجلس متناظر با آن شوراها هستند. چنین ترکیبی وجود دارد؛ اما مردم که به قانون و مرزبندی قوا آشنایی ندارند، از نمایندگان انتظار دارند تا در هر مسئلهای بتوانند ورود پیدا کنند و یک مطالبة عمومی صورت میگیرد.
در شکلگیری این توقعها تا اندازهای برخی کاندیداهای مجلس نیز مقصر هستند. کاندیداها در زمان انتخابات قولهایی به مردم میدهند که در تمامي حوزهها دخالت کنند؛ و این باعث شده که دخالت بیش از اندازة نمایندگان را در حوزههای اجرایی، مدیریت شهری و شوراها را شاهد باشیم. همین روند یک سیکل معیوب ایجاد کرده است. نمایندهای که میخواهد در چارچوب وظایف خود عمل کند به مشکل برمیخورد. حتی دوستان و خانواده نیز از نماینده توقعاتی پیدا میکنند. گاهی اعضای درجه یک خانواده هم توقعاتی دارند که در چارچوب وظایف منِ نماینده نیست و با آنان به مشکل برمیخورم. چون نمایندة فلانشهر چنین کاری انجام داده است، این توقع ایجاد میشود که ديگران هم باید چنین کارهایی انجام دهند.
بهعنوان مثال اصفهانیها در مدت زمان طولانی سعی کردند منابع را به اصفهان ببرند، کارخانههاي فولاد را به کویر بردند و الان دچار مشکل آب هستند، این کار باعث شد زاگرسنشینها به اصفهان مهاجرت کنند. مردم دنبال دستیابی به امکانات هستند و زمانی که به طور مساوی توزیع نشود، مردم جابهجا میشوند. در نهایت سرزمینی که میزبان است، دچار آسیبهایی میگردد. کلانشهرهایی که امروز از آلودگی هوا رنج میبرند به دلیل جمعیت زیادی است که از سایر استانها مهاجرت کردهاند. حال سؤال این است: «آیا با تجمع امکانات در تهران، مشهد و اصفهان به این شهرها کمک شده است؟» مدیران آن زمان تصور میکردند به اصفهان خدمت کردهاند درحالیکه این خیانت بود. این اقدامات آثار میانمدت و درازمدت خوبی ندارد، اما وقتی چنین توقعاتی برای مردم ایجاد شود، امکان توضیح وظایف نمایندگی برای مردم وجود نخواهد داشت.
از همین روست که تمام کارهایی که بر عهدة دولت است، نمایندگان مجبور هستند بهعنوان کارنامة نمایندگی مجلس ارائه کنند. بگویند قیر رایگان گرفتم، جاده کشیدم، آب آوردم، شغل ایجاد کردم. متأسفانه به دلیل ناکارآمدی سیستم دولت و اینکه تا نمایندهای وظایف دولت را از مسئولان پیگیری نکند کاری انجام نمیشود، این توقعات ایجاد شده است.
امروز در اثر نگاه جزئی برخی نمایندگان دورههاي مختلف مجلس به شهرهای حوزة انتخابیه و تلاش برای تجمیع امکانات در برخی شهرهای مرکزی، ناچاریم از دریای عمان به اصفهان، یزد و مشهد آب شیرین منتقل کنیم، درحالیکه اگر جمعیت در کنار دریا قرار گرفته بود ـ مانند قطر و امارات ـ دیگر نیازی به انتقال آب نبود و شغلهای دریایی بسیار زیادی ایجاد میشد، همچنین ضریب امنیت کشور بالا میرفت. این اقدامات منجر به ساکن شدن جمعیت در مرکز کشور شده است در حالیکه در این مناطق مشکل آب و انرژی داریم.
وقتی فردی نمایندة یک حوزة انتخابیه میشود، قسم یاد میکند که نمایندة کل سرزمین ایران است، چون نباید نگاه محدود مرتبط با یک شهر داشته باشد. مردم نیز باید نگاه درازمدت به سرزمین خود داشته و دلسوز نسلهای آینده نیز باشند. باید از هر کسی در جایگاه خودش به اندازة وظایفش انتظار داشته باشند. مردم باید با روشنبینی این مسائل را ببینند و حتماً بر این اساس مدیران و نمایندگان خود را انتخاب کنند. معتقدم این خطای استراتژیک در رشد و توسعة همه جانبة کشور باید توسط مردم اصلاح شود.
*نمایندة مردم مشهد در دورههاي هشتم و نهم مجلس
نظر شما